طی هفته های گذشته، از سوی لندن و بروکسل سیگنالهایی دال بر امکان حل اختلافات طرفین و باقی ماندن انگلیس در اتحادیه اروپا مطرح شد. با این حال نظرسنجی های صورت گرفته در داخل انگلیس نشان داد که بالای نیمی از شهروندان این کشور از خروج کشورشان از اتحادیه اروپا حمایت می کنند. این پارادوکس ( میان نظر افکار عمومی و مراودات لندن و اروپا) نشان داد که موضوع چندان ساده و قابل پیش بینی نیست!
هم اکنون، دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس بازی نامتوازنی را با اروپا آغاز کرده است. وی در تازه ترین سخنان خود در این خصوص تاکید کرده است که همه شروط و اصلاحیه های انگلیس در مواجهه با اروپای واحد باید رعایت شود تا زمینه های بقای این کشور در اتحادیه اروپا ایجاد شده و این کشور بتواند به عنوان جزئی از جامعه اروپا به کار خود ادامه دهد! برخی شروطی که انگلیس در این خصوص مطرح کرده مبهم و برخی دیگر آشکار ولی تا حدود زیادی غیر قابل تحقق است.
دیوید کامرون تاکید کرده است که اتحادیه اروپا باید شایستگی رقابت را تقویت کرده و نه اینکه آن را مهار کند. این در حالیست که اروپای واحد به سبب وضعیت سختی که در آن به سر می برد توان بها دادن به شایستگی رقابت در این مجموعه را ندارد. ضمن آنکه در صورت اعمال این موضوع، لندن به بازیگری "خاص" در اتحادیه اروپا تبدیل خواهد شد. این مسئله از سوی نهادهای اروپایی و شهروندان این مجموعه به هیچ عنوان قابل قبول نیست. از این رو در همین مرحله میان اروپای واحد و لندن پچالش ایجاد خواهد شد. در شرط مبهمی دیگر کامرون از اتحادیه اروپا خواسته است تا انصاف و بی طرفی در داخل و خارج از یورو صورت گیرد.
این در حالیست که اکثر اعضای اتحادیه اروپا در منطقه یورو عضویت دارندو به نوعی اقتصاد اتحادیه اروپا به منطقه یورو گره خورده است. حتی بسیاری از کارشناسان پبش بینی کرده اند که با فروپاشی احتمالی منطقه یورو دیگر نشانی از اروپای واحد نیز باقی نخواهد ماند. در چنین شرایطی خط کشی میان اتحادیه اروپا و منطقه یورو موضوعی نیست که بتوان به راحتی آن را هضم کرد! موضوعی که شخص دیوید کامرون نیز نسبت به آن واقف است. از سوی دیگر، بحران اقتصادی اروپا به بحران اقتصادی منطقه یورو گره خورده و اگر بحران یورو حل شود، در آن صورت بحران اقتصادی در اروپا نیز قابل حل خواهد بود.
شرط دیگر انگلیس در مواجهه با اتحادیه اروپا این است که لندن به بخشی از یک اتحادیه سیاسی محدود نشود و انگیزه ها و رویکرد ملی انگلیس در این معادله لحاظ گردد. این در حالیست که ملی گرایی انگلیس در تضاد با اصول اتحادیه اروپا و چارچوب و بنیان آن می باشد. در این میان، کامرون نمی تواند میان ملی گرایی انگلیسی و همگرایی اروپایی در مقاطع مختلف زمانی و در مواجهه با مسائل و معضلات متعددی که پیش می آید قدرت انتخاب داشته باشد! این نیز مسئله ایست که منجر به پیچیدگی در مناسبات لندن و اروپای واحد شده است.
نکته دیگری که دیوید کامرون نسبت به آن تاکید دارد، مسئله مهاجرین است. موضوعی که حل و فصل آن برای انگلیس نسبت به مسائل و موارد دیگر اولویت دارد. کامرون معتقد است که در این خصوص نباید به مدت چهار سال خدماتی ( به لحاظ اجتماعی) به مهاجرین ارائه شود. این موضوع نیز با رویکرد کشورهایی مانند آلمان در قبال مهاجرین در تقابل و تضاد است.
با توجه به اینکه کامرون اخیرا تاکید کرده است تنها راه بقای انگلیس در اتحادیه اروپا رعایت همه این شروط است، به نظر می رسد نخست وزیر انگلیس بازی را به نقطه صفر بازگردانده است. نقطه ای که در آن هیچ یک از طرفین قصد امتیازدهی به طرف مقابل را ندارند.