حسين شريعتمداري مدير مسوول روزنامه کيهان با درج يادداشتي به سخنان اخير هاشمي رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام واکنش نشان داد.

 مي گويند؛ شخصي براي دوست دوچرخه سوارش که تازه فوت کرده بود، خرما خيرات مي کرد. يکي از رهگذران به جاي آن که مانند بقيه، يک خرما بردارد و فاتحه اي بخواند، پنجه در سيني انداخت و مشت خود را پر از خرما کرد. صاحب عزا که از فرصت طلبي او ناراحت شده بود، مچ او را گرفت و به ملامت گفت؛ چه خبرته آقا؟! اتوبوس که چپ نشده؟! يک دوچرخه سوار به جدول زده و فوت کرده!
روز پنج شنبه- 5 خردادماه- آيت الله هاشمي رفسنجاني در مراسم بزرگداشت حماسه سازان جامعه پزشکي در دوران جنگ تحميلي، با اشاره تلويحي به ماجراي اخير و حرکت دشمن پسند جريان انحرافي، سخنان به ظاهر مبهم و دوپهلو- و در مواردي صريح و بي پرده- داشته اند که درباره آن با توجه به مواضع شناخته شده ايشان مخصوصا طي دو سال اخير، گفتني هايي هست؛
1- آقاي هاشمي رفسنجاني با تلويحي نزديک به تصريح از جريان انحرافي نفوذ کرده در حلقه نزديک به رئيس جمهور محترم ياد کرده و تلاش مي کند حرکت اخير اين جريان انحرافي را نشانه حقانيت مواضع دو سال گذشته خويش معرفي کند و حال آن که مواضع و عملکرد جريان انحرافي به وضوح و بي کم و کاست با فتنه 88 همسو و هم جهت بوده است و آنچه اين جريان نفوذي در پي آن بود- و شايد هنوز هم به خيال خام خود در پي آن باشد- فقط به عنوان بخشي از خيانت و جنايت بزرگ و فراموش نشدني سران و حاميان آشکار و نهان فتنه 88 قابل ارزيابي است. بنابراين جناب آقاي رفسنجاني که طي 2 سال گذشته به گونه اي نه چندان پنهان و در مواردي کاملا آشکار از سران و عوامل فتنه حمايت کرده اند، نمي توانند و نبايد جريان ياد شده را در تقابل با خود تلقي کنند چه رسد به اين که عليه اين جريان موضع گرفته و به اقدام زشت و ناپسند آن اعتراض کنند! بايد از آقاي هاشمي رفسنجاني پرسيد؛ کداميک از مواضع پلشت جريان انحرافي را مي توان آدرس داد که فتنه گران - متاسفانه مورد حمايت شما- صدها برابر، زشت تر و مشمئز کننده تر از آن را مرتکب نشده باشند؟!
2- تا آنجا که به مسئولان عالي رتبه نظام و توده هاي عظيم مردم فداکار و اصولگرا مربوط است، بلافاصله بعد از مشاهده انحراف در جريان ياد شده، با هوشياري و بصيرت مثال زدني و پيروي هميشگي از خط رهبري، در مقابل اين انحراف قد علم کردند و زاويه گرفتگان از بستر اصلي و تعريف شده انقلاب را محکوم کرده و عليه آنها به مقابله برخاستند. آيا، همين يک فقره به تنهايي حکايت از آن ندارد که نظام، مردم و مسئولان در صراط مستقيم اسلام و انقلاب گام برمي دارند؟ بنابراين اتفاق خاصي نيفتاده است که حضرتعالي براي «هشدار» و توصيه و نصيحت درباره آن، احساس تکليف کرده باشيد ! آيا اصولگرايان- به معني گسترده کلمه- که در مقابل انحراف ايستاده اند قابل ملامت هستند يا کساني که در جريان فتنه 88، آن همه جنايت، خيانت، وطن فروشي و همراهي با سرويس هاي جاسوسي آمريکا و اسرائيل و انگليس را به وضوح مشاهده کردند و دم برنياوردند؟!
گفتني است نشريه آمريکايي «فارين پاليسي» طي مقاله اي خطاب به دولتمردان آمريکايي که ايران را به نقض حقوق بشر متهم مي کنند، نوشته بود؛ «آقاي اوباما، شما بعد از افشاي جنايات وحشيانه ماموران آمريکايي در زندان گوانتانامو، قول تعطيلي اين بازداشتگاه را داديد ولي علي رغم تمامي اسنادي که از وقوع جنايت در گوانتانامو حکايت مي کرد، به وعده خود عمل نکرديد، اما جمهوري اسلامي ايران بلافاصله پس از اطلاع از نقض حقوق بشر در زندان کهريزک، دستور تعطيلي آن را صادر کرد. بنابراين، شما قابل ملامت و اعتراض هستيد که جنايت در گوانتانامو را ديديد و سکوت کرديد، نه جمهوري اسلامي ايران که براي مقابله با نقض حقوق بشر، حتي مسئولان برگزيده خود را نيز برکنار کرد؟!».
