به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، دوران دفاع مقدس تابلوی بسیار زیبایی از عشق و ارادت رزمندگان به اسلام و مقتدایشان است، غیرت، شجاعت، شهامت و از جان گذشتگی و دینداری مردان و زنان ایرانی بود که در آن دوران سخت همه قدرتهای بزرگ را که علیه انقلاب نوپای ایران همپیمان شده بودند، به زانو در آورد.
وقتی خاطرات آن سالهای سبز را در ذهن مرور میکنیم، تصویری از سلحشوری پیران و جوانان ایرانی را میبینیم که تا پای جان ایستادند و از مرز و بوم خود دفاع کردند.
تمام روزها و ماهها و سالهای دوران هشت سال جنگ تحمیلی که شباهت بسیاری به حماسه خونین کربلا دارد سراسر تصویر زیبا و دلدادگی است و این تصویر زمانی زیباتر میشود که یکی از این یادگاران را ملاقات کنی و خاطرات آن دوران را از زبان او بشنوید.
فایق فرجی از نویسندگان ادبیات پایداری و دفاع مقدس و از یادگاران روزهای آتش و خون است که توانسته است ضمن ادای دین در عرصههای نبرد با دشمن، در عرصه نویسندگی نیز به موفقیتهایی دست یابد.
روزهایی که دشمن مردم ساکن در شهرها و روستاها را مورد آماج حملات خود قرار داده بود، فرجیها و بسیاری دیگر از رزمندگان دیار مجاهدتهای خاموش کردستان برای مقابله با دشمن تا دندان مسلح با دستان خالی کمر همت بستند و راهی خط مقدم شدند.
وی از رزمندگان دوران دفاع مقدس است که در جوانی، جان خود را در کف دست گرفت و در طبق اخلاص نهاده و برای حفظ میهن و دفاع از ناموس کشور، همانند جوانهای آن زمان، راهی جبهه و جنگ شد و تا پایان جنگ در میادین جنوب و غرب حضور داشت و به افتخار جانبازی نائل آمد.
فرجی بعد از پایان جنگ ادامه تحصیل داد و بعد از اخذ مدرک کارشناسی ارشد خود وارد حوزه نویسندگی و تدریس شد و هماکنون دارای چندین کتاب و طرح تحقیقاتی است و به عنوان مدرس هم در سطح دانشگاههای استان، درس دفاع مقدس را تدریس میکند.
برای آشنایی بیشتر با این مرد روزها سخت و تبیین وضعیت کردستان در دوران دفاع مقدس به سراغش میرویم و با وی در محل کارش گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
مختصری از خودتان برایمان بگوید؟
بنده فایق فرجی متولد 1342 هستم و در شهر میاندوآب به دنیا آمدهام. دروان کودکی خود را در همین شهر گذراندم و تا دوران دبیرستان نیز در این شهر مشغول به تحصیل بودم از همان دوران دبیرستان به کارهای نویسندگی علاقه شدیدی داشتم به نحوی که در انشا همیشه نمره اول کلاس را میگرفتم. اواخر دوران دبیرستان مصادف شد با پیروزی انقلاب اسلامی و بحرانهای اوایل انقلاب که ما را به هم به نوعی درگیر خود کرد.
آیا ادامه تحصیل ندادید؟
همان طوری که در پاسخ سوال قبل گفتم دوران دبیرستان ما با پیروزی انقلاب و حوادث آن زمان مصادف شد و به خاطر شرایط پیش آمده، نتوانستم ادامه تحصیل دهم.
بعد از دیپلم و دوران دبیرستان چه کار کردید؟
چون از طرفداران انقلاب بودم و علاقه شدیدی به انقلاب داشتم در همان زمان که مصادف با تشکیل سپاه بود به عضویت سپاه درآمدم. در ابتدا افتخاری و داوطلبانه بود، ولی زمانی به خود آمدم که عضو رسمی شده بودم و در جبهههای کردستان حضور یافته بودم و تقریبا تا پایان جنگ در کردستان و غرب و جنوب بودم و فرصت ادامه تحصیل نداشتم.
بعد از پایان جنگ، در کنکور شرکت کردم و در رشته علوم اجتماعی قبول شدم و بعد از 4 سال موفق به گرفتن مدرک کارشناسی شدم و بعد از آن نیز فوق لیسانس را نیز در همین رشته اخذ کردم.
