آیا زیدان فاکتورهای لازم برای مربیگری در رئال مادرید را دارد؟ و البته سوال اساسی‌تر این که اصولا فاکتورهای لازم برای مربیگری در تیم فوتبال رئال مادرید چیست؟

گروه ورزشی مشرق - قلب سیمانی پایتخت اسپانیا روز گذشته یکی از روزهای تاریخی خود را تجربه کرد، فلورنتینو پرس با اخراج رافائل بنیتس تصمیم به استخدام زین الدین زیدان گرفت، کت و شلوار هماهنگ شده با برند شماره یک مادرید، سخنرانی مدیرعامل با پس زمینه برنابئو و سه برج معروف شهر مادرید که به پرونده زمین خواری باشگاه مربوط می‌شود، حضور خبرنگاران و عکاسان گزینش شده از سوی باشگاه که خشم نمایندگان خبری کاتالونیا را در پی داشت، سود ۴۰۰ هزار یورویی شخص پرس از مراسم معارفه ۴۰ دقیقه‌ای زیدان با میدان دادن به آدیداس، آئودی و پرواز امارات و دو تماس تلفنی مهم زیدان با ایکر کاسیاس و رائول گونسالس.

دو واکنش عمده پس از انتخاب رسمی زیدان به عنوان سرمربی رسمی رئال مادرید در فضای رسانه‌ای، نظرات کاربران و تحلیل‌های رادیویی و تلویزیونی در داخل و خارج از ایران به چشم می‌خورد، گروهی بر این باور بودند که زیدان گزینه خوبی است که البته در بخش اقلیت حضور داشتند و گروهی معتقد به اشتباه بزرگ زیدان بودند، اشتباهی که باعث می‌شود این اسطوره بسوزد و از بین برود. این عده کثیر هم در قشر خبرنگار و تحلیلگر و هم نزد خوانندگان رویت می‌شدند. اما در این میان یک نقطه مشترک هم وجود داشت، نقطه مشترکی که زیر منحنی علامت سوال قرار می‌گرفت: آیا زیدان فاکتورهای لازم برای مربیگری در رئال مادرید را دارد؟

و البته سوال اساسی‌تر این که اصولا فاکتورهای لازم برای مربیگری در تیم فوتبال رئال مادرید چیست؟

باشگاه مادرید نزدیک به نیم قرن عدم وابستگی به خاندان سلطنتی را تجربه کرده است، مادریدی که به زور اسلحه به عنوان نماینده ژنرال فرانکو معرفی می‌شد و تاج روی لوگوی خود را به اصرار ۸۴ درصدی مردم شهرش حک کرد، اکنون نزدیک به نیم قرن است که حداقل هر ۴ سال یک بار با انتخابات مردمی، منظم و شفاف مدیرعامل خود را معرفی کرده و به هیات امنا و مجمع عمومی ۸۰۶ نفری خود افتخار می‌کند.

سرمربی تیم فوتبال چنین باشگاهی باید مادرید را بشناسد، خوب بداند که عدم حضور در مراسم سالیانه چشمه سیبلس مادرید، یعنی توهین مسلم به هویت مردم کاستیانا، خوب بداند که عدم پرداخت درصدی قابل توجه از درآمد شخصی به حساب بیمارستان مرکزی کودکان مادرید یعنی بی توجهی به مردم شهر و خوب بداند که سخن گفتن حتی به صورت خنثی درباره کاتالونیا، بارسلونا یا همتای خود در این تیم یعنی بازی با اعصاب مردمی که به جای گل، توپ امضا شده بر سر قبر رفتگانشان می‌برند و در ۶ ماه دوم سال ۲۰۱۵ میلادی، ۱۶ مورد سکته قلبی منجر به مرگ، هنگام بحث و کری خواندن درباره تیمشان داشته‌اند.

سرمربی تیم فوتبال رئال مادرید بهتر است به ۳ زبان زنده دنیا تسلط کامل داشته باشد چرا که این باشگاه به معنای واقعی بیش از یک باشگاه است، از این دست باشگاه‌ها در اسپانیا کم نیست، بارسلونا، والنسیا، اتلتیکومادرید و شاید سویا نیز اینگونه هستند. زبان اسپانیایی در صدر جدول زبان‌هایی است که باید به آن تسلط داشت، نه آن طور که مورینیوی پرتغالی بدان تکلم می‌کرد، تا مضحکه رسانه‌های کاتالونیایی نشود، زبان انگلیسی و فرانسوی نیز رتبه‌های بعدی را به خود اختصاص می دهند.

