کد خبر 517618
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۴

آقامجتبی تهرانی به پزشک معالجش که راهی سفر کربلا بود، گفت: آنجا زیر قبه سیدالشهدا که رفتی از قول من به حضرت بگو این مردم با دعاهایشان نمی‌گذارند من پیش شما بیایم، شما خودتان مرا از دست دعاهای این مردم نجات دهید.

 به گزارش مشرق، آیت‌الله‌ مجتبی شهیدی کلهری مشهور به تهرانی در سال 1316 تهران متولد شد. وی علاوه بر تدریس در حوزه‌های علمیه تهران، عضو مجمع فضلای مجدّ و مستعد ام‌القرای انقلاب اسلامی به شمار می‌رفت. همچنین مباحث اخلاقی و عرفانی این استاد وارسته مخاطبان بسیاری داشت.

آقا مجتبی از شاگردان امام خمینی(ره) بود که محضر علمی و معرفتی ایشان را به خوبی درک کرده و از جمله اولین کسانی به شمار می‌رفت که مباحث درسی امام(ره) را در سنین جوانی تدوین کرده است. وقتی حضرت امام به عراق تبعید شد وی نیز به نجف اشرف رفت و در جلسه درس ایشان شرکت کرد.

آیت‌الله تهرانی به لحاظ اخلاقی و سلوکی به شدت از حضرت امام متأثر بود و طرز تفکر معنوی و سلوکی آن‌ها در مقام نظر و عمل کاملا با هم مشابهت داشت. آقا مجتبی از نظر مبانی اجتماعی و مواضع سیاسی نیز تماماً در استاد خویش ذوب شده بود.

در واقع، آیت‌الله تهرانی مثلثی از علم، تقوا و بصیرت بود که به جای بیان اخلاق و خواندن ساده روایات به تبیین دانش اخلاق می‌پرداخت و بارها با بیان فقه‌الحدیث و اختلاف روایات و رابطه آنها با آیات قرآن، سطح مباحث را به صورت نظام‌مند در جلسات ارتقا می‌بخشید که در نوع خود بی‌نظیر و به نوعی نوآوری در دانش اخلاق است.

جنس جلسات اخلاق حاج آقا مجتبی تهرانی با همه سخنرانی‌ها فرق می‌کرد، معمولاً در این جلسه تمام افراد قلم و کاغذ داشتند و مباحث را یادداشت می‌کردند؛ خواندن خطبه در ابتدا و دعا کردن در انتهای مراسم جزو موارد ثابت کلاس اخلاق حاج آقا بود.

آنچه بیش از هر چیز آقامجتبی را برای تهرانی‌ها عزیز کرده بود

حجت‌الاسلام رضا غلامی، رئیس مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا در این باره می‌گوید: هرچند جایگاه فقاهت آیت‌الله تهرانی به عنوان یکی از شاگردان مبرز امام راحل و آثار و برکات فراوانی که استاد در کسوت یک مجتهد زبده و برجسته به حوزه‌های علمیه و جامعه اسلامی داشتند بر کسی پوشیده نیست لکن آنچه بیش از هر چیز حاج آقا مجتبی تهرانی را برای مردم تهران به ویژه جوانان، نام آشنا و عزیز کرده بود، کرسی قدیمی درس اخلاف ایشان در دبیرستان نور بود. کرسی‌ای که صرف نظر از ارائه مباحث عمیق و کمیاب اخلاقی - عرفانی، نورانیتی از آن ساتع می‌شد که بدون تردید از شخصیت وارسته و ملکوتی استاد حکایت داشت.

شخصیتی که خود در نهایت فروتنی و البته جلوتر از همه، عامل به علومی بود که در سینه داشت. در حقیقت، کرسی درس اخلاق استاد سلوک معنوی و به ویژه توجه همیشگی و محبت‌آمیز به جوانان، از آقا مجتبی تهرانی پدری دلسوز برای جوانان فرهیخته تهرانی ساخته بود که یکی از نشانه‌های آن همین مشهور شدن ایشان به عنوان صمیمیِ «آقا مجتبی» بود. لذا چه بجاست اگر بگوییم امروز جوانان تهرانی چه جوانان قدیمی و چه جوانان امروزی در سوگ پدر مهربان خود نشسته‌اند که سال‌های متمادی از او درس زندگی کردن را آموختند و دل و جان خود را با کلام اثرگذار او جلا دادند.

