رابطههای این 2 سردار سپیدموی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج باعث شد تا به سراغ سردار فرجیان زاده که هم اکنون معاون هماهنگ کننده سازمان بسیج مستضعفین است، برویم تا از نقش سردار همدانی در جبهههای مختلف برایمان بگوید. سرلشکر پاسدار شهید حسین همدانی از فرماندهان برجسته سپاه بود که چهار دهه برای پیروزی و پاسداری از انقلاب اسلامی مجاهدت کرد و خداوند پاداش مجاهدت 40 ساله او را شهادت قرار داد. شهید همدانی از مبارزین قبل از انقلاب اسلامی بود که در استان همدان جزو نیروهای انقلابی فعال و مبارزی بود که از سالهای 53 و 54 علیه رژیم شاه مبارزه میکرد.
آشنایی شما با شهید همدانی به چه زمانی برمیگردد؟ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی یا بعد از دوره اسارت؟
آشنایی و همکاری نزدیک من با شهید همدانی از سال 59 و با شروع جنگ تحمیلی عراق آغاز شد و بعد ایشان خاطراتی از قبل برای من بیان کرد که من در طول گفت وگو خدمت شما عرض میکنم. من و ایشان از ابتدای جنگ عضو شورای فرماندهی سپاه همدان بودیم. من مسئول نیروی انسانی(پرسنلی) سپاه بودم و شهید همدانی مسئول آماد و پشتیبانی بود. البته سابقه حضور شهید همدانی در سپاه از من بیشتر بود.
شما با سردار سعید طایفه نوروزی فرمانده وقت سپاه استان همدان با هم به اسارت دشمن بعثی درآمدید؟
خیر. طایفه نوروزی روز اول جنگ اسیر شد و من سال 61، یعنی 2 سال بعد از ایشان اسیر شدم. شهید همدانی قبل از انقلاب، در راهاندازی راهپیماییها علیه شاه، در آگاهی بخشی به مردم درباره امام و انقلاب، پخش اعلامیههای امام و افکار و اندیشههای ایشان در بین مردم تلاشهایی گسترده داشت. دکتر باب الحوائجی که قبل از انقلاب به همراه ایشان بوده است خاطرات خوبی از آن روزها به یاد دارد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سردار همدانی به همراه تعدادی از دوستانشان سپاه همدان را تاسیس کردند و در واقع ایشان یکی از عناصر اصلی تاسیس این سپاه بودند. با تشکیل سپاه همدان در سال 58، ایشان در مناطقی از کشور مانند کردستان و غرب شامل شهرهای مریوان، مهاباد و پاوه به همراه رزمندگان استان همدان حضور پیدا کرد و از همان روزهای نخست نقش فرماندهی و عملیاتی داشت. تجربهی خدمت سربازی در ارتش نیز به کمک ایشان آمد.
در مدتی که ایشان در کردستان بودند رشادتهای بسیاری نشان دادند. شهید همدانی در آزادسازی پاوه به همراه شهید چمران حضور داشت و در بحث سرکوب جدایی طلبان و ضدانقلاب در مهاباد نیز فداکاری کردند که اینها مربوط به قبل از جنگ است و با شروع جنگ ایشان یکی از فرماندهان شاخص در غرب کشور بود.
در آنجا شما با ایشان بودید؟
بله. در آن منطقه 2 عملیات بزرگ صورت گرفت. عملیات شهیدان رجایی و باهنر که در یازده شهریور سال 60 یعنی سه روز بعد از شهادت رجایی و باهنر صورت گرفت و دیگری عملیات مطلع الفجر.
عملیات شهیدان رجایی و باهنر همان عملیات بازی دراز 2 است؟
بله که در ارتفاعات قروایز و بازی دراز صورت گرفت. البته اجرای عملیات در آن زمان سخت و نفس گیر بود چرا که رئیس جمهور و نخست وزیر به شهادت رسیده بودند و روحیه مردم و حتی رزمندگان در جبههها تحت تاثیر این حادثه قرار گرفته بود. شهید همدانی به همراه شهید شهبازی، عملیات شهیدان رجایی و باهنر را انجام دادند تا به دشمن بفهمانند علیرغم وقوع این حادثه تروریستی، رزمندگان پر شور و پر توان از مرزهای جمهوری اسلامی دفاع میکنند. در آن مقطع زمانی دشمن خیلی بلند پروازی میکرد و تصور داشت که با شهادت این مسئولان میتواند بخشیهای دیگری از سرزمینمان را بگیرد اما رزمندگان با اجرای این عملیات، امید و نشاط را به کشور بازگرداندند.
