بسم رب الشهداء
أحبائی محمد حمید اسد الله وأحمد حمید اسد الله
سلاماً من الله علیکم ورحمته وبرکاته
أتوجه إلیکم بالتهنئة لنیل والدکم وسام الشهادة الذی یعتبر أمنیة لکل إنسان عرف حقیقة هذه الدنیا
ان والدکم أیها الأحبة لم یکن إنسان عادیاً رغم معرفتی البسیطة به واللقاءات القلیلة به إلا أننی کنت على تواصل دائم معه
سأضع بین أیدیکم بعض مما عرفته عنه
لقد کان والدکم ملائکی سلیم القلب صافی النیة نافذ البصیرة لم تقیده الجغرافیا والحدود بل کان یحمل هموم هذه الامة وقضایاها من فلسطین إلى لبنان والعراق وسوریا والیمن وکان یقول نحن فی خدمة الإسلام ویعمل فی عدة مجالات و على قاعدة حیث یجب أن نکون سنکون وقد اختتم مسیرته الحافلة بالعطاء فی سوریا على طریق القدس الشریف اما عن الجانب الإنسانی فقد علمت انه کان یبنی بیوت الفقراء بنفسه لقد کان والدکم أحبتی قائدا فی المیدان وراهبا فی المحراب ومجاهدا فی کل المیادین فارفعو رؤوسکم عالیاً فإن والدکم محل افتخار لنا جمیعاً
اما انا فقد کان بالنسبة لی شخصیا بمثابة الاخ الاکبر کان لی اخ وصدیق وسندا
ان من حق الشهید علیکم ان تعاهدوه على مواصلة الطریق الذی اختاره طریق العزة والکرامة ونحن معکم نعاهده على مواصلة الطریق حتى یکتب الله لقائنا عند الحسین علیه السلام
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
م.ص.د
الیمن
ترجمه فارسی نامه یکی از دوستان یمنی شهید اسداللهی به فرزندان شهید:
بسم رب الشهدا
انسان میمیرد اما شهید هرگز... انسان میگرید اما شهید در مواجهه با مرگ لبخند میزند و او را در آغوش میکشد در او آتش ایمانی است که در که در اشتیاق دیدار آنهایی که به عنوان حور الحسان از آنان یاد شده و معنای الیاقوت و المرجان دارند میسوزد (که در اشتیاق دیدار پرورگار خود میسوزد)
(ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده اند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. آنها به خاطر نعمتهای فراوانی که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است، خوشحالند و بخاطر کسانی که هنوز به آنها ملحق نشدهاند[مجاهدان و شهیدان آینده]، خوشوقتند(زیرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان میبینند و میدانند) که نه ترسی بر آنهاست، و نه غمی خواهند داشت.
و از نعمت خدا و فضل او (نسبت به خودشان نیز) مسرورند و (می بینند که) خداوند ، پاداش مؤمنان را ضایع نمیکند (نه پاداش شهیدان، و نه پاداش مجاهدانی که شهید نشدند).
عزیزانم محمد و احمد
دست یافتن پدرتان به مدال شهادت که آرزوی هر انسانی است که به حقیقت این دنیا پی برده را تبریک میگویم. عزیزانم علیرغم آشنایی مختصر من با پدر شما و دیدارهای کمی که با هم داشتیم اما بدان جهت که پیوسته با هم در ارتباط بودیم میتوانم بگویم که پدر شما یک انسان معمولی نبود و دوست دارم که شناخت خودم را از او در اختیار شما قرار دهم.
پدر شما فرشتهای بود با قلب سلیم، نیت پاک و بصیرتی ژرف که در قید مرز و جغرافیا نبوده و غصههای این امت را از قضیه فلسطین تا مسائل مربوط به لبنان و سوریه و یمن به دوش میکشید و میگفت ما در خدمت اسلامیم و بنابراین و بر اساس این اصل که هرجا واجب باشد ما همان جا خواهیم بود(انجام وظیفه خواهیم کرد)، در زمینهها و حوزههای مختلفی فعالیت میکرد و در نهایت هم زندگی پربار و ارزشمند خود را در سوریه در راه قدس شریف فدا کرد اما در بعد انسانی میدانستم که او خانههای فقرا را به دست خود میساخت. عزیزانم! پدر شما فرماندهی در میدان و راهبی در محراب و مجاهدی در همه زمینهها بود بنابر این سرهای خود را با افتخار بالا بگیرید که او مایه فخر همه ما بود.
اما او برای من شخصا مانند یک برادر بزرگ و یک دوست و یک پشتیبان بود.
و حق شهید بر شما این است که بر راهی که او برگزید، راه عزت و کرامت پایدار و استوار بمانید و ما نیز به همراه شما با شهید عهد میبندیم که راه او را تا آن زمان که خداوند دیدار ما را در نزد امام حسین(ع) مقدر فرماید ادامه دهیم.