3- آقاي رفسنجاني در مراسم ياد شده گفته است «همه بايد تلاش کنيم اعتماد برخي از مردم را که به ترديد افتاده اند، برگردانيم» و توضيح نداده اند منظورشان از «برخي از مردم» چه کساني است؟ اگر توده هاي چند ده ميليوني مردم را مي فرمايند که آنها در حماسه بي نظير 9 دي و سپس 22 بهمن و ... بارها نشان داده اند به چه کساني اعتماد ندارند و براي کدام ديدگاه و عقيده تا پاي جان ايستاده اند. و اما اگر مقصود جناب هاشمي، گروه ها و جرياناتي نظير منافقين و بهايي ها و مارکسيست ها و سلطنت طلب ها و عبدالمالک ريگي ها و غارتگران بيت المال است که با سران فتنه مورد حمايت ايشان ائتلاف کرده بودند و نتانياهو با صراحت از آنها با عنوان «بزرگترين سرمايه اسرائيل در داخل ايران»! ياد مي کرد که بايد از زبان حضرت امام(ره) خطاب به آقاي هاشمي گفت؛ اگر آنها به نظام اعتماد کنند، نظام بايد به حرکت خود با چشم «خيانت» نگاه کند! راستي مگر همه اين جريانات فاسد و جرثومه هاي فساد و تباهي آشکارا و بي پرده با دست اندرکاران فتنه 88 در ائتلاف نبودند؟! اين که قابل انکار نيست، هست؟! چرا جناب هاشمي درباره اين ائتلاف شوم مهر سکوت بر لب زده بودند و در اعتراض به آن لب تر نفرمودند، که هيچ! از فتنه گران به صراحت نيز دفاع و حمايت کردند؟!
4- آقاي هاشمي فرموده اند «آمار دروغ دادن، ادعاي دروغ کردن، پول بيخودي مصرف کردن که مردم مي فهمند يک بازي است و بيت المال را به غارت بردن براي خريد چند رأي و امثال اين چيزها ديگر در مردم جواب نمي دهد».
درباره اين بخش از سخنان آيت الله هاشمي رفسنجاني اگرچه گفتني هاي فراواني است ولي تنها به چند مورد از آن بسنده مي کنيم ؛
الف: فرموده اند «آمار دروغ دادن» خب! چه کسي مي تواند انبوه خدمات برجسته دولت نهم و دهم را انکار کند؟ ساخت ده ها سد، هزاران کيلومتر راه، صدها کارخانه و نيروگاه، موشک هاي دوربرد، زيردريايي، فرستادن ماهواره به فضا، پيشرفت هاي خيره کننده در عرصه هاي نانو تکنولوژي، سلول هاي بنيادين، راديو ايزوتوپ ها، دستاوردهاي هسته اي، برخورداري تقريبا تمامي روستاهاي ايران از برق و گاز، رسيدگي به محرومان و مستضعفان و برکشيدن اين اقشار از سطوح زيرين جامعه به بالاترين سطح ها و مسئوليت ها و... و... که قابل انکار نيست و به قول شما «مردم مي فهمند». بايد از جناب هاشمي که خود مسئوليت بالاي اجرايي داشته اند و از مقوله کار و پيشرفت باخبرند پرسيد چه کسي مي تواند اينهمه خدمات را که در پاره اي از موارد «بي نظير» بوده است انکار کند و ارائه فهرست آن به مردم را «آمار دروغ»! تلقي کند؟! هيچکس خدمات عمراني آقاي هاشمي در دوران رياست جمهوري ايشان را نفي نمي کند ولي کدام ناظر بي طرف و باانصافي مي تواند اين واقعيت را انکار کند که دولت نهم و دهم ده ها و در پاره اي از موارد صدها برابر دولت سازندگي به مردم خدمت کرده است؟ آمار خدمات دولت نهم و دهم را با آمار مشابه در دولت هاي سازندگي و اصلاحات مقايسه بفرمائيد. کدام دروغ است؟!
ب: آقاي هاشمي به «ادعاي دروغ» اشاره کرده اند که بايد گفت؛ چه کساني به توصيه «جرج سوروس» و «جين شارپ» ادعاي دروغ تقلب در انتخابات را مطرح کردند و با آن که خود مسئوليت انجام چند انتخابات را داشتند و مي دانستند تقلب در مقياس ميليوني ناممکن است در اين شيپور فريب دميدند؟! و بعد از آن که آب ها از آسياب افتاد و عوامل اصلي به دستور گرفتن براي اشاعه اين دروغ اعتراف کردند نيز حاضر به تکذيب ادعاي دروغ خود نشدند؟ چه کساني براي تامين خوراک تبليغاتي بيگانگان در مجلس ختم «زنده »ها شرکت کرده و اشک ريختند! و روي قبرهايي که «مرده» نداشت عزا گرفتند؟! چه کساني به دروغ ادعاي شکنجه و تجاوز در زندان ها را مطرح کردند؟ چه کساني؟! و... و صد البته حق با آقاي هاشمي است که مي فرمايند «مردم اين دروغ ها را باور نمي کنند» چرا که اگر باور مي کردند طومار فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 را درهم نمي پيچيدند و حماسه بي نظير 9 دي را عليه فتنه گران نمي آفريدند.