بعد از آن، عملیات مطلع الفجر با فرماندهی شهید همدانی، شهید حاج بابا، شهید پیچک و شهید شهبازی در منطقه شیاکوه گیلانغرب در آذر ماه سال 60 انجام شد و پیروزی در این عملیات روحیه مجددی به رزمندگان داد و به دشمنان این پیام را داد که علیرغم مشکلات داخلی رزمندگان در دفاع از میهن اسلامی در جبههها حضور دارند.
بعد از انجام این 2 عملیات، در دی ماه همان سال احمد متوسلیان فرمانده سپاه مریوان و شهید همت فرمانده سپاه پاوه بنا به ابلاغی به همراه شهید شهبازی و شهید همدانی به جنوب کشور رفتند و تیپ محمد رسول الله(ص) را تشکیل دادند.
لیست 25 نفرهی شهید همدانی برای اعزام به تیپ محمد رسول الله(ص)
آن وقت شهید شهبازی فرمانده سپاه همدان و من قائم مقام بودم. شهید همدانی با من تماس گرفت لیست 25 نفرهای از فرماندهان و نیروهای سپاه همدان را به من داد تا به تیپ اعزام کنم.
اسامی آن افراد را به خاطر دارید؟
بله. بیشتر آن کسانی که شهید همدانی لیست داد به شهادت رسیدند و تعداد کمی زنده ماندند. شهید حاجی بابایی(برادر وزیر سابق آموزش و پرورش)، شهید مظاهری، شهید ترک، شهیدان علیرضا و محمدرضا ترکمانی، شهید ارژنگی، شهید خاکپور، شهید علوی، شهید بهرام چی، شهید ستار ابراهیمی(خاطرات همسرشان در کتاب دختر شینا به نگارش درآمده است) و شهید نیکومنظر برخی از شهدای آن جمع بودند. بعضی از افراد دیگری که الان زنده هستند، عبارتند از سردار جعفر مظاهری، سعید بادامی و سردار مهدی صدیق.
اینان را اعزام کردیم و به تیپ محمدرسول الله(ص) در جنوب رفتند و اولین عملیات گسترده دوران دفاع مقدس را با عنوان فتح المبین در فروردین سال 61 به همراه سایر یگانها اجرا کردند و این تیپ در عملیات خط شکن بود.
سمت سردار همدانی در تیپ چه بود؟
سمت حاج حسین در آنجا علاوه بر فرماندهی گردان، جانشینی رئیس ستاد تیپ هم بود. آن وقت احمد متوسلیان فرمانده، شهید شهبازی جانشین و شهید همت رئیس ستاد تیپ بود. رئیس ستاد تیپ معادل معاون هماهنگ کننده امروز یگانها است.
بعد از عملیات فتح المبین، عملیات بیت المقدس در فاصله کوتاهی طراحی و انجام شد. ایشان در ستاد تیپ نقش برجستهای داشت. شهید شهبازی در آن عملیات به شهادت رسید و شهید همت جانشین و ایشان رئیس ستاد تیپ شد.
بعد از عملیات پیروزمندانه بیت المقدس که شهید همدانی نقش پشتیبانی برای تیپ داشتند، به همدان برگشتند و گردان انصارالحسین(ع) همدان را تشکیل دادند که این گردان بعدها به تیپ و لشکر ارتقا یافت. ایشان موسس و پایه گذار تیپ انصارالحسین(ع) نیز بودند. این تیپ در دفاع مقدس جزو یگانهای خط شکن و تعیین کننده در عملیاتها بود. ایشان با فرماندهی گردان، تیپ و لشکر انصارالحسین(ع) در چندین عملیات شرکت کردند. جزئیات حضور این تیپ در عملیاتها در کتابها آمده است چرا که یکی از ویژگی های شهید همدانی این بود که بر مستندسازی خاطرات خود و دیگران تاکید داشتند. تاکنون نیز 2 کتاب "مهتاب خین" و "تکلیف است برادر" در رابطه با این شهید بزرگوار نگاشته شده است. ضمن اینکه در کتاب "بهار 82" نیز خاطراتی از این شهید بیان شده است.
