به گزارش مشرق، یک سایت افغانستانی در مطلبی با عنوان "از فرهنگ تبلیغات تا تبلیغات غیر فرهنگی ایران!" در انتقاد از شیوه تبلیغات محصولات ایرانی در این کشور نوشت:
در فضای اقتصادی و بازرگانی مسالهی تبلیغ واقعیتی است که هر فعال اقتصادی به آن نیاز دارد و نمیتوان به فعال اقتصادی خرده گرفت که چرا کالای خود را تبلیغ میکند.
امروزه رسانههای ارتباط جمعی نقش بیبدیلی در معرفی و تعیین سبک زندگی مخاطبان خود بازی میکنند و تاثیر انکاریناپذیری در ایجاد، تقویت و حتی تغییر نگرش مخاطبان خود در مقولههای فکری، سیاسی و تبلیغات بازرگانی دارند. استفاده از عناصر متنوع محتوایی برای جذب مخاطب و افزایش تاثیر آگهیهای تلویزیونی، دغدغه اصلی برنامهریزان و مبلغان تجاری در رسانه است.
برای این که یک کارخانه یا یک شرکت کالای مورد نظر خود را بفروشد نیازمند بازاریابی و معرفی کالا به جامعه می باشد. پخش آگهی بازرگانی در رسانه های تصویری تبلیغات کارخانه جات و شرکتها برای معرفی و فروش کالای خود می باشد.
به بیان دیگر هر کشوری که کالا به افغانستان صادر می کند، به نوعی فرهنگ خود را هم همراه با آنها کالاها صادر می نماید. اگر نگاهی به اتوبوس های پاکستانی صادر شده به افغانستان بیندازید به وضوح می بینید که فرهنگ زبانی و سنتی پاکستان همراه با این اتوبوس ها وارد کشور ما شده است. حتی در تبلیغات تلویزیونی کالاهای پاکستانی نیز سعی شده یک شخص اردو زبان با لباس محلی پاکستان، ولی با لهجه و گویش فارسی آن تبلیغ را اجرا نماید تا باز هم معرف فرهنگ پاکستان باشد. درباره کالاهای ترک هم همین موضوع صدق می کند.
تنها کشوری که در این میان رنگ فرهنگ خود را باخته، ایران است. توقعی که از تجار و مسوولین فرهنگی ایران می رفت این بود که آنها فرهنگ قدیم و اصیل خراسان قدیم را که مردم ما نیز در آن سهیم می باشند، همراه با تبلیغات کالاهای تجاری خود در داخل افغانستان احیا نمایند، ولی دقیقا این کار برعکس انجام شد و تبلیغات ایرانی رنگ و بوی تبلیغات غربی گرفت.
ایرانی ها به جای اینکه فرهنگ غنی و بزرگ خود را در داخل افغانستان که مردم ما با آنها در بسیاری جهات مشترک هستند، احیا نمایند، به سمت تبلیغات غربی رفته و یک دختر نیمه برهنه که بر خلاف تمام قوانین و سنتهای ایرانی است، بر روی ستیژ می رقصد تا کالاهای ایرانی را در افغانستان تبلیغ کند! دختری که معلوم نیست اهل کدام کشور است چون نه ایرانی است و نه افغانستانی برای تبلیغ فرهنگ ایران در افغانستان می رقصد!!! و یک شرکت دیگر ایرانی (رب تایماز) برنامه فاسد ستاره افغان را اسپانسر (حمایت کننده ی مالی) می شود.
در حالیکه پاکستان و ترکیه که ادعای صدور انقلاب و فرهنگ به دیگر کشورها در قالب کالاهای تجاری را ندارند، به گونه ای دیگر عمل می کنند ولی کشوری مثل ایران با این همه فرهنگ و تمدن مشترک، اینگونه در افغانستان رنگ و بوی غربی گرفته است.
از طرف دیگر استفاده ابزاری از زن بهعنوان یکی از عناصر مهم مورد استفاده برای اثربخشی تبلیغات تجاری در دنیا، همواره مورد انتقاد بسیاری از اندیشمندان، نخبگان فرهنگی و دینی قرار گرفته است هرچند آمارهای بهدستآمده در نهایت نشان میدهد استفاده از زنان در آگهیها برای فروش بهتر کالا و خدمات، باعث پررنگتر نشان داده شدن نقش کلیشهای وی ـ کار در منزل و مکمل نقش مرد ـ شده است.
همچنین مسوولین فرهنگی ایران و افغانستان باید بدانند در جامعه اسلامی که موسیقی و طرب غنا دار حرام است، استفاده ابزاری از زنان و نمایش زنان بزک کرده و لباس هایی که جلب توجه می کند جایز نیست؟ آیا اگر زن چادری باشد کالا را نمی توان معرفی کرد و یا اگر مرد محاسن داشته باشد و ...؟؟
بگذریم که سخن بسیار است و ...
