به گزارش مشرق، تلخ است؛ حرفهایی که حبیب کاشانی در خصوص قرارداد محمد خاکپور به زبان آورد. تلخ است؛ بندهایی که فدراسیون فوتبال در قرارداد خاکپور گنجانده است. تلخ است؛ سرمربی تیم امید بدون قرارداد راهی مسابقاتی رسمی و مهم شود. تلخ است؛ شأن مربی ایرانی با گنجاندن بندهایی غیر حرفهای زیر سؤال برود.
حسرت 40 ساله فوتبال ایران برای رسیدن به المپیک، عزم مسئولان فدراسیون فوتبال را جزم کرد تا این بار فکری اساسی برای این تیم بکنند. ابتدا مسئولیت نظارت بر تیم امید به کارلوس کیروش سپرده شد تا سرمربی تیم امید هم با مشورت او انتخاب شود. نلو وینگادا انتخاب فدراسیون فوتبال بود که با مشورت و نظر کیروش صورت گرفت، مربی پرتغالی که پس از مدتی خانهنشینی آمده بود تا تیم امید متفاوتی داشته باشیم، اما تیم امید زیر نظر دوست نزدیک کیروش، مانند تیم ملی بزرگسالان نبود. نه از نظر فنی، نه از نظر اخلاقی و نه از نظر نتیجهگیری تیم امید در مسابقات آسیایی اینچئون رد شد.
فوتبال ایران اکثراً در مسابقات آسیایی نتایج مناسبی گرفته بود و حتی در بدترین وضعیت که تیم با غلامحسین پیروانی دیر تشکیل شد، امکانات مناسبی نداشت و بازیکنانش مشکل خروج از کشور داشتند، در بازیهای آسیایی گوانگژو چهارم شد، اما عملکرد ضعیف تیم امید با نلو وینگادا، کاری کرد که فدراسیون فوتبال از کرده خود پشیمان شود و تصمیم به اخراج این مربی پرتغالی بگیرد. این تصمیم کفاشیان البته عصبانیت کیروش را هم به همراه داشت و سرمربی تیم ملی اعلام کرد که دیگر نظارتی روی تیم امید انجام نخواهد داد، با وجود اینکه این مسئله در قرارداد او گنجانده شده است.
مدیریت تیم امید با تصمیم کفاشیان به حبیب کاشانی سپرده شد. مدیری که هرچند برخی میگویند مدیریت هزینه است، اما در فوتبال و زمان حضورش در پرسپولیس موفق بود. کاشانی با این رزومه قوی و پشتوانه قوی برای حمایت از تیم امید، به میدان آمد. زلاتکو کرانچار، مربی کرواتی که در پرسپولیس و سپاهان کارنامه موفقی داشت، انتخاب او بود و فدراسیون فوتبال هم راضی به امضای قرارداد با این مربی شد، اما وزارت ورزش و جوانان مانع امضای این قرارداد شد.
محمد خاکپور، پیش از اینکه وزارت ورزش و جوانان از حضور کرانچار جلوگیری کند، مدیر فنی تیم امید بود. این مربی که برعکس دوران مربیگریاش (دوران کوتاه مدت در استیلآذین) دوران بازیگری موفقی داشت، انتخاب بعدی حبیب کاشانی برای هدایت تیم امید بود. فدراسیون فوتبال هم به خوبی به این انتخاب اعتماد کرد و موافقت کفاشیان اعلام شد تا محمد خاکپور در 25 آذرماه 93 سرمربی تیم امید شود.
سرمربی جدید تیم امید وقتی به دلیل نتایج قبلیاش در استیلآذین با انتقادهای نسبت به انتخابش روبرو شد، اعلام کرد: «هیچوقت به املای ننوشته نمره نمیدهند». خاکپور با این جمله برای خود فرصت خواست و در دور اول مقدماتی المپیک توانست تیمی ورشکسته را متحول کرده و از گروه بالا برود. تیمی که در مسابقات آسیایی اینچئون مقابل ویتنام 4 گل خورده بود و حتی موفق به شکست قرقیزستان هم نشد، در انتخابی المپیک از گروه صعود کرد. مطمئناً تیم بدون ایراد نبود و به دلیل شکست به عربستان هم میشد انتقادهایی به تیم خاکپور کرد، اما باید نگاهی به چهار ماه قبل تیم امید میانداختیم تا متوجه تحول تیم امید میشدیم و اینجا میتوانستیم تعریف را جایگزین انتقاد کنیم.
