به گزارش مشرق، نوع رویکرد سعودیها چه در نحوه اعدام آیتالله نمر و چه پیش از آن و چه بعد از آن به اندازه خود خبر اعدام «نمر» مهم و سوالبرانگیز است. مجموعه این رویکردها همه به یک نقطه مشخص و مشترک یعنی «حساسیتزایی» و «تنشآفرینی» ختم میشوند. نتایج رفتارهای خارج از چارچوب دیپلماتیک عربستان، مثلا وادار کردن کشورهای میکروسکپی و جیرهخوار به راه انداختن کمپین ضد ایرانی، بستن سفارتخانهها، اظهارات سخیف و سبکی که هر از چندگاهی وزیر خارجه آل سعود علیه ایران ایراد میکند و در آخرین مورد، حمله موشکی به سفارت کشورمان در یمن فقط به ایجاد تنش با ایران کمک میکند، و این یعنی سعودیها عمدا دنبال «تنشآفرینی» با ایران هستند. عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان تصریح کرده، این رویکرد را همچنان ادامه خواهد داد.
بعد از اینکه خبر اعدام و شهادت آیتالله نمر، روی خروجی رسانهها قرار گرفت، برخی دوستان ضمن ابراز «تردید جدی» در صحت خبر گفتند، آل سعود آنقدرها هم احمق نیست که با اعدام رهبر 7 میلیون شیعه عربستان، دو دستی گور خود را بکند. اما رفته رفته و با انتشار جزئیات بیشتر و ورود رسمیها به تایید خبر، معلوم شد، ماجرا صحت دارد و آل سعود واقعا گور خود را کنده است! این اقدامات و رویکردها گاهی با بهانه و گاهی حتی بدون بهانه صورت گرفته است.
مثلا کمپین مسخرهای که از سوی چند کشور ذرهبینی و دست چندم علیه ایران به راه افتاده به بهانه حمله عدهای به سفارتخانه عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد صورت میگیرد. منتها سوال اینجاست که، چه ارتباطی مثلا بین حمله به سفارتخانه عربستان در تهران و خشم مجمعالجزایر کومور (قمر) وجود دارد؟! یا آیا حمله به سفارتخانه با کوکتل مولوتوف بدتر است یا با موشک؟! حملاتی که دولت آقای روحانی هم ترجیح داده به آن شدیدتر از واکنشی که باید به سعودیها نشان میداد، نشان دهد! به اقدامات سخیف سعودیها، ماجرای شرمآور فرودگاه جده، فاجعه هولناک منا، توطئه کثیف نفتی و... را نیز اضافه کنید.
اما آیا اعدام آیتالله نمر به آن شکل فجیع و حساسیتبرانگیز (گزارش شده قبل از اعدام نمر، محمد سلمان، وزیر دفاع سعودی دست و پای وی را شکسته سپس بدن مجروح وی را به جلادان سپرده است) «حساب شده» صورت گرفته یا ادامه همان حماقت همیشگی سعودیها بوده است؟ اگر حساب شده است، «هدف اصلی» از این اعدام و آن رویکردهای قبل و پس از اعدام چیست؟ اصلا چرا سعودیها اینقدر صریح و بیپرده به دنبال تنشآفرینی با ایران هستند؟! بخوانید:
1- امروز دیگر کمترین تردیدی باقی نمانده که، هدف غایی آمریکا از تشکیل و حمایت گروههای تروریستی تکفیری در منطقه، کشور «امن» و «قدرتمند» ایران است. امنیتی که امروز در آمریکا و اروپا نیز یافت نمیشود. همین چند روز پیش بود که باراک اوباما در جریان ابلاغ قانون جدید حمل سلاح در آمریکا گفت، در این کشور ماهانه چیزی حدود 30هزار نفر با سلاح گرم کشته میشوند و از سپتامبر 2001 تا کنون نیز چیزی بالغ بر 400 هزار آمریکایی با سلاح گرم در این کشور کشته شدهاند. (این یعنی در 14 سال گذشته کل جمعیت شهری مثل کلیولند یا مینیاپولیس آمریکا به قتل رسیده باشند.) عراق، سوریه و لبنان، یعنی کشورهایی که تروریستهای تکفیری، جدیترین حضور را در آنها داشته و مشغول بریدن و دریدن مردم هستند، متحدین اصلی ایرانند. در واقع آمریکا پروژه داعش را از کشورهای متحد و نزدیک به ایران شروع کرده تا در نهایت به ایران برسد.
اما با ورود به موقع ایران و پیادهسازی الگوی موفق بسیج در این کشورها و در نهایت، ورود روسیه به ائتلاف مقاومت، به فضل خدا، این توطئه خنثی شد؛ که اگر خنثی نمیشد، امروز داعش همین نزدیکیها بود. اگرچه بخش اعظم این توطئه خنثی شده و چیزی به نابودی داعش به ویژه در عراق باقی نمانده اما، این توطئه هنوز رها نشده است. احتمالا تنشآفرینی سعودیها با دستور آمریکا و برای هدف قرار دادن همین امنیت صورت میگیرد.