داشتن مدرک رسمی مربیگری در بالاترین درجه ممکن از یوفا، فیفا، فدراسیون فوتبال اسپانیا، آکادمی فوتبال رئال مادرید برگ برنده‌های لازم و کافی برای عبور از یکی از هفت خوان مربیگری در رئال مادرید است.

شرکت منظم در بنیادهای خیریه و کمک به مردم و حضوری پررنگ و همیشگی در خیریه‌ها باید در کارنامه سرمربی رئال مادرید به چشم بخورد.

این «باید» هرگز به منزله یک قانون نانوشته نیست بلکه هیات امنای باشگاه رئال مادرید در صورت عدم رویت چنین ویژگی‌هایی به راحتی مدیرعامل را استیضاح کرده و او را با ابزار قانونی و کاملا موثر تحت فشار قرار می‌دهند.

از ۲۰ سرمربی آخر رئال مادرید در دهه گذشته، ۱۶ نفر از آنها از جمله بنیتس، دل بوسکه و پیگرینی مدرک مدیریت ورزشی از فیفا داشته‌اند. این مدرک حتی در صورت شرکت در یک کنفرانس یا کارگاه آموزشی دو هفته‌ای نیز قابل قبول است، غرض تایید اشراف نسبی فرد به اصول اولیه مدیریت در عالم ورزش است.

سرمربی تیم فوتبال رئال مادرید بهتر است یک روان شناس هم باشد، این به نفع خود مربی است، به هر حال یک تیم تمام حرفه‌ای از بهترین روان‌شناسان و روان‌کاوان بین المللی در کنار او هستند اما مربی که حرف روان شناس خودش را متوجه نشود و به او ایده ندهد، دچار مشکل خواهد شد.

داشتن یک تیم خبری مستقل که نه به باشگاه وابسته باشد و نه به هیچ رسانه‌ای، برای سرمربی تیم فوتبالی مثل رئال مادرید کاملا لازم به نظر می‌رسد، تمام اخبار فوتبال دنیا، مربوط و بی ربط به صورت خلاصه در چند صفحه و تا قبل از ظهر هر روز برای سرمربی رئال مادرید ارسال می‌شود و در صورت کمبود وقت، متن ارسالی برای او در یک فایل صوتی ذخیره خواهد شد. تا قبل از رسیدن به زمین تمرین به آن گوش دهد.

اکنون به سوال طرح شده در ابتدای متن باز می‌گردیم، آیا زیدان چنین ویژگی‌هایی دارد؟ او دو دوره ۱۰ جلسه‌ای تغذیه مناسب در فوتبال را گذرانده است، مدرک مدیریت ورزشی از فیفا را وارد کارنامه خود کرده و مشکل قدیمی نداشتن مدرک مربیگری را با اخذ بالاترین درجه مربیگری از یوفا، فدراسیون فوتبال اسپانیا و آکادمی رسمی رئال مادرید حل کرده است.

زیدان در نظر هوادارانش اکنون بر سر دو راهی سوختن و جاودانه شدن قرار دارد، مردی که می‌تواند ادعا کند به صورت نسبی یک مدیر، روان‌شناس، متخصص تغذیه، آشنا به اصول مدرن و بین المللی بدن‌سازی، تئوری پرداز فوتبال، سخنور، مسلط به ۴ زبان زنده دنیا و البته یک سرمربی کامل است.

سوختن چنین فردی در دنیای فوتبال حرفه‌ای یک معنای واضح و روشن دارد: مربیگری در رئال مادرید خیلی سخت است.

اما جاودانه شدن زیدان مدیون اعتماد تاریخی فلورنتینو پرس خواهد بود، مردی که تنها بخش تاریک زندگی ورزشی‌اش واکنش به توهین زشت ماتراتزی در جام جهانی است و البته همین تک خال سیاه رنگ نیز از دید بسیاری از هواداران زیدان نقطه قوت او در عرصه تعصب و جدیت است.