حلال (محصولات غذايي)
حلال اين روزها نام يک برند يا نشان تجاري است که بر محصولات غذايي درج مي شود. حلال فود که توسط کشورهاي اسلامي راه اندازي شده، شتاب فراگير شدن آن به مراتب بيشتر و دامنه آن گسترده تر و پيشروتر از ساير اقدامات کشورهايي است که سالها در "ديپلماسي غذايي" شروع به فعاليت کرده اند. البته اگر بتوان با مسامحه حلال فود يا همان "محصولات غذايي حلال" را با قواعد گسترو ديپلماسي(gastro diplomacy) در ديپلماسي عمومي سنجيد.
گسترو ديپلماسي يا همان "ديپلماسي غذا" نوعي از ديپلماسي عمومي است که در آن، کشوري براي دستيابي به چهره اي موجه در بين مردم جهان، غذاهاي کشور خود را به رخ آنها مي کشد و ضمن نفوذ در ذهن(به صورت اقناعي_به واسطه مباحثي مانند مغذي بودن) و قلب(به صورت ارضايي_به واسطه طبخ عالي) مردم جهان، آنان را به سمت فرهنگ خود جذب ميکنند.
"ديپلماسي غذا" به بيان ديگر، تصرف ذهن و قلب مردم از طريق اشتها و علاقه آنها به غذا است. يک مثل قديمي در ديپلماسي عمومي آمريکا ميگويد "با شناختن ما، ما را دوست خواهيد داشت". اما ديپلماسي غذا شعار ديگري دارد: "با چشيدن ما، ما را دوست خواهيد داشت ".
تفاوت مبنايي "ديپلماسي غذا" در مدل غربي و مدل ديني يا همان حلال فود، در انتخاب مشتري است. در مدل غربي، انسان مشتري است و به تبع آن اشتها و تنوع طلبي و ذائقه انساني و نفساني انسان محور تصميم گيري ها براي انتخاب غذا است و کشوري که راه "ديپلماسي غذا" را در ديپلماسي عمومي خود برمي گزيند، صرفا براي وجاهت چهره خود در ميان ساير ملت ها تلاش مي کند؛ در حالي که در "حلال فود"، مبتني بر آيه شريفه"ان الله اشتري" خداوند مشتري است و انتخاب غذا بر اساس شريعت استوار است و البته ذائقه انسانها نيز در مرتبه دوم حايز اهميت است. در اين مسير مسلمانان در تلاشند که نه صرفا براي ديپلماسي عمومي بلکه براي ترميم وجهه و افزايش اعتبار خود نزد خداوند و معرفي ظرفيتهاي مکتب اسلام به بشريت، از غذاي حلال بهره ببرند.
اگرچه "غذاي حلال" عموما به محصولات غذايي که از طريق قوانين شرعي (مثلا ذبح حلال يا گوشت حيوانات حلال گوشت يا نوشيدني هاي غير الکلي) گفته مي شود اما از آنجا که "حلال" ذاتا امري ديني است تنها شامل فرايند توليد محصولات غذايي نمي شود بلکه بدست آوردن آن محصول از مال حلال نيز مقوله اي است که دنياي امروز هنوز ظرفيت درک و سازمان يافته کردن آن را ندارد.
گذشته از تفاوت ذاتي "گسترو ديپلماسي" و "حلال فود"؛ برتري ديگر "محصولات غذايي حلال" در آنجاست که:
اولا اينکه، حلال فود به يک امت چند ميليارد نفري اختصاص دارد نه به يک کشور خاص.
ثانيا، به دليل پاکيزگي و خوش طعميِ محصولاتي که عنوان حلال بر آن درج شده، غير مسلمانان نيز به سمت اين محصولات ترغيب شده اند؛ به طوري که مشتريان غيرمسلمان "حلال فود" بخش کمي نيستند.
سوم اينکه به کمک افزايش توليد سرمايه اقتصادي بسيار بالايي که اين برند ايجاد کرده و استقبال روز افزون مصرف کنندگان آن، توليد کنندگان غيرمسلمان نيز به طمع سود بيشتر به توليد محصولات براساس موازين اسلام ترغيب شده اند و خود را موظف به رعايت استانداردهاي ديني محصولات حلال مي دانند. اين امر تا جايي توسعه يافته که شرکت صهيونيستي نستله نيز به توليد کنندگان حلال فود پيوسته است.
لذا علاوه بر جنبه ديپلماسي گونه آن و همچنين ترويج هرچه بيشتر فرهنگ اسلامي، بازار جهاني چند ميليارد دلاري محصولات حلال، محرکي مناسب براي ترويج اين گزاره اسلامي و معرفي آن به جهان شده است.
