گروه بینالملل مشرق - جامعه بین المللی همچنان درگیر تنش ایجاد شده بین مسکو و آنکارا درپی سرنگونی یک فروند جنگنده سوخوی روسی در شمال غربی سوریه و بررسی اقدامات دو طرف در قبال یکدیگر و سناریوهای احتمالی و بازتاب های ناشی از هریک از این سناریوها بود که خبرگزاری ها شنبه 14 آذر از اقدام ترکیه مبنی بر ورود نظامیان ترکیه به داخل خاک عراق و استقرار آنها در منطقه «بعشیقه» در شمال شهر موصل خبر دادند، اقدامی که صرف نظر از هدف یا اهداف نهفته در پس آن بر پیچیدگی اوضاع حاکم بر منطقه می افزاید، بازتاب اتخاذ هرگونه تصمیم اشتباه و غیر منطقی نه تنها دامن کشورهای درگیر را خواهد گرفت، بلکه منطقه و عرصه بین الملل نیز از این بازتاب ها در امان نخواهد ماند.
تاریخ روابط دو کشور
روابط ترکیه و عراق پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی همواره شاهد فراز و نشیب هایی بوده است. بین سال های 1932 تا 1958، ترکیه و عراق همکاری نزدیکی با یکدیگر داشتند، اما از 1958 تا 1990، مناسبات این دو کشور پیچیده تر شد، زیرا سیاست خارجی هر دو کشور به طور قابل توجهی تغییر کرده بود.
روابط دو کشور در آن دوره بر روابط نفتی و مسائل مربوط به آب مبتنی بود، درحالی که در موضوع نفت توافق نظر داشتند، برسر مدیریت منابع آبی مشترک، اختلاف عمیقی میان آنها وجود داشت.
جنگ عراق علیه ایران (1980 تا 1988) دوران احیای مناسبات عراق و ترکیه بود و اگرچه ترکیه موضع بی طرفی اتخاذ کرده بود، اما از عراق حمایت می کرد.
حمله عراق به کویت و متعاقب آن جنگ خلیج فارس سردی روابط را برای بغداد و آنکارا به همراه آورد، چون ترکیه به عنوان عضو ناتو به نیروهای ائتلاف اجازه داد، از پایگاه هایش برای حملات هوایی علیه عراق استفاده کنند.
تاسیس پ ک ک در شمال عراق مناسبات دو کشور را پیچیده تر کرد. با این حال بعد از جنگ، عراق و ترکیه که مخالف کردستان مستقل بودند، برای مقابله با پ ک ک به یکدیگر نزدیک شدند.
عدم مشارکت ترکیه در تجاوز نظامی 2003 آمریکا به عراق و براندازی رژیم بعث در این کشور موجب شد، آمریکا مانع اقدام نظامی ترک ها علیه پ ک ک در شمال عراق شود، این روند تا سال 2007 ادامه داشت تا در این سال همکاری آمریکا و ترکیه از سرگرفته شد و به تبع آن ترکیه عملیات در شمال عراق و همکاری با حکومت کردستان که آنکارا تکیه گاه سیاسی خود پس از خروج آمریکا از عراق قرار داده بود، را آغاز کرد.
درحالی که ترکیه نیز برای اختلاف افکنی بین پ ک ک و کُردها و قطع حمایت از آنها به کمک اربیل نیاز داشت. نزدیکی آنکارا و اربیل با انتقاداتی داخل ترکیه مواجه و موجب شد، آنکارا سیاستی دو گانه ای در قبال کردستان اتخاذ کند که در فشار نظامی با مشوق های اقتصادی و سیاسی نمود یافت.
تحرکات ترکیه در شمال عراق، به روابط بغداد - آنکارا ضربه نزند و این روابط تا سال 2010 ادامه داشت و طی آن ترکیه با بهره برداری از بستر اجتماعی و نزدیک شدن به کُردها و اهل تسنن، نفوذش را در عراق گسترش دهد.
ترکیه از جمله کشورهایی بود که تبعات سقوط صدام را نپذیرفت و با ارائه مدل دولت فراگیر نشان داد، نتایج انتخابات و پیروزی شیعیان را نمی پذیرد. انتخابات پارلمانی 2010 و شکست «ائتلاف العراقیه» به رهبری «ایاد علاوی» در آن نارضایتی ترکیه از ساختار حکومتی عراق را به اوج رساند و بازتاب آن واگرایی ایران و ترکیه و ورود آنکارا به بحران سوریه در سال 2011 بود.
با خروج نیروهای آمریکایی از عراق اواخر سال 2011، عملیات بعثی زدایی در این کشور آغاز شد تا در نتیجه پیگرد، بازداشت و محاکمه افرادی مانند طارق الهاشمی، صالح المطلق و رفیع العیسوی و فرار برخی از آنها به خارج ترکیه تقریباً تمام مهره هایش را دست بدهد.
با ظهور «داعش» که نهم ژوئن 2014 در حمله ای غافلگیر کننده شهر «موصل»، مرکز استان «نینوا» را تصرف کرد، گمانه زنی ها درباره نقش ترکیه در تجهیز و حمایت از این گروه را افزایش داد و عدم پیوستن آنکارا به ائتلاف بین المللی مبارزه با داعش به رهبری آمریکا، ترکیه را بیش از پیش در مظان اتهام قرار داد.
در این برهه، پرسش های متعددی اذهان ترک ها را درگیر کرده بود: چرا پایگاهی نظامی برای عناصر مسلحی خارجی در «غازی عنتاب» احداث شده، چرا این افراد بدون هرگونه بازرسی و طی روال قانونی در ترکیه تردد و از مرزهای ترکیه برای پیوستن به صفوف گروه های تروریستی استفاده می کنند، چرا ترکیه به داعش مجوز افتتاح دفتر در استانبول را داده و مجروحان این گروه را در بیمارستان هایش مداوا می کند؟ درحالی که مشابه چنین سوالاتی ذهن بغداد را هم مشغول کرده بود و این زمانی بود که اختلاف اربیل با آنکارا علنی شده و اربیل از ترکیه به خاطر عدم مشارکت در مبارزه با داعش و حمایت از کردستان در برابر تهدید این گروه انتقاد کرد.
نخست وزیری «حیدر العبادی» با گره خوردن مسائل در عراق به واسطه گسترش فرقه گرایی و حمایت برخی از گروهها و طرف های داخلی از داعش از یک سو و افزایش مشارکت اهل سنت و دیگر اقلیت ها در عرصه سیاسی از سوی دیگر همراه بود که رضایت نسبی ترکیه و تلاش برای بهبود روابط دو جانبه را به همراه داشت.
تاریخ روابط دو کشور
روابط ترکیه و عراق پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی همواره شاهد فراز و نشیب هایی بوده است. بین سال های 1932 تا 1958، ترکیه و عراق همکاری نزدیکی با یکدیگر داشتند، اما از 1958 تا 1990، مناسبات این دو کشور پیچیده تر شد، زیرا سیاست خارجی هر دو کشور به طور قابل توجهی تغییر کرده بود.
روابط دو کشور در آن دوره بر روابط نفتی و مسائل مربوط به آب مبتنی بود، درحالی که در موضوع نفت توافق نظر داشتند، برسر مدیریت منابع آبی مشترک، اختلاف عمیقی میان آنها وجود داشت.
جنگ عراق علیه ایران (1980 تا 1988) دوران احیای مناسبات عراق و ترکیه بود و اگرچه ترکیه موضع بی طرفی اتخاذ کرده بود، اما از عراق حمایت می کرد.
حمله عراق به کویت و متعاقب آن جنگ خلیج فارس سردی روابط را برای بغداد و آنکارا به همراه آورد، چون ترکیه به عنوان عضو ناتو به نیروهای ائتلاف اجازه داد، از پایگاه هایش برای حملات هوایی علیه عراق استفاده کنند.
تاسیس پ ک ک در شمال عراق مناسبات دو کشور را پیچیده تر کرد. با این حال بعد از جنگ، عراق و ترکیه که مخالف کردستان مستقل بودند، برای مقابله با پ ک ک به یکدیگر نزدیک شدند.