این مقدمه طولانی برای رسیدن به اینجا بود که نقدی به مسئله قرارداد امضا نشده محمد خاکپور با فدراسیون فوتبال انجام دهیم. قراردادی که مرحله نخست آن ابتدای سال جاری به پایان رسید. محمد خاکپور و کادرفنیاش پس از پشت سر گذاشتن مرحله انتخابی المپیک بدون قرارداد کار را پیش بردند و هر دفعه فدراسیون فوتبال امضای قرارداد را به تعویق انداخت. اتفاقی که نه در خصوص کارلوس کیروش، نه در خصوص نلو وینگادا، نه در خصوص خسوس کاندلاس و نه در خصوص مارکو اوکتاویو رخ نداد. علی کفاشیان حتی برای این مربیان مراسم امضای قرارداد هم گذاشت، در حالی که این اتفاق برای مربیان ایرانی همچون محمد خاکپور، محمدحسین میرشمسی و محمد ناظمالشریعه رخ نداد. قرارداد این مربیان با تأخیر و بعد از شروع همکاری امضا شد و قرارداد خاکپور هم هنوز امضا نشده است. امضا نشدن قرارداد محمد خاکپور هم با مخالفت خود این مربی بوده، اما به چه دلیلی، مسائلی است که در صحبتهای تلخ روز گذشته حبیب کاشانی نهفته بود.
اولین ایراد محمد خاکپور به بندهای قراردادش، در خصوص مدت زمان قراردادش است. در قرارداد تنظیم شده از سوی فدراسیون فوتبال با سرمربی تیم امید مدت زمان قرارداد تا پایان مسابقات انتخابی المپیک است و در این بند توضیحی داده نشده که در صورت صعود تیم به المپیک، خود خاکپور سرمربی تیم باشد. کرانچار هم در توافقی که با فدراسیون فوتبال انجام داده بود، چنین درخواستی داشت. یعنی در صورتی که تیم امید به المپیک صعود کند، فدراسیون فوتبال میتواند او را کنار گذاشته و سرمربی دلخواه خودش را روی نیمکت تیم امید بگذارد. این مسئله بسیار عجیبی است که شاید از غیر حرفهای بودن فدراسیون فوتبال نشأت بگیرد، اما وقتی نگاهی به گذشته و قرارداد مربیان خارجی تحت قرارداد فدراسیون فوتبال کنیم، متوجه میشویم که چنین رفتاری و چنین قراردادهایی فقط در قبال مربیان ایرانی بوده است.
دیگر مشکلی که خاکپور به قراردادش گرفته و در جلسه با کفاشیان خواستار اصلاح قراردادش شده بود و از این بابت خیالش راحت شد، بند 13 قرارداد و مربوط به پرداخت غرامت از سوی این مربی به فدراسیون فوتبال در صورت مصاحبه علیه ارکان فدراسیون بود. در این بند آمده بود که اگر خاکپور هر زمانی علیه فدراسیون حرف بزند دو برابر قراردادش جریمه میشود! بندی که خاکپور آن را «توهینآمیز» خوانده بود.
در خصوص پرداخت مالیات هم خاکپور به صورت قانونی خواستار این شده بود وقتی مالیات از مبلغ قرارداد او کسر میشود، به این مربی گواهی پرداخت شود تا گواهیهای پرداخت مالیات را برای جلوگیری از ممنوعالخروج شدن، به اداره مالیات بدهد. به گفته حبیب کاشانی علاوه بر این بندها، پنج شش بند مشکل دار دیگر هم در قرارداد خاکپور بوده که باعث شده این مربی از امضای آن سر باز بزند. سرمربی تیم امید به دلیل ناراحتی از همین مسائل هم در مراسم بدرقه تیمش شرکت نکرد و سپس گفت که چون کفاشیان صداقت ندارد، در مراسم حاضر نشد. شاید صراحت خاکپور در گفتن این جمله که کفاشیان صداقت ندارد، به جلسهای برگردد که با رئیس فدراسیون داشت و قرار شد قرارداد او اصلاح و امضا شود. حالا حبیب کاشانی گفته اصلاح قرارداد خاکپور به این شکل بوده که به طور مثال پنج مشکل درست شده و سه مشکل دیگر به قرارداد اضافه کردهاند.
این ایرادهای تلخی است که در قرارداد خاکپور وجود دارد. ایرادهایی که باعث شد این مربی با دلخوری و بدون قرارداد تیمش را به دبی ببرد و از آنجا راهی قطر خواهد شد تا با امیدها برای صعود به المپیک بجنگد. شاید بتوان گفت در مسئله قرارداد خاکپور با فدراسیون فوتبال از نداشتن مراسمی برای امضای قرارداد تا ایرادهایی که در قراردادش گنجانده شده، زیر سؤال بردن شأن مربی ایرانی است. حالا خاکپور با چنین شرایطی میخواهد با عملکرد تیمش در مسابقات انتخابی المپیک به تیمش و مربیان ایرانی شأن بدهد و در چنین شرایطی باید به سنگ اندازیهایی که در راه تیم امید میشود، بی توجه باشد. تیم امید کارش را برای مسابقات انتخابی المپیک 2016 ریو از 22 دی آغاز میکند و خاکپور بیتوجه به این حاشیهها باید به فکر تیمش باشد.