اما نکته واجد اهميت ديگر اين که با وجود اختلافات فقهي در ميان مذاهب اسلامي، اختلاف فقهي بسيار اندکي در بحث هاي مربوط به غذا وجود دارد و در مقوله حلال فود اتفاق نظر و اتحاد خاصي وجود دارد.
در مورد محصولات غذايي حلال
محصولات غذايي حلال اولين بار در کشور مالزي بوجود آمد و در چند سال اخير اين علامت تجاري غذايي بصورت يک علامت جهاني از طرف کشورهاي اسلامي به دنيا معرفي شد.
شايد اين توقع وجود داشته باشد که کشور ايران به عنوان ام القراي اسلام در تکوين و جهاني شدن اين پديده اسلامي مي بايست پيش قدم مي شد؛ اما باتوجه به اينکه در ايران مسلمانان توليدکننده محصولات غذايي هستند، اصل بر حلال بودن آن محصولات مي باشد و اعطاي "نشان حلال" براي محصولات صادراتي است که در بازارهاي مقصد، به علت وجود تنوع محصولات حلال و غيرحلال، لزوم جداسازي آن محصولات احساس مي شود. البته اين ابتکار عمل صرفا براي صادرات محصولات مي توانست امري بديع و پسنديده از جانب ايران باشد.
گفتني است که پس از مطرح شدن اين طرح، کشور ايران تلاشهاي گسترده اي را در تدوين استانداردها، جامعيت و فراگيري جهاني اين محصول به انجام رسانده که اين اقدامات، مورد تحسين برخي از علما و مراجع تقليد نيز قرار گرفت.
حوزه هاي محصولات غذايي حلال
بانک توسعه اسلامي و مرکز تحقيقات و اطلاع رساني اتاق اسلامي و ديگر موسسات سازمان کنفرانس اسلامي با عزمي جدي مترصد پاسخ به تقاضاي بازار جهاني تجارت محصولات حلال، در حوزه هاي غذاي حلال، داروي حلال، مواد بهداشتي حلال، مواد آرايشي حلال و خدمات حلال از قبيل، بانکداري(بدون ربا)، توريسم و ... شده اند.
ساير کالاها و خدمات نيز مي توانند زير مفهوم " حلال " قرار گيرند، که شامل البسه، لوازم آرايشي، داروها و خدمات مالي هستند. که به نظر مي رسد بانکداري اسلامي ضروري ترين حوزه آن باشد.
ورود کشورهاي غير مسلمان به غذاي حلال
کشورهاي غيرمسلمان نيز علاقه مندي خود را در ورود به تجارت در اين محصولات غذايي در حال توسعه نشان داده اند؛ به طوري که در بازارهاي اروپا محصولات حلال 15 تا 30 درصد گران تر از ساير محصولات مشابه به فروش ميرسند؛ اما با توجه به جاذبه اين محصولات هرگز از مشتريان حلال فود کاسته نشده است.
بازار محصولات غذايي حلال در اروپا داراي ارزشي معادل با 100 ميليارد دلار تخمين زده شده است که اين ميزان با حجم بازار جهاني با ارزشي نزديک به 640 ميليارد دلار هنوز فاصله دارد.
در حال حاضر کشورهايي مانند تايلند، انگليس و امريکا نيز که دين رسمي آنها اسلام نيست، براي کسب بازار و درآمد به بازار شناسي کشورهاي اسلامي و محصولات حلال توجه جدي پيدا کرده اند.
به طوري که شرکت صهيونيستي نستله؛ اخيراً فروش فراورده هاي گوشتي حلال را در فرانسه و برخي کشورهاي ديگر شروع کرده است. اين شرکت تلاش بيشتر براي تامين نياز مسلمانان مطابق با انتظارات ديني شان را به عنوان يکي از استراتژي هاي اقتصادي خود در نظر گرفته است.
همچنين کشورهاي فرانسه، بريتانيا و آلمان از بازارهاي کليدي غذاهاي حلال در اروپا به شمار مي آيند.
نکته پاياني اينکه با توجه به سازگاري قواعد و ادبيات اسلامي با فطرت انسان، پيش بيني مي شود که با ورود کشورهاي اسلامي به سرمايه گزاري در حوزه ي خدمات حلال و به خصوص بانکداري اسلامي و با زدودن نظام بانکداري موجود مبتني بر ربا که بر اقتصاد اسلامي سايه سنگيني افکنده، بتوانند همچون غذاي حلال تمام عمق تمدن غربي شده ي امروز را درنوردند و شرايط را براي استقرار کامل احکام جهانشمول اسلام مُهيا کند.