درحالی که ترکیه نیز برای اختلاف افکنی بین پ ک ک و کُردها و قطع حمایت از آنها به کمک اربیل نیاز داشت. نزدیکی آنکارا و اربیل با انتقاداتی داخل ترکیه مواجه و موجب شد، آنکارا سیاستی دو گانه ای در قبال کردستان اتخاذ کند که در فشار نظامی با مشوق های اقتصادی و سیاسی نمود یافت.
تحرکات ترکیه در شمال عراق، به روابط بغداد - آنکارا ضربه نزند و این روابط تا سال 2010 ادامه داشت و طی آن ترکیه با بهره برداری از بستر اجتماعی و نزدیک شدن به کُردها و اهل تسنن، نفوذش را در عراق گسترش دهد.
ترکیه از جمله کشورهایی بود که تبعات سقوط صدام را نپذیرفت و با ارائه مدل دولت فراگیر نشان داد، نتایج انتخابات و پیروزی شیعیان را نمی پذیرد. انتخابات پارلمانی 2010 و شکست «ائتلاف العراقیه» به رهبری «ایاد علاوی» در آن نارضایتی ترکیه از ساختار حکومتی عراق را به اوج رساند و بازتاب آن واگرایی ایران و ترکیه و ورود آنکارا به بحران سوریه در سال 2011 بود.
با خروج نیروهای آمریکایی از عراق اواخر سال 2011، عملیات بعثی زدایی در این کشور آغاز شد تا در نتیجه پیگرد، بازداشت و محاکمه افرادی مانند طارق الهاشمی، صالح المطلق و رفیع العیسوی و فرار برخی از آنها به خارج ترکیه تقریباً تمام مهره هایش را دست بدهد.
با ظهور «داعش» که نهم ژوئن 2014 در حمله ای غافلگیر کننده شهر «موصل»، مرکز استان «نینوا» را تصرف کرد، گمانه زنی ها درباره نقش ترکیه در تجهیز و حمایت از این گروه را افزایش داد و عدم پیوستن آنکارا به ائتلاف بین المللی مبارزه با داعش به رهبری آمریکا، ترکیه را بیش از پیش در مظان اتهام قرار داد.
در این برهه، پرسش های متعددی اذهان ترک ها را درگیر کرده بود: چرا پایگاهی نظامی برای عناصر مسلحی خارجی در «غازی عنتاب» احداث شده، چرا این افراد بدون هرگونه بازرسی و طی روال قانونی در ترکیه تردد و از مرزهای ترکیه برای پیوستن به صفوف گروه های تروریستی استفاده می کنند، چرا ترکیه به داعش مجوز افتتاح دفتر در استانبول را داده و مجروحان این گروه را در بیمارستان هایش مداوا می کند؟ درحالی که مشابه چنین سوالاتی ذهن بغداد را هم مشغول کرده بود و این زمانی بود که اختلاف اربیل با آنکارا علنی شده و اربیل از ترکیه به خاطر عدم مشارکت در مبارزه با داعش و حمایت از کردستان در برابر تهدید این گروه انتقاد کرد.
نخست وزیری «حیدر العبادی» با گره خوردن مسائل در عراق به واسطه گسترش فرقه گرایی و حمایت برخی از گروهها و طرف های داخلی از داعش از یک سو و افزایش مشارکت اهل سنت و دیگر اقلیت ها در عرصه سیاسی از سوی دیگر همراه بود که رضایت نسبی ترکیه و تلاش برای بهبود روابط دو جانبه را به همراه داشت.
چه چیز ترکیه را از ایفای نقش واقعی در عراق باز می دارد
با اینکه ترکیه می تواند، نقش مثبت و سازنده ای در بحران های منطقه ای و به خصوص بحران بازی کند، اما ظرف سال های گذشته آنکارا نشان داد، اهداف متعارض و متناقضی را در عراق دنبال می کند.
چه چیز ترکیه را از ایفای نقش واقعی در عراق باز می دارد؟ چه چیز موجب حمایت آنکارا از داعش در تصرف موصل می شود؟ چه چیز ترکیه را به حضور نظامی در عراق به بهانه مبارزه با داعش و مشارکت در عملیات آزادسازی موصل وا می دارد؟
باید در پس این ادعاها و خودداری ها اهداف مهمی باشد که آنکارا را به نقض تمامیت ارضی و حاکمیت ملی عراق وادار می کند. مهمترین این اهداف را می توان در موارد زیر ملاحظه کرد:
یک: الحاق موصل به ترکیه
ترکیه در راستای دکترینش، شمال عراق تا موصل را از آن خود می داند و در نگاه عمق استراتژیک آنکارا، شمال عراق دایره نفوذ راهبردی ترکیه برای ورود به خاورمیانه محسوب می شود.
این موضوع پیشینه ای تاریخی دارد. ترک ها برای نخستین بار در سال 1926 آشکارا و رسما به شمال عراق ادعای ارضی کردند. این تلاش ها در سالهای 1958، 1983، 1991 و در اواخر قرن بیستم در سال 1995 توسط «سلیمان دمیرل»، رئیس جمهور وقت این کشور نیز ادامه داشت. در آن مقطع، دمیرل خواستار تجدید نظر در مرزهای عراق برای سد کردن نفوذ تروریست ها و جدا شدن بخشی از خاک عراق و الحاق آن به ترکیه شده بود.
به گوش رسیدن زمزمه های تدارک برای عملیات آزادسازی موصل، این باور را میان ترک ها به وجود آورده که از فرصت پیش آمده برای باز پس گیری این منطقه و الحاق آن به کشورشان استفاده کنند و نخبگان این کشور خواستار الحاق موصل و کرکوک به ترکیه شده بود .
«حسین یایمان» یکی از این نخبگان بر این باور است، روند تحولات عراق حاکی از تقسیم این کشور به سه منطقه و الحاق کردستان عراق و شهرهای موصل و کرکوک به ترکیه و تحقق این هدف آنکاراست.
ملی گرایان ترکیه معتقدند، الحاق موصل و کرکوک به ترکیه به عنوان یک اصل در میثاق ملی ترکیه گنجانده شده و شرایط بسیار دشواری که «کمال آتاتورک» حین تاسیس جمهوری ترکیه با آن مواجه شد، تلاش ها برای باز پس گیری موصل و کرکوک را ناکام کرد.
در حال حاضر ترکیه نبرد آزادسازی موصل را فرصتی می داند تا با انگیزه های مذهبی در آن ورود کند و به این خواسته خود تا جای ممکن جامه عمل بپوشاند.
دو: تجزیه طلبی کردهای عراق
ترس از تجزیه طلبی کردهای عراق و اتحاد آنها با کردهای ترکیه یکی از مهمترین انگیزه های ترکیه در این مداخله است. ترکیه نگران است، اوضاع عراق به خصوص در شمال این کشور زمینه جدایی کردستان و تشکیل کشور مستقل کردستان و تبعیت کردهای ترکیه از کردهای عراق شود.
سه: نگرانی از فعالیت و حضور اسرائیل در کردستان
نگرانی های ترکیه از فعالیت های مشکوک اسرائیل و روابط این رژیم با کردهای عراق از دیگر عواملی است که باعث شده ترکیه به اهداف اسرائیل در کردستان عراق نگاه مثبتی نداشته باشد.
اسرائیل حامی تشکیل یک دولت مستقل کردی در شمال عراق است تا بتواند از این طریق ضمن خروج از انزوای منطقه ای، بر اساس تز «ائتلاف پیرامونی» «بن گوریون» با یک دولت غیرعرب علیه اعراب ائتلاف کند.
حضور احتمالی اسرائیل در شمال عراق و حمایت آن از تشکیل یک دولت کردی نگرانی عمیقی است که ترکیه طی چند سال گذشته با آن دست به گریبان بوده و زمینه سردی روابط دو طرف را در چند سال گذشته فراهم آورده است. ترکیه از آن بیم دارد که اسرائیل برای مقابله با تهدید کشورهای خاورمیانه، درصدد ایجاد پایگاهی در شمال عراق با کمک کردها باشد.
آنچه به نگرانی های ترکیه در این خصوص دامن می زند، استقبال اقلیم کردستان از چنین رابطه ای با تل آویو است.
چهار: سیطره بر منابع نفتی و گازی شمال عراق
ترکیه با توجه به منابع عظیم نفت و گاز عراق همواره به دنبال توسعه روابط تجاری دو جانبه به خصوص در حوزه انرژی و نفت و گاز با این کشور بوده است.