در فضای اقتصادی و بازرگانی مسالهی تبلیغ واقعیتی است که هر فعال اقتصادی به آن نیاز دارد و نمیتوان به فعال اقتصادی خرده گرفت که چرا کالای خود را تبلیغ میکند.
امروزه رسانههای ارتباط جمعی نقش بیبدیلی در معرفی و تعیین سبک زندگی مخاطبان خود بازی میکنند و تاثیر انکاریناپذیری در ایجاد، تقویت و حتی تغییر نگرش مخاطبان خود در مقولههای فکری، سیاسی و تبلیغات بازرگانی دارند. استفاده از عناصر متنوع محتوایی برای جذب مخاطب و افزایش تاثیر آگهیهای تلویزیونی، دغدغه اصلی برنامهریزان و مبلغان تجاری در رسانه است.
برای این که یک کارخانه یا یک شرکت کالای مورد نظر خود را بفروشد نیازمند بازاریابی و معرفی کالا به جامعه می باشد. پخش آگهی بازرگانی در رسانه های تصویری تبلیغات کارخانه جات و شرکتها برای معرفی و فروش کالای خود می باشد.
به بیان دیگر هر کشوری که کالا به افغانستان صادر می کند، به نوعی فرهنگ خود را هم همراه با آنها کالاها صادر می نماید. اگر نگاهی به اتوبوس های پاکستانی صادر شده به افغانستان بیندازید به وضوح می بینید که فرهنگ زبانی و سنتی پاکستان همراه با این اتوبوس ها وارد کشور ما شده است. حتی در تبلیغات تلویزیونی کالاهای پاکستانی نیز سعی شده یک شخص اردو زبان با لباس محلی پاکستان، ولی با لهجه و گویش فارسی آن تبلیغ را اجرا نماید تا باز هم معرف فرهنگ پاکستان باشد. درباره کالاهای ترک هم همین موضوع صدق می کند.
تنها کشوری که در این میان رنگ فرهنگ خود را باخته، ایران است. توقعی که از تجار و مسوولین فرهنگی ایران می رفت این بود که آنها فرهنگ قدیم و اصیل خراسان قدیم را که مردم ما نیز در آن سهیم می باشند، همراه با تبلیغات کالاهای تجاری خود در داخل افغانستان احیا نمایند، ولی دقیقا این کار برعکس انجام شد و تبلیغات ایرانی رنگ و بوی تبلیغات غربی گرفت.
ایرانی ها به جای اینکه فرهنگ غنی و بزرگ خود را در داخل افغانستان که مردم ما با آنها در بسیاری جهات مشترک هستند، احیا نمایند، به سمت تبلیغات غربی رفته و یک دختر نیمه برهنه که بر خلاف تمام قوانین و سنتهای ایرانی است، بر روی ستیژ می رقصد تا کالاهای ایرانی را در افغانستان تبلیغ کند! دختری که معلوم نیست اهل کدام کشور است چون نه ایرانی است و نه افغانستانی برای تبلیغ فرهنگ ایران در افغانستان می رقصد!!! و یک شرکت دیگر ایرانی (رب تایماز) برنامه فاسد ستاره افغان را اسپانسر (حمایت کننده ی مالی) می شود.
در حالیکه پاکستان و ترکیه که ادعای صدور انقلاب و فرهنگ به دیگر کشورها در قالب کالاهای تجاری را ندارند، به گونه ای دیگر عمل می کنند ولی کشوری مثل ایران با این همه فرهنگ و تمدن مشترک، اینگونه در افغانستان رنگ و بوی غربی گرفته است.
از طرف دیگر استفاده ابزاری از زن بهعنوان یکی از عناصر مهم مورد استفاده برای اثربخشی تبلیغات تجاری در دنیا، همواره مورد انتقاد بسیاری از اندیشمندان، نخبگان فرهنگی و دینی قرار گرفته است هرچند آمارهای بهدستآمده در نهایت نشان میدهد استفاده از زنان در آگهیها برای فروش بهتر کالا و خدمات، باعث پررنگتر نشان داده شدن نقش کلیشهای وی ـ کار در منزل و مکمل نقش مرد ـ شده است.
همچنین مسوولین فرهنگی ایران و افغانستان باید بدانند در جامعه اسلامی که موسیقی و طرب غنا دار حرام است، استفاده ابزاری از زنان و نمایش زنان بزک کرده و لباس هایی که جلب توجه می کند جایز نیست؟ آیا اگر زن چادری باشد کالا را نمی توان معرفی کرد و یا اگر مرد محاسن داشته باشد و ...؟؟
بگذریم که سخن بسیار است و ...