هفت افخمی با وجود مسیر خوب و محکمی که در پیش گرفته‌است همچنان ایرادهای اساسی دارد. ایرادهایی که یکی‌اش بخش خبری برنامه است. مدیر خبر برنامه هفت صرفا مانند شاگردیست که چیزهایی حفظ کرده و آمده است تا برای معلمش کنفرانس بدهد.

گروه فرهنگی مشرق- برنامه "هفت" دیروز هفتمین برنامه‌اش را در شرایطی روی آنتن فرستاد که خیلی‌ها تصور می‌کردند هفت "هفت"دستپخت او بیشتر از سه چهار ایستگاه دوام نیاورد. اما حالا و در شرایطی که برنامه افخمی به ایستگاه هفتم رسیده است به‌نظر می‌رسد نه‌تنها او کم نیاورده که حتی برای آینده کلی برنامه و ایده و هدف دارد. برنامه هفت انصافا برنامه دیدنی‌تری شده و به نظر می‌رسد به خوبی دارد جلو می‌رود. اما ...



 در همین برنامه حتما نقاط ضعف و آسیب‌هایی وجود دارد لابد بعضی‌ها را به افخمی گفته‌اند. ایرادهایی که اصلاح نکردن آنها و ایستادن روی یک مورد خطا ( اگر استدلال ما درست بوده و خطایی درکار باشد) می‌تواند به حرکت اشتباه برنامه در ادامه مسیر منجر شود.

یکی از این ایرادها وجود نقص در بخش مهم و پایه‌ای اخبار است. بخشی که به‌نظر می‌رسید بتواند از بهترین بخش‌های هفت شود اما حالا رسما پاشنه آشیل هفت شده‌است و شاید به‌طور قطع بشود گفت بخش خبری برنامه گبرلو به واسطه تخصص او در خبر ، بهتر از این بخش در برنامه افخمی است.
دلیل این اتفاق هم عدم وجود نگاه تخصصی به مقوله خبر است. بگذارید راحت‌تر بگویم. در برنامه شب گذشته، افخمی با مجتهدی- دوست مصطفی عقاد و تصویربردار دوم الرساله- مصاحبه‌ای داشت. چون مصاحبه کننده – بهروز افخمی- خودش کارگردان و متخصص سینماست، طبیعتا نمی‌خواهد فقط یک مصاحبه به‌ خورد مخاطبش بدهد. او زوایای پیدا و پنهان سینما را به‌خوبی می‌شناسد و همین است که مصاحبه او با شخصی که اتفاقا چهره هم نیست بسیار جذاب و دیدنی از کار در می‌آید. حالا اگر به‌جای افخمی یک خبرنگار نه‌چندان آگاه و متخصص بود چه می‌شد؟ مصاحبه او با حتی محبوب‌ترین چهره سینمای ایران هم چیز دندانگیری نمی‌شد. گیرم که ده دقیقه را به واسطه چهره بودن طرف می‌دیدیم اما بعد، دیگر این مصاحبه هیچ ارزشی نداشت. مثل انبوهی از مصاحبه با چهره‌ها که فقط به این درد می‌خورد که فلان برنامه و فلان خبرگزاری و بهمان سایت بیلان و گزارش بدهند که ما با فلان تعداد بازیگر و کارگردان شاخص گفتگو کردیم. گفتگوهایی که تنها اهمیتش همان چهره مصاحبه شونده است و خود مصاحبه کمترین جذابیتی ندارد. اما وقتی یک متخصص سینما مصاحبه کننده می‌شود از اهالی سینما (چه چهره باشند و چه نباشند) می‌تواند جذابترین گفتگوها را بگیرد.



این اتفاق اگرچه در بخش گفتگوهای هفت به‌درستی افتاده است اما در قسمت‌های خبری برنامه کمترین ردی از تخصص پیدا نمی‌شود. چون تخصصی وجود ندارد جذابیتی هم به‌دنبالش حاصل نمی‌شود.
میز خبر برنامه هفت را شخصی اجرا می‌کند که اگرچه صدا و بیان و چهره مناسبی دارد اما اصلا دانش خبری و سینمایی مناسبی ندارد. او بیشتر تخصصش این است که پیرو افخمی باشد و بحث‌ها را طوری جمع کند که کم نیاورد و چندان به نظر نرسد که احتمالا تازه وارد این حوزه شده است.
اینکه تازه وارد این حوزه هم شده باشد عیب نیست. اما اینکه بعد از هفت برنامه نتوانسته باشد با مطالعه بی وقفه و شنا کردن در دریای سینما، خودش را به سطح این برنامه برساند اشکالیست که به سادگی نمی‌شود از آن گذشت.



