در کنار مزایای فوق، عیبها و تهدیدهایی نیز در این فناوری وجود دارد که از جمله آنها میتوان به وجود میلیونها سایت مستهجن و ضدّاخلاقی اشاره کرد. ایالات متحده آمریکا با داشتن 428 میلیون صفحه، دارنده بالاترین رتبه در این مقوله است! به همین سبب، فساد و فحشای گستردهای در بستر این فناوری رخ داده که هیچگاه در طول تاریخ با این وسعت سابقه نداشته است. امروزه یک کودک دهساله هم با دسترسی به اینترنت میتواند شاهد نمایش جهانی بزرگ فحشا و فیلمها و تصویرهای مبتذل باشد و در معرض مخاطرات بزرگ قرار گیرد و این خطری جهانی است.
هجوم شبهههای فراوان به بنیانهای فرهنگی و دینی در راستای استحاله فرهنگی و اعتقادی کشور، از دیگر خطرهای این فناوری است. تلاش برای تغییر در افکار و رفتار ملّتها و اراده سیاسی آنان بهویژه در ایران اسلامی از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی در دستور کار بیگانگان بوده است. این نقش شگرف اینترنت برای منافع دشمنان کشور تا بدانجا بوده که اعترافهای آنان را نیز به دنبال داشته است.1
حال با توجه به عیبها و تهدیدهای اینترنت آیا میتوان از منافع کلیدی و اساسی آن چشم پوشید؟! در صورت منفی بودن پاسخ، آیا اساسا این رخصت مطلق است یا موقت و برای رفع حاجت؟ و تا کجا و چه اندازه این رخصت وجود دارد؟
با توجه به منافع مهم اینترنت به نظر میرسد نمیتوان به آسانی از کاربردهای برجسته آن در گشایش امور جامعه چشم پوشید. بنابراین بر اساس قاعده فقهی «الضرورات تبیح المحذورات» که مورد تأیید عقل نیز میباشد، میتوان گفت استفاده از اینترنت برای تسهیل امور ضروری است؛ چراکه بدون آن نظام ارتباطی و تسهیلاتی جامعه مختل میشود.
اما اینکه گسترش آن تا چه اندازه باشد، خود مسأله دیگری است. آسیبهای امنیتی اطلاعاتی و فرهنگی و اجتماعی اینترنت موجود را نمیتوان انکار کرد، ولی از آنجا که اینترنت دارای فواید ارزشمندی است، به حکم قاعده عقلانی أمری ضروری میباشد. از سوی دیگر، با توجه به تهدیدها و چالشهای مختلف آن2 برای منافع کشور و هویت ملی، قاعده فقهی «الضرورات تقدّر بقدرها» که مورد تأیید عقل نیز میباشد، حکم میکند که در ضرورتها باید به مقدار ضرورت بسنده کرد. بنابراین گسترش اینترنت با شرایط موجود آن، بر خلاف عقلانیت و قواعد فقهی است.
حال با توجه به گفته کارشناسان درباره عملی بودن تحقق اینترنت ملّی پاک و بدون تهدید، آیا توقف در اینترنت موجود، با توجه معضلات و مخاطرات آن، جایز است؟
پاسخ مسأله روشن است؛ چراکه اینترنت موجود، برخلاف منافع امنیتی، سیاسی و فرهنگی کشور است. بر همین مبناست که کشورهایی از قبیل چین و روسیه بهدنبال راهاندازی و توسعه اینترنت ملّی رفتهاند.
بر این اساس، طبق آیه نفی سبیل در قرآن که فرمود«وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلا»3، از هرگونه توسعهای که زمینهساز تسلّط فکری، فرهنگی، سیاسی و امنیتی دشمنان و بیگانگان بر کشور باشد، نهی شده است و در نتیجه گسترش اینترنت بیگانگان، از نظر اسلام وجاهت شرعی ندارد.
جان کلام اینکه وجود اینترنت رایج، با توجه به نیاز کشور ضروری و اساسی است؛ اما از آنجاییکه در ضرورتها بایست به اندازه ضروت اکتفا کرد، افزایش پهنای باند بر بستر چنین اینترنتی، افزایش مخاطرات امنیتی و اجتماعی را به دنبال دارد که با منافع جمهوری اسلامی سازگار نیست. بنابراین راهحل اساسی، نه در توسعه هرچه بیشتر اینترنت موجود، بلکه راهاندازی و گسترش اینترنت ملّی است.
پینوشتها
1. ژنرال آمریکایی، جیمز هاس کارترایت در مرکز بررسیهای استراتژیک، از نقش مهم و شگرف فیسبوک و توئیتر در انقلاب های عربی و نیز فتنه سال 88 ایران پرده برداشته است که نقش کنترل و هدایت جریانهای اجتماعی را بهعهده داشتند.
http://killerapps.foreignpolicy.com/posts/2013/01/24/let_freedom_ring_gen_cartwright_says_4g_is_americas_lasting_legacy_in_afghanistan.
2. تهدیدهای اینترنت موجود، از سه بعد قابل پیگیری است؛ امنیتی(جاسوسی انواع اطلاعات افراد و کشورها و دادههای جست وجو، شبکه اجتماعی و چت)، فرهنگی (آمار تکاندهنده میلیونها سایت ضدّ اخلاقی فحشا و پورنو و حمله به بنیانهای اعتقادی کشور از طریق شبههافکنی هزاران سایت با عقائد انحرافی مانند بهائیت، وهابیت و عرفانهای نوظهور و عقائد کفرآمیز و باطل) و سیاسی (جنگ نرم و جهتدهی و تغییر ذهن و رفتار جامعه و ایجاد کودتا و نافرمانیهای مدنی که بهعنوان نمونه میتوان به نقش فیسبوک و توئیتر در انقلابهای عربی و نیز فتنه سال 88 ایران اشاره کرد.) برای تفصیل بیشتر به مقاله آن روی سکّه اینترنت مراجعه کنید.
3. نساء، 141.
عبدالله علیزاده
ماهنامه فرهنگ پویا-29