در آستانه لغو تحریم‌های ایران که دلیل همیشگی پاکستان برای عدم انجام تعهداتش بوده، خبر آغاز عملیات خط لوله تاپی مانند پتک بر سر طرح خط لوله صلح فرود آمد؛ پروژه‌ای که سابقه‌ای به درازای عمر خط لوله صلح دارد همواره مد نظر آمریکا بوده و از پاکستان برای مشارکت در آن دعوت می‌کرده است.

گروه بین‌الملل مشرق- خبری که چند روز پیش در صفحه خبرگزاری‌ها مخابره شد، یک شوک بزرگ برای خط لوله صلح بود: سران کشورهای همسایه ایران در ترکمنستان گرد هم آمدند تا در حاشیه همایش گرامیداشت سیاست بیطرفی در عشق آباد، کلنگ عملیات احداث خط لوله گاز میان چهار کشور هند، افغانستان، پاکستان و ترکمنستان را با هزینه حدود 10 میلیارد دلار و طول 1735 کیلومتر، بر زمین بکوبند. هیچ بعید نیست که چین نیز به زودی به این خط ملحق شود.



طرح خط لوله صلح به رنگ قرمز و خط لوله تاپی به رنگ سبز به نمایش درآمده است



پس خط لوله صلح به کجا رسید؟

اولین بار در سال 1995 بود که مذاکرات رسمی میان دو کشور ایران و پاکستان و پس از چندی هند برای احداث خط لوله مشترک انجام شد. قرار شد خط لوله صلح به خط HVJ در هند متصل شود و احتمالاً از آنجا به چین برود. واشنگتن بلافاصله به میدان آمد و شرکت‌های سرمایه‌گذار در صنعت نفت و گاز ایران را به تحریم تهدید کرد چرا که احداث این خط، یک گام بزرگ برای کشورهای سه‌گانه در جهت استقلال از آمریکا در حوزه صادرات انرژی بود. طول طرح خط لوله ایران به هند، حدود 2700 کیلومتر بود و پیش‌بینی شده بود. 1100 کیلومتر از این خط لوله در ایران، 780 کیلومتر در پاکستان و 600 کیلومتر در هند احداث شود تا حداکثر 90 میلیون متر مکعب گاز را به صورت روزانه در اختیار صنایع و مردم هند قرار دهد.

سال 2009 میلادی شوک بزرگ دیگری به طرح خط لوله صلح وارد شد:‌ هند با اعلام عدم توافق با ایران بر سر گاز صادراتی و همچنین نگرانی از ثبات پاکستان در عبوردادن گاز به هند، خروج خود را از این طرح اعلام کرد. گفته می‌شود این اقدام پس از توافق هسته‌ای میان دهلی و واشنگتن رخ داد. هند عملاً برگ برنده‌ای برای حل مشکل فشارهای آمریکا بعد از احداث خط لوله نداشت. چندی بعد، حزب بهاراتا جاناتا که رویکرد مثبت نسبت به بلوک غرب دارد،‌ بر سر کار آمد به این امید که به جای ضررهای غرب،‌ از مزایای رابطه با غرب بهره گیرد. با خروج هند از پروژه، خط لوله صلح به آی‌پی (Iran- Pakistan) تغییر نام داد و پیشنهادهایی برای احداث خط لوله مجزا از بندر جاسک و از مسیر دریا به هند مطرح شد.



مجادلات هند و پاکستان یکی از موانع تکمیل خط لوله صلح بود. قدرت‌‌های خارجی آن‌قدر وسط این دعوا نرخ تعیین کردند تا بتوانند سهم خود را از این صلح بردارند


اما در مورد پاکستان چطور؟ ایگور پانتراتنکو تحلیل‌گر روس در این مورد می‌‌نویسد: «واشنگتن ابتدا حجم صادرات نظامی را به پاکستان محدود کرد و سپس صداهایی که اسلام آباد به حمایت از تروریسم بین‌المللی متهم می‌کردند، بلندتر شدند. سرانجام، دولت پاکستان و شرکت‌هایی که با طرح خط لوله ارتباط داشتند، نتوانستند برای ساخت قسمت خط لوله خود منابع مالی تامین کنند یا از به اصطلاح سازمان‌های مالی بین‌المللی وام دریافت کنند».

ایران و پاکستان بعد از خروج هند، توافق کردند تا دسامبر 2014 میلادی اولین جریان گاز میان دو کشور با حجم روزانه 30 میلیون متر مکعب برقرار شود و از آن پس به صورت روزانه جریمه‌ای برای کشور خاطی در نظر گرفته شود. دلیل قاطعیت پاکستان در امضای آن توافق‌نامه شاید به اطمینان مقامات این کشور به نیاز واشنگتن به همکاری دهلی‌نو در افغانستان پس از خروج نیروهای نظامی از این کشور بود. اما حالا که مناقشات هند و پاکستان از جلوی پای خط لوله صلح برداشته شده بود، نه تنها نیروهای آمریکایی از افغانستان نرفتند بلکه تشدید تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران پیش آمد. در نتیجه اواخر دولت دهم، ایران پیشنهاد وام 500 میلیون دلاری برای تکمیل خط لوله در پاکستان را ارائه داد اما پاکستان خواهان همه هزینه آن یعنی 2 میلیارد دلار شد.

