کد خبر 49433
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۰ - ۰۲:۳۸

روز پنجشنبه 5 خردادماه حکم وزير ارشاد به سيد محمد مير زماني جهت تصدي پست رياست دفتر موسيقي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي منتشر گرديد؛ وي در شرايطي به اين سمت انتخاب شد که در چندين سال گذشته جريان موسيقي با افول بسيار شديدي در قياس با ارزش انقلاب اسلامي و حتي

مشرق--- ورود و يا شايعه ورود مطرب ها و افراد فاسد لوس انجلسي به عرصه هنر موسيقي و اجراي برنامه توسط آنان و پهن شدن فرش قرمز جلوي پاي آنها ؛ کنار راندن و کنار رفتن هنرمندان متعهد و آزرده خاطر کردن آنان؛ تمجيد از فراماسونر ها در جشنواره هاي موسيقي فجر ؛ وارد ساختن خواننده ساواکي به محافل هنري و تمجيد از وي در جشنواره موسيقي فجر ، تحويل رهبري ارکستر سمفونيک تهران به نوازنده کاباره شکوفه نو و همچنين تحويل ارکستر به اعضاي بنياد فرح و نوچه پادو هاي دربار که نام علي را اسکندر ( الکساندر) کرده اند و منسوبين پليس آپارتايد و بهائي ها و مرتبطين با خواننده ها و هنرپيشگان پورنو وافراد بيسواد و جاسوساني که در نهايت با فرار به اصطلاح به گروه سبز پيوستند اما مرتبط با سفارت خانه هاي خارجي و ضدانقلاب بودند و حتي انتخاب سه نفر از اتباع بيگانه که يکي از آنها زني اتريشي و يک جوان بي سواد آلماني و در نهايت يک آمريکائي که ايرلندي ناميده مي شد از شاهکارهاي شوراي ارکستر سمفونيک و انجمن هاي موسيقي بود که به صورتي مرموز در ساختار هنر موسيقي رشد يافته بودند.
ماجرا تا به آنجا پيش رفته بود که يک ساز فروش آلماني ظاهرا واسطه گري رهبر ارکستر سمفونيک تهران را مي کرد و يا يک فرد منتسب به بهائيت از لوس آنجلس رهبر امريکائي براي ارکستر سمفونيک تهران انتخاب مي کرد و مرد ارمني عضو بنياد فرح با چندين تابعيت از اتريش زني را به رهبري ارکستر سمفونيک تهران معرفي مي نمود و در نهايت انگشت به سمت سفارت اتريش نشانه ميرود که بورس هاي تحصيلي موسيقي يا سفر هاي هنري را براي خواص ترتيب مي دهد. افراد انتخاب شده هيچکدام به عنوان هنرمند آکادميک موسيقي کلاسيک شناخته نمي شدند . شايد فقط بي بي سي آنها را به رسميت مي شناخت ! و دلالان بي سواد در غياب هنرمندان به جو فروشي دست مي زدند!
کار به جائي رسيده بود که يکي از مسئولين انجمن هاي موسيقي با از محکم بودن جاي پايش براي دعوت از بيگانگان به رهبري ارکستر مي گفت و ..................
در اين گيرودار ارکستر ملي که حاصل زحمات هنرمندان پيش کسوتي همچون فرهاد فخرالديني خالق موزيک متن فيلم هائي چون سربداران و امام علي (ع) بود در يک حرکت مشکوک به تعطيلي کشانيده شد و بعد از کش و قوس بسيار ، جوان خام 31 ساله اي از اعضاي ارکستر صلح صهيونيستي متعلق به دانيل بارن بويم به رهبري ارکستر ملي انتخاب مي شود و رپرتوار اين ارکستر فقط آثار اعضاي شوراي فني ارکستر مي گردد.
اکنون موسيقي فولکلور از يک ابزار تربيتي وتدافعي و هنري در مقابل تهاجم فرهنگ بيگانه که کل جامعه و جز جز اقوام را مي توانست پوشش دهد و موسيقي علمي از يک ابزار فرهنگي آموزشي که حتي مي توانست در خدمت الهيات باشد به بدترين شرايط خود در اختيار کارگزاران بيگانه قرار مي گيرد تا به عنوان تجلي ابتذال و ميل به آن باشد.
انتخاب محمد مير زماني به عنوان رئيس مرکز موسيقي مصادف با برگزاري کنسرت ارکستر ملي در شهر کرج بود که به رهبري !!!! برديا کيارس شيرازي از اعضاي گروه صهيونيستي دانيل بارن بويم ارکستر ملي ايران را رهبري مي کرد. و شايد اين اولين چالش وي جهت بازگرداندن ارکستر ملي به سوي نظام باشد چنانکه در حکم وزير ارشاد نيز به وي آمده است!
با توجه به شناخت کامي مير زماني از دوران حکومت استيون اکرت آمريکائي شوهر گلنوش خالقي برموسيقي ايران به عنوان نماينده سفارت آمريکا که در نهايت بي سوادي بعد از فرار ازکشور به شاگردي مغازه جواهر فروشي پرداخت و با توجه به سوابق ميرزماني در دفاع از هنر انقلاب و همچنين دستورالعمل و اختيارات واگذار شده از سوي وزير ارشاد ، از وي انتظار مي رود بتواند با شناخت کامل از جريان نرم و خزنده انقلاب هاي مخملين در اقتدار و با دقت با جريانات انحرافي و هنر فاسد شيطاني برخورد نمايد و با دلجوئي و کشانيدن هنرمندان متعهد و با شخصيت به صحنه هنر؛ موسيقي انقلاب را در مقابل تند باد انحراف و خطا تقويت نمايد.


بخشي از حکم وزير ارشاد به ميرزماني
1. توجه به سلامت موسيقي و توليد آثار موسيقيائي فاخر و صيانت از هويت موسيقي ايراني 2. بهره مندي از تمامي ظرفيت هاي اين گستره خصوصا استادان متعهد و جوانان متهد 3. رعايت دقيق ضوابط شرعي و عرفي در اجراي صحنه‌اي موسيقي و حمايت‌هاي لازم در اين حوزه 4. توجه ويژه به موسيقي نواحي و احياء نواهاي اصيل و غبار گرفته 5. سازماندهي مبتکرانه جشنواره‌ها در قواره‌هاي مورد نظر نظام 6. ساماندهي شبکه توزيع و هماهنگي با دستگاههاي ذيربط در جهت سالم سازي بازار و مقابله با هجمه بي‌فرهنگي‌ها 7. همت مضاعف به منظور رشد موسيقائي و تعالي کلام در فرهنگ آوايي