گروه ورزشی مشرق - باورش برای بسیاری از مربیان پیر و جوان شاغل در فوتبال خاور میانه بسیار سخت است، مربیانی که با اولین پیشنهاد رسمی لااقل برای آنکه بیکار نباشند، درآمدی داشته باشند و یا از تیتر اول روزنامه ها فاصله نگیرند، تن به امضای قراردادی میبندند که هیچ شناختی از آن ندارند، نه تیمشان را درست میشناسند، نه بازیکنان تیم را و نه هواداران و خواستههای آنها را، نه از فرهنگ آن شهر چیزی میدانند، نه با مدیرعامل آن باشگاه ارتباط قبلی داشتهاند و نه از خواستههای حامی مالی احتمالی باشگاه با خبرند، آنها فقط قرارداد را امضا میکنند و خوشحالند از این که از گردونه رقابت بر سر مربیگری خارج نشدهاند، به چه قیمتی؟ به هر قیمتی، مگر فوتبال در خاور میانه قیمت هم دارد که مربی آن به آتش بی تدبیریاش بسوزد.
اما وضعیت در قاره اروپا فرق میکند، خاویر ایرورتا ملقب به خابوی پیر نزدیک به ۸ سال از زندگی خود را در باشگاه دپورتیوولاکرونیا صرف میکند، با این تیم پستی و بلندی فراوانی را تجربه میکند، روزهای تلخ و شیرین زیادی را میبیند و وقتی حکم اخراج خود را از این تیم مشاهده میکند، چک مربوط به تسویه حسابش به مبلغ ۸۰۰ هزار یورو را بدون درنگ و با اولین پست شهری به بیمارستان مرکزی کودکان گالیسیا میفرستد. چرا؟
او فقط سرمربی دپورتیوولاکرونیا نبود، او سرمربی تیم اول منطقه گالیسیا است. مردم آن شهر را میشناخت، در مراکز خیریه شهر حاضر میشد و خوب میدانست که یک بیمارستان مرکزی مخصوص نگهداری کودکان بخش اعصاب و روان به این پول نیاز دارند. او بدون دلخوری از تیمی که همه زندگیش را اشغال کرده بود رفت و البته تا دو هفته هر روز میآمد و به سرمربی تازه تیم تجربیاتش را منتقل میکرد و از روحیه بازیکنان برایش میگفت.
زین الدین زیدان را در نظر بگیرید، کسی که در دوران بازیگری خود در اوج میایستد، اوج محبوبیت، اوج ثروت و اوج شهرت اجتماعی و حتی سیاسی، او با یک سخنرانی توان جابجایی یک شهردار یا تیره روزی یک حزب سیاسی را دارد اما در تمام مدت زندگی ورزشی خود حتی یک بار هم وارد دنیای سیاست نمیشود، پس از گذراندن دوره ۳ ساله مربیگری در فیفا، آکادمی رئال مادرید، آکادمی یوونتوس و فدراسیون فوتبال اسپانیا، تصمیم به گذراندن دوره عالی مدیریت ورزشی میگیرد، همزمان رشته روانشناسی در ورزش را از سر میگیرد و در آن کارشناس میشود و خروجی اینهمه تلاش آکادمیک، سرمربیگری در تیم دوم رئال مادرید، کاستیا است و گاهی مشاوره ورزشی و دستیاری در تیم اول.
رئال مادرید با رافائل بنیتس به جایی نرسیده و این روزها حرف از سرمربیگری زیدان است، واکنش این مربی اما جالب توجه و قابل تامل به نظر میرسد، او در نامهای به فلورنتینو پرس مینویسد: هنوز مطمئن نیستم که مربیگری در تیم دوم رئال مادرید انتخاب درستی بوده یا نه، شاید یک اشتباه بوده شاید برای من زود بوده به هر حال دلم می خواهد با این تیم به جاهای خوبی برسم، این فرصت را از من نگیرید، مربیگری در تیم اول رئال مادرید برای من زود است، تمام قد از بنیتس حمایت میکنم و تمرکزم روی تیم کاستیا است.
این که زیدان همین روزها سرمربی تیم اصلی رئال مادرید شود، یا این که زیدان بعد از یورو ۲۰۱۶ جای دشان را در تیم ملی فوتبال فرانسه بگیرد، غیرممکن نیست و چنین اتفاقاتی، دوستداران زیدان را خوشحال خواهد کرد. احتمال موفقیت او در چنین پستهایی هم کم نیست، مردی که به علم روز دنیای فوتبال، مدیریت ورزشی، روان شناسی در فوتبال و خلاقیت در تاکتیک مجهز است.
پایبندی زیدان به تیم دوم رئال مادرید برای خبرنگاران اسپانیایی هم ستایش برانگیز است چه برسد به خبرنگاران ایرانی که از عادات و حال و روز مربیان ایرانی خبر دارند. زیدان با قبول مسئولیت در تیم اول رئال مادرید میتواند به راحتی محبوبیت و شهرت و ثروت خود را چندین برابر کند اما چیزی مهمتر از تعهدی که به تیمش داده نیست.