کد خبر 498853
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۹

سیدحسن به آنان گفت : چرا نا آرام شدید؟ مرگ شما اگر مقدر باشد فراری از آن نیست و از جایی که گمان نمی کنید به شما فرود می آید، مقدرات الهی مانند تیر بی هدف و شتر بی راهنما نیست، بلکه حساب شده است.

 به گزارش مشرق، هر مقدار که عشق و دلبستگی به این دنیا در فردی بیشتر باشد، ترس از مرگ نیز در او بیشتر است و این ترس موجب فرار از مرگ می گردد، اما اگر انسان به این یقین برسد که نمی توان از مرگ فرار کرد، علاقه به این دنیای فانی را از دل بیرون می کند.

خداوند متعال در قرآن می فرماید:

«فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ»(1)
«هنگامی اجلشان به سر رسد، نه می توان ساعتی درنگ کرد نه پیشی گرفت.»

در یکی از روزهای جنگ جهانی دوم ، سیدحسن مسقطی بالای منبر در مسجد مغول در مومبی هند مشغول سخنرانی بود که ناگهان صدای وحشتناکی به گوش رسید، مردم به سرعت از مسجد فرار کردند.

سید حسن در جای خود بدون حرکت ماند، مردم خیال می کردند انفجار بزرگی در بندر مومبی رخ داده است و غواص های جنگی یکی دیگر از کشتی های بخاری را در بندر هدف قرار داده اند، اما پس از مدتی فهمیدند این گونه نبوده است و بمب در منطقه دیگری منفجر شده است، بعد از مدت زمان کوتاهی به مسجد برگشتند و دیدند که سیدحسن در جای خود همان طور نشسته  و آرامش بر او مستولی است.

سیدحسن به آنان گفت : چرا نا آرام شدید؟ مرگ شما اگر مقدر باشد فراری از آن نیست و از جایی که گمان نمی کنید به شما فرود می آید، مقدرات الهی مانند تیر بی هدف و شتر بی راهنما نیست، بلکه حساب شده است.

این امر آزمایش الهی است تا شما را بیازمایند که کدام یک اعمالتان نیکوتر است و ترسی در وجودش ایجاد نمی شود.(2)

      زندگی یک غزل نیمه تمام است ای دل            که به هر وزن بگوییم ردیفش مرگ است

پی نوشت ها:
1. اعراف، آیه 34
2. با اقتباس و ویراست از کتاب پیام آور عرفان

منبع: حوزه