با روی کارآمدن دولت یازدهم،‌ بیژن نامدار زنگنه در آبان 1392 اعلام کرد که نه تنها کمک مالی در این زمینه در کار نخواهد بود بلکه انتقال فعلی گاز به پاکستان نیز احتمالاً‌ لغو خواهد شد اما این هشدارها در آستانه زمستان هم راه به جایی نبرد. هندی‌ها برای اینکه عزم پاکستانی‌ها را سست‌تر کنند، اعلام کردند احتمال انتقال گاز از هند به پاکستان وجود دارد تا زمینه‌ای برای بهبود روابط سیاسی و نظامی شود. مرداد 1393 بود که وزیر نفت پاکستان به صراحت با خبرنگاران در مورد عدم تکمیل پروژه تا ضرب‌الاجل دی (دسامبر 2014) سخن گفت و بار دیگر دلیل آن را تحریم‌های آمریکا عنوان کرد. وی از جریمه 9 میلیارد دلاری بانک فرانسوی به عنوان شاهد، یاد کرد. اما به نظر می‌رسد عوامل دیگری نیز در این زمینه دخیل بوده است مانند کمک‌های بلاعوض عربستان به این کشور.



رؤیای 20 ساله انتقال گاز به پاکستان و هند هنوز عملیاتی نشده است


با این حال ظاهراً ملاقات‌های سالانه دوجانبه میان آمریکا و چین به نتایج جدیدی برای خط لوله آی‌پی منجر شد. شی جین پینگ رئیس‌جمهور چین به اسلام آباد رفت و در 51 موافقت‌نامه بر ایجاد دالان اقتصادی چین-پاکستان ملقب به CPEC یا China - Pakistan Economic Corridor توافق کردند. از جمله این توافقات، احداث بخش پاکستانیِ خط لوله آی‌پی بوده است. در صورت تکمیل این پروژه، روزانه حدود 21 میلیون متر مکعب گاز به پاکستان صادر می‌شود. پاکستان قرار است بخشی از این گاز را برای تولید برق به کار گیرد تا با جایگزینی گاز به جای نفت، حدود 30% در هزینه‌ تولید برق صرفه‌جویی کند.

چین هم از احداث این خط لوله سود سرشاری خواهد برد زیرا تداوم آن تا کاشغر در استان سین‌کیانگ، مسیر حدود 12000 کیلومتری از طریق خلیج فارس و اقیانوس هند را به حدود 2400 کیلومتر کاهش می‌دهد.


{$sepehr_media_1292313_400_300}


آخرین خبرها فعلاً حاکی از تصمیم برای اتمام پروژه تا پایان سال 2017 میلادی (یعنی به مدت دو سال) است. تا آن زمان اما طرف ایرانی دست روی دست نگذاشته و از خط احداث‌شده به عنوان فرصتی برای صادرات گاز به عمان استفاده می‌کند. این را اوایل ماه جاری حمیدرضا عراقی معاون وزیر نفت اعلام کرده است. قرار است در صورت موافقت نهایی میان دو کشور، بخشی از این خط لوله از بندر جاسک در دریا ساخته شود. همچنین جدا از پروژه خط لوله صلح، مشتریان جدیدی در راهند. از بهار سال آینده، روزانه 7 میلیون متر مکعب گاز به عراق صادر خواهد شد که به مرور قابل افزایش است.

اما آیا با وجود خط لوله تاپی، خط لوله آی‌پی اجرایی خواهد شد؟


خط لوله تاپی از کجا سر درآورد؟

در آستانه لغو تحریم‌های ایران که دلیل همیشگی پاکستان برای عدم انجام تعهداتش بوده است، خبر آغاز عملیات خط لوله تاپی مانند پتک بر سر طرح خط لوله صلح فرود آمد. تاپی (TAPI) هم مخفف حروف ابتدای نام چهار کشور ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند است و هم نام رودخانه معروف 700 کیلومتری در مرکز هند. پروژه تاپی همواره مورد نظر آمریکا بوده و از پاکستان برای مشارکت در آن دعوت می‌کرده است. مسیر خط لوله تاپی البته از نقاط ناامن به ویژه در افغانستان عبور می‌کند و در نتیجه از ثبات کمتری نسبت به خط لوله صلح برخوردار است. دقیقاً به همین دلیل است که با وجود امضای توافق‌نامه آن در نیمه دهه 1990 میلادی و با وجود تشدید بحران کمبود انرژی در پاکستان، مقامات این کشور اراده لازم را برای انجام آن نشان ندادند. کمبود انرژی به یکی از مسائل اصلی در مبارزات انتخاباتی تبدیل شده بود.

