فقط می توانم بگویم که شهادت لیاقت می خواهد و این لیاقت در من نبود و بخاطر عنایتی که به من شد و توانستم تحفه ای از این نبرد کسب کنم؛ خدا را شاکر هستم.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، جبهه ظلم، استکبار و زورگویی چندین سال است که با هدف شکستن مقاومت اسلامی در منطقه، با تربیت نیروهای تکفیری و وحشی در دامن خود، دنیای اسلام را دچار بلیه خسارت بار کرده و در این بین مجاهدان سرافرازی نیز از ایران اسلامی، خواه در نقش مستشاری و خواه در قالب های دیگر در کنار این رزمندگان قرار گرفته و ضمن تاثیرات میدانی و رفتاری، دشمنان اسلام را انگشت به دهان کردند که گفتگوی صمیمی با یکی از جانبازان این نهضت را می خوانید.

جبهه ظلم، استکبار و زورگویی چندین سال است که با هدف شکستن مقاومت اسلامی در منطقه، با تربیت نیروهای تکفیری و وحشی در دامن خود، دنیای اسلام را دچار بلیه خسارت بار کرده و دست به غارت ها و جنایات زیادی در منطقه شامات و عراق کرده است اما غافل از اینکه نسل جدید انقلاب که خیلی از آنها که حتی امام شهیدان، حضرت روح الله(ره) را درک نکرده بودند؛ با تأسی از آرمان های آن مرد بزرگ و تحت زعامت رهبری فرزانه یعنی امام خامنه ای(مدظله)، در مقابل این تجاوزها ایستاده و ولایت مداری و شجاعت خود را به جهانیان عرضه داشتند که منجر به بیداری همه آزادگان و مظلومان جهان شده است.

با شروع معرکه سوریه، سیل عظیمی از رزمندگان از کشورهای مختلف اسلامی و با الگوگیری از رشادت های دلاوران 8 سال دفاع مقدس راهی نبرد با تکفیری های ضاله شدند و در این بین مجاهدان سرافرازی نیز از ایران اسلامی، خواه در نقش مستشاری و خواه در قالب های دیگر در کنار این رزمندگان قرار گرفته و ضمن تاثیرات میدانی و رفتاری، دشمنان اسلام را انگشت به دهان کردند.

در این میان، عده ای فوز عظیم شهادت نصیب شان می شود و برخی دیگر تحفه جانبازی دریافت کردند.

فرزند شهیدی که مشتاق وصال  پدر از دروازه شهادت بود 

یونس جبرئیلی، پاسدار خط اسلام از خطه آذربایجان ولایتمدار و شهر تبریز، یکی از رزمندگانی است که علی رغم وجود مشکلات وموانع زیاد در این راه، عازم جبهه های نبرد با کفر جهانی شده و به فیض جانبازی نائل می شود.

این رزمنده مدافع حرم که خود فرزند شهیدی از شهدای والامقام 8 سال دفاع مقدس است؛ وقتی دروازه شهادت را باز می بیند؛ حتی از محبت فرزند 8 ساله  خود نیز می گذرد و با پشت سر گذاشتن مشکلاتی که خود آنها را در ادامه بیان کرده است؛ توفیق حضور در خط مبارزه با تکفیری های از خدا بی خبر می یابد.

چندی پیش به همراه تعدای از دوستان به قصد عیادت از این جانباز سرافراز به منزل وی رفته و در دیداری صمیمی و البته ملو از صفا و معنویت، گفتگویی نیز ترتیب داده شد تا آرمان این مجاهدان بیش از پیش برای آیندگان محفوظ بماند.

2 سال به اهل بیت متوسل شدم تا قبولم کنند

وی در ابتدای معرفی خود را بعد از نام خدا با عرض احترام به مقام شهدای حرم آغاز می کند و حضور خود در جبهه های مقاومت اسلامی را توفیق الهی و نظر لطف امام زمان(عج) دانسته و از دوندگی ها و توسل های دوساله خود در این راه پرده برداشته و می گوید: پس از پشت سر گذاشتن مشکلات زیاد و تکمیل آموزش های نظامی ویژه، توانستم به آروزی خود برسم و پایم به سوریه جهت دفاع از حرم آل الله باز شد.

