کد خبر 488795
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۳

شهید «احمد قصیر» با تأثیرپذیری ازجمله امام(ره) در وصف شهید فهمیده، اقدام به انجام نخستین عملیات استشهادی در شهر صور کرد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - «رهبر ما آن طفل دوازده ساله‌ای است که قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگتر است با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم کرد و خود نیز شربت شهادت نوشید.» این جمله‌ای است که حضرت روحالله(ره) در وصف شهید محمدحسین فهمیده بیان داشتند. شهیدی که با این گفتار پیر جماران، چنان عظمت یافت که به یکباره به اسوه حسنه همه مجاهدان شهادت‌طلب نهتنها در ایران، بلکه در سرتاسر جهان مبدل شد.


نخستین کسان که به کنش و روش شهید فهمیده تأسی کردند، مجاهدان حزب‌الله در لبنان در برابر اشغالگران صهیونیست و آمریکایی بودند. نخستین کسان از میان ایشان، شهید احمد قصیر بود که با تأثیرپذیری ازجمله امام(ره) در وصف شهید فهمیده، اقدام به انجام نخستین عملیات استشهادی در شهر صور نمود. احمد در اولین مذاکره‌ای که در این خصوص با سران حزب‌الله ازجمله سید حسن نصرالله (دبیرکل حزب‌الله لبنان) داشت اعلام کرد که تنها شرط او برای انجام این عملیات بزرگ این است که روز و ساعت عملیات را خودش تعیین کند. این شرط مورد قبول قرار گرفت.

در بامداد روز یازدهم نوامبر ۱۹۸۲ میلادی (۲۱ آبان ۱۳۶۱ شمسی) احمد قصیر به طرف مقر صهیونیست‌ها حرکت کرد. احمد با آخرین سرعت، اتومبیل حاوی مواد منفجره را وارد طبقه اول ساختمان کرده و در عرض چند ثانیه، تمامی ساختمان چند طبقه بتنی ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در شهر صور به تلی از خاکستر تبدیل شد. آریل شارون (وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی) دقایقی پس از این حادثه خود را به محل وقوع انفجار رساند. در اثر این عملیات استشهادی، بیش از ۱۵۱ تن از صهیونیست‌ها به هلاکت رسیدند. همچنین به‌واسطه این عملیات، ۱۳ نفر از زبده‌ترین افسران شاباک (سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل) که فرماندهی آنها را ژنرال «عاموس ریمون» بر عهده داشت نیز به هلاکت رسیدند.

لازم به ذکر است تا امروز، این تعداد تلفات از نیروهای شاباک در هیچ معرکه‌ای تکرار نشده است. چند ساعت بعد نیز که کاروان صهیونیست‌ها به محل حادثه اعزام شد، حسن قصیر (برادر احمد)، با خودروی دیگری خود را به ستون کاروان نظامیان زده و تعداد زیادی از آنها را به هلاکت رساند. به‌واسطه قولی که دو شهید از همرزمان خود گرفته بودند، تا دو سال و نیم بعد، خبر شهادت‌شان را به خانواده‌شان نمی‌دهند و مادر شهید فکر می‌کرد فرزندانش در اسارت هستند. صهیونیست‌ها از این روز با عنوان ((فاجعه صور)) نام می‌برند که به زبان عبری می‌شود ((آرسون صور)). از آنجایی که احمد قصیر اولین مجری عملیات استشهادی در لبنان بود، معروف شد به (فاتح عصر شهادت‌طلبان یا (امیرالاستشهادیون) و روز شهادتش در لبنان را به نام (یوم الشهید - روز شهید) نام‌گذاری کردند.

پس از احمد قصیر شهدایی دیگر چون بلال فحص، شیخ اسعد برو، ابوزینب، صلاح غندور، علی منیف اشمر و... در این مسیر قرار گرفتند. این راه البته به حزب‌الله لبنان محدود نماند و از سوی آنان به مقاومت اسلامی فلسطین نیز انتقال یافت و به‌عنوان حربه‌ای کارآمد و پرقدرت علیه رژیم کودک‌کش تل‌آویو به کار گرفته شد.

عملیات استشهادی به چنان سلاح برانی در برابر ماشین جنگی رژیم صهیونیستی تبدیل شد که باید برایش چاره‌ای اندیشیده می‌شد. این رژیم و حامیان بین‌المللی آن به‌ویژه آمریکا برای از کار انداختن این حربه، بدیل آن را در دل جریان‌های مشکوکی چون القاعده و داعش با نام عملیات‌های انتحاری رقم زدند. تصمیمی که اول بار در نخستین کنفرانس شیعه‌شناسی دانشگاه تل‌آویو در سال 1984 بدان پرداخته بودند. با این راهکار، آنان توانستند با تبدیل عملیات استشهادی به عملیات انتحاری، آن را علیه خود مسلمانان به‌کارگیرند.

محمدحسین فهمیده در اول اردیبهشت 1346 در شهر قم متولد شد. در سال 1352 در دبستان روحانی قم مشغول به تحصیل شد. سال تحصیلی به آخر رسیده بود. بوی تابستان می‌آمد. محمدحسین با معدل عالی قبول شده بود. در سال 1356 به کلاس اول راهنمایی مدرسه حافظ قم رفت. در سال‌های 1356 و 1357 به پخش اعلامیه‌های رهبر کبیر انقلاب مبادرت می‌ورزید و در زمستان سال 1357 نیز در تظاهرات انقلاب اسلامی شرکت نمود. در 12 بهمن سال 1357 موفق به دیدار مقام معظم رهبری شد.

در بحبوحه جنگ تحمیلی روح او نیز همچون صدها جوان و نوجوان عاشق این کشور به تلاطم در آمد و در نخستین روزهای جنگ تحمیلی تصمیم گرفت که به جبهه برود. وی علی‌رغم مشکلات فراوان و صغر سن، خود را به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل رسانید و در این زمان بود که با توجه به کوچکی سن رشادت‌های بسیاری را از خود نشان داد.

کیفیت شهادت او را به این‌گونه توصیف کرده‌اند: وی و رفیق همرزمش محمدرضا شمس، در سنگر بودند که توسط تانک‌های رژیم بعثی محاصره می‌شوند. محمدرضا شمس دوست و همسنگر حسین در این میان زخمی می‌شود و حسین با سختی و مشقت بسیار او را به پشت خط می‌رساند. وی به جایگاه قبلی خود برگشته و می‌بیند تانک‌های عراقی به طرف رزمندگان در حال حرکت‌اند. حسین در حالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته بود به سمت تانک‌ها حرکت می‌کند. تیری به پای او می‌خورد واو از ناحیه پا مجروح می‌شود. وی با این حال خود را به تانک می‌رساند و با استفاده از نارنجک موفق می‌شود، تانک را منفجر کند. با این انفجار سایر تانک‌ها دست به عقب‌نشینی می‌زنند. هنگامی که خبر شهادت دلیرانه آن طفل دوازده ساله از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می‌شود، حضرت امام خمینی(ره) در پیامی می‌فرمایند: «رهبر ما آن طفل دوازده ساله‌ای است که قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگتر است با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم کرد و خود نیز شربت شهادت نوشید»؛ پیکر او در بهشت‌زهرای تهران قطعه 24 ردیف 44 شماره 11 مدفون است.
منبع: دفاع پرس