گروه بینالملل مشرق- «تشفین مالک» و «رضوان فاروق» زوجی بودند که در روز 2 دسامبر 2015، 14 نفر را بر اثر تیراندازی در مراسمی در مرکز نگهداری معلولان در سن برناردینو کالیفرنیا به قتل رساندند و 17 نفر دیگر را مجروح ساختند که حال 10 تن آنها وخیم است. این اتفاق کمی پس از حوادث بیروت، پاریس و چند نقطه دیگر در اروپا، اذهان عمومی جهان را متوجه خود ساخت. نکته اینکه خیلی زود پس از این واقعه، «دیوید بودیچ» -معاون FBI در لس آنجلس- اعلام کرد که احتمال تروریستیبودن این کشتار بسیار زیاد است و این درحالی است که هیچ سند معتبری دال بر این ادعا از سوی این نهاد ارائه نشده است. در حالی که ادعا میشود تحقیقات پلیس کالیفرنیا برای شناسایی کامل «تشفین مالک» پاکستانی که یک زن 29 ساله خجالتی ساکن همین ایالت بود ادامه دارد، ابعاد زندگی او در هالهای از ابهام قرار دارد.
صبح همان روز واقعه، تشفین و همسر 28 سالهاش «رضوان فاروق»، دختر 6 ماهه خود را نزد مادر رضوان گذاشتند و سپس عازم مرکز منطقهای اینلند در سن برناردینو شدند. سپس، بر روی افراد حاضر در این مرکز آتش گشودند و فجیعترین جنایت به این شکل را از زمان کشتار 26 نفره ایالت «کنتیکت» در سال 2012 را رقم زدند. هنوز 4 ساعت از وقوع حادثه نگذشته بود، که این زوج دو مایل آنسوتر در درگیری با پلیس کشته شدند. روز جمعه گذشته بود که «اف بی آی» اعلام کرد که با توجه به پست قرار داده شده در فیسبوک (تشفین مالک در آن پست خود را متصل به داعش معرفی کرده بود) که بلافاصله پاک هم شده بود، این زوج مرتبط با داعش بوده و تروریست محسوب میشوند.
متصدیان مسجد محل زندگی مالک، او را فردی کمرو معرفی کردند که در اداره بهداشت سن برناردینو کار میکرد و علاقه بسیاری هم به تعمیرات خودرو داشت. برخی شواهد نشان از این دارد که پس از ازدواج با تشفین، گوشهگیرتر هم شد. زنی که همسایهها چندان او را نمیشناختند. کارشناسان جنایی در گفتگو با روزنامه گاردین گفتهاند که این زوج برای انجام عملیات خود تلاش داشتند که در بهترین سطح عادی بودن عمل کنند تا شکی برنیانگیزند. لذا، از بمب لولهای دستساز خانه و مسلسل استفاده کردند. اما بحث این است که این نوع از رفتار تروریستی از یک تازه مادر و یک زن خجالتی متین بعید به نظر میرسد.
«مری الن اوتول» -آنالیزور رفتاری سابق اف بی آی- که اکنون در دانشگاه میشگان تدریس میکند، معتقد است که «این زن نمیتوانسته دارای غرایز مادرانه باشد. اتفاقا رفتار این زوج کاملا برنامهریزی شده و استراتژیک بوده چرا که چه چیز میتواند بیشتر از داشتن فرزند یک خانواده را مقید و نرمال بسازد؟ این رفتار وحشیانه نمیتواند از یک پدر و مادر عادی سر بزند و به نظرم آنها فرزند آوردند تا همه چیز عادی و طبیعی به نظر برسد».
«پارک دایتز» -متخصص کشتارشناسی با تجربه 30 سال- اعلام کرده که در تاریخ فعالیتش سابقه نداشته با یک زوج قاتل با این شکل رفتار روبرو شود. چرا که افرادی که این زوج کشتند، افرادی نبودند که لزوما فرزند آنها را آزرده باشند. اجزای لازم برای قتل از این نوع، میل به مردن و متهم کردن دیگران به اینکه عامل این پارانویا و افسردگی بزرگ بودند است.
هیچکس نمیداند که تشفین چه زمانی به حیطه افراطیگری در عربستان یا پاکستان وارد شد. یا اینکه چه کسی در گرویدن او به این فضا نقش داشت و یا اینکه وی در دعوت رضوان به این اقدام یا بالعکس چقدر نقش داشته است؟ اف بی آی، معتقد است که این دو نفر در محیط اینترنت تبدیل به افراد افراطی شدهاند، گرچه این فرضیه سوالات بیشتری را بوجود میآورد. طبق گزارش رویترز، تشفین مالک در سنین نوجوانی به همراه پدرش به عربستان رفت و تا سال 2007 در آنجا زندگی کرد. سپس بر سر منازعه برای ارث و میراث از خانواده پدری جدا شد.