اقتصاد در حال شکوفایی ترکیه و نیاز آن به منابع انرژی نفت و گاز از یک سو و موقعیت ژئواکونومیک و منحصر به فرد ترکیه در منطقه به عنوان پل ارتباطی خاورمیانه و اروپا و مسیر ترانزیت نفت و گاز منطقه به بازارهای اروپایی از سوی دیگر، از جمله انگیزه های سیاستمدارن ترک برای توسعه روابط و همکاری های متقابل با عراق بوده است.
اما ترکیه در این میان با دو بازیگر عمده انرژی داخل عراق روبه رو بوده است. نخست دولت مرکزی و منابع عظیم نفت و گاز مناطق جنوبی عراق و دیگری حکومت اقلیم کردستان و منابع نفت و گاز واقع در این منطقه که حدود یک سوم منابع انرژی عراق را در خود جای داده است.
اگرچه آنکارا همواره تلاش داشته با حفظ ظاهر، خود را نسبت به تنش نفتی بغداد و اربیل بی طرف نشان دهد، اما عواملی مانند حضور پر رنگ شرکت های بین المللی نفت و گاز خارجی در شمال عراق، وفور فرصت های اقتصادی در اقلیم کردستان و دسترسی ترکیه به منابع انرژی ارزان و با صرفه موجب شده، با شکستن سکوت، در قبال این اختلافات موضع گیری کند.
جایگاه مهم کردستان عراق در اقتصاد خارجی ترکیه زمانی آشکار می شود که توجه داشته باشیم، عراق پس از آلمان دومین شریک اقتصادی و تجاری ترکیه است و 70 درصد این مبادلات اقتصادی با منطقه کردستان بوده است.
جالب است، بدانید که در سال 2013 میلادی 110 هزار نفر از شهروندان ترکیه در اقلیم کردستان عراق حق اقامت گرفته اند و علاوه بر این 200 هزار نفر از شهروندان ترکیه در طول سال چند ماه در اقلیم اقامت کرده و به فعالیت تجاری و اقتصادی مشغول بوده اند.
از این گذشته، مؤسسه خیریه احسان دوغراماجی با بودجه 40 میلیون دلاری، شعبه ای از دانشگاه بین المللی «بیلی کنت» ترکیه را در اربیل احداث کرده و نیمی از شرکت های اقتصادی فعال در اقلیم، ترکیه ای هستند. گروه اقتصادی «آجی بادَم» (یکی از سه کمپانی بزرگ اقتصادی - تجاری ترکیه) در حوزه سلامت و مدیریت بیمارستان ها و مراکز درمانی در سلیمانیه و اربیل سرمایه گذاری و وزارت اقتصاد اقلیم اعلام کرده که تا اواخر سال 2013 میلادی، برای 1226 شرکت ترکیه ای مجوزی صادر کرده است که این رقم معادل 46 درصد از کل شرکت های فعال در اقلیم است.
همچنین پنج بانک بزرگ ترکیه به نام های زراعت بانک، آسیا بانک، وقف بانک، ترکیه ایش بانک و آلباراکا ترک بانک در اربیل فعالیت می کنند و دو هتل بزرگ ترکیه ای دیوان و دده مان نیز در اربیل به عنوان مهمترین و لوکس ترین هتل ها فعالیت دارند.
شرکت عمرانی بزرگ ریکسوند ترکیه هم در دهوک مشغول کار است. فرودگاه بزرگ دهوک با بودجه 426 میلیون دلار توسط شرکت ترکیه ای ماکیول چنگیز احداث شده و کنسرسیومی متشکل از شرکت های فرانسوی - ترکیه ای با بودجه ای بالغ بر 137 میلیون دلار احداث زیرساخت های اربیل را برعهده گرفته اند.
شرکت ترکیه ای اَنکا نیز با امضای قراردادی به ارزش 600 میلیون دلار اجرای چندین پروژه گازی اقلیم و شرکت ترکیه ای رنسانس با امضای قرارداد یک میلیارد دلار با اربیل احداث یک هزار زیر مجموعه کوچک تأسیسات گازی اقلیم را به عهده گرفته است.آنچه به آن اشاره شد، تنها بخش هایی از منافع اقتصادی ترکیه در اقلیم کردستان عراق است.
پنج: جلوگیری از آزادسازی موصل
از دیگر اهداف حضور نظامی ترکیه در عراق و مشارکت در عملیات آزادسازی موصل ممانعت از پیشروی نیروهای داوطلب مردمی عراق به سمت موصل و آزادسازی آن است، درحالی که تاکنون حمایت و پشتیبانی آنکارا از داعش بارها به اثبات رسیده است.
همچنین دور از انتظار نیست، یکی از ماموریت ها و وظایف این نظامیان ترک تأمین امنیت و محافظت از برخی شخصیت های وابسته و مزدور مقیم موصل و مناطق شمالی عراق اقامت دارند و فراهم کردن زمینه فرار و خروج آنها از کشور در شرایط بحرانی باشد.
شش: فراهم کردن پیش زمینه تقسیم عراق
در همین حال، برخی از صاحبنظران بر این باورند، از دیگر اهداف مهم حضور نظامی ترکیه در عراق فراهم کردن پیش زمینه تقسیم این کشور و آغاز پیاده کردن طرح آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه است که در تجزیه و تقسیم کشورهای آن نمود پیدا می کند و تجزیه عراق به 3 بخش میان اهل تسنن (در غرب)، تشیع (در جنوب) و کردهای عراق (در شمال) اولین گام در راه اجرای این طرح منطقه ای است.
این کارشناسان تاکید می کنند که تردید نیست، این اقدام ترکیه با چراغ سبز آمریکا همراه بوده است، چون به موازات موافقت آمریکا با این اقدام، آنکارا اجازه استفاده و بهره برداری از پایگاه ها و اسکله ها و آب های منطقه ایش به بهانه مقابله با روسیه را به جنگنده ها و کشتی های ناتو داده و هم اکنون 50 ناو ناتو در سواحل شرق دریای مدیترانه و 200 فروند جنگنده این پیمان در پایگاه های هوایی ترکیه بر زمین نشسته اند.
هفت: تضعیف پ ک ک
برآورد تحولات مناطق کرد نشین طی چند دهه اخیر به وضوح بیانگر رقابتی دیرینه میان «مسعود بارزانی»، رهبر حزب دموکرات کردستان عراق و «عبد الله اوجالان»، رهبر حزب کارگران کردستان ترکیه ( پ ک ک) جهت کسب رهبری جهان کرد است. با این حال و بر کسی پوشیده نیست که اوجالان از کاریزما و نفوذ بسیار بیشتری در میان کردها برخوردار بوده و همین امر موجب شده تا اردوغان با سرمایه گذاری بر بارزانی زمینه تضعیف رقیبش را فراهم آورد.
از زمان آغاز بحران در سوریه و پیشرفت های میدانی داعش در عراق و سوریه به گونه ای روزافزون بر نفوذ پ ک ک در منطقه افزوده شده تا آن جا که شاخه سوری آن ( پ ی د ) موفق بر استیلا بر مناطق کرد نشین سوریه شده است. حضور پر رنگ پ ک ک در مناطق آزاد شده از دست داعش در عراق هم چون شنگال و مخمور، ترک ها و بارزانی را بیش از همیشه نسبت به قدرت پ ک ک نگران ساخته است، لذا دولت اردوغان را به حمایت همه جانبه از اقلیم کردستان فراخوانده است.
سقوط مناطق ایزدی نشین عراق و محاصره مرگ بار کوبانی توسط داعش در طول دو سال اخیر و ایستادگی نیروهای پ ک ک در برابر تروریست ها، هر آن قدر که موجب محبوبیت شبه نظامیان پ ک ک شده، بارزانی و حزبش را در مظان اتهام همکاری با ترک ها و عدم پشتیبانی از کردها قرار داده است. هم اکنون بخش وسیعی از کوهستان های قندیل واقع در شمال عراق و در طول مرزهای ترکیه نیز در اختیار شبه نظامیان پ ک ک می باشد.
هشت: تضعیف دولت مرکزی عراق
حضور مستقیم نظامی روس ها در عرصه میدانی سوریه در کنار تشدید فعالیت های ضد تروریستی ایران در عراق و سوریه و تاسیس دفتر مشترک بغداد ( متشکل از روسیه، ایران، عراق و سوریه) جهت رویارویی با تروریست ها در منطقه، دولت اردوغان را بیش از پیش نسبت به دستیابی به مقاصدش ناامید ساخته است.