یکی از کارهای بزرگی که ایشان انجام دادند و جزو باقیات صالحاتشان است، تدوین آثار شهدای استان همدان است که با تشکیل کارگروههایی و با نظارت و پیگیری خود ایشان در کنگره 8 هزار شهید استان همدان کتابهایی منتشر شد. ایشان در هدایت برای تدوین و خلق بیش از 300 اثر شهدای همدان نقشی کلیدی و اساسی داشتند. رزمندگان را تشویق به خاطره نگاری کردند و برای هر شهید کارگروه خاصی تشکیل دادند. خود ایشان دو ماه قبل از شهادتش بنده را به همراه سردار نوروزی به منزلشان دعوت کردند تا راجع به شهید نیکومنظر خاطراتمان را بیان کنیم که در قالب کتابی منتشر شود. سردار همدانی دخترشان را نیز مسئول این کار قرار داده بودند. سردار همدانی به قدری به جمع آوری خاطرات اهتمام داشتند که خانواده را نیز درگیر کرده بودند. حضرت آقا در فرمایشاتی فرمودند که رزمندگان اسلام خاطراتشان را بنویسند و سردار همدانی از پیشتازان اجرای خواستهی مقام معظم رهبری بودند.
اهتمام سردار همدانی به موضوع خاطره نگاری نشان از نگاه عمیق فرهنگی ایشان دارد. این نگاه فرهنگی از کجا شکل گرفته بود؟
سردار همدانی در کردستان، جنوب، فتنههای داخلی و مقابله با تکفیریها و داعش در سوریه از فرماندهان برجسته بود. جنگیدن در مناطق مختلف و فرماندهی کار سختی است. شاید یک نفر در منطقهای فرماندهای موفق باشد و در دیگر مناطق نتواند به خوبی فرماندهای کند اما شهید همدانی در همه میدانها فرماندهای توانا بود. بعد دیگر شخصیتی شهید همدانی فرهنگی است. ایشان در کنار کارهای نظامی اهتمام ویژهای به کارهای فرهنگی داشت. از همان روزهای اولی که در کردستان بودند در حالی که به شدت با ضدانقلاب مبارزه میکردند با مردم مظلوم کردستان همانند یک فرد خدمتگذار رفتار میکرد. وقتی را که صرف مبارزه با ضدانقلاب میکرد به همان اندازه، وقت صرف کمک به مردم کردستان در جهت محرومیت زدایی و آگاهی بخشی میکرد.
در جبههها نیز اینگونه بود. هر وقت فرصت پیدا میکرد با بسیجیان مینشست و صحبت میکرد و تجربیات خود را به آنان انتقال میداد. هر وقت هم که به شهر همدان میرفت به کار فرهنگی مشغول بود. یکی از کارهای ماندگار ایشان از دوران دفاع مقدس تشکیل هیات ثارالله سپاه همدان است. این هیات از دوران جنگ با همکاری سایر فرماندهان شکل گرفت و الان یکی از هیاتهای محوری و برجسته استان است.
تشکیل کانون بسیج جوانان پس از پایان جنگ
سردار همدانی در همه مراحل زندگیش بخش عمدهای را به مباحث فرهنگی اختصاص میداد، شاید شما تعجب کنید سردار همدانی اولین کسی است که بعد از جنگ کانون بسیج جوانان را راه اندازی کرد. این یک حرکت ابتکاری در کشور بود. بعد از جنگ نگاهش این بود که برای جوانان باید فضاهای جدیدی از فعالیتهای فرهنگی ایجاد کنیم، فضاهایی که بتواند جوان را جذب کند. لذا در سال 69 آموزشهای تئاتر، عکاسی، فیلمبرداری، گلدوزی و خیاطی برپا کرد و طی سالها بعد این کار توسعه پیدا کرد.