«جاوید ربانی» -عموی تشفین- ضمن ابزار ناراحتی از سرنوشت وی، اظهار شرمساری از وجود چنین شخصی در خانواده کرد. عمه ناتنی تشفین که معلم است در گفتگو با رویترز گفته: «جامعه ما در پاکستان دارای فرهنگ و منش صوفی است. ممکن است دارای رفتارات و خلق و خوهای مختلف باشیم اما این رفتار کاملا متناقض با فرهنگ زندگی ماست. پدر مالک از تشفین از وقتی از پاکستان رفت، هیچ خبری از ما نگرفت و حتی برای مراسم تدفین مادرمان نیامد. از چنین شخصی چه توقعی میتوان داشت»؟
تشفین در سال 2007 به پاکستان برمیگردد و در رشته داروسازی در دانشگاه «بهاالدین زکریا» شروع به تحصیل میکند. تا سال 2012 یعنی پایان دوران دانشگاه در خوابگاه زندگی میکند و پیوسته رفتار درونگرایانه داشته است. یکی از مقامات اطلاعاتی پاکستان در آن منطقه، به رویترز گفته که هیچ نشانی از افراطیگری در تشفین دیده نمیشد. «سید ناصر حسین شاه» یکی از اساتید وی اذعان داشته که این دختر یکی از متینترین و فعالترین دانشجویان او بوده و از جمله بندرت کسانی بود که حجاب خود را حفظ میکرد. اما بسیار هم خجالتی بود. رسانههای پاکستانی معتقدند که تشفین ارتباط نزدیکی با «مسجد سرخ» این اسلام آباد داشته است. این ادعا سریعا از سوی «ملا غدیر» -معاون مدیریت مسجد- رد شده است. این در حالی است که به ادعای گاردین، سال گذشته تعدادی از طلاب زن مسجد با انتشار یک ویدئو، حمایت خود از داعش را اعلام کردند. تشفین و رضوان در سال 2013 در طی مراسم حج با یکدیگر آشنا شدند و بلافاصله ازدواج کردند. سپس ویزای K-1 را که مخصوص زوجین غیرآمریکایی خواستار شهروندی آمریکاست را دریافت کردند.
«مصطفی کوکُو» -رییس مرکز اسلامی ریورساید- که مراسم عروسی این زوج را برگزار کرد از رفتار مثبت و خوشرویی آن دو به گاردین گفت. به گفته وی، در مراسم عروسی آنها 250 تا 300 نفر حضور داشتند. کوکو، گفت که رضوان معمولا ساعت 4:30 صبح برای نماز به مسجد میآمد و پس از کار، عصرگاه در ساعت 7 برای نماز مغرب و عشا دوباره به مسجد میآمد. روزهای جمعه را هم به عنوان بازرس بهداشت به جامعه اسلامی میآمد و در نهایت خدمت صادقانه بود. به گفته مقامات امنیتی پاکستان، تشفین در سالهای 2013 و 2014 دو مرتبه به پاکستان سفر میکند اما اینکه در مدت حضور در کشور خود چه میکند، کسی با خبر نیست. مقامات جامعه مسلمانان آن منطقه آمریکا هم او را نمیشناختند. تا جاییکه خالد زیدان -رییس مرکز جامعه اسلامی ردلندز- به گاردین گفته که اصلا این زن را تابحال ندیده است و فقط همسرش در سال 2014 گاهی برای عبادت به مسجد ردلندز میآمد. «ریاض بقایی» و «محمد حسین» دو تن دیگر از مقامات مذهبی محل نیز از عدم آشنایی با این زوج سخن میگویند. «دوی میلر» -صاحبخانه این زوج- نیز ابراز داشته که هیچ رفتار عجیبی از این زوج ندیده است.
کنفرانس خبری «دیوید بودیچ» معاون اف بی آی در لس آنجلس
آسوشیتد پرس اعلام کرده که اف بی آی هیچ اطلاعات کمککنندهای از تشفین ندارد و به ادعای وکیل خانواده رضوان فاروق، حتی مادر رضوان هم شناخت بسیار کمی از عروس خود «تشفین» دارد. به گفته این وکیل، این زن عجیب 29 ساله یک زن خانهداری پایبند اصول و دین بوده و حتی به دلیل حجاب سنگین کسی از اطرافیان به درستی چهره او را به خاطر ندارد.