حسرت 40 ساله فوتبال ایران برای رسیدن به المپیک، عزم مسئولان فدراسیون فوتبال را جزم کرد تا این بار فکری اساسی برای این تیم بکنند. ابتدا مسئولیت نظارت بر تیم امید به کارلوس کیروش سپرده شد تا سرمربی تیم امید هم با مشورت او انتخاب شود. نلو وینگادا انتخاب فدراسیون فوتبال بود که با مشورت و نظر کیروش صورت گرفت، مربی پرتغالی که پس از مدتی خانهنشینی آمده بود تا تیم امید متفاوتی داشته باشیم، اما تیم امید زیر نظر دوست نزدیک کیروش، مانند تیم ملی بزرگسالان نبود. نه از نظر فنی، نه از نظر اخلاقی و نه از نظر نتیجهگیری تیم امید در مسابقات آسیایی اینچئون رد شد.
فوتبال ایران اکثراً در مسابقات آسیایی نتایج مناسبی گرفته بود و حتی در بدترین وضعیت که تیم با غلامحسین پیروانی دیر تشکیل شد، امکانات مناسبی نداشت و بازیکنانش مشکل خروج از کشور داشتند، در بازیهای آسیایی گوانگژو چهارم شد، اما عملکرد ضعیف تیم امید با نلو وینگادا، کاری کرد که فدراسیون فوتبال از کرده خود پشیمان شود و تصمیم به اخراج این مربی پرتغالی بگیرد. این تصمیم کفاشیان البته عصبانیت کیروش را هم به همراه داشت و سرمربی تیم ملی اعلام کرد که دیگر نظارتی روی تیم امید انجام نخواهد داد، با وجود اینکه این مسئله در قرارداد او گنجانده شده است.
مدیریت تیم امید با تصمیم کفاشیان به حبیب کاشانی سپرده شد. مدیری که هرچند برخی میگویند مدیریت هزینه است، اما در فوتبال و زمان حضورش در پرسپولیس موفق بود. کاشانی با این رزومه قوی و پشتوانه قوی برای حمایت از تیم امید، به میدان آمد. زلاتکو کرانچار، مربی کرواتی که در پرسپولیس و سپاهان کارنامه موفقی داشت، انتخاب او بود و فدراسیون فوتبال هم راضی به امضای قرارداد با این مربی شد، اما وزارت ورزش و جوانان مانع امضای این قرارداد شد.
محمد خاکپور، پیش از اینکه وزارت ورزش و جوانان از حضور کرانچار جلوگیری کند، مدیر فنی تیم امید بود. این مربی که برعکس دوران مربیگریاش (دوران کوتاه مدت در استیلآذین) دوران بازیگری موفقی داشت، انتخاب بعدی حبیب کاشانی برای هدایت تیم امید بود. فدراسیون فوتبال هم به خوبی به این انتخاب اعتماد کرد و موافقت کفاشیان اعلام شد تا محمد خاکپور در 25 آذرماه 93 سرمربی تیم امید شود.
سرمربی جدید تیم امید وقتی به دلیل نتایج قبلیاش در استیلآذین با انتقادهای نسبت به انتخابش روبرو شد، اعلام کرد: «هیچوقت به املای ننوشته نمره نمیدهند». خاکپور با این جمله برای خود فرصت خواست و در دور اول مقدماتی المپیک توانست تیمی ورشکسته را متحول کرده و از گروه بالا برود. تیمی که در مسابقات آسیایی اینچئون مقابل ویتنام 4 گل خورده بود و حتی موفق به شکست قرقیزستان هم نشد، در انتخابی المپیک از گروه صعود کرد. مطمئناً تیم بدون ایراد نبود و به دلیل شکست به عربستان هم میشد انتقادهایی به تیم خاکپور کرد، اما باید نگاهی به چهار ماه قبل تیم امید میانداختیم تا متوجه تحول تیم امید میشدیم و اینجا میتوانستیم تعریف را جایگزین انتقاد کنیم.
