کد خبر 486346
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۲

شب، شهید بزرگوار را در خواب دیدم که گفت: «می دانی چرا لبخند زدم؟ بخاطر آنکه حضرت سیدالشهدا (ع) را دیدم و گفتم: السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)، او را در بغل گرفتم و لبخند زدم.»

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، داماد شهید محمد زمان ولی پور تعریف می کند: فرمانده سپاه بابل به من خبر داد که برادر همسر شما شهید شدند و این در حالی بود که بیست روز از ازدواج ما می گذشت.

به بیمارستان شهید یحیی نژاد رفتم، رئیس بیمارستان مانع شد. گفت: شما تحمل نداری. وقتی تابوت را باز کردم، دیدم که شهید دست بر سینه دارد و با حالت تبسم، لبخند می زند. تعجب کردم که دست بر سینه، چرا لبخند می زند؟

شب، شهید بزرگوار را در خواب دیدم که گفت: «می دانی چرا لبخند زدم؟ بخاطر آنکه حضرت سیدالشهدا (ع) را دیدم و گفتم: السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)، او را در بغل گرفتم و لبخند زدم.»

شهید محمد زمان ولی پور از اهالی شمال کشور، در خرداد ۶۷ عملیات کربلای ۱۰ در اثر اصابت ترکش به پهلویش به شهادت رسید.