من از سال 69 تا 71 جانشین ایشان در سپاه همدان بودم. سردار همدانی آن زمان علاوه بر فرماندهی سپاه همدان، فرمانده تیپ انصارالحسین(ع) نیز بود. بعدها ایشان فرمانده لشکر 4 بعثت کرمانشاه شدند که آن وقت فرمانده سپاه همدان نیز بودند. از آنجایی که کارهای لشکر زیاد بود، برای انجام کارهای سپاه همدان من به صورت تلفنی کارها را با ایشان هماهنگی میکردم. ارتباط مستمر با جوانان و جلسه تبیین خاطرات رزمندگان جزو روش کاری ایشان در سپاه همدان و لشکر بعثت بود.
شهید همدانی از همان سالها به جمع آوری اسناد و خاطرات شهدا پرداخت. در رابطه با استان کرمانشاه نیز ایشان همین فعالیت را داشت.
سلیمانی و همدانی پیشتازان تاسیس باغ موزه در کشور
یکی از کارهای جاودانه و موثر ایشان تشکیل باغ موزه دفاع مقدس همدان است. شاید در کشور دو سه باغ موزه با این کیفیت تشکیل شده باشد که باغ موزه تهران بعد از همدان راه اندازی شد و اولین باغ موزه مربوط به کرمان است که به همت سردار قاسم سلیمانی راه اندازی شد و دومین باغ موزه مربوط به همدان است.
در برپایی کنگره 8 هزار شهید استان همدان نیز شهید همدانی نقش موثری داشت. برپایی این کنگره 15 سال به طول انجامید که من نیز در جریان فعالیتها از جمله سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرا بودم.
بارها تا مرز شهادت رفت
شهید همدانی در دفاع مقدس چندین بار مجروح شد و بارها تا مرز شهادت پیش رفت و علیرغم مجروحیتها باز فرماندهی یگان تحت امرش را بر عهده داشت. در دفاع مقدس نیز مدتی فرمانده لشکر 16 قدس گیلان بود. بعد از جنگ نیز مدتی فرمانده سپاه محمدرسول الله(ص) شد و مدتی معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی سپاه بودند. همچنین ایامی قائم مقام سازمان بسیج مستضعفین بود که من آن وقت مسئول بسیج مهندسین بودم و با ایشان ارتباط کاری نزدیکی داشتم و طرح دهکدههای مقاومت توسط ایشان ارائه شد.
در رابطه با "دهکدههای مقاومت" میتوانید توضیحاتی را شرح دهید؟
طرح اولیه و کلیاتش را به من ارائه داد و ما براساس ایدههای ایشان طراحی کردیم. دهکدههای مقاومت فضاهای بزرگ شاداب و پرنشاطی همچون پارکها هستند که این فضاها برگرفته از فرهنگ دفاع مقدس طراحی شدهاند.
چه تفاوتی با باغ موزههای دفاع مقدس دارد؟
دهکدهها فضایی برای تفریح است و صرفا این نیست که موزه دفاع مقدسی باشد. در دهکدههای مقاومت، استخر و میدانهای ورزشی طراحی شده است تا خانواده در یک فضای سالم به اوقات فراغت خود بگذارند. این طرح در برخی از استانها در حال اجرا است البته به دلیل بزرگی پروژهها، نیاز به کمکهای دولت است.
این همان مدلی است که شهید شاطری در لبنان اجرا کردند؟
بله مشابه همان است. سردار نقدی با تغییرات خوبی در حال پیگیری اجرای این طرح در استانها است. در اصفهان بخشهای عمدهای از این طرح اجرا شده است.