به واقع و از زمان برگزاری انتخابات آزاد در عراق (2003) تا به امروز، شیعیان این کشور به دلیل دارا بودن اکثریت عراق، عملا قدرت را در اختیار داشته و همین امر نارضایتی شماری از همسایگان عراق من جمله ترکیه و عربستان سعودی را در بر داشته است.
نزدیکی دو کشور عراق و ایران به ویژه پس از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور، حضور تروریست ها در عراق و افزایش شکاف ها میان روابط تهران-آنکارا، دولت ترکیه را به سنگ اندازی در مسیر منافع دولت مرکزی عراق و ایران سوق داده و از همین روست که بر خلاف خواست دولت عراق و صرفا با توافق با اقلیم کردستان، مبادرت به اعزام نیروی نظامی به شمال عراق نموده است.
نه: دستیابی به نفت کرکوک
این روزها اتهامات مکرری به رهبران ترکیه مبنی بر خرید نفت ارزان داعش وارد شده است. ترکیه به دلیل فقدان منابع زیر زمینی و توسعه رو به جلو نیاز مبرمی به دو انرژی نفت و گاز دارد.
روسیه و ایران به همراه جمهوری آذربایجان بخش عمده نیازهای انرژی ترکیه را تامین می کنند، کشورهایی که به دلیل اختلاف مواضع و منافع منابع مطمئنی برای ترکیه محسوب نمی شوند، نمونه بارز این امر قطع صدور گاز روسیه به ترکیه درپی بروز تنش بین دو کشور به دلیل سرنگون کردن جنگنده روسی در شمال سوریه توسط ترکیه است، به همین دلیل برای کاستن از مخاطرات احتمالی، آنکارا مجبور است، به داشتن منابع متنوع انرژی روی بیاورد.
منطقه کردستان عراق یکی از این منابع جایگزین است. اما صرف نظر از منطقه کردستان، آنچه ترکیه را بر آن داشته که وارد منازعه عراق شود، آینده سرنوشت ساز کرکوک دانست.
از کرکوک به عنوان بیت المقدس کردها نام برده می شود. شهری با اکثریتی کرد و بسیار نفت خیز که در سال های حکمرانی صدام حسین شاهد اخراج گسترده کردها بود. سرنوشت کرکوک هم چنان لاینحل مانده و از آغاز حملات داعش به عراق، اقلیم کردستان با بهره گیری از ضعف دولت مرکزی بر بخش عمده ای از شهر مسلط شده است. اکثریت ساکنین کرکوک را به ترتیب کردها، اعراب سنی و ترکمن ها تشکیل می دهند. دسترسی احتمالی کردها به این شهر و انضمام آن به اقلیم ضمن گسترش وسعت مناطق کردنشین، ثروتی هنگفت را نصیب اقلیم کردستان خواهد نمود.
ترکیه از دیرباز نسبت به سرنوشت ترکمن های کرکوک با دقت نگریسته و خواستار احقاق حق آنان شده است. با این حال به نظر می آید که آنکارا ترجیح داده که ترکمن ها تحت پوشش کردها زیست نمایند تا عرب ها. تسلط احتمالی بر کرکوک با مساعدت اردوغان، شرایط ویژه و منحصربفردی را برای ترکیه جهت استیلا بر حجم عظیمی از نفت ارزان را فراهم خواهد آورد.
ده: دور کردن اتهامات
رئیس جمهور اردوغان و دولت داوود اوغلو طی ماه های اخیر تحت فشار گسترده ای از سوی افکار عمومی و جامعه بین المللی مبنی بر حمایت از تروریسم قرار دارند و مسکو و تهران صراحتا دولت ترکیه را به همدستی با داعش متهم کرده و مقامات فرانسوی و آمریکایی نیز خواستار مشارکت بیش از پیش ترکیه در امر مبارزه با داعش و مهار مرزها شده اند.
حضور در منطقه اقلیم و بیان حمایت و آموزش ارتش از پیشمرگه های کرد در مقطع کنونی را می توان سیاستی ظاهری جهت کاستن از فشارهایی دانست که آنکارا به خاطر حمایت از تروریسم در منطقه در معرض آن قرار دارد.
همچنین این کشور در کنار آمریکا در تشکیل «نیروهای دموکراتیک سوریه» متشکل از ائتلاف عربی سوریه، ارتش «الثوار»، اتاق عملیات برکان الفرات، نیروهای الصنادید، گروه گردان الجزیره، شورای نظامی السریانی المسیحی و یگان های مردمی کرد مشارکت داشت.
هدف از تشکیل این نیرو شکست دادن داعش در استان رقه و آزادسازی آن از سیطره این گروه تکفیری و قطع کردن ارتباط گروه های وابسته به آن در شرق و غرب کرانه رود فرات عنوان شده است.
یکی از مهمترین اهداف محرمانه و سری این تشکل نظامی تغییر ساختار جمعیتی استان «حسکه» سوریه است که پ ک ک در مناطق مختلف آن نفوذ گسترده ای دارد، برخلاف هواداران و حامیان بارزانی که از نفوذ چندانی برخوردار نیستند.
ترکیه با تغییر بافت جمعیتی کردها در این استان تلاش می کند، معادله جدید حاکم بر کردهای حسکه به سود آنکارا باشد و در عین حال با حمایت از آنها در مبارزه اشان علیه داعش، شبهه حمایت از این گروه را از خود دور کند.
سیاستی که بیش از مقابله با تروریست ها بر تداوم سیاست های مخرب و کینه توزانه اردوغان مبنی بر تضعیف رقبای منطقه ای اش هم چون ایران و دولت سوریه و دور کردن اتهامات از خود استوار است.
یازده: تغییر معادلات جدید حاکم بر میدان
حمایت از ترکمن های سوریه که آنکارا آنها را «ترکمن های بایربوجاک» می نامد، مهمترین انگیزه برخی دخالت های ترکیه در عراق و سوریه به شمار می آید.
به همین دلیل افزایش همکاری نظامی روسیه با دمشق در امر مبارزه تروریستم در سوریه با واکنش تند ترکیه ای روبه رو می شود که مدعی بود، مسکو و دمشق تحت پوشش مبارزه با داعش، ترکمن های سوریه را بمباران می کنند.
خشم آنکارا از این تحولات که در محافل سیاسی ترکیه به عنوان برهم زننده معادلات آنکارا در سوریه تحلیل شد، تراکم انرژی تنشی بین اردوغان و پوتین را تا حدی بالا برد که ترکیه را وادار به سرنگونی جنگنده روسی کرد، اقدامی که روابط دو کشور را وارد بحرانی جدی کرد.
درحالی که طی 10 سال گذشته عدالت و توسعه با تلاش های فراوان روابط نزدیک و عمیق با مسکو ایجاد کرده بود، اما اصرار آنکارا بر تداوم سیاست های خود در قبال سوریه و تاکید بر حمایت از معارضان مسکو هر آنچه را که بافته بود، رشته کرد و چنان بحرانی با روس ها آفرید که هر روز ابعاد تازه ای به خود می گیرد.
تا پیش از آغاز بحران سوریه، آنکارا سیاست خارجی خود را مبتنی بر اصولی مانند حسن همواری و مسالمت جویی با کشورهای منطقه از جمله همسایگان معرفی کرده بود، اما همسو با بحران سوریه، سیاست خارجی ترکیه نیز تغییر کرد و به سمت دخالت در امور داخلی کشورها، فتنه انگیزی داخل آنها و تصرف مناطقی از این کشورها سوق یافت.
اتخاذ این سیاست، ترکیه را به یک سری عملیات بیرونی سوق داد که تسلیح معارضان سوری به دنبال کنفرانس 2011 آنتالیا از آن جمله بود، اگرچه اعراب به این اقدام اعتراض کردند، اما ترکیه به راه خود ادامه داد و زمینه قدرت گیری گروه های تروریستی از جمله تکفیری مانند داعش را فراهم کرد تا در جنگ داخلی آن کشورها مشارکت داشته باشد.
