گروه بینالملل مشرق - از همان زمانی که سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، یک روز بعد از دیدار با همتایش جان کری در سوئد (15 می 2013) و مذاکره درباره کنفرانس ژنو2، اعلام کرد که در کنفرانسی چون ژنو 2 نمیتوان کشوری چون ایران را نادیده گرفت، معلوم بود که مذاکرات ژنو 2 محکوم به شکست خواهد بود. لاوروف گفته بود:
«موقعیت جغرافیایی و سیاسی منطقه میطلبد که ایران نیز در این کنفرانس حضور یابد. ایران یک بازیگر مهم خارجی در بحران سوریه است.»
به نظر میرسید که حتی خود ایالات متحده و متحدان غربیاش هم به این امر واقف بودند که بدون ایران، راه حلی از هر نوع، برای سوریه وجود ندارد، لیکن در نتیجه مخالفت سرسختانه عربستان و نوچههای منطقهایش، مذاکراتِ محکوم به شکست ژنو2 در تاریخ 23 تا 31 ژانویه 2014 در سوییس برگزار شد.
این کنفرانس با محوریت طرح صلح «اخضر ابراهیمی» نماینده ویژه سازمان ملل در بحران سوریه، با شرکت 30 کشور، بین دولت سوریه و نمایندگان بخشی از معارضان موسوم به «شورای ملی سوریه» (مستقر در ترکیه) برگزار شد. جالب این که «بان کی مون»، دبیرکل سازمان ملل، برای جمهوری اسلامی هم دعوتنامه فرستاد، لیکن خیلی زود با فشار آمریکا و عربستان دعوت خود را پس گرفت!
کنفرانس ژنو 2 با طرح اخضر ابراهیمی و بازپسگیری دعوت بان کی مون از ایران تحت فشار آمریکا، نتیجهای جز شکست نداشت
کنفرانسی که در آن سیاهی لشکری چون آفریقای جنوبی، یونان، الجزایر، دانمارک، واتیکان، مراکش، مکزیک و لوکزامبورگ و ... در آن حضور داشتند اما یکی از اصلیترین بازیگران سوریه یعنی ایران حضور نداشت
پافشاری آمریکا و موتلفان و شرکای غربی-عربی آن، و بالتبع مجموعه به اصطلاح «شورای ملی سوریه» بر تشکیل هر چه سریعتر دولت انتقالی (که در واقع به معنای درخواست از دولت سوریه برای تحویل دودستی کلید سوریه در سینی طلا بود) و البته موضع درست و محکم بشار (البته به پشتگرمی حمایت جمهوری اسلامی و مقاومت) مبنی بر اولویت مبارزه با گروههای تروریستی، باعث شد که هیچ نقطه اشتراکی برای رسیدن به راهحل شکل نگیرد و نتیجه ای جز شکست عاید نشود. عدم حضور ایران از یک سو، و وزن و جایگاه کم رنگ و کم اهمیت شورای ملی سوریه (مجمع ساکنان هتلهای 5 ستاره در آنکارا و استانبول) در عرصه نبردهای میدانی و نداشتن تسلط روی گروههای تروریستی تکفیری، همه دست به دست هم داد تا ژنو 2 طبق پیش بینیها بینتیجه به پایان برسد.
مذاکرات وین: وقتی آمریکا کوتاه میآید
جدیدترین تلاش بین المللی برای رسیدن به راه حل سیاسی در بحران سوریه، مذاکرات صلح سوریه در وین اتریش بود که در سطح وزیران خارجه در روزهای اخیر برگزار شد و بناست که ادامه یابد. در دور اول مذاکرات که با حضور وزیران خارجه آمریکا، بریتانیا، روسیه، چین، عربستان سعودی، ترکیه، قطر، عراق، امارات، عمان، لبنان، اردن، اتحادیه اروپا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه، برگزار شد (تاریخ 23 اکتبر)، همان اشتباه فاحش مذاکرات و طرحهای صلح قبلی تکرار شد و با عناد و کوتهنظری سعودیها و سایر حامیان منطقهای داعش و تکفیریهای دیگر، از ایران دعوت نشد و از آن عجیبتر این که از خود سوریه هم هیچ نمایندهای در مذاکرات بر سر سرنوشت سوریه حضور نداشت!
