با پیشرفت ها و توفیقات ارتش سوریه به پشتوانه حمایت های مستشاری ایران و حضور نظامی روسیه علیه داعش، این گروه تروریستی و سفاک برای تبدیل کردن خود به موضوعی بغرنج برای اربابانش و سرپوش نهادن بر شکست های پی در پی میدانی در مناطق لاذقیه و حلب، خود را با ایجاد رعب و وحشت از طریق ترور و کشتار مردم غیرنظامی در پاریس، برای گرفتار ساختن بیشتر منطقه در اختلافات درونی و سوق دادن آن به سمت تحولات جنجالی و ایجاد تنش در میان موتلفین ضد داعش به رهبری آمریکا، مطرح نمود.
حوادث اخیر در اروپا و بطور خاص در پاریس، آلوده به این ظن می باشد، که سردمداران دولتهای غربی به علت مواضع انفعالی و ناپخته خود در مقابل بازیگری فعال ایران و روسیه، حوادث پاریس را دست آویزی برای دست یابی به دو هدف احتمالی قرار داده باشند: نخست آنکه، خطر داعش را با عبور از لایه های امنیتی و اطلاعاتی فرانسه، که یکی از مدعیان امر در زمینه ضریب امنیتی و اطلاعاتی بالا در اروپا است، خطری همه گیر جلوه دهند و به این بهانه مواضع انفعالی خود را توجیه نمایند. دوم آنکه با مظلوم نمایی، خود را به ایران و روسیه نزدیک نموده و حتی با ناچار جلوه دادن خود در زمینه مبارزه با تروریسم راهی را برای ارتباط آبرومندانه و به دور از شماتت افکار عمومی با رئیس جمهوری قانونی سوریه هموار نمایند.
این روند بواسطه حوادث فرانسه بر دوش رئیس جمهوری فرانسه نهاده شده، که با سفرهای خود به دنبال یار گیری و آماده سازی افکار عمومی می باشد. در یارگیری انجام شده توسط اولاند، وی موفق به همراه کردن جمهوری فدرال آلمان برای حضور نظامی در سوریه و عراق، گردیده است. با مورد نظر قراردادن تحلیل های انجام شده از سوی تحلیلگران آلمانی مجله اشپیگل پی به سردرگمی و درماندگی برخی از نمایندگان احزاب چپ (لینکه) و سبزهای پارلمان آلمان در رابطه با همراهی فرانسه در مبارزه با داعش و نگرانی های آنان از عواقب ورود به این کارزار، روبرو می بینیم.
اعزام نیرویی که صرفا به جهت تضعیف مواضع یک گروه تروریستی در مناطق تحت اشغال آن در سوریه و عراق انجام می پذیرد، امری است که نشانه استیصال غرب در امر مبارزه با تروریسم است و علیرغم وجود خطر روزافزون این گروه ها برای اروپا، همچنان با دنباله روی از سیاست های آمریکا به دنبال نابودی آنان گام برنمی دارند. با این پیش فرض که گرفتار آمدن در یک باتلاق به آسانی هرچه تمام تر رخ می دهد، می توان خروج از آن را کاری بس دشوار و گاهی به قیمت جان فرد واردشونده، متصور شد.
علیرغم آنکه آلمان خود را هدف محتوم گروه های تروریستی در آینده ای نزدیک می پندارد و بمنظور جلوگیری از اقدامات احتمالی علیه اش، در حال آماده سازی خود برای اقدامی پیش دستانه در سوریه و عراق، در همراهی با فرانسه می باشد، شایسته است کمی هم به مکافات عمل خود بیاندیشد و پیش از ورود در رابطه با تمهیدات خروج نیز تامل نماید. غافل از آنکه، در هنگامه ای که داعش خود را در آماج حملات کشورهای جدی در مبارزه با تروریسم، نظیر ایران و روسیه می بیند و روز به روز در حال تضعیف شدن از سوی آنان و ارتش سوریه می باشد، برای ایجاد رعب و وحشت و استفاده از ابزارهای رسانه ای به دنبال قربانگاهی موجه تر برای منعطف کردن افکار عمومی به سوی خود می گردد.
ورود کشور آلمان به این کارزار، همچنین از طرف برخی احزاب پارلمان آن کشور مغایر با اصول امنیتی قلمداد گردیده و مهمتر از آن، این عرصه کارزاری است که تداعی شکست های غرب در پی همراه شدن با آمریکا در یورش به عراق و افغانستان به بهانه هایی جعلی ، در زمان ریاست جمهوری جرج بوش پسر می نماید و در پی تابعیت از اعمال سیاست های جنگ طلبانه و استکباری آمریکا در منطقه خاورمیانه و درگیر کردن خود، امروز در باتلاق گروه های تروریستی با نام جعلی اسلامی، در پایتخت های خود گرفتار شده اند.
محسن فرخانی، کارشناس مسائل آلمان و اروپا