این مقدمه طولانی برای رسیدن به اینجا بود که نقدی به مسئله قرارداد امضا نشده محمد خاکپور با فدراسیون فوتبال انجام دهیم. قراردادی که مرحله نخست آن ابتدای سال جاری به پایان رسید. محمد خاکپور و کادرفنیاش پس از پشت سر گذاشتن مرحله انتخابی المپیک بدون قرارداد کار را پیش بردند و هر دفعه فدراسیون فوتبال امضای قرارداد را به تعویق انداخت. اتفاقی که نه در خصوص کارلوس کیروش، نه در خصوص نلو وینگادا، نه در خصوص خسوس کاندلاس و نه در خصوص مارکو اوکتاویو رخ نداد. علی کفاشیان حتی برای این مربیان مراسم امضای قرارداد هم گذاشت، در حالی که این اتفاق برای مربیان ایرانی همچون محمد خاکپور، محمدحسین میرشمسی و محمد ناظمالشریعه رخ نداد. قرارداد این مربیان با تأخیر و بعد از شروع همکاری امضا شد و قرارداد خاکپور هم هنوز امضا نشده است. امضا نشدن قرارداد محمد خاکپور هم با مخالفت خود این مربی بوده، اما به چه دلیلی، مسائلی است که در صحبتهای تلخ روز گذشته حبیب کاشانی نهفته بود.
اولین ایراد محمد خاکپور به بندهای قراردادش، در خصوص مدت زمان قراردادش است. در قرارداد تنظیم شده از سوی فدراسیون فوتبال با سرمربی تیم امید مدت زمان قرارداد تا پایان مسابقات انتخابی المپیک است و در این بند توضیحی داده نشده که در صورت صعود تیم به المپیک، خود خاکپور سرمربی تیم باشد. کرانچار هم در توافقی که با فدراسیون فوتبال انجام داده بود، چنین درخواستی داشت. یعنی در صورتی که تیم امید به المپیک صعود کند، فدراسیون فوتبال میتواند او را کنار گذاشته و سرمربی دلخواه خودش را روی نیمکت تیم امید بگذارد. این مسئله بسیار عجیبی است که شاید از غیر حرفهای بودن فدراسیون فوتبال نشأت بگیرد، اما وقتی نگاهی به گذشته و قرارداد مربیان خارجی تحت قرارداد فدراسیون فوتبال کنیم، متوجه میشویم که چنین رفتاری و چنین قراردادهایی فقط در قبال مربیان ایرانی بوده است.
دیگر مشکلی که خاکپور به قراردادش گرفته و در جلسه با کفاشیان خواستار اصلاح قراردادش شده بود و از این بابت خیالش راحت شد، بند 13 قرارداد و مربوط به پرداخت غرامت از سوی این مربی به فدراسیون فوتبال در صورت مصاحبه علیه ارکان فدراسیون بود. در این بند آمده بود که اگر خاکپور هر زمانی علیه فدراسیون حرف بزند دو برابر قراردادش جریمه میشود! بندی که خاکپور آن را «توهینآمیز» خوانده بود.
در خصوص پرداخت مالیات هم خاکپور به صورت قانونی خواستار این شده بود وقتی مالیات از مبلغ قرارداد او کسر میشود، به این مربی گواهی پرداخت شود تا گواهیهای پرداخت مالیات را برای جلوگیری از ممنوعالخروج شدن، به اداره مالیات بدهد. به گفته حبیب کاشانی علاوه بر این بندها، پنج شش بند مشکل دار دیگر هم در قرارداد خاکپور بوده که باعث شده این مربی از امضای آن سر باز بزند. سرمربی تیم امید به دلیل ناراحتی از همین مسائل هم در مراسم بدرقه تیمش شرکت نکرد و سپس گفت که چون کفاشیان صداقت ندارد، در مراسم حاضر نشد. شاید صراحت خاکپور در گفتن این جمله که کفاشیان صداقت ندارد، به جلسهای برگردد که با رئیس فدراسیون داشت و قرار شد قرارداد او اصلاح و امضا شود. حالا حبیب کاشانی گفته اصلاح قرارداد خاکپور به این شکل بوده که به طور مثال پنج مشکل درست شده و سه مشکل دیگر به قرارداد اضافه کردهاند.
این ایرادهای تلخی است که در قرارداد خاکپور وجود دارد. ایرادهایی که باعث شد این مربی با دلخوری و بدون قرارداد تیمش را به دبی ببرد و از آنجا راهی قطر خواهد شد تا با امیدها برای صعود به المپیک بجنگد. شاید بتوان گفت در مسئله قرارداد خاکپور با فدراسیون فوتبال از نداشتن مراسمی برای امضای قرارداد تا ایرادهایی که در قراردادش گنجانده شده، زیر سؤال بردن شأن مربی ایرانی است. حالا خاکپور با چنین شرایطی میخواهد با عملکرد تیمش در مسابقات انتخابی المپیک به تیمش و مربیان ایرانی شأن بدهد و در چنین شرایطی باید به سنگ اندازیهایی که در راه تیم امید میشود، بی توجه باشد. تیم امید کارش را برای مسابقات انتخابی المپیک 2016 ریو از 22 دی آغاز میکند و خاکپور بیتوجه به این حاشیهها باید به فکر تیمش باشد.