اما سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، در این دور پیش از هر بحث مهم دیگری با صراحت و تاکید خواهان حضور ایران برای به نتیجه رسیدن مذاکرات شد. با وجود مخالفت شدید و قابل انتظار عربستان و اظهارات که وزیر خارجه جوان و جویای نام آن نسبت به نقش ایران به هم بافت، در نهایت قرار شد که محمد جواد ظریف به همراه معاونان خود به نمایندگی از ایران در این مذاکرات حاضر شود. این نخستین حضور مشترک جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در کنفرانسی با موضوع سوریه است. عادل الجبیر که سنبه طرف روسی-ایرانی را پرزور دید، از در توجیه درآمد:
«قصد داریم در طول مذاکرات، خواستهای روسیه و ایران، حامیان اصلی بشار اسد را بسنجیم.»
محمد جواد ظریف و سه معاون او در هفته گذشته وارد وین شدند. در میان همه اختلافات موجود فیمابین ایران و عربستان (و شرکای آن مثل قطر و ترکیه) مهمترین مساله این است که ایران بشار اسد را در هر صورت بخشی از هر راه حل سیاسی در سوریه میداند، در حالی که آن ها پیش شرط تحقق راهحل سیاسی (بخوانید تثبیت سلطه نیروهای تحت حمایت آنها در سوریه) را رفتن بشار اسد میدانند. آنها در مذاکرات هفت ساعته روز جمعه، به خیال خود «جدول زمانی و ابزار خروج اسد از قدرت» را جستجو میکردند. در این میان اما به نظر میرسد، موضع طرفهای غربی این مذاکرات به سردمداری آمریکا، کمی متفاوتتر از کشورهای عربی شده است. اریک شولتز، سخنگوی کاخ سفید درباره حضور ایران چنین گفت:
«ایالات متحده حاضر است که با هر کشوری، از جمله ایران و روسیه کار کند تا بحران سوریه حل شود.»
فیلیپ هموند، وزیر خارجه بریتانیا نیز در موضعی مشابه و در یک موضعگیری مکارانه انگلیسی از حضور ایران چنین استقبال کرد:
«ایران و عربستان سعودی مهمترین و قویترین کشورهای منطقه هستند و این به نفع منافع بلندمدت منطقه است که سرانجام این دو کشور قادر به صحبت با هم شوند و تفاوتهایشان را به بحث بگذارند تا بتوانند مشترکا دنبال راه حل صلح آمیز باشند.»
با این حال مجمع موسوم به «ائتلاف ملی سوریه»، متشکل از سران بخشی از گروههای تروریستی معارض دولت که در ترکیه مستقر است، اعلام کرد که «حضور ایران در مذاکرات، روند سیاسی را تضعیف می کند!»
هشام مروه، نایب رییس این تشکّل نیز گفت: «ایران تنها یک پروژه دارد- حفظ اسد در قدرت- آنها به اصل مذاکرات اعتقاد ندارند.»
با این حال، دریابان علی شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی، در اظهارنظری در این مورد، «حضور ایران را در این مذاکرات، بدون پیش شرط خواند».
فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، بعد از گفتگوی تلفنی روز چهارشنبه با ظریف، در حساب توئیتر خود نوشت:
«مهم این است که همه بازیگران منطقه ای مرتبط با مساله را در روز جمعه سر میز در وین داریم.»
کریم سجادپور، تحلیلگر مرتبط با انستیتو کارنگی، که تشکیلاتی نزدیک به نومحافظهکاران آمریکاست سعی کرد حضور ایران را منفی تلقی کند:
«هیچ نشان ملموسی دیده نمیشود که ایران اسد را رها کند یا راهی برای حفظ منافع خود در سوریه بدون اسد پیدا کند».
واقعیت این است که جمهوری اسلامی، بر اساس واقعیت موجود و تحولات عینی منطقه، تلاش دارد که این صحنه را برای کشورهای منطقهای و فرامنطقهای ترسیم کند که در حال حاضر در مساله سوریه تنها پای یک انتخاب در میان است. انتخاب میان حکومت قانونی بشار اسد و فرصت دادن به مردم سوریه برای تعیین حکومت و حاکم بعدی سوریه یا انتخاب تروریستهای تکفیری که در صورت سلطه کامل بر سوریه حمام خون به راه خواهند انداخت و امنیت کل منطقه را زیر سوال خواهند برد.
