به گزارش مشرق، سینما صنعتی است که میتواند روی ابعاد مختلف زندگی مردم یک جامعه تأثیرگذار باشد و به سرانجامهای خوب یا بد برساند ، نمونه آن هالیوود است که توانسته در جهان از لحاظ اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... نفوذ شگرفی را داشته باشد و یکی از قطبهای اصلی درآمدزایی و اشاعه فرهنگ آمریکایی به اکثر نقاط دنیا برای کشور آمریکا شود.
در این میان تنها کشوری که توان نزدیکی به هالیوود آن هم از لحاظ تجارت و اقتصاد را پیدا کرده سینمای هند است، اما سینمای ایران با پتانسیل و سوابقی که دارد و از لحاظ محتوایی و هنری هم غنای بالایی دارد، هنوز نتوانسته به معنای واقعی به بعد صنعتی سینما دست یابد .
جدا از همه نیازها اقتصاد و بخش سرمایه در سینما از مهمترین بخشها قلمداد میشود و میتوان گفت یکی از پایه و اساسهای شکلگیری سینما آن هم در قالب صنعتی شدن است. مقولهای که سینمای ایران به طور جدی با آن دست و پنجه نرم میکند و در این بخش درگیر مشکلات و مصائب زیادی شده است.
جدا از بخش هنر و تجربه و برخی فیلمها که فیلمساز با هزینه شخصی فیلمی را دلی و هنری تولید میکند ، سرمایه در قالب دولتی و بخش خصوصی وارد سینما میشود، بخش دولتی که تعریف و شاخصهها و عملکرد خودش را دارد ، از طرفی بخش خصوصی نیز تعریف و رویکرد خودش را دارد و شاید مهمترین قسمتی که در آن به درستی تعریف و تفهیم نشده سرمایهگذار و تهیهکننده است.
کلمههایی که اگر به معنای واقعی آنها برسیم و برای همه ، چه سینماگر و چه مخاطب عادی به درستی تعریف شود بسیار مفید واقع خواهد شد.
تهیهکننده کسی است که باید جهانبینی، سواد، شناخت، نگاه به روز و... سینما را داشته باشد و آن را در انتخاب تمام عوامل یک فیلم اعمال کند ، شخصی که میتوان گفت ستون اصلی تمام فیلمها و سینماهای موفق دنیا است.
سرمایهگذار شخصی است که حامی مالی یک پروژه و یا فیلم خواهد بود، بدون اینکه دخالتی در بقیه امور فیلمسازی داشته باشد .اما متأسفانه سینمای ما در چند سال اخیر درگیر دخالتهای بیرویه سرمایهگذاران در ساخت آثار سینمایی شدهاند، برخی سرمایهگذاران با این نگاه که میدانند سینمای ما درگیر مشکلات مالی است، نگاه زورگویانه و یک طرفه خود را اعمال میکنند و در اکثر مراحل فیلمسازی به خصوص ورود و عوامل غیرحرفهای دخالتهایی انجام میدهند. مطالبه نقش اصلی فیلم از جانب سرمایهگذار بحثی است که دل فیلمسازان ما را به درد آورده و در نتیجه تبعاتی را به دنبال خواهد داشت.
زمانی که سرمایهگذار به عنوان کسی که با مقوله بازیگری آشنایی ندارد ، روبروی دوربین فیلمساز ظاهر میشود به طور قطع میتوان حدس زد خروجی فیلم و فیلمها چه خواهد بود. این روش در دراز مدت لطمات فراوانی از جمله جایگزینی عوامل و بازیگر غیرحرفهای به جای حرفهایها، پائین آمدن کیفیت فیلم، دفع مخاطب، عدم رقابت با فیلمهای خارجی، تحلیل رفتن پتانسیلهای سینمایی و در نتیجه پس رفت کلی سینمای ایران را به همراه خواهد داشت.