ج: جناب آقاي هاشمي از غارت بيت المال گله کرده اند که البته، نمونه هايي از آن قابل نفي نيست ولي اين نمونه ها از سوي کساني است که اولا؛ برخي از آنان با فتنه گران همخوان و هم پياله بوده اند و ثانيا؛ با غارت هاي کلان بيت المال در دوران سازندگي و اصلاحات قابل مقايسه نيست. اينجا يک سؤال از جناب آقاي هاشمي در ميان است؛ چند فقره از پرونده هاي کلان فساد اقتصادي و غارت بيت المال که ماجراي آنها به دادگاه نيز کشيده شده و اسناد آن موجود است، در دوران رياست جمهوري ايشان بوده است؟! و چند فقره نبوده است؟!
د: درباره هزينه بيت المال براي جمع آوري آراء سخن گفته اند که البته، برخي از تحرکات اين روزها قابل انکار نيست ولي جرياني که در اين راستا حرکت مي کند به شدت مورد اعتراض قرار گرفته و هم اکنون رسيدگي به صحت و سقم ماجرا در کميسيون اصل 90 مجلس در جريان است. اما، مگر در همين جريان فتنه 88، پول هاي کلان غارت شده از مردم و مبالغ هنگفت و نجومي کمک هاي مالي ملک عبدالله پادشاه عربستان، پادشاه اردن و بسياري از کشورهاي اروپايي براي جمع آوري آراء مردم به نفع نامزد فتنه گران هزينه نشد؟ و حتي پس از فتنه نيز، مگر براي فلاني هفته اي 40 ميليون تومان پرداخت نمي شد. ولي همه ديدند که نتيجه اي در پي نداشت. بنابراين بايد با جناب آقاي هاشمي همصدا شد که «اين چيزها ديگر در مردم جواب نمي دهد»!
5- ايشان در همان مراسم فرموده اند «امروز دشمنان ما، چهار چشمي ما را نگاه مي کنند و دنبال رخنه مي گردند تا حضور بيشتري پيدا کنند. اين چيز روشني است و همه مي توانند آن را بفهمند. خدا کند که ما هم اين چشم باز را داشته باشيم».
اين بخش از سخنان آقاي هاشمي با توجه به حمايت آشکار مثلث آمريکا، اسرائيل و انگليس از فتنه 88 که مورد حمايت ايشان بود و حضور ده ها عامل تابلودار سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه و گروه هاي تروريستي و ضد انقلاب در اردوگاه فتنه ياد شده، تعجب آور و ابراز آن از سوي ايشان تاسف بار است و بايد از آقاي رفسنجاني پرسيد آيا مي توانيد آنهمه وابستگي دوستان مورد حمايت خويش به دشمنان بيروني را انکار کنيد؟! آيا بسياري از عوامل اصلي فتنه 88 در سطح مشاوران، برنامه ريزان و سردمداران اين فتنه هم اکنون به آمريکا و انگليس پناهنده نشده اند؟ آيا عطاءالله مهاجراني، وزير کابينه و معاون رئيس جمهور دولت هاي سازندگي و اصلاحات و سخنگوي دوستان فتنه گر شما امروزه تحت مديريت شبکه MI6 انگليس نيست؟ و آن ديگري حداقل دو بار به اسرائيل سفر نکرده است؟ آيا جناب خاتمي با جرج سوروس صهيونيست ملاقات نکرده و دستورات ديکته شده او را به کار نگرفته است؟ آيا «مايکل لدين»، «جان کين»، «تموتي اش» و... عضو بيروني فتنه 88 نبوده اند؟ آيا شيمون پرز با صراحت اعلام نکرده بود که اصلاح طلبان- يعني دوستان شما- سربازان اسرائيل هستند که به نمايندگي از رژيم صهيونيستي با جمهوري اسلامي درافتاده اند؟ آيا اوباما حمايت مالي، تبليغاتي و سياسي از دوستان فتنه گر شما را وظيفه قطعي و غيرقابل چشم پوشي آمريکا ندانسته بود؟ آيا کمک هاي هنگفت ملک عبدالله سعودي به حساب سران فتنه واريز نشده بود. راستي همين دو هفته قبل آقاي عطاءالله مهاجراني سخنگوي سران فتنه با ملک عبدالله در يک نشست خصوصي در رياض شرکت کرده بود. آيا فتنه گران در روز قدس به نفع اسرائيل شعار ندادند؟ آيا روز 13 آبان به نفع آمريکا عربده نکشيدند؟ و...
جناب آقاي هاشمي! سخن از رخنه بيگانگان نيست. پاي «دروازه» در ميان است و اين دروازه را فتنه گران مورد حمايت شما به روي دشمنان اسلام و انقلاب و امام و مردم باز کرده بودند.