همان طور که گفته شد، یک اختلاف عمده میان طیف ایران-روسیه و طرف غربی-عربی، بر سر آینده سیاسی بشار اسد است، لیکن در همین باب هم یک «زمینه مشترکی» به وجود آمده است که میتواند پایهای برای بحثها و مذاکرات بعدی باشد. لوران فابیوس معتقد است که در جلسه روز جمعه همه موضوعات مورد بحث قرار گرفت، حتی دشوارترینها:
«نقاط عدم توافق وجود دارد، ولی آن قدر پیش رفتهایم که دوباره با همین ترتیبات با هم دیدار میکنیم.»
موگرینی هم اعلام کرد که امید برای راه حل رو به گسترش است و «زمینه مشترک» میان طرفهای مذاکره شکل گرفته است.
«این دیداری طولانی و اساسی بود. این مسالهای ساده نیست، بلکه قطعا یک رویداد تاریخی است.»
سرگئی لاوروف یکی از نقاط توافق حاصل شده را این دانست که دولت اسلامی عراق و و شام نباید در سوریه به حکومت برسد.
نقطه اختلاف مهم دوم، این است که کدام یک از گروههای شورشی ضدبشار را باید تروریست خواند و کدام یک را باید در «روندی سیاسی» وارد نمود.
مثلا قطر و بازوی رسانهای آن الجزیره که از ابتدای بحران سوریه تاکنون یکی از مهمترین تریبونهای تبلیغی-حمایتی برای گروههای تروریستی ضدحکومت بود، در ادامه جنگ رسانهای با ائتلاف دولت سوریه، ایران و روسیه به طور مرتب در گزارشهای خبری از کشته شدن «مردم غیرنظامی» در بمبارانهای روسیه و حملات زمینی ارتش سخن میگویند. در تحولی دیگر، ایالات متحده اعلام کرد که بخشی از نیروهای ویژه خود را به شمال سوریه فرستاده تا با کمک نیروهای محلی به جنگ داعش بروند!
با این حال، یکی از مهمترین تغییرات در مواضع مربوط به بحران سوریه، متعلق به آمریکاست که البته خود محصول پذیرش نسبی واقعیت میدانی در صحنه سوریه است. آمریکا بعد از بیش از 4 سال پافشاری قلدرانه بر رویکرد غلط رفتن بشار اسد به هر قیمت و هر چه زودتر، و حمایتهای گاه و بیگاه از گروههای تروریستی، اکنون پذیرفته است که بشار اسد میتواند در دوره انتقالی هم در قدرت بماند. تغیییر مهم دیگر در رویکرد آمریکا، پذیرش ضمنی این مساله است که روسیه و ایران در آینده سوریه نقش آفرینان اصلی خواهند بود (که این هم نشان از پذیرش نسبی برآیند نیروها و وضع واقعی صحنه نبرد در سوریه است). این امر البته اصلا به مذاق متحدان عرب آمریکا خوش نمیآید. در نهایت شاید بتوان موضع آمریکا را در این جمله جان کری در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با لاوروف صورتبندی کرد:
«اشتباه نکنید، پاسخ در اتحاد نظامی با بشار اسد نیست، بلکه در راه حل سیاسی فراگیر است.»
نکات ثبت بیانیه مشترک؛ زمینهای برای ادامه مذاکرات
روز جمعه بعد از 7 ساعت مذاکره، شرکت کنندگان به این توافق رسیدند که درباره قانون اساسی جدید و انتخابات جدید سوریه مذاکرات خود را ادامه دهند. این روند برای اولین بار از سوی همه قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای از جمله آمریکا، روسیه، ایران و سعودی پذیرفته شده است.
بیانیه مشترک کنفرانس وین
«بیانیه مشترک» 9 بندی پایان این مذاکرات، به صراحت به بشار اسد اشاره نکرده است و در آن ذکر شده که نهادهای حکومتی سوریه دست نخورده باقی خواهند ماند. به علاوه طبق این بیانیه، بشار اسد از روند تدوین و تصویب یک قانون اساسی جدید و برگزاری یک انتخابات آزاد، تحت نظارت سازمان ملل برای رسیدن به یک حکومت «مشروع، فراگیر و غیرفرقهای» کنار گذاشته نشده است. در حالی که از اتهام کشتار غیرنظامیان توسط ارتش سوریه هم که ترجیعبند قطعنامهها و بیانیههای غربی-عربی علیه دولت سوریه بود، در این بیانیه خبری نیست.