چطوری به نویسندگی روی آوردید؟
بنده در همان اوایل حضورم در جبهه و جنگ، تمام حوادث و رویدادها روزانه خود را در دفتر یادداشت مینوشتم، هر چند یادداشتهای بنده تا سال 61 در یک درگیری با گروهکهای معاند در دیواندره، به دلیل مورد اصابت قرار گرفتن ماشینمان در آتش سوخت ولی بعد از آن تا پایان جنگ باز هم آنها را یادداشت نمودم و یادداشتهای که سوخته بود را نیز تا جایی که توانستم بازنویسی کردم.
از طرفی چون خودم در بطن جنگ بودم و علاقه به نوشتن از کودکی در وجودم بود و از طرفی دینی که نسبت به رزمندگان و شهدا احساس کردم، تصمیم گرفتم در این حوزه بنویسم و جنگ را برای نسل آینده مفهومسازی کنم.
آیا آثاری هم در حوزه مکتوب دارید؟
با حمایت بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس و پیشنهاد همکاران تاکنون در خصوص نقش نیروهای مسلح به تفکیک، سپاه، ارتش و نیروی انتظامی، کتابها و طرحهای تحقیقاتی نوشتهام و این طرحها به صورت جداگانه انجام شده است که با استقبال خوبی مواجه شده است. همچنین خاطرات خودم که مشاهدات عینی خودم در جبهه و جنگ بوده را نیز به رشته تحریر درآودهام که در مرحله چاپ است.
آیا الان در جایی مشغول به کار هستید؟
بنده بازنشسته سپاه هستم، ولی بعد از بازنشستگی کار را رها نکردهام و در موسسه آموزشی رزمندگان مشغول به کار هستم و در کارها با آنها همکاری میکنم و البته در دانشگاههای استان نیز درس دفاع مقدس نیز تدریس میکنم.
کدام یک از کارهایت به نظر خودتان مهمتر و بهتر است؟
هرچه که درباره دفاع مقدس و شهادت و رشادت و ایثارگریهای رزمندگان نوشته شود خوب است و نمیتوان آنها را ارزشگذاری کرد، چون مادی نیستند.
اگر بازهم دشمن بخواهد تعدی کند و دوباره جنگ شود به جبهه میروید؟
بله. با قاطعیت و بدون هیچگونه ریا خواهم رفت.
فرزندانتان چطور؟
این که بروند یا نروند دست خودشان است. اگر از من اجازه بخواهند بدون یک لحظه درنگ اجازه خواهم داد. دفاع از سرزمین و وطن وظیفه هر کس است و زن و مرد نمیشناسد.
آیا در عملیاتهای مهم حضور داشتهاید؟بنده در تمام عملیاتهایی که در غرب انجام گرفت حضور داشتهام و در عملیاتهای جنوب در کربلای 5 نیز توفیق حضور پیدا کردهام. البته بیشتر در کردستان بودم و در درگیری با ضدانقلاب بیشتر حضور داشتهام. در کربلای 10 که منجر به آزادسازی حلبچه و سد دربندیخان و منطقه وسیعی از عراق شد، نیز حضور داشتم. چندینبار در کمین ضدانقلاب در دیواندره و بوکان افتادهام که به حول و قوی الهی نجات یافتم.
جناب آقای فرجی که جبهه و جنگ را از نزدیک لمس کرده است، نظرش در مورد جنگ چیست؟
جنگ به هر نوعی که باشد، حتی کوچکش در حد نزاع خیابانی هم بد است ولی اگر به سرزمینت تجاوز شود، دفاع واجب است تا رفع تجاوز و تنبیه متجاوز.
ما در این جنگ نه شروعکننده بودیم نه متجاوز، این صدام بود که با تحریک برخی کشورهای عربی که هنوز هم دست از دشمنی با مردم مسلمان ایران برنداشتهاند به ایران حمله کرد و میخواست با تاسی از غروهای ملی اعراب اوایل اسلام مثل جنگ قادسیه که امپراطوری ایران شکست خورد به شکستهای خفت بار اعراب در مقابل اسرائیل سرپوش نهد.
به چه کارهای دیگری علاقه دارید؟
به ورزش خیلی علاقه دارم و میتوانم با قاطعیت بگویم ورزش از کارهای است که هیچ موقع از آن دست نکشیدهام، والیبال و فوتسال از جمله ورزشهایی هستند که بیشترین گرایش را به آن دارم، اما در حال حاضر پیاده روی و کوهنوردی را به عنوان ورزشهای جداناپذیر از زندگیام همواره دنبال میکنم.