آنچه ترکیه تاکنون انجام نداده بود، اعزام آشکار نیرو به منطقه بود که این نیز صورت گرفت و به این ترتیب آنکارا با آموزش و تجهیز و اعزام گروه های مسلحی که بر آنها نام «ترکمن» گذاشته است، به طور رسمی وارد معرکه شد.
در واقع آنکارا با این اقدام، خود را وارد رقابتی تنگاتنگ با برخی از کشورهای بزرگ منطقه از جمله ایران و روسیه کرده است. در حالی که برخی از کارشناسان امور منطقه اعتقاد دارند، حضور نظامی ترکیه در عراق به نوعی تلاش آنکارا جهت تحریک مسکو و کشاندن روس ها به عرصه میدانی عراق و ایجاد نوعی رویارویی و تقابل بین روسیه و آمریکاست.
از سوی دیگر، تحولات اخیر منطقه نشان می دهد، پس ازورود نظامی روسیه به عرصه مبارزه با تروریسم در سوریه، اندک امیدهای باقی مانده اردوغان برای تحقق اهدافش در سوریه را بر باد داد و رئیس جمهوری ترکیه را وادار کرد، در اقدامی پر مخاطره تحقق این اهداف را در عراق جستجو کند، شاید به این طریق معادلات جدید شکل گرفته را تغییر دهد.
دوازده: رابطه ترکمن ها و دستاویز کردن آنها
رابطه ترکیه با ترکمن ها موضوع تازه ای نیست، از بدو تاسیس جمهوری ترکیه، آنکارا با ترکمن های منطقه در تماس بوده و به سازماندهی سیاسی آنها کمک کرده و تجارت خود به منطقه را نیز از طریق آنها انجام می داد، ولی ترکمن های شیعه را نتوانسته بود، جذب کند. با این حال ترکیه در گذشته هیچگاه ترکمن ها را علیه دولت های عراق و سوریه تحریک نکرده بود.
در دهم ژوئن 2014 وقتی موصل به دست داعش افتاد، ترکمن های سنی در تلعفر کاملا در مقابل داعش بی دفاع ماندند و حدود 20 هزار ترکمن به منطقه سنگال پناه بردند. شماری از آنها نیز به اردوگاه آوارگان بیداره در اقلیم کردستان منتقل شده و تعدادی نیز با اشغال سنگال توسط داعش از مرز زاخو وارد ترکیه شدند.
آنکارا در برهه زمانی اقدام به مسلح کردن ترکمن ها نمود و با این رویکرد جدید در سیاست خارجی نشان داد که همانند سوریه، در عراق نیز صرف نظر از مسایل عاطفی و احساسی، رویکرد عملیاتی را پیش گرفته و با احداث پایگاهی نظامی در نزدیکی موصل آموزش نظامی نیروهای پیمشرگه را با حدود 50 افسر شروع کرد و به طور مرحله ای آنها را افزایش داد، به گونه ای که تخمین زده می شود، هم اکنون حدود 200 نظامی ترک در منطقه بعشیقیه موصل مستقر باشند.
در حالی که رسانه های نزدیک به دولت، این اقدام را مشارکت آنکارا در عملیات آزادسازی تلعفر موصل تعبیر کردند، منابع محلی می گویند که همراه نظامیان ترک، ترکمن ها و عرب های سنی نیز به منطقه اعزام شده اند و شمار نیروهای ترک در این پایگاه بیش از تعدادی است که اعلام می شود.
همین منابع تاکید کرده اند: نیروهای ترکیه بیش از آموزش پیشمرگه، نیروهای جریان سیاسی وابسته به نجیفی ها، (اثیل نجیفی استاندار سابق نینوا) و برادرش اسامه نجیفی موسوم به نیروهای ملی - سنی عراق را آموزش می دهند که دارای همسویی مواضع و منافع با حزب دمکرات کردستان عراق هستند.
به این ترتیب، می توان هدف ترکیه از آموزش و تجهیز این نیروها را علاوه بر حفظ ساختار سنی موصل، استفاده از آنها برای جلوگیری از قدرت یافتن پ ک ک و افزایش فعالیت هایش در شمال عراق عنوان کرد.
خلاصه سخن
همانگونه که در رسانه ها آمده بود، بغداد اقدام ترکیه در وارد کردن نظامیانش به خاک عراق را محکوم و با دادن مهلت 48 ساعت از آنکارا خواسته نظامیانش را از خاک عراق خارج کند.
اینکه عراق در مقابل این اقدامات ترکیه چه خواهد کرد و تا چه حد جدی است، را زمان نشان خواهد داد، ولی اظهارات آمریکا نشان می دهد، واشنگتن مایل نیست، در شرایط فعلی در کنار ترکیه دیده شود.
وزارت دفاع آمریکا اعلام کرده است که نیروهای ترکیه به عنوان بخشی از نیروهای ائتلاف بین المللی علیه داعش به منطقه نرفته اند. این تاکید می کند که ترکیه به بحران سازی در منطقه ادامه می دهد.
سوالی که در اینجا مطرح می شود، این است که دولتمردان آنکارا چگونه می خواهند، با آتش افروزی در منطقه، در حالی که در داخل با پ ک ک درگیر هستند، پایه های قدرت خود را تحکیم کنند.
اطلاعات حاکی از این است که بارزانی، تلاش خواهد کرد تا از حضور نظامی ترکیه در عراق، هنگام چانه زنی هایش با بغداد سود برد و این امر با هماهنگی با سرشناسان و شیوخ و بزرگان عشایر غرب عراق به ویژه اثیل نجیفی صورت خواهد گرفت که بین اربیل و استانبول در حال آمد و شد است و نقش هماهنگ کننده را میان برخی از طرف های عراقی و ترکی و اردنی و عربستانی و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس جهت تدارک برای مقابله با چند سناریوی احتمالی در عراق به ویژه در رویارویی با نقش ایران در آنجا ایفا می کند.
پیش بینی می شود، آنکارا حجم حضور نظامی خود در شمال عراق را به ویژه با نزدیک شدن زمان آزادسازی شهر موصل از سیطره داعش بیشتر خواهد کرد و احتمالا تعداد آنها را به 10 هزار نیرو با تسلیحات کامل و تجهیزات سنگین افزایش خواهد داد تا از این نیروها برای محدود کردن تحرکات حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) و حامیان سوری آنها استفاده کند و اداره و کنترل شمال عراق و شمال سوریه را به آنها تسلیم کند.
این در حالی است که محافل نزدیک به اردوغان از طرح های آمریکا برای برخورد با هرگونه حضور نظامی روسیه در سوریه و عراق و عدم تحقق اهداف ائتلاف چهارگانه (دمشق، بغداد، تهران و مسکو) در جنگ علیه تمامی گروه های تروریستی و ترسیم مجدد نقشه منطقه در پوشش ائتلاف بین المللی یا به عبارت رساتر ائتلاف غرب صحبت می کنند.
چه چیز ترکیه را از ایفای نقش واقعی در عراق باز می دارد؟ چه چیز موجب حمایت آنکارا از داعش در تصرف موصل می شود؟ چه چیز ترکیه را به حضور نظامی در عراق به بهانه مبارزه با داعش و مشارکت در عملیات آزادسازی موصل وا می دارد؟
باید در پس این ادعاها و خودداری ها اهداف مهمی باشد که آنکارا را به نقض تمامیت ارضی و حاکمیت ملی عراق وادار می کند. مهمترین این اهداف را می توان در موارد زیر ملاحظه کرد:
یک: الحاق موصل به ترکیه
ترکیه در راستای دکترینش، شمال عراق تا موصل را از آن خود می داند و در نگاه عمق استراتژیک آنکارا، شمال عراق دایره نفوذ راهبردی ترکیه برای ورود به خاورمیانه محسوب می شود.
این موضوع پیشینه ای تاریخی دارد. ترک ها برای نخستین بار در سال 1926 آشکارا و رسما به شمال عراق ادعای ارضی کردند. این تلاش ها در سالهای 1958، 1983، 1991 و در اواخر قرن بیستم در سال 1995 توسط «سلیمان دمیرل»، رئیس جمهور وقت این کشور نیز ادامه داشت. در آن مقطع، دمیرل خواستار تجدید نظر در مرزهای عراق برای سد کردن نفوذ تروریست ها و جدا شدن بخشی از خاک عراق و الحاق آن به ترکیه شده بود.