پس باید با ایجاد راهکارهایی اقتصاد و بدنه سینمای حال حاضر را از دست برخی سرمایهگذاران که قصد پائین آوردن کیفیت کلی این صنعت را دارند نجات داد و راه را برای ورود حرفهای ها و کسانی که دلشان برای سینما و مخاطبان میسوزد باز کرد.
در این میان تنها کشوری که توان نزدیکی به هالیوود آن هم از لحاظ تجارت و اقتصاد را پیدا کرده سینمای هند است، اما سینمای ایران با پتانسیل و سوابقی که دارد و از لحاظ محتوایی و هنری هم غنای بالایی دارد، هنوز نتوانسته به معنای واقعی به بعد صنعتی سینما دست یابد .
جدا از همه نیازها اقتصاد و بخش سرمایه در سینما از مهمترین بخشها قلمداد میشود و میتوان گفت یکی از پایه و اساسهای شکلگیری سینما آن هم در قالب صنعتی شدن است. مقولهای که سینمای ایران به طور جدی با آن دست و پنجه نرم میکند و در این بخش درگیر مشکلات و مصائب زیادی شده است.
جدا از بخش هنر و تجربه و برخی فیلمها که فیلمساز با هزینه شخصی فیلمی را دلی و هنری تولید میکند ، سرمایه در قالب دولتی و بخش خصوصی وارد سینما میشود، بخش دولتی که تعریف و شاخصهها و عملکرد خودش را دارد ، از طرفی بخش خصوصی نیز تعریف و رویکرد خودش را دارد و شاید مهمترین قسمتی که در آن به درستی تعریف و تفهیم نشده سرمایهگذار و تهیهکننده است.
کلمههایی که اگر به معنای واقعی آنها برسیم و برای همه ، چه سینماگر و چه مخاطب عادی به درستی تعریف شود بسیار مفید واقع خواهد شد.
تهیهکننده کسی است که باید جهانبینی، سواد، شناخت، نگاه به روز و... سینما را داشته باشد و آن را در انتخاب تمام عوامل یک فیلم اعمال کند ، شخصی که میتوان گفت ستون اصلی تمام فیلمها و سینماهای موفق دنیا است.
سرمایهگذار شخصی است که حامی مالی یک پروژه و یا فیلم خواهد بود، بدون اینکه دخالتی در بقیه امور فیلمسازی داشته باشد .اما متأسفانه سینمای ما در چند سال اخیر درگیر دخالتهای بیرویه سرمایهگذاران در ساخت آثار سینمایی شدهاند، برخی سرمایهگذاران با این نگاه که میدانند سینمای ما درگیر مشکلات مالی است، نگاه زورگویانه و یک طرفه خود را اعمال میکنند و در اکثر مراحل فیلمسازی به خصوص ورود و عوامل غیرحرفهای دخالتهایی انجام میدهند. مطالبه نقش اصلی فیلم از جانب سرمایهگذار بحثی است که دل فیلمسازان ما را به درد آورده و در نتیجه تبعاتی را به دنبال خواهد داشت.
زمانی که سرمایهگذار به عنوان کسی که با مقوله بازیگری آشنایی ندارد ، روبروی دوربین فیلمساز ظاهر میشود به طور قطع میتوان حدس زد خروجی فیلم و فیلمها چه خواهد بود. این روش در دراز مدت لطمات فراوانی از جمله جایگزینی عوامل و بازیگر غیرحرفهای به جای حرفهایها، پائین آمدن کیفیت فیلم، دفع مخاطب، عدم رقابت با فیلمهای خارجی، تحلیل رفتن پتانسیلهای سینمایی و در نتیجه پس رفت کلی سینمای ایران را به همراه خواهد داشت.
پس باید با ایجاد راهکارهایی اقتصاد و بدنه سینمای حال حاضر را از دست برخی سرمایهگذاران که قصد پائین آوردن کیفیت کلی این صنعت را دارند نجات داد و راه را برای ورود حرفهای ها و کسانی که دلشان برای سینما و مخاطبان میسوزد باز کرد.