لحظه‌ای از یاد اهل بیت علیهم‌السلام غافل نبود

آیت‌الله تهرانی علاقه بی حد و حصر به اهل بیت داشتند و آنچه در روزهای آخر حیات نورانی ایشان جلب نظر می‌کرد این بود که لحظه‌ای از یاد اهل بیت غافل نبودند.

برادر آیت‌الله تهرانی به نقل از خواهر آن مرحوم می‌گفت: آیت‌الله تهرانی که مدتی را در اواخر عمرشان بیهوش بودند، وقتی در آخرین لحظات حیاتشان به هوش آمدند، زیر لب چند بار ذکر یا حسین گفتند.

آخرین دعایی که آقا مجتبی از سیدالشهدا(ع) درخواست کرد

درباره راز آغاز سفر ملکوتی آقا مجتبی یکی از نزدیکان این عارف بالله نقل می‌کند: دکتر معالج یکی دو هفته قبل از رحلت ایشان عازم کربلا بوده و وقتی برای خداحافظی پیش آقا مجتبی رفته، آن مرد بزرگ به او گفته بود که آنجا زیر قبه سیدالشهدا که رفتی از قول من به حضرت بگو این مردم با دعاهایشان نمی‌گذارند من پیش شما بیایم، شما خودتان مرا از دست دعاهای این مردم نجات دهید، می‌خواهم پیش شما بیایم.

و به نقل از نزدیکان آقامجتبی می‌گفت که همیشه آرزو داشته است که مرگش در اربعین باشد و در بیمارستان مرتب می‌پرسیده است: اربعین کی هست؟ هنوز اربعین نرسیده است؟!

روحت را با توبه مراقبت کن/ احساس بی‌نیازی با پول نمی‌آید

در ادامه، یکی از جلسات شرح حدیث آقا مجتبی تهرانی را که بسیار می‌تواند در این روزگار راهگشای ما باشد برای علاقه‌مندان می‌آید:
حدیث نورانی امام حسن(ع)
«عَجَبٌ لِمَنْ یَتَفَکَّرُ فِی مَأْکُولِهِ کَیْفَ لَا یَتَفَکَّرُ فِی مَعْقُولِهِ فَیُجَنِّبُ بَطْنَهُ مَا یُؤْذِیهِ وَ یُودِعُ صَدْرَهُ مَا یُرْدِیه». [بحار الانوار، ج 1، ص 218]

یعنی من در شگفتم از کسی که درباره غذایی که می‌خواهد بخورد فکر می‌کند که چه بخورم که مفید باشد و مضرّ نباشد، ولی «لَا یَتَفَکَّرُ فِی مَعْقُولِهِ»؛ یعنی برای جسمش فکر می‌کند که چه چیزی را وارد معده‌ام کنم، امّا برای روحش فکر نمی‌کند که چه مطلبی را دارم گوش می‌کنم و در دل و روحم جایگزین می‌کنم.

اسلام می‌گوید: همان‌طور که از جسمت مراقبت می‌کنی و پیشگیری می‌کنی تا بیمار نشوی، از روحت هم مراقبت کن؛ اگر هم بیمار شدی دستور می‌دهد که زود برو و از طریق توبه روحت را مداوا کن. حالا همان‌گونه که در باب جسم معمولاً بیماری‌ها از راه تغذیه و تزریق وارد پیکره انسان می‌شود و کارشناس جسم که طبیب است می‌گوید: «این چیزها را بخوری، این مرض‌ها را می‌آورد؛ این چیزها را بخوری، جسم را تقویت می‌کند؛ مراقبت کن که بیمار نشوی و...».

اسلام هم همین را می‌گوید؛ اسلام می‌گوید: آن مفاهیمی که وارد ذهن تو می‌شود، تغذیة روح تو است. هر مفهومی که وارد شود، در ذهن و روحت جایگزین می‌شود. پس مراقب باش که چه می‌خواهی وارد ذهنت کنی. مراقب باش که ویروس همراهش نباشد که سلامتی روحت را از بین می‌برد.

آیت‌الله آقامجتبی تهرانی در روز سیزدهم دی ماه سال 1391 هجری شمسی در سن 75 سالگی ندای حق را لبیک گفت و در کنار مادر و پدربزرگ خود (از شهدای مشروطه) در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) به خاک سپرده شد.
منبع: فارس