کد خبر 521341
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۲

متهم به قتل گفت: شب حادثه، من به همراه خانواده‌ام سر سفره شام ‌بودیم که صدای درگیری شنیدیم. من به همراه پدرم و برادرم بیرون رفتیم و دیدیم که پسرعموی حامد درحال دعوا با کریم است.

 به گزارش مشرق، پسر جوان که در یک درگیری مرتکب قتل شده ‌بود، هرچند ازسوی مادر مقتول بخشیده‌ ‌شد،  اما خانواده‌اش تاوان سنگینی به‌دلیل این بخشش دادند.  به گزارش خبرنگار ما، این مرد جوان که دوبار پای چوبه‌دار رفته ‌بود، روز گذشته در شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران، محاکمه شد. در ابتدای جلسه رسیدگی، نماینده دادستان تهران، درخواست رسیدگی به پرونده به لحاظ جنبه عمومی جرم کرد و گفت: متهم که کوروش نام ‌دارد، آبان‌ماه سال ٩١ در خیابان، با جوانی به نام کریم درگیر شده و او را به‌قتل رسانده‌ است. او با وارد آوردن ضربه‌ای بر گردن مقتول، باعث مرگ مرد جوان شده و پزشکی قانونی، نیز این مسئله را تأیید کرده ‌است؛ بنابراین به‌عنوان نماینده دادستان تهران، درخواست رسیدگی به این پرونده را دارم.

در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل عمدی را قبول کرد و گفت: شب حادثه، من به همراه خانواده‌ام سر سفره شام ‌بودیم که صدای درگیری شنیدیم. من به همراه پدرم و برادرم بیرون رفتیم و دیدیم که پسرعموی حامد درحال دعوا با کریم است.

نمی‌دانم علت درگیری چه بود و چه اتفاقی افتاده ‌بود. فقط می‌دانم این دعوا از قبل شروع شده ‌بود و آن‌طورکه پسرعمویم می‌گفت، آنها قبل از این حادثه، در یک قهوه‌خانه دعوا کرده ‌بودند.

متهم ادامه‌ داد: درگیری بالا گرفت. پدر و برادرم در حمایت از پسرعمویم وارد دعوا شدند. عمویم و پسرعموهای دیگرم هم آمدند و این دعوا بالا گرفت. از طرف کریم هم خیلی‌ها آمده‌ بودند. من برای اینکه به این دعوا پایان بدهم، به خانه رفتم و یک کارد میوه‌خوری که اتفاقا سر سفره هم بود، برداشتم و با خودم به خیابان بردم. فکر می‌کردم اگر کریم چاقو را ببیند، موضوع را تمام می‌کند، اما او بدتر حمله کرد. درحین درگیری نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که یک ضربه به گردنش وارد شد. من اصلا متوجه ضربه‌ای که زده ‌بودم نشدم و نمی‌دانم چطور این ضربه بر بدنش وارد شد. بعد از فوتش بود که من را بازداشت کردند.

متهم گفت: مادر مقتول که تنها ولی‌دم اوست، درخواست قصاص کرد و حکم نیز صادر و تأیید شد. من را پای چوبه ‌دار بردند. خیلی عذاب کشیدم، شب قبل از اجرا خیلی شب سختی است. وقتی پای چوبه‌دار رفتم، التماس کردم. پیرزن به من گفت که یک ‌میلیارد تومان می‌خواهد و رضایت می‌دهد. پدرم متعهد شد این پول را تأمین کند؛ اما بعد از دو ماه، مادر مقتول دوباره گفت پشیمان شده و می‌خواهد حکم را اجرا کند. هرچه پدر و مادرم التماس کردند، فایده نداشت، دوباره من را پای چوبه‌ دار بردند و همان لحظات را تجربه کردم. این‌بار مادر مقتول گفت دو ‌و ‌نیم ‌میلیارد تومان می‌خواهد و پدرم متعهد شد که پول را تأمین کند. پدرم، عمویم و پسرعموهایم برای نجات من خانه‌هایشان را فروختند. چندین دستگاه آپارتمان فروخته شد تا من نجات پیدا کنم و حالا همه اعضای خانواده‌ام مستأجر شده‌اند. ما تاوان سنگینی پرداختیم. من سه سال است که در زندان هستم و خواهش می‌کنم با توجه به وضعیتی که پیش آمده ‌است، در حکمی که به لحاظ جنبه عمومی صادر می‌کنید، به من کمک کنید.  با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات وارد شور شدند تا نظر نهایی خود را درباره این پرونده بدهند.
منبع: روزنامه شرق