2- اگر کمی دقت کنیم میبینیم، سعودیها علاقه زیادی دارند تا واکنش انتقادی ایران به اعدام آیتالله نمر را «فرقهای»! جا بزنند و بدین ترتیب به اختلافات مذهبی که نتیجه آن متشنجتر شدن منطقه است دامن بزنند. بنابر این میتوان گفت، درگیر کردن ایران اسلامی به یک جنگ با کشورهای اسلامی منطقه، میتواند هدف اصلی این حساسیتزاییها باشد. آمریکاییها سالهاست «آرزو» میکنند جنگی بزرگ در منطقه بین کشورهای اسلامی بروز کند که در آن ایران نیز حضور داشته باشد.
ورود ایران، قدرتمندترین کشور منطقه به جنگ یعنی، آتش گرفتن تمام منطقه. ایران به دلیل توانایی فوقالعاده نظامی خود، اکنون یکی از عومل اصلی ثبات در منطقه است. اگر میبینیم مدتی است همچون گذشته، خبری از سقوط این منطقه یا آن شهر در عراق یا سوریه منتشر نمیشود، به برکت حضور ایران و ائتلاف 4 جانبهای است که تشکیل داده. حال اگر عامل ثبات منطقه، درگیر جنگی مستقیم با کشورهای ضعیفی مثل عربستان، قطر، بحرین، امارات، جیبوتی و... شود، اگرچه روزگار این کشورها را سیاه میکند، اما یک پیروزی بزرگ برای تکفیریهای منطقه خواهد بود. تقویت و پیروزی تکفیریها هم یعنی، پیروزی آمریکا، رژیم صهیونیستی و آلسعود که حکومت دستنشانده آنهاست.
3- هستند تحلیلگرانی که معتقدند، مهمترین دلیل هوچیگریهای آل سعود، وحشت این رژیم از توهمی است که به واسطه مذاکرات هستهای بین ایران و آمریکا به آن دچار شده است. این دست از کارشناسان میگویند سعودیها میترسند با اجرایی شدن برجام و برداشته شدن ولو اندک تحریمها، ایران قدرتمندتر از گذشته شود. بنابر این باید با ایجاد چنین فشارهایی، جبران آن افزایش قدرت را کرد! اما به نظر میرسد این تحلیل که بیشترین طرفدار را بین رسانههای غربی و مدعیان اصلاحات دارد تحلیل زیاد دقیقی نیست، چرا که لازمه پذیرفتن این تحلیل این است که اولا بپذیریم سعودیها در این ماجرا با آمریکاییها هماهنگ نیستند، ثانیا باور کنیم آمریکاییها در مسئله هستهای امتیاز زیادی به ایران دادهاند. واقعیت این است که این قائله نیز مثل توطئه نفت، قائله خود آمریکاییهاست تا به نحوی، آن حداقل تعهدی را هم که به ایران دادهاند خنثی کنند. بازی جدید سعودیها و طرحهای ضد برجام کنگره آمریکا که پی در پی و برای عمل نکردن به وعدههای نسیه به قانون تبدیل میشوند، دو روی یک سکهاند. آل سعود مو به مو در حال اجرای نقشه آمریکاست.
چنین توطئههایی وقتی نتیجه میدهند که، چشم ما به دستان آمریکا باشد. تا وقتی که متأسفانه با شعار «ما نمیتوانیم»! برخی از دولتمردان روبرو باشیم، وضع همین خواهد بود؛ توطئه پشت توطئه، نقض تعهدات پشت نقض تعهدات. گفت و گوی تلفنی با وزیر خارجه آمریکا برای حل بحران رابطه با سعودیها نیز کارساز نخواهد بود چرا که در این صورت پذیرفتهایم آمریکا، عامل تمام بحرانهای منطقه و پشت پرده ماجراجوییهای سعودیها، کدخدا و حلال مشکلات است و این اوج سادهلوحی است. برای مقابله با ماجراجویی وهابیون باید مراقب بود در مسیری که این جبهه با بحرانآفرینی، مقابل کشور قرار میدهد قرار نگیریم و دست از موضع انفعالی نیز برداریم.
وقتی سعودیها به بهانه بالا رفتن چند جوان از دیوار سفارتخانه اش، کار را به شورای امنیت و سازمانهای بینالمللی کشانده و این همه جوسازی علیه ایران راه میاندازند و در مقابل ما در مقابل موشکباران سفارت خانهمان در یمن، موضع قاطعی نمیگیریم، باید منتظر هتاکیهای بعدی آنها نیز باشیم. حمایتهای بیشتر از برادران اهل سنت و شیعه عربستان و کمک به آنها برای رهایی از سیطره غاصبان حرمین شریفین، ادامه حمایتها از مردم مظلوم بحرین، یمن، فلسطین، سوریه، نیجریه و به طور کلی تمام مظلومان جهان در کنار مقابله با تروریستهای تکفیری، پاشنه آشیل سعودیها و بزرگترین ضربه به اردوگاه آنهاست.