گروه جنگ نرم مشرق - شش عکس است و یک جلد؛ در مجموع هفت عکس. کلا حرفها را باید در این هفت عکس بگوید. پس عکاس همه را دعوت میکند تا از تک تک عناصر و نشانههای داخل قاب، به حرفهایش گوش کنیم. عکس روی جلد از همه مهمتر است هم چون جلد هفته نامه تایم صدها هزار برابر محتوای داخلش در فضای مجازی بازنشر میشود و نیز چون هویت آن شماره هفته نامه را مشخص میکند.
عنوان روی جلد این است: «ایران ۲۰۲۵؛ چگونه دهه آیندهاش، دنیا را تغییر خواهد داد.» ولی هر چه از دو هفته پیش بیشتر دقت میکنم و به عکسها خیره میشوم، به چنین نتیجهای نمیرسم. وقتی عکسها را با زیرنویسهایش مقایسه میکنم، بیش از پیش به این نتیجه نمیرسم. گویی عکسها در کنار متنهایش، یک «متناقض نما» در حد اعلای خود است! یعنی من این گونه میبینم که «ایران ۲۰۲۵؛ چگونه ایران در دهه آینده، تغییر خواهد داد...» و بلکه فراتر، «چگونه آمریکا، جمهوری اسلامی ایران را در دهه آینده استحاله خواهد کرد».
دودها واقعیاند و عکس هوشمندانه از عوامل طبیعی محیطی در خدمت به تصویر کشیدن و انتقال حس مد نظرش بهره برده است
دو عکس از ۷ عکس انگار واقعی نیست؛ ولی... خب عکسها کاملا واقعیاند .دودها واقعیاند و عکس هوشمندانه از عوامل طبیعی محیطی در خدمت به تصویر کشیدن و انتقال حس مد نظرش بهره برده است.
ما هم دیروز را در تصویر دفاع مقدس میبینیم، هم امروز را در مابقی تصاویر، با این تفاوت که امروزی را میبینیم که مجله تایم دوست دارد
عکاس، خانم نیوشا توکلیان، کسی است که از یک سو ایرانی است و طبیعتا ایران و ایرانی بودن را زندگی کرده و از طرف دیگر، همسر تامس (توماس) اردبرینک، روزنامه نگار ۳۹ ساله امریکایی است که دبیر ستون ایران روزنامه نیویورک تایمز است. پس عکاس هم ایران را میشناسد، هم آمریکا را میشناسد، هم گذشته ایران را، هم حال ایران را، هم نگاه آمریکا به ایران را، هم نگاهی که آمریکا دوست دارد به ایران داشته باشد، هم نگاهی که آمریکا دوست دارد تا دنیا به ایران داشته باشد و خلاصه بهتر از هر کسی میتواند ایران را آن طور که آمریکا و تایم میپسندد به تصویر کشد.
عکاس، خانم نیوشا توکلیان همسر تامس (توماس) اردبرینک، روزنامه نگار ۳۹ ساله امریکایی که دبیر ستون ایران روزنامه نیویورک تایمز است
عکسها را که تماشا میکنی، با خود میگویی که این عکسها دیروز ایران است، یا امروزش یا فردا؟ پاسخ این است که از دیروز تا فردا! ما هم دیروز را در تصویر دفاع مقدس میبینیم، هم امروز را در مابقی تصاویر، با این تفاوت که امروزی را میبینیم که مجله تایم دوست دارد تا ما ببینیم. یک ایرانی، ایران را فقط این عکس ها نمیبیند، اما اگر بنا باشد تا بینشی از جامعه ایران با این عکسها به مخاطبان خورانده شود، تصویری است از بخشی از جامعه ایران؛ آن بخشی که تایم میپسندد.
کمتر ایرانیای است که با تماشای این عکسها، حس مثبتی به جامعه و کشورش پیدا کند. حسهای پیچیده و تو در تویی که بعد از تماشای عکسها به ما یورش میآورند، زاید الوصفند، ولی شاید بتوان چنین تعابیری را برای تقریب معنایشان به کار برد؛ یک ایران مغموم، یک غم مبهم، یک ابهام پر از دوگانگی، یک دوگانگی آزار دهنده، آزاری ناشی از تناقضهایی که حین گیر افتادن بین گذشته و آینده و بین فرهنگ اسلامی و غرب زدگی.
