کد خبر 49133
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۹:۳۲

مجموعه‌اي از مراسلات و مکاتبات مربوط به آستان حضرت معصومه (س) ميان سالهاي 1306 تا 1317 ش است که نام بسياري از علماي وقت و نيز حاکمان دولتي در ميان آن ديده مي شود. اين اثر منبعي براي شناخت تاريخ قم است.<BR> <BR>

به گزارش مشرق، اينده به نقل از کتابخانه مجلس نوشت: رسول جعفريان در گزارشي در اين باره نوشت: فکر کنم بيش از ده سال قبل بود که آقاي محمد گلبن با بنده تماس گرفتند و گفتند که تعدادي دفتر در اختيار دارند که حاوي اسنادي مربوط به توليت آستانه حضرت معصومه در قم است. وقتي دفاتر را ملاحظه کردم، به اهميت آنها پي بردم. به همين دليل در خدمت آقاي گلبن نزد آقاي مسعودي رفتيم و دفاتر مزبور تا آنجا که به خاطر دارم به قيمت چهار ميليون تومان خريداري شد.

اين دفاتر، دفاتر ثبت نامه هاي ورودي و خروجي توليت بوده است. آن روزگار که کپي وجود نداشته، هر نامه اي که وارد يا صادر مي شده در دفتري عينا رونويسي مي شده است. اين دفاتر عبارت از همين نامه ها ما بين سالهاي 1306 – 1317ش است که مهم ترين سالهاي حکومت رضا خان در ايران است. اکنون پس از سالها مشاهده کردم که (گويا) گزيده اي از اين نامه ها منتشر شده است. شگفت که تاريخ مقدمه آن سال 1383 اما تاريخ چاپ 1389 است. معلوم نشد چرا سالها براي چاپ معطل شده است. متاسفانه هيچ تصويري هم از اين دفاتر و نامه ها گذاشته نشده تا بتوان نمونه خط را تطبيق کرد.

آنچه در اين مجموعه مراسلات جالب توجه است وجود نامه هايي از برخي از عالمان وقت مانند مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني، حاج شيخ عبدالکريم حائري، شيخ عباس قمي، محمد حسين کاشف الغطاء، ضياءالدين عراقي، حاج آقا حسين قمي، و سيد ابوالقاسم کاشاني است. مخاطب نامه هاي ورودي سيد محمد باقر حسيني فرزند ميرزا سيد حسين متولي باشي است که سالها توليت آستانه قم را داشت تا آن که به سال 1320ش درگذشت.
در اين مجموعه نامه ها طبقه بندي موضوعي شده و بر همين اساس در کتاب به چاپ رسيده است. به نظر مي رسد بهتر بود به روال تاريخي چاپ مي شد و در آخر فهرستي موضوعي از آنها به دست داده مي شد.

برخي از نامه ها جالب توجه است. نامه توليت به شيخ عباس قمي در 16 شوال سال 1347 براي تبيين درست تاريخ وفات حضرت معصومه (س). (ص 37).

 

نامه اي از حسنعلي نخودکي براي توليت به اين شرح: براي مريضه دعايي خواسته بوديد، دعاي خوف را صبح ناشتا با سه قل هوالله و سه صلوات بخوانند و ميل کنند و بعد از خوردن يک سوره حمد بخوانند. در سابق دستوري به جهت کشتن گوسفند نوشته بودم. يک گوسفند به همان طريق بکشيد و گمانم اين است که براي اين زخم، برگ گردو را در آتش ريخته بخور آن را بدهند. نافع باشد! (ص 68). و دنباله آن يک نامه ديگر در همين زمينه با اين مقدمه: اولا حقير خود را هيچ قابل نمي دانم. اگر اثري از بعضي ادعيه ديده شده، امر فرمايش بزرگان بوده که اجازه نوشتن بعضي ادعيه را داده اند (و آنگاه کيفيت کشتن گوسفند به شکل مخصوص).

نامه توليت به شيخ عباس قمي در باره تاريخ جهان آرا و کتاب بيت الاحزان: در خصوص تاريخ جهان آرا اميد است با سلامت مزاج مراجعه فرموده نتيجه را اطلاع دهيد. کتاب بيت الاحزان را هر گاه ارسال داريد ، کاتب در قم، يافت مي شود، استنساخ نموده، عينا عودت مي دهم. (ص 81). توليت قم کتاب جهان آرا را براي پيدا کردن شجره خود مي خواسته است.

نام آقا شيخ عبدالمجيد کفشدار کاظمين به توليت هم جالب است: به واسطه سختگيري دولت عليه ايران، زوار ايراني هم کمتر به عتبات عاليات مشرف مي شوند و به اين جهت، اين مشاهد مقدسه خالي از ازدحام و خلوت مي باشد (ص 129).

در بين اين نامه ها، سواد فرمان از کريم خان زند در باره معاف بودن آستانه از پرداخت ماليات درج شده است متن اين فرمان مفصل در ص 220 – 221 آمده است.

در ميان اين اسناد، نامه هايي نيز در باره برخي از امور درماني و بيمارستاني و آوردن پزشک هم ديده مي شود که براي تاريخ قم به کار مي آيد. ( ص 243).

هيچ روشن نشد که آيا اينها همه نامه هاست يا گزيده آنها. اي کاش دفاتر مزبوره به ترتيب چاپ شده و فهارس خوبي براي آنها در خاتمه گذاشته مي شد. به هر حال از همين مقدار همت هم بايد سپاسگزار بود.