کد خبر 51817
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۴۸

عجيب نيست اگر رسانه ملي اولين مستند سياسي در مورد جنگ را که کوشيده تا با طرح نظرات نقش آفرينان هشت سال دفاع روشنايي بر زواياي ناديده جنگ تحميلي بتاباند را توقيف و سانسور کند.

جناب آقاي هاشمي رفسنجاني گفت و گوي مفصلي با سايت خبري آينده داشته اند که در نوع خود بي نظير است، خصوصا اينکه اين مصاحبه در شرايط پس از انتخاب انجام شده که ايشان تقريبا از انجام هر گفت و گويي به جز موارد اضطراري رويگردان بوده اند، پس اينکه در اين شرايط ابشان در مورد جنگ سخن بگويند خود از مواردي است که بايد آن را در ميان استثنائها طبقه بندي کرد.
نويسنده اين سطور چيزي نزديک به دو سال پيش پس از چند ماه پيگري موفق به دريافت اجازه براي گفت و گو با ايشان به مدت يک ساعت شد، جالب اينکه موضوع از مصاحبه دقيقا يکي بود، هر چند که حجم مطالب منتشر شده تا کنون نشان مي دهد زمان اختصاص داده شده بسيار متفاوت است. به هر روي ماجرا چيز ديگري است؛ آن گفت و گوي ويدئويي با جناب هاشمي رفسنجاني بخشي از  مستندي شد که متاسفانه به همت رياست محترم سازمان صدا و سيما هيچگاه از تلويزيون پخش نشد و به کلي سانسور شد؛ مستندي که غير از فرمانده عالي جنگ- جناب آقاي هاشمي رفسنجاني- ديگر دست اندرکاران جنگ در حوزه سياسي و نظامي هم حضور داشتند؛ و البته از جمله جناب آقاي شمخاني که از قضا در آخرين بخش منتشر شده از اين گفت گو آقاي هاشمي به ايشان ابراز علاقه نيز کرده اند.
 
 