جبرئیلی  به دشواری های بر سر راه خود جهت اعزام به سوریه اشاره کرده و می افزاید: در مدت 2 سال توسل های زیادی به حضرات معصومین(ع) و امامزادگان داشتم و به سبب ارادت خاصی که به حضرت رقیه(س) داشتم؛ با توسل به خود ایشان، در نهایت توفیق الهی شامل حالم شده و پا در میدان جهاد گذاشتم.

این رزمنده مدافع حرم از بی اطلاعی خانواده خود اشاره کرده و می افزاید: همسرم تنها فردی بود که از اعزامم باخبر بود و بعدها اشاراتی نیز به مادرم داده بودم؛ اما فرد دیگری از این اعزام مطلع نبود.

وی در خصوص حضور خود در عملیات ها در سوریه و نحوه مجروحیت خود خاطر نشان می کند: توفیق حضور در چند عملیات در جهت آزادسازی شهرهای تحت تصرف گروه های مسلح را داشتم و در یکی از این عملیات ها که مربوط به آزادسازی ها این شهرها از سیطره عاملان تکفیری ها، این عاملان استکبار جهانی، بود حضور یافتم که در این عملیات موفق شدیم تعدادی از تکفیری ها را به هلاکت برسانیم که منجر به فرار آنها شد که بعد از آن از طریق گرفتن گرا، دشمن شروع به زدن خمپاره کرده که سومین آنها به کنار من افتاد و منجر به مجروحیتم شد.

این جانباز نهضت مقاومت اسلامی به شهدای ایرانی در این عملیات نیز اشاره کرده و با لحنی مملو از غبطه می افزاید: رزمندگانی در این عملیات بعد از مجروحیت به امداد رسانی من پرداختند، خودشان در این عملیات به شهادت رسیدند.

سوریه خاکریز و خط مقدم دفاع از جمهوری اسلامی است

سوال بعدی خود را در خصوص آرمان و اهداف حضور رزمندگان، علی الخصوص رزمندگان ایرانی در جبهه های سوریه با وی مطرح می کنیم و پرسیده می شود که آیا تنها آرمان رزمندگان مقاومت، دفاع از حرمین شریفین است یا مبارزه با ایادی کفر و استکبار؛ که وی چنین می گوید: دفاع از حرمین آل الله لفظی است که بطور عامیانه بکار رفته است اما هدف اصلی تنها این نیست. درست است که از لحاظ معنوی و اعتقادی، دفاع از حرمین شریفین هدف مهمی است اما پشت سر این هدف باید به این نکته توجه کرد که سوریه به منزله خاکریز و خط مقدم دفاع از جمهوری اسلامی است و بنده به نمایندگی از مردم ایران و در جهت حفاظت و حراست از مرزهای ایران اسلامی در خط مقدم سوریه جنگیدم تا امنیت مردم ایران حفظ شود.

وی تصریح می کند: اگر برابر تکفیری هایی که با حمایت استکبار جهانی به وجود آمدند؛ مبارزه نشود؛ بعد از تصرف یافتن دشمن بر سوریه، نوبت به حزب الله لبنان و ایران می رسید و جنگ در مرزهای ایران جریان می یافت.

جبرئیلی بر خوی وحشیگری تکفیری ها تاکید کرده و ادامه می دهد: بر عده ای امر مشتبه شده که ایران چرا به جنگ سوریه ورود کرده است غافل از اینکه ما 1500 کیلومتر جنگ را از مرزهای خود دور کرده ایم تا دشمنان به کیان ایران اسلامی نگاه چپ نیندازند.

سوال بعدی خود را با حالتی متفاوت تر بیان می کنیم و از بعد نظامی و میدانی خارج شده و فضا را به سمت معنویت های رزمندگان می بریم.

آثاری از رحم در وجود تکفیری ها نیست

این رزمنده مدافع حرم در پاسخ به سوالی در خصوص تاثیرات معنوی رزمندگان ایرانی به عنوان سفیران جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی روی دیگر رزمندگان، چنین می گوید:  نیروهای حزب الله ولایی سوریه با جان و دل و مشتاقانه در عملیات ها حضور می یافتند و شهدای زیادی نیز در این راه تقدیم می کردند.

وی ضمن تاکید بر تفاوت های بنیادی بین رزمندگان شیعی و سایر رزمندگان، بر حضور گروههای معارض و مسلح متعددی در سوریه اشاره کرده و ادامه می دهد: هر یک از این گروه ها در بخشی از سوریه حکومت خلیفه گری تشکیل داده و سلطه گری کرده و خانه ها را غارت می کنند و آثاری از رحم در وجود آنها هویدا نیست.