حسین امیرعبداللهیان، معاون عربی-آفریقایی وزارت خارجه، در پایان مذاکرات، مواضع رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران در قبال مذاکرات را چنین صورتبندی کرد:
«تقریبا در همهی بندهای بیانیه ایران تلاش کرد دیدگاههای مورد نظر خود را درج کند. متاسفانه برخی کشورها دیدگاه سازنده نداشتند و آقای ظریف تلاش کرد تا چارچوب اصلی سیاست ایران در بحث سوریه در خروجی بیانیهی مشترک بیاید.»
«در این بیانیه حاکمیت، استقلال، تمامیت ارضی و وحدت ملی سوریه مورد تایید قرار گرفت و تصویب شد هیچ کس به دنبال تجزیه سوریه نیست.»
«ما برای نقش سازمان ملل بسیار اهمیت قائل هستیم و در هر پروسه سیاسی معتقدیم که سازمان ملل باید چه به لحاظ شکلی و چه محتوایی نقش داشته باشد. در همین چارچوب تصمیم گرفته شده است که در هر پروسه سیاسی از جمله آتشبس این اقدامات در چارچوب سازمان ملل و تلاش این نهاد بینالملی صورت گیرد.»
«میتوانم در ارزیابی اولیه بگویم این نشست برای شروع خوب بود و میتوانیم بگوییم شروع یک گفتوگوی چندجانبه خوب و سازنده میتواند باشد.»
مواضع لاوروف در کنفرانس مطبوعاتی
وزیر خارجه روسیه در پایان کنفرانس گفت: «تروریستها نباید فرصتی برای به دستگیری قدرت در سوریه به دست بیاورند. ما دشمن مشترکی داریم و نباید به این دشمن فرصت بدهیم که در سوریه یا هر کشور دیگری حاکمیت را به دست گیرد. اگر آتش بس اعلام شود، هیچ سازمان تروریستی نباید مشمول آن قرار گیرد.»
لاوروف همچنین از تهیه فهرستی جامع از گروههای تروریستی فعال در سوریه در یک کنفرانس مجزا خبر داد.
جمع بندی
در مجموع اولین کنفرانس با موضوع بحران سوریه با حضور ایران هرچند به نتیجه مشخصی جز ادامه مذاکرات نرسید اما به قول خانم موگرینی تا همینجا که همه کشورها از عربستان سعودی و آمریکا تا ایران و روسیه با مواضع بعضا متضاد در سوریه حاضر به نشستن بر سر میز مذاکره شدهاند خود نکته مهم و مثبتی است و بیانیه پایانی آن نیز حاوی نکات قابل توجهی است.
واقعیت این است که جدیت ایران و محور مقاومت در مقابله تروریسم ساخته آمریکا و متحدانش در منطقه، آمریکا و ائتلافش را پس از تجربه کنفرانسهایی از پیش شکست خورده موسوم به "دوستان سوریه"، به دعوت از ایران برای حضور در کنفرانس سوریه مجاب کرد. حالا دیگر رسانههای غربی-عربی از متهم کردن ایران به جنگ نیابتی و امثالهم نیز عاجز شدهاند؛ حالا با ائتلافی ضدتروریسم مواجه هستند که دو سر آن دو کشور درگیر در تروریسم هستند و حمایت سیاسی-نظامی روسیه و پشتوانه چین را نیز بدنبال دارد.
با توجه به حضور ایران، روسیه، چین، عراق و عمان در این کنفرانس، توازن قوا این بار اگر نگوییم به سود ایران و محور مقاومت اما بسیار متعادلتر از گذشته بوده و این امر در بیانیه مشترک پایانی به خوبی مشهود است.
مبارزه با تروریسم و حق تعیین سرنوشت برای مردم سوریه از دیگر نکات مهمی بود که در پایان این نشست بر آن تأکید شد و در دور بعدی مذاکرات نیز انتظار ادامه پیگیری آن میرود.
منابع:
https://www.rt.com/news/320178-lavrov-syria-vienna-ceasefire
http://news.yahoo.com/iran-backs-six-month-syria-transition-ahead-peace-112939586.html
http://www.aa.com.tr/en/politics/syria-talks-begin-in-vienna/458053
http://ir.sputniknews.com/opinion/20151030/865147.html