اما از نگاهی دیگر، از آنجا که یکی از اهداف ایران از احداث خط لوله صلح، ایجاد امنیت و اشتغال بیشتر در مرزهای شرقی بود، شاید افغانستان نیز به همین حربه برای افزایش امنیت خود استفاده کرده است. به هر حال اگر کشور پاکستان (که پناه‌گاه بسیاری از نیروهای افراطی و گروه‌های فکری مرتبط با القاعده و طالبان است) گازی را که بدان احتیاج مبرم دارد از مسیر افغانستان دریافت کند، به ناچار سیاست‌‌های داخلی و خارجی خود را در راستای تأمین امنیت افغانستان تغییر خواهد داد، مسأله‌ای که در همایش اخیر قلب آسیا از سوی نواز شریف وعده داده شد.



انعقاد توافق نهایی تاپی در عشق‌آباد- 2010 میلادی

خط لوله تاپی سابقه‌ای به درازای عمر خط لوله صلح دارد. ابتدا یک شرکت آرژانتینی به نام Bridas با پیگیری‌های خود موفق به ایجاد توافق میان عشق‌آباد و اسلام‌آباد در این زمینه شد اما خیلی زود، شرکت آمریکایی Unocal و شرکت عربستانی Delta جای آن را گرفتند. سال 1996 میلادی، «کنسرسیوم خط لوله آسیای مرکزی» در عشق‌آباد به امضا رسید. اما افزایش قدرت طالبان در افغانستان و سپس انفجار سفارت آمریکا در نایروبی توسط طالبان، موجب شد طرف‌ها یکی پس از دیگری از کنسرسیوم کنار بشکند،‌ چون عملاً ناامنی افغانستان اجازه اجرای نمی‌داد. یکی از تئوری‌های معتقد به ساختگی‌بودنِ حوادث 11 سپتامبر به انگیزه شرکت‌های آمریکایی برای انجام این پروژه‌‌ سودآور و موارد مشابه اشاره می‌کند.

پس از اشغال افغانستان بار دیگر مذاکراتی میان کشورهای درگیر صورت گرفت، اما به نتیجه نرسید. تا اینکه سه کشور افغانستان،‌ پاکستان و هند در سال 2008 میلادی کارگروهی را برای خرید گاز از ترکمنستان تشکیل دادند. نتیجه این کارگروه، امضای توافق‌نامه در سال 2010 میلادی در عشق‌آباد بود اما پاکستان و هند تا دو سال نتوانستند در مورد سهم خود در تأمین امنیت خط لوله در افغانستان کنار بیایند. پس از آن بود که طرح یادشده در مجلس افغانستان و کابینه هند تصویب شد و فقط مانده بود اراده سیاسی پاکستان برای اجرای آن که آغاز عملیات را تا هفته اخیر به درازا کشاند.

نواز شریف در مراسم آغاز عملیات احداث خط لوله تاپی، آن را نه فقط عبور گاز به آسیای جنوبی بلکه «یک پروژه پیشرو در بازکردن درهای همکاری و یکپارچگی اقتصادی در منطقه» خواند. رئیس‌جمهور ترکمنستان بردی محمداف نیز وعده داد پروژه با ظرفیت انتقال حدود 33 میلیارد متر مکعب گاز در سال تا پایان 2019 میلادی تکمیل شود. ترکمنستان هم‌اکنون سالانه 30 تا 35 میلیارد متر مکعب گاز به چین صادر می‌‌کند.



افتتاح عملیات احداث خط لوله صلح در حاشیه همایش گرامیداشت سیاست بیطرفی در عشق‌آباد - 2015 میلادی

مبین صولت مدیر شرکت پاکستانی Interstate Gas Systems Private Ltd که مسئولیت انتقال گاز از افغانستان به پاکستان را برعهده دارد در این مراسم اعلام کرد پاکستان و هند بیش از 1.3 میلیارد فوت مکعب و همچنین افغانستان حدود نیم میلیارد فوت مکعب گاز را به صورت روزانه دریافت خواهند کرد. پاکستان مسئول تأمین هزینه انتقال گاز به افغانستان در حدود 200 تا 250 میلیون دلار است در حالی که در همین حدود نیز توسط هند به پاکستان داده خواهد شد تا کمک‌هزینه انتقال گاز به آن کشور باشد. گفته می‌شود یک شرکت اماراتی بخشی از کمبود بودجه پروژه را جبران کرده است.

آیا تأخیر پاکستان در نهایی‌کردن موضوع، ارتباط مستقیمی به پروژه خط لوله آی‌پی و مشارکت چین در ساخت آن تا استان سیان‌کیانگ در این کشور دارد؟ در صورتی که پاسخ ما به این پرسش مثبت باشد، هنوز هم بعد از اجرای عملیات پروژه تاپی می‌توان به آی‌پی امید داشت.



منابع: