برخی از اصلاحطلبان معتقدند در شرایط کنونی سرلیستی یک شخصیت معتدل مانند ناطق نوری بیشتر به مصلحت اصلاحطلبان است. در مقابل برخی معتقدند که جریان اصلاحات دارای پتانسیل زیادی است و سرلیست اصلاحطلبان باید از دل جریان اصلاحطلبی انتخاب شود. شما با کدام دیدگاه موافقید؟
بازی انتخاباتی اصلاحطلبان در ماههای آینده تحت تاثیر دولت خواهد بود. اگر دولت در زمان باقی مانده تا انتخابات مجلس قادر باشد فضای امید، اعتماد و اطمینان را به جامعه بازگرداند و باب گفتوگو را باز کند هر شخصی که سرلیست اصلاحطلبان باشد تفاوتی ندارد و این جریان پیروز انتخابات خواهد بود. اصلاحطلبان برای اینکه تلاش کنند جلوی تندروها را بگیرند لازم نیست آقای ناطق نوری یا علی لاریجانی را سرلیست انتخاباتی خود قرار بدهند بلکه کافی است در برخی حوزهها که جریان معتدل دارای کاندیداست کاندیداهای اصلی خود را به صحنه نیاورند. اصلاحطلبان باید اجازه بدهند جریان معتدل در انتخابات مجلس فعال و تاثیرگذار باشد.
این مساله به این معنا نیست که قبل از انتخابات بین اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل ائتلاف شکل بگیرد. ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل باید پس از انتخابات و برای تعیین هیات رئیسه مجلس، انتخاب اعضای کمیسیونها و همچنین چگونگی نقشآفرینی فراکسیونها شکل بگیرد. اما اگر این ائتلاف قبل از انتخابات صورت بگیرد اصلاحطلبی هویت خود را از دست میدهد. این یک مسالهای بدیهی است که نه آقای ناطق نوری به حمایت اصلاحطلبان نیاز دارد و نه اینکه اصلاحطلبان به سرلیستی ایشان محتاج هستند. با این وجود اصولگرایان معتدل، حامیان دولت آقای روحانی و همچنین اصلاحطلبان باید در فضای تبلیغاتی و انتخاباتی یک استراتژی واحد را دنبال کنند. استراتژی اصلی این سه گروه باید ممانعت از پیش روی تندروها باشد.
تندروها کسانی بودند که به دنبال برهم زدن برجام بودند و تلاش میکردند که به نتیجه نرسد. در دو سال گذشته همواره به دنبال ایجاد مانع بر سر راه برنامههای دولت بودند. در نتیجه استراتژی این سه گروه درباره تندروها مشترک است. ائتلاف این سه گروه باید به این نتیجه برسد که دولت آقای روحانی موفق شود یک انتخابات آزاد و دموکراتیک را برگزار کند. به نظر من در کنار موضوع انتخابات مجلس مسالهای که بسیار مهم است انتخابات مجلس خبرگان است. در شرایط کنونی انتخابات مجلس خبرگان به دلیل حضور آیتا... هاشمیرفسنجانی دارای اهمیت بسیار زیادی است.
حضور آیتا... هاشمی به عنوان کاندیدای خبرگان بدون تردید آرایش سیاسی کشور را به هم میریزد. در شرایط کنونی حضور آیتا... هاشمی در انتخابات خبرگان و کسانی که پیرو تفکر سیاسی ایشان هستند انتخابات اسفندماه را تحتالشعاع قرار خواهد داد. به نظر من ایشان با رأی بسیار بالایی وارد مجلس خبرگان خواهد شد. به همین دلیل حضور ایشان به همراه حضور احتمالی سیدحسن خمینی و همچنین حسن روحانی در انتخابات خبرگان فضای عمومی کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این در حالی است که حضور آیتا... هاشمی در انتخابات خبرگان یک فرصت طلایی برای اصلاحطلبان خواهد بود. اگر استقبال مردم از حضور آیتا... هاشمی در انتخابات بالا باشد که اینچنین به نظر میرسد این استقبال در حوزههای انتخاباتی شهرستانها برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز خود را بازتولید خواهد کرد. در روزهای گذشته حزب کارگزاران سازندگی یک لیست انتخاباتی منتشر کرد که به نظر من اقدام بسیار هوشمندانهای بود و میتواند بازتاب بسیار مثبتی در فضای انتخاباتی داشته باشد. کارگزاران لیست محدودی را منتشر کردند و عنوان کردند تمایل دارند در یک جبهه واحد با سایر اصلاحطلبان قرار بگیرند. کارگزاران در لیست انتخاباتی خود به هیچ عنوان زیادهخواهی نکردند و با اینکه بزرگترین بنگاه مطبوعاتی را در اختیار دارند در یک حرکت عده محدودی را به عنوان گزینههای خود معرفی کردند. ارائه لیست جدید کارگزاران بنده را به یاد حرکت آیتا... هاشمی در مجلس پنجم در مقابل جامعه روحانیت مبارز انداخت. در آن مقطع زمانی هنگامی که آیتا... هاشمی یک لیست را به جامعه روحانیت پیشنهاد کرد و آنها نپذیرفتند این مساله مبنایی برای شکلگیری حزب کارگزاران سازندگی و انشعاب از جامعه روحانیت مبارز شد. در شرایط کنونی نیز افرادی که در لیست کارگزاران قرار دارند دارای صلاحیت کافی برای حضور در مجلس شورای اسلامی هستند.