نکته جالب گفت و گوي آقاي هاشمي در اين است که ايشان يک بار ديگر نگراني خودشان را از وارونه نشان دادن تاريخ جنگ ابراز مي کنند اما اشاره نمي کنند که اين وارونگي نتيجه چه مي تواند باشد. آقاي هاشمي اشاره نمي کنند که آيا تمام تاريخ جنگ آن چيزي است که ايشان نقل مي کنند و يا اينکه ديگراني نيز در دوره جنگ حضور داشتند و در اين واقعه نقش آفريني کرده اند که خاطرات و تجربيات و نقليات آن ها نيز مي تواند به اندازه خاطرات منتشر شده از ايشان ارزش داشته باشد. عجيب نيست اينکه افرادي چون آقاي شمخاني که آقاي هاشمي بر شجاعت ايشان تاکيد مي کنند و نقل قولي را به ايشان نسبت مي دهند حرف هاي ديگري نيز داشته باشند؟ و آيا اين خود تحريف تاريخ نيست که تاريخ دوره اي مهمي مانند جنگ تنها از يک منبع و يک زاويه ديد که سند برخي از مطالبش نيز تنها شخص نقل کننده است مطرح شود؟
جناب آقاي هاشمي در اين گفت و گوي شان سخن از اين به ميان آورده اند که نيمي از بودجه مملکت در اختيار جنگ بوده است انگار که در تمام طول دوره جنگ نيمي از بودجه مملکتي به جبهه ها اختصاص مي يابد، البته اين ادعاي آقاي هاشمي با سوال بعدي مصاحبه کننده تاييد و تاکيد مي شود که مي گويد: بخشي از همين بودجه هم با کمک هاي مردمي به جبهه ها باز مي گشت! و البته هيچ صداي دومي نيز شنيده نمي شود و البته اين را اصلا نمي شود وارونه نشان دادن تاريخ دانست.
محسن رضايي، علي شمخاني، محسن رفيق دوست و بسياري ديگر نيز بر اساس اسناد در همين مورد خاص اظهار نظر کرده اند؛ اما همه چيز به انتشار يک فايل صوتي از رهبر معظم انقلاب  محدود مي شود. آيا همه مطالب موجود در زمينه عدم حمايت لازم از جبهه ها در طول هشت سال همين هايي است که مصاحبه کننده محترم مطرح مي کنند؟
جناب آقاي هاشمي، فرمانده عالي جنگ در بخشي ديگر از اين مصاحبه در مقابل يک نقل قول از آقاي رفيق دوست در باره عدم حمايت دولت از جنگ قرار مي گيرند، که در اين نقل قول آقاي رفيق دوست اشاره مي کنند که آقاي هاشمي ايشان را خواسته اند و  گفته اند که فلاني بايد توپ را در زمين دولت انداخت، جالب اينجاست که آقاي هاشمي مي گويند که چنين چيزي را به ياد نمي آورند و البته تکذيب هم نمي کنند ولي در ادامه بحث ديگري را مطرح مي کنند تا اين نقل قول را از درجه اعتبار ساقط کنند. جالب اينکه همين نقل قول  از مستند نيمه خاموش برداشت شده  اما مصاحبه کننده محترم موارد ديگري از  فراموش هاي هاي جناب هاشمي را در همين مستند نديده اند که ايشان در مورد مشابهي که در جواب به طرح غلامعلي رشيد براي جنگيدن در سه جبهه به صراحت گفته بودند که ما حتي بند پوتين اين نيروها را نمي توانيم تامين کنيم و آقاي هاشمي به نگارنده با قاطعيت گفتند که چنين چيزي را به خاطر نمي آورند در حالي که هم خاطرات سردار رشيد و تاکيد دوباره ايشان و هم تاييد آقاي رضايي در همين مستند که تاکيد کردند که خودشان اين مطلب را از آقاي هاشمي شنيده اند چيز ديگري مي گويد و اين مطلب و مطلب قبلي در صورت صحت حرف هاي کمي نيستند و پايه هاي تحليل در مورد اتفاقات رخ داده در جنگ خصوصا بخش سياسي اش را جابجا مي کند.
عدم تسلط مصاحبه کننده سايت آينده بر تاريخ جنگ که ان شاء الله از عمد نبوده باشد، باعث مي شود تا گفت و گو به مسيرهايي برود که فرسنگ ها با واقعيت فاصله داشته باشد. اينکه در نقد نگاه فرماندهان سپاه مساله جبهه مياني مطرح شود، که برخي فرماندهان مي خواستند به بغداد بروند و اين عملي نبود يک چيز است و اين که در هيچ جاي بحث حتي اشاره اي به طرح سردار رشيد براي جنگيدن در سه جبهه و در نهايت پايان دادن سريع جنگ و همچنين بايگاني شدن اين طرح نشده است حرفي ديگر. اينکه در اين گفت و گو آقاي هاشمي در يک طرف مي ايستند و در کنار مدافعين پايان جنگ و هيچ نقشي را در ادامه يا پايان جنگ نمي پذيرند يک حرف است، و اينکه حتي کلمه اي درباره طرح يک عمليات بزرگ و در نهايت پيروزي که آقاي هاشمي مبتکر آن هستند و بارها و بارها آزموده مي شود و به نتيجه نمي رسد هيچ بحثي به ميان نمي آيد نيز بحثي ديگر است.
جناب آقاي هاشمي آيا فکر نمي کنند که اين نوع نگاه به جنگ خود نوعي يک طرفه نقل تاريخ کردن و تحريف باشد؟ در اين مصاحبه حتي اشاره اي به سخنان ديگر آقاي شمخاني نمي شود، آيا همه حرف هاي آقاي شمخاني درباره جنگ همين هايي است که در اين سخنراني نقل مي شود؟
البته نبايد تعجب کرد، در فضاي رسانه اي موجود که حتي تاريخ زماني ارزشمند است که استفاده سياسي بر آن مترتب باشد؛ بايد مهم ترين مقاطع تاريخي به شکلي ناقص روايت شود. عجيب نيست اگر رسانه ملي اولين مستند سياسي در مورد جنگ را که کوشيده تا با طرح نظرات نقش آفرينان هشت سال دفاع روشنايي بر زواياي ناديده جنگ تحميلي بتاباند را توقيف و سانسور کند و در مقابل يک اظهار نظر به صورت يک طرفه از طرف يک سايت خبري منتشر و در نهايت توسط چند روزنامه آگرانديسمان شود و مقابله با وارونه نويسي تاريخ جنگ نام گيرد.
با اين همه اين گفت گوي جناب آقاي هاشمي رفسنجاني را بايد به فال نيک گرفت و از اينکه ايشان تا به اين حد به مساله تاريخ نگاري جنگ اهميت مي دهند تقدير کرد، اما درباره مصاحبه کنندگاني که از ميانه يک مصاحبه تاريخي سياست استخراج مي کنند چه بايد گفت؟

والسلام علي من اتبع الهدي
مصطفي حريري
کارگردان مستند نيمه خاموش