در هر حال، ماموران در جستجوی محل سکونت این زوج تعدادی گذرنامه، اسلحه و مهمات یافتهاند و تشفین مالک قبل از اقدام به این جنایت در صفحه فیس بوک خود رسما بیعت خود با گروه تروریستی داعش را اعلام کرده بود. کارشناسان و بسیاری از جراید آمریکایی وقوع این حادثه را دلیلی بر کذب ادعاهای اوباما مبنی بر این که رویکردهای او در مقابله با مسئله تروریسم موثر بوده و توانسته است این کشور را از آسیبهای تروریستی مصون نگه دارد، دانستهاند.
تشفین مالک و رضوان فاروق
متصدیان مسجد محل زندگی مالک، او را فردی کمرو معرفی کردند که در اداره بهداشت سن برناردینو کار میکرد و علاقه بسیاری هم به تعمیرات خودرو داشت. برخی شواهد نشان از این دارد که پس از ازدواج با تشفین، گوشهگیرتر هم شد. زنی که همسایهها چندان او را نمیشناختند. کارشناسان جنایی در گفتگو با روزنامه گاردین گفتهاند که این زوج برای انجام عملیات خود تلاش داشتند که در بهترین سطح عادی بودن عمل کنند تا شکی برنیانگیزند. لذا، از بمب لولهای دستساز خانه و مسلسل استفاده کردند. اما بحث این است که این نوع از رفتار تروریستی از یک تازه مادر و یک زن خجالتی متین بعید به نظر میرسد.
«مری الن اوتول» -آنالیزور رفتاری سابق اف بی آی- که اکنون در دانشگاه میشگان تدریس میکند، معتقد است که «این زن نمیتوانسته دارای غرایز مادرانه باشد. اتفاقا رفتار این زوج کاملا برنامهریزی شده و استراتژیک بوده چرا که چه چیز میتواند بیشتر از داشتن فرزند یک خانواده را مقید و نرمال بسازد؟ این رفتار وحشیانه نمیتواند از یک پدر و مادر عادی سر بزند و به نظرم آنها فرزند آوردند تا همه چیز عادی و طبیعی به نظر برسد».
تصویری دیگر از تشفین و رضوان
«پارک دایتز» -متخصص کشتارشناسی با تجربه 30 سال- اعلام کرده که در تاریخ فعالیتش سابقه نداشته با یک زوج قاتل با این شکل رفتار روبرو شود. چرا که افرادی که این زوج کشتند، افرادی نبودند که لزوما فرزند آنها را آزرده باشند. اجزای لازم برای قتل از این نوع، میل به مردن و متهم کردن دیگران به اینکه عامل این پارانویا و افسردگی بزرگ بودند است.
هیچکس نمیداند که تشفین چه زمانی به حیطه افراطیگری در عربستان یا پاکستان وارد شد. یا اینکه چه کسی در گرویدن او به این فضا نقش داشت و یا اینکه وی در دعوت رضوان به این اقدام یا بالعکس چقدر نقش داشته است؟ اف بی آی، معتقد است که این دو نفر در محیط اینترنت تبدیل به افراد افراطی شدهاند، گرچه این فرضیه سوالات بیشتری را بوجود میآورد. طبق گزارش رویترز، تشفین مالک در سنین نوجوانی به همراه پدرش به عربستان رفت و تا سال 2007 در آنجا زندگی کرد. سپس بر سر منازعه برای ارث و میراث از خانواده پدری جدا شد.
قربانیان حادثه سن برناردینو
«جاوید ربانی» -عموی تشفین- ضمن ابزار ناراحتی از سرنوشت وی، اظهار شرمساری از وجود چنین شخصی در خانواده کرد. عمه ناتنی تشفین که معلم است در گفتگو با رویترز گفته: «جامعه ما در پاکستان دارای فرهنگ و منش صوفی است. ممکن است دارای رفتارات و خلق و خوهای مختلف باشیم اما این رفتار کاملا متناقض با فرهنگ زندگی ماست. پدر مالک از تشفین از وقتی از پاکستان رفت، هیچ خبری از ما نگرفت و حتی برای مراسم تدفین مادرمان نیامد. از چنین شخصی چه توقعی میتوان داشت»؟
تشفین در سال 2007 به پاکستان برمیگردد و در رشته داروسازی در دانشگاه «بهاالدین زکریا» شروع به تحصیل میکند. تا سال 2012 یعنی پایان دوران دانشگاه در خوابگاه زندگی میکند و پیوسته رفتار درونگرایانه داشته است. یکی از مقامات اطلاعاتی پاکستان در آن منطقه، به رویترز گفته که هیچ نشانی از افراطیگری در تشفین دیده نمیشد. «سید ناصر حسین شاه» یکی از اساتید وی اذعان داشته که این دختر یکی از متینترین و فعالترین دانشجویان او بوده و از جمله بندرت کسانی بود که حجاب خود را حفظ میکرد. اما بسیار هم خجالتی بود. رسانههای پاکستانی معتقدند که تشفین ارتباط نزدیکی با «مسجد سرخ» این اسلام آباد داشته است. این ادعا سریعا از سوی «ملا غدیر» -معاون مدیریت مسجد- رد شده است. این در حالی است که به ادعای گاردین، سال گذشته تعدادی از طلاب زن مسجد با انتشار یک ویدئو، حمایت خود از داعش را اعلام کردند. تشفین و رضوان در سال 2013 در طی مراسم حج با یکدیگر آشنا شدند و بلافاصله ازدواج کردند. سپس ویزای K-1 را که مخصوص زوجین غیرآمریکایی خواستار شهروندی آمریکاست را دریافت کردند.
یادبود قربانیان
«مصطفی کوکُو» -رییس مرکز اسلامی ریورساید- که مراسم عروسی این زوج را برگزار کرد از رفتار مثبت و خوشرویی آن دو به گاردین گفت. به گفته وی، در مراسم عروسی آنها 250 تا 300 نفر حضور داشتند. کوکو، گفت که رضوان معمولا ساعت 4:30 صبح برای نماز به مسجد میآمد و پس از کار، عصرگاه در ساعت 7 برای نماز مغرب و عشا دوباره به مسجد میآمد. روزهای جمعه را هم به عنوان بازرس بهداشت به جامعه اسلامی میآمد و در نهایت خدمت صادقانه بود. به گفته مقامات امنیتی پاکستان، تشفین در سالهای 2013 و 2014 دو مرتبه به پاکستان سفر میکند اما اینکه در مدت حضور در کشور خود چه میکند، کسی با خبر نیست. مقامات جامعه مسلمانان آن منطقه آمریکا هم او را نمیشناختند. تا جاییکه خالد زیدان -رییس مرکز جامعه اسلامی ردلندز- به گاردین گفته که اصلا این زن را تابحال ندیده است و فقط همسرش در سال 2014 گاهی برای عبادت به مسجد ردلندز میآمد. «ریاض بقایی» و «محمد حسین» دو تن دیگر از مقامات مذهبی محل نیز از عدم آشنایی با این زوج سخن میگویند. «دوی میلر» -صاحبخانه این زوج- نیز ابراز داشته که هیچ رفتار عجیبی از این زوج ندیده است.
{$sepehr_media_1279187_400_300}
کنفرانس خبری «دیوید بودیچ» معاون اف بی آی در لس آنجلس
آسوشیتد پرس اعلام کرده که اف بی آی هیچ اطلاعات کمککنندهای از تشفین ندارد و به ادعای وکیل خانواده رضوان فاروق، حتی مادر رضوان هم شناخت بسیار کمی از عروس خود «تشفین» دارد. به گفته این وکیل، این زن عجیب 29 ساله یک زن خانهداری پایبند اصول و دین بوده و حتی به دلیل حجاب سنگین کسی از اطرافیان به درستی چهره او را به خاطر ندارد.
در هر حال، ماموران در جستجوی محل سکونت این زوج تعدادی گذرنامه، اسلحه و مهمات یافتهاند و تشفین مالک قبل از اقدام به این جنایت در صفحه فیس بوک خود رسما بیعت خود با گروه تروریستی داعش را اعلام کرده بود. کارشناسان و بسیاری از جراید آمریکایی وقوع این حادثه را دلیلی بر کذب ادعاهای اوباما مبنی بر این که رویکردهای او در مقابله با مسئله تروریسم موثر بوده و توانسته است این کشور را از آسیبهای تروریستی مصون نگه دارد، دانستهاند.
منابع:
http://www.theguardian.com/us-news/2015/dec/06/tashfeen-malik-who-was-the-shy-housewife-turned-san-bernardino-killer
http://www.reuters.com/article/us-california-shooting-malik-idUSKBN0TP0M020151206