در شرایط کنونی و بعد از هفت برنامه افخمی که متخصص سینماست و اصلا تخصصی در خبر ندارد و مدعی هم نیست روبروی مدیر خبر هفت می‌نشیند و نه‌تنها محو و شیفته تخصص او در خبر نمی‌شود که حتی خودش بار اصلی این بخش را به دوش می‌کشد و مدیر خبر برنامه صرفا مانند شاگردیست که چیزهایی حفظ کرده و آمده است تا برای معلمش کنفرانس بدهد.


ایراد دیگر برنامه هفت هم کنترل نداشتن افخمی به اندازه شوخی و لودگی های استفاده شده در آیتم‌های مختلف برنامه است. این مورد اگرچه ممکن است به مذاق عموم مردم خوش بیاید و با آن مشکلی نداشته باشند اما بهروز افخمی باید بداند که هفت قرار است تنها برنامه جدی سیما یا شاید جدی ترین برنامه سینمایی سیما باشد. برنامه‌ای که هدفش کمک به سینماست و نه فقط راضی کردن مخاطبانی که پای تلویزیون نشسته‌اند.

برنامه شبیه "هفت" در ورزش برنامه "نود" عادل فردوسی‌پور است. برنامه نود به این دلیل مهم است که همه چیز را جدی می‌گیرد و تا همه چیز یک ماجرا را پیدا نکند دست بردار نیست . فردوسی هیچوقت یک مورد جدی را به شوخی برگزارنمی‌کند. او حتی اگر بتواند تصویر را بزرگتر می‌کند تا با لب‌خوانی بفهمد طرفشچه گفته است و فلانی چه جوابی داده  و ...درنهایت همه مسولان و اهالی ورزش و علاقمندان فوتبال می‌دانند که عادل با کسی شوخی ندارد. روی همین حساب برنامه‌اش تاثیرگزار می‌شود و بقیه هم آن را جدی می‌گیرند. اما وقتی افخمی همه چیز را به شوخی می‌گیرد.



وقتی طوری نشان می‌دهد که مسولان و اهالی سینما گروهی هستند که دور هم نشسته‌اند و کم یا زیاد هرکدام دارند کاری انجام می‌دهند، طبیعی است که مردم هم دیگر سینما را جدی نمی‌گیرند. طبیعی است که گمان می‌کنند هیچ چیز در این سینما جدی نیست و نباید فریبش را بخورند. باز هم طبیعی است که در این فضا وقتی شک و تردید ایجاد شود بی اعتمادی به سینما شکل می‌گیرد و گیشه سینماها روز به روز  خلوت تر می‌شود.
گمان نمی‌کنم افخمی نداند که جنجال‌های خبرگزاری‌ها و سایت‌های مختلف چقدر می‌تواند تنور سینما را گرم کند. او می‌داند که موافقان و مخالفان ایده‌ها و نظرات مختلف در سینما جدای از صحت تفکر هردو دارند به سینما و رونق آن کمک می‌کنند. اصلا این را دیگر همه می‌دانیم که وقتی می‌خواهند فیلمی زمین بخورد اصلا مطلبی علیه یا له آن نمی‌نویسند و نمی‌گویند. فقط کافیست درباره‌اش چیزی نگویید.همین...
حالا افخمی هم با شوخی‌های بیش از اندازه با سینما آرام آرام دارد فضای جدی را که سایت‌ها و خبرگزاری‌ها برای رونق سینما تدارک می‌بینند را به سادگی و با استفاده از رسانه پرقدرت سیما از بین می‌برد. اتفاقی که ناخواسته است اما موجب ریزش مخاطب سینماها می‌شود. یعنی اتفاقی که دقیقا مقابل هدف و خواسته افخمی و هفت است.
هفت با همه این احوال مسیر خوبی درپیش گرفته‌است و گمان می‌کنم به‌زودی با اصلاح بعضی نقاط ضعف برنامه به یکی از بهترین برنامه ‌های سیما بدل شود.

** کیوان امجدیان