به گزارش مشرق، بزرگترین تاثیری که حملات تروریستی بزرگ دارد، تاثیر بر ترس و افکار ما درباره سطح مهارت و توانمندی مهاجمان است. مهارت و توانمندی به نوبه خود به اندازه و قدرت سازمان های خارجی بستگی دارد که از این حملات حمایت می کنند.
این قبیل فرضیات نادرست است. واقعیت آشکار این است که آسیب پذیری ذاتی در جوامع آزاد و باز غربی به هیچ گونه مهارت قابل توجه و یا پیچیدگی خاصی برای کشتن تعداد زیادی از مردم نیاز ندارد.
حملات تروریستی پاریس این موضوع را نشان داد. برای اعزام همزمان تیم های حمله و کنار هم قرار دادن آنها نیاز به یک استعداد سازمانی دارد، اما سازماندهی این تعداد آدم بیشتر از سازماندهی افرادی که برای تیم فوتبال محله نیاز است، نیست. شمار کشته شدگان حملات پاریس در حالی که تکان دهنده بود اما در مقایسه با دیگر عملیات هایی که به صورت ماهرانه توسط مهاجمان طراحی شده بود، بسیار کم بود.
تیم حمله یک هدف ارزشمند -استادیوم ورزشی با ده ها هزار نفر- را ول کرد و به کشتن تنها چند نفر که در کنار خودشان بودند بسنده کردند. تیراندازی در در مکان های عمومی همانند کافه ها یا سالن کنسرت، اقدامی با مهارت بالا نیست، به ویژه زمانی که خود تیراندازان هم کشته می شوند. جک شافر در پولیتیکو از رسانه های جریان اصلی که عبدالحمید اباعود را به عنوان مغز متفکر حملات معرفی می کنند، انتقاد کرده بود به دلیل این که با این لقب به وی اعتبار می دهند. شاهدان حمله تیراندازی شکست خورده که اباعود متهم به طراحی آن است می گویند «تخیل و مهارت وی در حد سفارش یک پیتزا بود.»
شافر با استفاده از محاسباتی که انجام داده به این نتیجه رسیده که حمله کنندگان پاریس در هر یک از حمله هایشان در مقایسه با دیوانه قاتل کشتار سندی هوک، افراد کمتری کشته اند. این مقایسه حجم اقدامات ضد تروریستی اف بی آی و دیگر نهادهای ایالات متحده در جلوگیری از حملات با تلفات بالا در این کشور را نشان می دهد.
آمریکایی هایی که تلاش کرده اند به مناطق تحت کنترل داعش در سوریه و عراق سفر کنند تقریباً اندازه یک قطره است: به طور متوسط از ماه جولای تنها ۲ نفر در ماه. گردان رادیکال هایی که به مناطق تحت اختیار داعش سفر کرده اند به وضوح هسته یک تهدید برای امنیت آمریکا نیستند. آن گونه که مقاله نیویورک تایمز می گوید خنثی کردن حمله داعش در ایالات متحده کمتر شبیه به خنثی کردن یک عملیات سنتی تروریستی است و بیشتر شبیه تلاش ها برای جلوگیری از تیراندازی در مدرسه است. تام تولس، کاریکاتوریست واشینگتن پست هم این مسئله را در کاریکاتورش نشان داده است.
در حالی که بحث ها بر سر سیاست ایالات متحده در قبال سوریه تشدید شده است، این بحث ها باید بیشتر بر روی تصورات غلطی که مدام منتشر می شود تمرکز کند. یکی این که تروریست های ماهر نیاز به حمایت و آموزش از سوی برخی سازمان ها در خارج از کشور دارند که منطقه ای را در کنترل خود دارند. دوم، وارد آمدن تلفات بالا در یک حمله تروریستی نیاز به ماهر بودن و آموزش دیدن دارد. ایان بوروما در این رابطه توضیح می دهد مبارزه با تروریسم داعش نیاز به این دارد که به مردان جوان به جای این که به دنبال مرگ باشند، دلیلی برای زندگی کردن داده شود.
آینده دولت کوچک داعش مطمئناً بنا به چند دلیل مهم است، بسیاری از آنها به جای تروریسم در غرب مربوط به سیاست و ثبات در خاورمیانه می شود. مسئله ای که مربوط به تروریسم است امکان داعش برای محاصره مناطقی است که در اختیار دارد، همچنین آنها با الهام بخشی در میان افراد رادیکال آنها را به انجام اقداماتی که در آن هم خودشان و دیگران کشته می شوند، سوق می دهند. این اشتباه است اگر فکر کنیم وجود خود داعش است که مهارتی مهم برای کشتن مردم است.