مردم تهران مدیون سردار همدانی هستند
نقش سردار همدانی در مقابله با فتنهگران در سال 88 چه بود؟
شهید همدانی در مدتی که فرماندهی قرارگاه ثارالله و سپاه محمدرسول الله را بر عهده داشت، امنیت را در شهر تهران ایجاد کرد. در فتنه 88 که دشمنان تلاششان این بود به نظام ضربه بزنند، سردار همدانی با فرماندهی با درایت خودش توانست امنیت را در تهران برقرار کند. فتنهگران از همه دسیسههای مختلف استفاده میکردند. در خیابان ها شاهد بودیم که شیشههای بانکها را میشکستند، سطلهای زباله را به آتش میکشیدند، امکان عمومی را مورد حمله قرار میدادند و زندگی مردم چندین ماه با اختلال روبرو شده بود. مردم فریادشان از ناامنی بلند شده بود و سردار همدانی توانست امنیت را به تهران برگرداند. در برخی از شهرکهای تهران، شبها به سر سردار همدانی و نیروهایش تیکههای بلوک پرتاب میکردند اما ایشان با صبر و حوصله با علم به اینکه بسیاری از فتنه گران و کسانی که اغتشاش میکنند فریب خوردهاند، صبورانه با آنها برخورد میکرد و آنجایی که لازم بود در مقابل آن کسانی که در صف ضدانقلاب بودند و با سلاح به مردم حمله میکردند با قاطعیت ایستاد و آرامش، که خواست مردم و امنیت که اولین نیاز مردم بود را به شهر تهران برگرداند لذا مردم تهران مدیون ایشان هستند.
چه اقداماتی انجام دادند تا بین فتنه گران و معترضان فاصله بیندازند و معترضان را نسبت به حرکتهای فتنهگران آشنا کنند.
سردار همدانی فرماندهای باتجربه بود و میدانست بین آن کسانی که طراحی فتنه کردهاند و از سفارتخانهها دستور میگیرند و وابستگی به دشمن دارند با عدهای که تحت تاثیر قرار گرفته بودند، باید تفاوت قائل شد لذا با صبر و حوصله اقدام میکرد و به همین دلیل این قضایا چند ماه به طول کشید.
شاید در روزهای اول جمعیت قابل توجهی در اعتراض به نتایج انتخابات در خیابانها حضور داشتند اما به تدریج کاهش پیدا کرد و در روز عاشورا که آن حادثه تلخ پیش آمد و به عزاداران حسینی حمله شد، دیگر افراد معدودی بودند که عناد با اسلام داشتند و دیگر بحث سیاسی مطرح نبود و در این مرحله با فرماندهی سردار همدانی حادثه جمع شد و مردم آگاهی پیدا کردند و حماسه 9 دی را آفریدند.
بعد از شهادت شوشتری بیتابی میکرد
ایشان بعد از شهادت نورعلی شوشتری خیلی عاشق شهادت بود. با شهید شوشتری در نیروی زمینی سپاه همکار بودند. او خیلی مشتاق بود که به سیستان و بلوچستان برود. من آن وقت هر بار که سردار همدانی را میدیدم، میگفت: ای کاش من به سیستان و بلوچستان بروم چرا که باب شهادت آنجا بیشتر باز است.
"ابووهب" نام مسیح سوریه بود
در چند سال اخیر نیز به عنوان مستشار ارشد به سوریه رفت و در آنجا کارهای بزرگی انجام داد. تشکیل بسیج مردمی در سوریه از ابتکارات ایشان بود که با الهام گیری از بسیج ایران صورت گرفت. در ابتدا مسئولان سوری باور به تشکیل بسیج نداشتند و با فداکاریهای دلسوزانه ایشان این باور ایجاد شد و امروز این بسیج بیش از 100 هزار نفر نیروی آموزش دیده دارد.
سردار همدانی ضمن نقش ویژه در تشکیل دفاع وطنی در فکر سازندگی و بازسازی مناطق آزاد شده از دست تکفیریها در سوریه بود. به طور مثال در ایران پیگیر بود تا گروههای سازندگی به آنجا بروند. کمک به محرومین و توجه به خانوادههای شهدای سوری از فعالیتهای این سردار در همدان بود. در روستاهای دورافتاده سوریه، مردم مسیح سوریه را با عنوان "ابووهب" میشناختند. شهید همدانی در آخرین ماموریتی که داشت به شهادت رسید و به آرزوی دیرینه خود دست یافت.
نکتهای که من به همه جوانان و مردم توصیه میکنم این است که وصیتنامه ایشان را دقیق مطالعه کنید. فردی که چهل سال جهاد کرده است و در همهی فراز و نشیبهای انقلاب حضور داشته است، وصیتنامهاش خیلی میتواند درس آموز باشد. در بخشی از این وصیتنامه آمده است: "سعادت دنیا و آخرت در تبعیت از ولی فقیه است."