به گوش رسیدن زمزمه های تدارک برای عملیات آزادسازی موصل، این باور را میان ترک ها به وجود آورده که از فرصت پیش آمده برای باز پس گیری این منطقه و الحاق آن به کشورشان استفاده کنند و نخبگان این کشور خواستار الحاق موصل و کرکوک به ترکیه شده بود .
«حسین یایمان» یکی از این نخبگان بر این باور است، روند تحولات عراق حاکی از تقسیم این کشور به سه منطقه و الحاق کردستان عراق و شهرهای موصل و کرکوک به ترکیه و تحقق این هدف آنکاراست.
ملی گرایان ترکیه معتقدند، الحاق موصل و کرکوک به ترکیه به عنوان یک اصل در میثاق ملی ترکیه گنجانده شده و شرایط بسیار دشواری که «کمال آتاتورک» حین تاسیس جمهوری ترکیه با آن مواجه شد، تلاش ها برای باز پس گیری موصل و کرکوک را ناکام کرد.
در حال حاضر ترکیه نبرد آزادسازی موصل را فرصتی می داند تا با انگیزه های مذهبی در آن ورود کند و به این خواسته خود تا جای ممکن جامه عمل بپوشاند.
ترس از تجزیه طلبی کردهای عراق و اتحاد آنها با کردهای ترکیه یکی از مهمترین انگیزه های ترکیه در این مداخله است. ترکیه نگران است، اوضاع عراق به خصوص در شمال این کشور زمینه جدایی کردستان و تشکیل کشور مستقل کردستان و تبعیت کردهای ترکیه از کردهای عراق شود.
سه: نگرانی از فعالیت و حضور اسرائیل در کردستان
نگرانی های ترکیه از فعالیت های مشکوک اسرائیل و روابط این رژیم با کردهای عراق از دیگر عواملی است که باعث شده ترکیه به اهداف اسرائیل در کردستان عراق نگاه مثبتی نداشته باشد.
اسرائیل حامی تشکیل یک دولت مستقل کردی در شمال عراق است تا بتواند از این طریق ضمن خروج از انزوای منطقه ای، بر اساس تز «ائتلاف پیرامونی» «بن گوریون» با یک دولت غیرعرب علیه اعراب ائتلاف کند.
آنچه به نگرانی های ترکیه در این خصوص دامن می زند، استقبال اقلیم کردستان از چنین رابطه ای با تل آویو است.
چهار: سیطره بر منابع نفتی و گازی شمال عراق
ترکیه با توجه به منابع عظیم نفت و گاز عراق همواره به دنبال توسعه روابط تجاری دو جانبه به خصوص در حوزه انرژی و نفت و گاز با این کشور بوده است.
اقتصاد در حال شکوفایی ترکیه و نیاز آن به منابع انرژی نفت و گاز از یک سو و موقعیت ژئواکونومیک و منحصر به فرد ترکیه در منطقه به عنوان پل ارتباطی خاورمیانه و اروپا و مسیر ترانزیت نفت و گاز منطقه به بازارهای اروپایی از سوی دیگر، از جمله انگیزه های سیاستمدارن ترک برای توسعه روابط و همکاری های متقابل با عراق بوده است.
اما ترکیه در این میان با دو بازیگر عمده انرژی داخل عراق روبه رو بوده است. نخست دولت مرکزی و منابع عظیم نفت و گاز مناطق جنوبی عراق و دیگری حکومت اقلیم کردستان و منابع نفت و گاز واقع در این منطقه که حدود یک سوم منابع انرژی عراق را در خود جای داده است.
اگرچه آنکارا همواره تلاش داشته با حفظ ظاهر، خود را نسبت به تنش نفتی بغداد و اربیل بی طرف نشان دهد، اما عواملی مانند حضور پر رنگ شرکت های بین المللی نفت و گاز خارجی در شمال عراق، وفور فرصت های اقتصادی در اقلیم کردستان و دسترسی ترکیه به منابع انرژی ارزان و با صرفه موجب شده، با شکستن سکوت، در قبال این اختلافات موضع گیری کند.
جایگاه مهم کردستان عراق در اقتصاد خارجی ترکیه زمانی آشکار می شود که توجه داشته باشیم، عراق پس از آلمان دومین شریک اقتصادی و تجاری ترکیه است و 70 درصد این مبادلات اقتصادی با منطقه کردستان بوده است.
جالب است، بدانید که در سال 2013 میلادی 110 هزار نفر از شهروندان ترکیه در اقلیم کردستان عراق حق اقامت گرفته اند و علاوه بر این 200 هزار نفر از شهروندان ترکیه در طول سال چند ماه در اقلیم اقامت کرده و به فعالیت تجاری و اقتصادی مشغول بوده اند.
از این گذشته، مؤسسه خیریه احسان دوغراماجی با بودجه 40 میلیون دلاری، شعبه ای از دانشگاه بین المللی «بیلی کنت» ترکیه را در اربیل احداث کرده و نیمی از شرکت های اقتصادی فعال در اقلیم، ترکیه ای هستند. گروه اقتصادی «آجی بادَم» (یکی از سه کمپانی بزرگ اقتصادی - تجاری ترکیه) در حوزه سلامت و مدیریت بیمارستان ها و مراکز درمانی در سلیمانیه و اربیل سرمایه گذاری و وزارت اقتصاد اقلیم اعلام کرده که تا اواخر سال 2013 میلادی، برای 1226 شرکت ترکیه ای مجوزی صادر کرده است که این رقم معادل 46 درصد از کل شرکت های فعال در اقلیم است.
همچنین پنج بانک بزرگ ترکیه به نام های زراعت بانک، آسیا بانک، وقف بانک، ترکیه ایش بانک و آلباراکا ترک بانک در اربیل فعالیت می کنند و دو هتل بزرگ ترکیه ای دیوان و دده مان نیز در اربیل به عنوان مهمترین و لوکس ترین هتل ها فعالیت دارند.
شرکت عمرانی بزرگ ریکسوند ترکیه هم در دهوک مشغول کار است. فرودگاه بزرگ دهوک با بودجه 426 میلیون دلار توسط شرکت ترکیه ای ماکیول چنگیز احداث شده و کنسرسیومی متشکل از شرکت های فرانسوی - ترکیه ای با بودجه ای بالغ بر 137 میلیون دلار احداث زیرساخت های اربیل را برعهده گرفته اند.
شرکت ترکیه ای اَنکا نیز با امضای قراردادی به ارزش 600 میلیون دلار اجرای چندین پروژه گازی اقلیم و شرکت ترکیه ای رنسانس با امضای قرارداد یک میلیارد دلار با اربیل احداث یک هزار زیر مجموعه کوچک تأسیسات گازی اقلیم را به عهده گرفته است.آنچه به آن اشاره شد، تنها بخش هایی از منافع اقتصادی ترکیه در اقلیم کردستان عراق است.
پنج: جلوگیری از آزادسازی موصل
از دیگر اهداف حضور نظامی ترکیه در عراق و مشارکت در عملیات آزادسازی موصل ممانعت از پیشروی نیروهای داوطلب مردمی عراق به سمت موصل و آزادسازی آن است، درحالی که تاکنون حمایت و پشتیبانی آنکارا از داعش بارها به اثبات رسیده است.
همچنین دور از انتظار نیست، یکی از ماموریت ها و وظایف این نظامیان ترک تأمین امنیت و محافظت از برخی شخصیت های وابسته و مزدور مقیم موصل و مناطق شمالی عراق اقامت دارند و فراهم کردن زمینه فرار و خروج آنها از کشور در شرایط بحرانی باشد.
در همین حال، برخی از صاحبنظران بر این باورند، از دیگر اهداف مهم حضور نظامی ترکیه در عراق فراهم کردن پیش زمینه تقسیم این کشور و آغاز پیاده کردن طرح آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه است که در تجزیه و تقسیم کشورهای آن نمود پیدا می کند و تجزیه عراق به 3 بخش میان اهل تسنن (در غرب)، تشیع (در جنوب) و کردهای عراق (در شمال) اولین گام در راه اجرای این طرح منطقه ای است.
این کارشناسان تاکید می کنند که تردید نیست، این اقدام ترکیه با چراغ سبز آمریکا همراه بوده است، چون به موازات موافقت آمریکا با این اقدام، آنکارا اجازه استفاده و بهره برداری از پایگاه ها و اسکله ها و آب های منطقه ایش به بهانه مقابله با روسیه را به جنگنده ها و کشتی های ناتو داده و هم اکنون 50 ناو ناتو در سواحل شرق دریای مدیترانه و 200 فروند جنگنده این پیمان در پایگاه های هوایی ترکیه بر زمین نشسته اند.
هفت: تضعیف پ ک ک
برآورد تحولات مناطق کرد نشین طی چند دهه اخیر به وضوح بیانگر رقابتی دیرینه میان «مسعود بارزانی»، رهبر حزب دموکرات کردستان عراق و «عبد الله اوجالان»، رهبر حزب کارگران کردستان ترکیه ( پ ک ک) جهت کسب رهبری جهان کرد است. با این حال و بر کسی پوشیده نیست که اوجالان از کاریزما و نفوذ بسیار بیشتری در میان کردها برخوردار بوده و همین امر موجب شده تا اردوغان با سرمایه گذاری بر بارزانی زمینه تضعیف رقیبش را فراهم آورد.
از زمان آغاز بحران در سوریه و پیشرفت های میدانی داعش در عراق و سوریه به گونه ای روزافزون بر نفوذ پ ک ک در منطقه افزوده شده تا آن جا که شاخه سوری آن ( پ ی د ) موفق بر استیلا بر مناطق کرد نشین سوریه شده است. حضور پر رنگ پ ک ک در مناطق آزاد شده از دست داعش در عراق هم چون شنگال و مخمور، ترک ها و بارزانی را بیش از همیشه نسبت به قدرت پ ک ک نگران ساخته است، لذا دولت اردوغان را به حمایت همه جانبه از اقلیم کردستان فراخوانده است.
سقوط مناطق ایزدی نشین عراق و محاصره مرگ بار کوبانی توسط داعش در طول دو سال اخیر و ایستادگی نیروهای پ ک ک در برابر تروریست ها، هر آن قدر که موجب محبوبیت شبه نظامیان پ ک ک شده، بارزانی و حزبش را در مظان اتهام همکاری با ترک ها و عدم پشتیبانی از کردها قرار داده است. هم اکنون بخش وسیعی از کوهستان های قندیل واقع در شمال عراق و در طول مرزهای ترکیه نیز در اختیار شبه نظامیان پ ک ک می باشد.
حضور مستقیم نظامی روس ها در عرصه میدانی سوریه در کنار تشدید فعالیت های ضد تروریستی ایران در عراق و سوریه و تاسیس دفتر مشترک بغداد ( متشکل از روسیه، ایران، عراق و سوریه) جهت رویارویی با تروریست ها در منطقه، دولت اردوغان را بیش از پیش نسبت به دستیابی به مقاصدش ناامید ساخته است.
به واقع و از زمان برگزاری انتخابات آزاد در عراق (2003) تا به امروز، شیعیان این کشور به دلیل دارا بودن اکثریت عراق، عملا قدرت را در اختیار داشته و همین امر نارضایتی شماری از همسایگان عراق من جمله ترکیه و عربستان سعودی را در بر داشته است.
نزدیکی دو کشور عراق و ایران به ویژه پس از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور، حضور تروریست ها در عراق و افزایش شکاف ها میان روابط تهران-آنکارا، دولت ترکیه را به سنگ اندازی در مسیر منافع دولت مرکزی عراق و ایران سوق داده و از همین روست که بر خلاف خواست دولت عراق و صرفا با توافق با اقلیم کردستان، مبادرت به اعزام نیروی نظامی به شمال عراق نموده است.
نه: دستیابی به نفت کرکوک
این روزها اتهامات مکرری به رهبران ترکیه مبنی بر خرید نفت ارزان داعش وارد شده است. ترکیه به دلیل فقدان منابع زیر زمینی و توسعه رو به جلو نیاز مبرمی به دو انرژی نفت و گاز دارد.
منطقه کردستان عراق یکی از این منابع جایگزین است. اما صرف نظر از منطقه کردستان، آنچه ترکیه را بر آن داشته که وارد منازعه عراق شود، آینده سرنوشت ساز کرکوک دانست.
از کرکوک به عنوان بیت المقدس کردها نام برده می شود. شهری با اکثریتی کرد و بسیار نفت خیز که در سال های حکمرانی صدام حسین شاهد اخراج گسترده کردها بود. سرنوشت کرکوک هم چنان لاینحل مانده و از آغاز حملات داعش به عراق، اقلیم کردستان با بهره گیری از ضعف دولت مرکزی بر بخش عمده ای از شهر مسلط شده است. اکثریت ساکنین کرکوک را به ترتیب کردها، اعراب سنی و ترکمن ها تشکیل می دهند. دسترسی احتمالی کردها به این شهر و انضمام آن به اقلیم ضمن گسترش وسعت مناطق کردنشین، ثروتی هنگفت را نصیب اقلیم کردستان خواهد نمود.
ترکیه از دیرباز نسبت به سرنوشت ترکمن های کرکوک با دقت نگریسته و خواستار احقاق حق آنان شده است. با این حال به نظر می آید که آنکارا ترجیح داده که ترکمن ها تحت پوشش کردها زیست نمایند تا عرب ها. تسلط احتمالی بر کرکوک با مساعدت اردوغان، شرایط ویژه و منحصربفردی را برای ترکیه جهت استیلا بر حجم عظیمی از نفت ارزان را فراهم خواهد آورد.
ده: دور کردن اتهامات
رئیس جمهور اردوغان و دولت داوود اوغلو طی ماه های اخیر تحت فشار گسترده ای از سوی افکار عمومی و جامعه بین المللی مبنی بر حمایت از تروریسم قرار دارند و مسکو و تهران صراحتا دولت ترکیه را به همدستی با داعش متهم کرده و مقامات فرانسوی و آمریکایی نیز خواستار مشارکت بیش از پیش ترکیه در امر مبارزه با داعش و مهار مرزها شده اند.
حضور در منطقه اقلیم و بیان حمایت و آموزش ارتش از پیشمرگه های کرد در مقطع کنونی را می توان سیاستی ظاهری جهت کاستن از فشارهایی دانست که آنکارا به خاطر حمایت از تروریسم در منطقه در معرض آن قرار دارد.
همچنین این کشور در کنار آمریکا در تشکیل «نیروهای دموکراتیک سوریه» متشکل از ائتلاف عربی سوریه، ارتش «الثوار»، اتاق عملیات برکان الفرات، نیروهای الصنادید، گروه گردان الجزیره، شورای نظامی السریانی المسیحی و یگان های مردمی کرد مشارکت داشت.
هدف از تشکیل این نیرو شکست دادن داعش در استان رقه و آزادسازی آن از سیطره این گروه تکفیری و قطع کردن ارتباط گروه های وابسته به آن در شرق و غرب کرانه رود فرات عنوان شده است.
یکی از مهمترین اهداف محرمانه و سری این تشکل نظامی تغییر ساختار جمعیتی استان «حسکه» سوریه است که پ ک ک در مناطق مختلف آن نفوذ گسترده ای دارد، برخلاف هواداران و حامیان بارزانی که از نفوذ چندانی برخوردار نیستند.
ترکیه با تغییر بافت جمعیتی کردها در این استان تلاش می کند، معادله جدید حاکم بر کردهای حسکه به سود آنکارا باشد و در عین حال با حمایت از آنها در مبارزه اشان علیه داعش، شبهه حمایت از این گروه را از خود دور کند.
سیاستی که بیش از مقابله با تروریست ها بر تداوم سیاست های مخرب و کینه توزانه اردوغان مبنی بر تضعیف رقبای منطقه ای اش هم چون ایران و دولت سوریه و دور کردن اتهامات از خود استوار است.
حمایت از ترکمن های سوریه که آنکارا آنها را «ترکمن های بایربوجاک» می نامد، مهمترین انگیزه برخی دخالت های ترکیه در عراق و سوریه به شمار می آید.
به همین دلیل افزایش همکاری نظامی روسیه با دمشق در امر مبارزه تروریستم در سوریه با واکنش تند ترکیه ای روبه رو می شود که مدعی بود، مسکو و دمشق تحت پوشش مبارزه با داعش، ترکمن های سوریه را بمباران می کنند.
خشم آنکارا از این تحولات که در محافل سیاسی ترکیه به عنوان برهم زننده معادلات آنکارا در سوریه تحلیل شد، تراکم انرژی تنشی بین اردوغان و پوتین را تا حدی بالا برد که ترکیه را وادار به سرنگونی جنگنده روسی کرد، اقدامی که روابط دو کشور را وارد بحرانی جدی کرد.
درحالی که طی 10 سال گذشته عدالت و توسعه با تلاش های فراوان روابط نزدیک و عمیق با مسکو ایجاد کرده بود، اما اصرار آنکارا بر تداوم سیاست های خود در قبال سوریه و تاکید بر حمایت از معارضان مسکو هر آنچه را که بافته بود، رشته کرد و چنان بحرانی با روس ها آفرید که هر روز ابعاد تازه ای به خود می گیرد.
تا پیش از آغاز بحران سوریه، آنکارا سیاست خارجی خود را مبتنی بر اصولی مانند حسن همواری و مسالمت جویی با کشورهای منطقه از جمله همسایگان معرفی کرده بود، اما همسو با بحران سوریه، سیاست خارجی ترکیه نیز تغییر کرد و به سمت دخالت در امور داخلی کشورها، فتنه انگیزی داخل آنها و تصرف مناطقی از این کشورها سوق یافت.
اتخاذ این سیاست، ترکیه را به یک سری عملیات بیرونی سوق داد که تسلیح معارضان سوری به دنبال کنفرانس 2011 آنتالیا از آن جمله بود، اگرچه اعراب به این اقدام اعتراض کردند، اما ترکیه به راه خود ادامه داد و زمینه قدرت گیری گروه های تروریستی از جمله تکفیری مانند داعش را فراهم کرد تا در جنگ داخلی آن کشورها مشارکت داشته باشد.
آنچه ترکیه تاکنون انجام نداده بود، اعزام آشکار نیرو به منطقه بود که این نیز صورت گرفت و به این ترتیب آنکارا با آموزش و تجهیز و اعزام گروه های مسلحی که بر آنها نام «ترکمن» گذاشته است، به طور رسمی وارد معرکه شد.
در واقع آنکارا با این اقدام، خود را وارد رقابتی تنگاتنگ با برخی از کشورهای بزرگ منطقه از جمله ایران و روسیه کرده است. در حالی که برخی از کارشناسان امور منطقه اعتقاد دارند، حضور نظامی ترکیه در عراق به نوعی تلاش آنکارا جهت تحریک مسکو و کشاندن روس ها به عرصه میدانی عراق و ایجاد نوعی رویارویی و تقابل بین روسیه و آمریکاست.
از سوی دیگر، تحولات اخیر منطقه نشان می دهد، پس ازورود نظامی روسیه به عرصه مبارزه با تروریسم در سوریه، اندک امیدهای باقی مانده اردوغان برای تحقق اهدافش در سوریه را بر باد داد و رئیس جمهوری ترکیه را وادار کرد، در اقدامی پر مخاطره تحقق این اهداف را در عراق جستجو کند، شاید به این طریق معادلات جدید شکل گرفته را تغییر دهد.
رابطه ترکیه با ترکمن ها موضوع تازه ای نیست، از بدو تاسیس جمهوری ترکیه، آنکارا با ترکمن های منطقه در تماس بوده و به سازماندهی سیاسی آنها کمک کرده و تجارت خود به منطقه را نیز از طریق آنها انجام می داد، ولی ترکمن های شیعه را نتوانسته بود، جذب کند. با این حال ترکیه در گذشته هیچگاه ترکمن ها را علیه دولت های عراق و سوریه تحریک نکرده بود.
در دهم ژوئن 2014 وقتی موصل به دست داعش افتاد، ترکمن های سنی در تلعفر کاملا در مقابل داعش بی دفاع ماندند و حدود 20 هزار ترکمن به منطقه سنگال پناه بردند. شماری از آنها نیز به اردوگاه آوارگان بیداره در اقلیم کردستان منتقل شده و تعدادی نیز با اشغال سنگال توسط داعش از مرز زاخو وارد ترکیه شدند.
آنکارا در برهه زمانی اقدام به مسلح کردن ترکمن ها نمود و با این رویکرد جدید در سیاست خارجی نشان داد که همانند سوریه، در عراق نیز صرف نظر از مسایل عاطفی و احساسی، رویکرد عملیاتی را پیش گرفته و با احداث پایگاهی نظامی در نزدیکی موصل آموزش نظامی نیروهای پیمشرگه را با حدود 50 افسر شروع کرد و به طور مرحله ای آنها را افزایش داد، به گونه ای که تخمین زده می شود، هم اکنون حدود 200 نظامی ترک در منطقه بعشیقیه موصل مستقر باشند.
در حالی که رسانه های نزدیک به دولت، این اقدام را مشارکت آنکارا در عملیات آزادسازی تلعفر موصل تعبیر کردند، منابع محلی می گویند که همراه نظامیان ترک، ترکمن ها و عرب های سنی نیز به منطقه اعزام شده اند و شمار نیروهای ترک در این پایگاه بیش از تعدادی است که اعلام می شود.
همین منابع تاکید کرده اند: نیروهای ترکیه بیش از آموزش پیشمرگه، نیروهای جریان سیاسی وابسته به نجیفی ها، (اثیل نجیفی استاندار سابق نینوا) و برادرش اسامه نجیفی موسوم به نیروهای ملی - سنی عراق را آموزش می دهند که دارای همسویی مواضع و منافع با حزب دمکرات کردستان عراق هستند.
به این ترتیب، می توان هدف ترکیه از آموزش و تجهیز این نیروها را علاوه بر حفظ ساختار سنی موصل، استفاده از آنها برای جلوگیری از قدرت یافتن پ ک ک و افزایش فعالیت هایش در شمال عراق عنوان کرد.
خلاصه سخن
همانگونه که در رسانه ها آمده بود، بغداد اقدام ترکیه در وارد کردن نظامیانش به خاک عراق را محکوم و با دادن مهلت 48 ساعت از آنکارا خواسته نظامیانش را از خاک عراق خارج کند.
اینکه عراق در مقابل این اقدامات ترکیه چه خواهد کرد و تا چه حد جدی است، را زمان نشان خواهد داد، ولی اظهارات آمریکا نشان می دهد، واشنگتن مایل نیست، در شرایط فعلی در کنار ترکیه دیده شود.
سوالی که در اینجا مطرح می شود، این است که دولتمردان آنکارا چگونه می خواهند، با آتش افروزی در منطقه، در حالی که در داخل با پ ک ک درگیر هستند، پایه های قدرت خود را تحکیم کنند.
اطلاعات حاکی از این است که بارزانی، تلاش خواهد کرد تا از حضور نظامی ترکیه در عراق، هنگام چانه زنی هایش با بغداد سود برد و این امر با هماهنگی با سرشناسان و شیوخ و بزرگان عشایر غرب عراق به ویژه اثیل نجیفی صورت خواهد گرفت که بین اربیل و استانبول در حال آمد و شد است و نقش هماهنگ کننده را میان برخی از طرف های عراقی و ترکی و اردنی و عربستانی و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس جهت تدارک برای مقابله با چند سناریوی احتمالی در عراق به ویژه در رویارویی با نقش ایران در آنجا ایفا می کند.
پیش بینی می شود، آنکارا حجم حضور نظامی خود در شمال عراق را به ویژه با نزدیک شدن زمان آزادسازی شهر موصل از سیطره داعش بیشتر خواهد کرد و احتمالا تعداد آنها را به 10 هزار نیرو با تسلیحات کامل و تجهیزات سنگین افزایش خواهد داد تا از این نیروها برای محدود کردن تحرکات حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) و حامیان سوری آنها استفاده کند و اداره و کنترل شمال عراق و شمال سوریه را به آنها تسلیم کند.
این در حالی است که محافل نزدیک به اردوغان از طرح های آمریکا برای برخورد با هرگونه حضور نظامی روسیه در سوریه و عراق و عدم تحقق اهداف ائتلاف چهارگانه (دمشق، بغداد، تهران و مسکو) در جنگ علیه تمامی گروه های تروریستی و ترسیم مجدد نقشه منطقه در پوشش ائتلاف بین المللی یا به عبارت رساتر ائتلاف غرب صحبت می کنند.