منبع: دیپلماسی ایرانی
این قبیل فرضیات نادرست است. واقعیت آشکار این است که آسیب پذیری ذاتی در جوامع آزاد و باز غربی به هیچ گونه مهارت قابل توجه و یا پیچیدگی خاصی برای کشتن تعداد زیادی از مردم نیاز ندارد.
حملات تروریستی پاریس این موضوع را نشان داد. برای اعزام همزمان تیم های حمله و کنار هم قرار دادن آنها نیاز به یک استعداد سازمانی دارد، اما سازماندهی این تعداد آدم بیشتر از سازماندهی افرادی که برای تیم فوتبال محله نیاز است، نیست. شمار کشته شدگان حملات پاریس در حالی که تکان دهنده بود اما در مقایسه با دیگر عملیات هایی که به صورت ماهرانه توسط مهاجمان طراحی شده بود، بسیار کم بود.
تیم حمله یک هدف ارزشمند -استادیوم ورزشی با ده ها هزار نفر- را ول کرد و به کشتن تنها چند نفر که در کنار خودشان بودند بسنده کردند. تیراندازی در در مکان های عمومی همانند کافه ها یا سالن کنسرت، اقدامی با مهارت بالا نیست، به ویژه زمانی که خود تیراندازان هم کشته می شوند. جک شافر در پولیتیکو از رسانه های جریان اصلی که عبدالحمید اباعود را به عنوان مغز متفکر حملات معرفی می کنند، انتقاد کرده بود به دلیل این که با این لقب به وی اعتبار می دهند. شاهدان حمله تیراندازی شکست خورده که اباعود متهم به طراحی آن است می گویند «تخیل و مهارت وی در حد سفارش یک پیتزا بود.»
شافر با استفاده از محاسباتی که انجام داده به این نتیجه رسیده که حمله کنندگان پاریس در هر یک از حمله هایشان در مقایسه با دیوانه قاتل کشتار سندی هوک، افراد کمتری کشته اند. این مقایسه حجم اقدامات ضد تروریستی اف بی آی و دیگر نهادهای ایالات متحده در جلوگیری از حملات با تلفات بالا در این کشور را نشان می دهد.
آمریکایی هایی که تلاش کرده اند به مناطق تحت کنترل داعش در سوریه و عراق سفر کنند تقریباً اندازه یک قطره است: به طور متوسط از ماه جولای تنها ۲ نفر در ماه. گردان رادیکال هایی که به مناطق تحت اختیار داعش سفر کرده اند به وضوح هسته یک تهدید برای امنیت آمریکا نیستند. آن گونه که مقاله نیویورک تایمز می گوید خنثی کردن حمله داعش در ایالات متحده کمتر شبیه به خنثی کردن یک عملیات سنتی تروریستی است و بیشتر شبیه تلاش ها برای جلوگیری از تیراندازی در مدرسه است. تام تولس، کاریکاتوریست واشینگتن پست هم این مسئله را در کاریکاتورش نشان داده است.
در حالی که بحث ها بر سر سیاست ایالات متحده در قبال سوریه تشدید شده است، این بحث ها باید بیشتر بر روی تصورات غلطی که مدام منتشر می شود تمرکز کند. یکی این که تروریست های ماهر نیاز به حمایت و آموزش از سوی برخی سازمان ها در خارج از کشور دارند که منطقه ای را در کنترل خود دارند. دوم، وارد آمدن تلفات بالا در یک حمله تروریستی نیاز به ماهر بودن و آموزش دیدن دارد. ایان بوروما در این رابطه توضیح می دهد مبارزه با تروریسم داعش نیاز به این دارد که به مردان جوان به جای این که به دنبال مرگ باشند، دلیلی برای زندگی کردن داده شود.
آینده دولت کوچک داعش مطمئناً بنا به چند دلیل مهم است، بسیاری از آنها به جای تروریسم در غرب مربوط به سیاست و ثبات در خاورمیانه می شود. مسئله ای که مربوط به تروریسم است امکان داعش برای محاصره مناطقی است که در اختیار دارد، همچنین آنها با الهام بخشی در میان افراد رادیکال آنها را به انجام اقداماتی که در آن هم خودشان و دیگران کشته می شوند، سوق می دهند. این اشتباه است اگر فکر کنیم وجود خود داعش است که مهارتی مهم برای کشتن مردم است.
منبع: دیپلماسی ایرانی