این افراد به جای اینکه چهرههایی اقتصادی، نئولیبرال و سرمایهدار باشند وجوه کاملا ملی دارند. به همین دلیل بنده به درایت و زمانسنجی آنها تبریک میگویم. این مساله در حالی است که حزب کارگزاران با ارائه این لیست به صراحت و قطعیت عنوان کرده که در چارچوب برنامه اصلاحطلبان حرکت خواهد کرد و چتر اصلاحاتی که رئیس دولت اصلاحات در دست دارد را سوراخ نمیکند. جبهه اصلاحات دارای یک فرصت طلایی است که در نماد رئیس دولت اصلاحات خلاصه شده است. به نظر من رئیس دولت اصلاحات هیچگاه حتی زمانی که رئیسجمهور بود نیز به اندازه امروز در شرایط سیاسی کشور تاثیرگذار نخواهد بود. همین مساله که ایشان لیدری جریان اصلاحات را برعهده گرفته و آن را مدیریت میکند و هیچ اصلاحطلبی به خاطر ایشان وحدت جریان اصلاحات را به هم نمیزند بسیار بااهمیت و تاریخی است. به همین دلیل نماد ایشان برای جریان اصلاحات و همچنین حضور آیتا... هاشمی در انتخابات خبرگان یک تاثیرگذاری تاریخی و ماندگار خواهد بود. در شرایط کنونی این دو لیدر سیاسی به خوبی و با درایت و هوش بالا جریان پیرو خود را مدیریت میکنند که این نقشآفرینی تاریخی در تعیین سرنوشت ملت ایران در آینده تاثیرگذار خواهد بود.
به نظر میرسد استراتژی اصلی اصلاحطلبان پس از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری به دست آوردن اکثریت کرسیهای مجلس دهم بوده است. به همین دلیل آقای عارف از قبول مسئولیت در دولت خودداری کردند و پس از آن میداندار اصلاحطلبان برای ورود به عرصه انتخابات مجلس شدند. دلیل این استراتژی چیست؟ اصلاحطلبان به دنبال چه اهدافی هستند؟ نقش آقای عارف در لیدری اصلاحطلبان در شرایط کنونی چیست؟
آقای عارف دارای ظرفیت بسیار بالایی در فضای سیاسی کشور است که اصلاحطلبان باید از این ظرفیت برای آینده خود استفاده کنند. آقای عارف با کنارهگیری خود به سود آقای روحانی در انتخابات سال92 تاثیر بسیار زیادی بر سرنوشت جریان اصلاحات و کشور گذاشت. کسی نباید کنارهگیری بزرگ آقای عارف در انتخابات ریاستجمهوری را کوچک بشمارد. ایشان پس از پیروزی آقای روحانی در انتخابات بدون اینکه به دنبال سهمخواهی از دولت باشد تلاش کرد فعالیت خود را در فضای سیاسی کشور استمرار ببخشد و همچنان شخصیت تاثیرگذاری در فضای سیاسی کشور باشد. بنده معتقدم همه ما باید برای کسانی که در فضای سیاسی به دنبال انسجام تشکیلاتی و ایجاد حزب هستند احترام قائل شویم. در شرایط کنونی اصلاحطلبان در موقعیتی نیستند که نیروهای خود را پراکنده کنند. اصلاحطلبان باید زیر چتر رئیس دولت اصلاحات تمامی نیروهای خود را گرد هم جمع کنند و با شعار انتخاباتی حمایت از دولت وارد کارگزار انتخابات مجلس شوند. این حمایت باید به این دلیل صورت بگیرد که دولت آقای روحانی در اجرای برجام موفق شود و اثرات برجام را در حوزههای اقتصادی و اجتماعی پایدار و نهادینه کند. اگر آقای روحانی موفق نشود برجام را اجرایی کند و کشور را از رکود اقتصادی خارج کند مشکلاتی بروز میکند. منظور من از همه اصلاحطلبان، حامیان دولت آقای روحانی و حتی اصولگرایان است. بنابراین همه باید متوجه باشند که در انتخابات آینده کاری کنند که مردم به کسانی رأی بدهند که حامی دولت آقای روحانی و برنامههای ایشان باشد.
مساله مهم درباره برجام چگونگی تفسیر و ترجمه این توافق برای افکار عمومی است. این در حالی است که برخی تلاش میکنند تفسیری ضد منافع ملی از برجام نزد افکار عمومی ارائه دهند. به نظر شما خطر تفسیر نامناسب برجام را تهدید نمیکند؟
پس از توافق نهایی همه مردم ایران و افکار عمومی جهان به دنبال این هستند که آینده رابطه ایران و کشورهای1+5 به چه شکل به پیش خواهد رفت. دولت آقای روحانی پس از رسیدن به توافق نهایی با1+5 با یک انبساط روانی و بالارفتن امید مردم در داخل کشور مواجه شده است. در این مقطع زمانی مردم توقع تغییرات بنیادی از آقای روحانی دارند. این در حالی است که دولت آقای روحانی کشش و توانایی ایجاد تغییرات پس از توافق نهایی هستهای را ندارد. اگر پولهای بلوکه شده ایران در کشورهای خارجی آزاد شود و صادرات ایران دوباره رونق پیدا کند آقای روحانی ناچار است اقداماتی انجام بدهد که مردم تاثیر برداشتن تحریمها و توافق نهایی را در کوتاهمدت مشاهده کنند و نه اینکه تاثیر تحریمها یکسال یا بیشتر به طول بینجامد. این سرعت و شتاب در پاسخگویی به مردم نیازمند زیرساختهای مناسب است که دولت آقای روحانی فاقد آن است. دولت آقای روحانی میبایست این پولهای آزاد شده را به اقتصاد مولد تبدیل کند و نه به اقتصاد دلالی. بنابراین چالش مهم آقای روحانی این است که با پولهای بلوکه شده ایران در بانکهای خارجی چه باید کند و در چه مسیری این پولها را خرج کند. اگر این پولها به صورت غیرمترقبه به اقتصاد ایران تزریق شود جامعه دچار مشکل خواهد شد. دولت نباید اجازه دهد این پولها به دست افرادی بیفتد که تحت نظارت دولت نیستند و اجازه نمیدهند دولت در چگونگی خرج کردن این پول دخالت کند. آقای روحانی پس از توافق نهایی موفقیت بزرگی در عرصه سیاست خارجی به دست آورده و ایران را در موقعیت بالایی در منطقه قرار داده است. با این وجود این خطر دولت آقای روحانی را تهدید میکند که اقتصاد آسیبدیده و نحیفشده ایران با تزریق پولهای جدید و هنگفت آسیب بیشتری ببیند. این اتفاق در شرایطی رخ خواهد داد که امید مردم بسیار افزایش یافته و دولت آقای روحانی با مطالبات گسترده گروههای اجتماعی و مردم مواجه شده است. به همین دلیل آقای روحانی باید بین سیاست خارجی و سیاست داخلی دولت خود یک پیوند ارگانیک و هماهنگ برقرار سازد. اقتصاد ایران هماکنون وضعیت مبهم و غیرشفافی دارد. این مساله دولت آقای روحانی را با مشکلات زیادی روبهرو خواهد کرد.
در دوسال گذشته که کشور به دلیل تحریمها با درآمد اندکی مواجه بود و اقتصاد ایران با رکود روبهرو بود ما شاهد تورم زیادی نبودیم. اما پس از توافق نهایی وضعیت 180 درجه متفاوت خواهد شد. در این وضعیت جدید، کشور با یک اقتصاد «زیرزمینی» و در «سایه» مواجه میشود که بخش عمده آن در اختیار افرادی قرار میگیرد که زیر نظارت دولت نیستند و دولت نمیتواند در چگونگی خرج کردن این پولها دخالتی انجام بدهد. نکته مهم دیگر اینکه آقای روحانی باید به این مساله توجه کافی داشته باشد که توافق نهایی را برای افکار عمومی داخلی به صورت مثبت ترجمه و تفسیر کند. اگر آقای روحانی موفق نشود پیروزی هستهای را به سود خود و دولتش تفسیر کند و مورد نقد و هجمه سنگین اصولگرایان تندرو قرار بگیرد و آنها بتوانند توافق نهایی را به نوعی شکست برای دولت آقای روحانی به افکار عمومی معرفی کنند آقای روحانی با چالشهای متعدد جدیدی روبهرو خواهد شد. بنده معتقدم دولت آقای روحانی در ارائه تصویر پیروزی مذاکرات هستهای ضعیف است. دولت آقای روحانی باید دستاوردهای توافق نهایی را برای مردم تبیین کند و همچنین شرایطی که اگر توافق به نتیجه نمیرسید را نیز برای مردم تشریح کند و سپس به مقایسه این دو شرایط بپردازد.