این عکس فضای بوی عزا و اسلام و معنویت نمیدهد؛ بلکه انگار بیشتر پوستهای مانده، پوستهای از عزاداری، پوستهای از اسلام، پوستهای از حجاب
فضای به تصویر کشیده شده در عزاداریهای محرم، بیش از آن که معنوی و اسلامی باشد، دخانی و خرافی است. یک دختر جوان با ظاهری که بدتر از بیحجابی است و با صورتی که مناسب شرکت در مراسم عروسی است، خود را تزئین کرده برای مراسم عزاداری و دارد شمع روشن میکند. پسری هم با گردن بند طلا کنار او نشسته و دارد تماشا میکند. دختر دیگری هم با آرایشی خیلی تند در گوشه قاب دیده میشود که انگار او هم دارد شمع روشن میکند. فضای بوی عزا و اسلام و معنویت نمیدهد؛ بلکه انگار بیشتر پوستهای مانده، پوستهای از عزاداری، پوستهای از اسلام، پوستهای از حجاب و اگر یک دختر آمریکایی و اروپایی این عکسها را ببیند، میگوید این ها چرا این قدر آرایش میکنند و باید برای او توضیح دهی که چطور ممکن است مسلمانی با چنین ظاهری در حال عزاداری برای امام حسین است.
و بعد باز باید برای او بیشتر توضیح دهی که حجاب در اسلام واجب و آرایش کردن در منظر نامحرم برای زنان حرام است و امام حسین (ع) برای احیاء امر به معروف و نهی از منکر قیام کرده ولی اینها رفتار و ظاهرشان پر از منکر و گناه است و آمادهاند برای امام حسین (ع) شمع روشن کنند. جوان اروپایی مسیحی با شنیدن این حرفها احتمالا خواهد گفت که: «پس اینها هم مثل ما بعضی وقتها میروند کلیسا و قبل و بعدش هم خیلی تاثیری در رفتارشان نمیکند، با این تفاوت که ما در کلیسا ظاهرمان از این ها ساده تر است».
آرش فیاضی، قهرمان بدنسازی که در استخر در حال شنا کردن است
عکاس، زنندهترین ظواهر را در عزاداری تاسوعا و عاشورا به تصویر کشیده. عکسهای دیگر نیز به توضیح و تفصیل عکس فوق قابل توضیح هستند؛ از عکس آرش فیاضی، قهرمان بدنسازی که در استخر در حال شنا کردن است، یا عکس رقص مردها زیر دود و رقص نور قرمز در یک مراسم عروسی، تا عکس آن زن تکیه داده به دیوار حسینیه و عکس دیگری که دختری جوان در دودها ایستاده و در توضیح عکس آمده که زنان از میان دود اسفند عبور میکنند تا از چشم بد در امان باشند. همه را میتوان با توضیحی از جنس توضیح فوق ضمیمه کرد، اما میشود تکرار مکررات.
جوانی که ظاهرش با جوانان اروپایی و آمریکایی چندان توفیری نمیکند، برای به تصویر کشیدن دوگانگیهای درونی ایرانیها
ایرانی دخانی، ایرانی مغموم، جوانی که ظاهرش با جوانان اروپایی و آمریکایی چندان توفیری نمیکند، دوگانگیهای درونی ایرانیها، پیچیدگی رفتاری یک ایرانی، بخشی از سیگنالهای منفیای است که پس از تماشای عکسها به ذهن مخاطب مخابره میشود.
ایرانی مغموم، خشی از سیگنالهای منفیای است که پس از تماشای عکسها به ذهن مخاطب مخابره میشود
و اما عکس جلد؛ عکس جلد آرزوی آمریکاست و طمع آمریکا از جهان زیست جوان ایرانی. دختری که هنوز نوجوان است ولی بیش از یک دختر جوان آمریکایی آرایش کرده و چقدر عکاس بیرحمانه اِلمان آرایش دختران جوان را در عکسهایش به رخ کشیده. دختر به افقهای دور خیره شده. انگار دارد بادبادکش را نظاره میکند که چگونه اوج میگیرد. بادبادک آرزوهای دختر در قاب نیست؛ فقط نخ بادبادک را در دستش میبینیم. شال روی سر هیچ شباهتی به حجاب ندارد؛ از آن حجابهایی است که اگر نباشد، جذابیت ظاهری دختر کاهش مییابد.
عکس جلد آرزوی آمریکاست و طمع آمریکا از جهان زیست جوان ایرانی
این جامعهای است که از دفاع مقدس، به روایت عکسهای تایم، رسیده به این وضع؛ و این ۲۰۲۵ است که تایم آرزو میکند در کل ایران همه گیر شود و آن وقت، دوباره این سوال، در ذهنم بر میخیزد و میپرسد: «اجازه! الآن به نظر تایم، ایران دنیا را تکون داده یا دنیا ایران را پکونده؟» و من سربسته این گونه پاسخ میدهم: وقتی رهبری میگویند«چارچوب اهداف جنگ نرمِ دشمن، باقی ماندن نام "جمهوری اسلامی" و حتی حضور یک معمم در رأس آن مهم نیست، مهم آن است که ایران تأمینکننده اهداف آمریکا، صهیونیسم و شبکه قدرت جهانی باشد.» یعنی همین. ایران مطلوب آنها، جمهوری اسلامی پوک است که جامعهاش اسلامی نیست و فقط ظواهر اسلامی به نحوی تشریفاتی و تزئینی باقی میماند.