جبرئیلی ادامه بحث تفاوت بین رزمندگان و تاثیرات معنوی رزمندگان ایرانی را پی گرفته و می گوید: دلیل اصلی این تفاوت و تاثیر پذیری در ولایت پذیری رزمندگات شیعی است که آنها را از دیگران متمایز می کرد.

برای مبارزه با استکبار پای در میدان نبرد گذاشته ایم

بحث با این جانباز نهضت مقاومت اسلامی را به ناب ترین غبطه های عالم می کشانیم و وی از حسرت ها و غبطه های خود از شهادت همرزمانش تعریف می کند.

وی در این خصوص چنین بیان می کند: ذهنیت هایی از خاطرات رزمندگان در دوران 8 سال دفاع مقدس در خاطرها وجود دارد و آرزوی بودن در کنار آنها برای همگان افتخار بزرگی است تا در نهایت به فوز عظیم شهادت نائل شویم. درست است که آرمان نهایی همه ما شهادت است اما همگی با هدف مبارزه با استکبار و تکفیری پای در میدان نبرد گذاشتیم تا مظلومان را از ظلم ظالمان نجات دهیم که با دیدگاه لبیک گویی به ندای هل من ناصر ینصرنی امام حسین (ع) در روز عاشورا بود چرا که امروز این ندای امام حسین(ع) از سوریه و عراق می آید.

وی با تاکید بر اینکه با دیدگاه فراتر از شهادت، یعنی خدمت به اسلام و مبارزه با کفر جهانی به سوریه رفتم؛ تصریح می کند: کفر جهانی که فتنه بزرگی در شام به پا کرده؛ با حمایت کامل آمریکای جهانخوار، اسرائیل و انگلیس و همچنین کشورهای عربی مرتجع منطقه تشکیل یافته است.

این جانباز نهضت مقاومت اسلامی بر اهمیت ولایت در جهاد با مستکبران عالم اشاره کرده و ادامه می دهد: به جهانیان ثابت کردیم که می توانیم با قدرت ولایت ضرب شستی به مستکربان وارد کرده و آنها را شکست دهیم و در این راه زمان برای ما مطرح نیست؛ کاری که  سالیان سال است در فلسطین محقق نشده است.

جانبازی عنایتی الهی است / شهادت لیاقت می خواهد

حسن ختام سوالات خود را با مطرح کردن موضوع جانبازی این مجاهد فی سبیل الله به عنوان تحفه جهاد خود، پی می گیریم و از احساس وی از این تحفه جویا می شویم که ناگاه اشک در چشمانش حلقه می زند و برای لحظاتی سکوت بر مجلس حکم فرما می شود تا ذکرهای یا اباعبدالله این جانباز سرافراز گوش ها را نوازش کند.

این رزمنده مدافع حرم در این خصوص می گوید: فقط می توانم بگویم که شهادت لیاقت می خواهد و این لیاقت در من نبود و بخاطر عنایتی که به من شد و توانستم تحفه ای از این نبرد کسب کنم؛ خدا را شاکر هستم.

وی می افزاید: انسان وقتی برای کاری تلاش می کند؛ دوست دارد تا مزد کارش را به نحو احسن دریافت کند و من به پاس زحمات زیادی که در این راه کشیده بودم؛ منتظر مردم بودم و همین عنایتی که از اهل بیت(ع) بر من شد تا پای در معرکه بگذارم جای بسی شکرگزاری است؛ اما این مجروحیت را نیز بر خود قابل نمی دانم چرا که خواست من این نبود و انتظار شهادت داشتم و خوب می دانم که ایراد از طرف خودم بود چرا که در خودسازی ضعف داشتم و شهدا هر کدام به واسطه نقطه بارز شخصیتی داشتند که این فیض نصیبشان شد.

در پایان این دیدار صمیمی، صحبت از پیروزی نهایی اسلام بر کفر در سوریه می شود که دوستان از برگزاری اردوی راهیان نور سوریه سخن به میان می آورند که فضای جلسه را به سمت شوخی برده و بدین ترتیب این دیدار صمیمی و معنوی، این گونه پایان می پذیرد.
*ائل