بیـا کـه دیـدهام از انـتـظـار لبـریـزست
کویر سینه تفتیدهام عطش خیزست
شکـوه رویـش سکــرآور بـهــارانـی
که بیطراوت رویت بهار، پائیزست
به بـاغ عاطفـه عطـر نگـاه تو جاریست
مشام جان ز شمیم تو عطرآمیزست
همیشه خاطـر مـا آشیـان یاد تو باد
که در هوای تو پرواز، خاطرانگیزست
بخوان که نغمه تو معجز مسیحایی است
نوای گــرم تـو شـور آور و شکـر بیـزست
دلم ز حلقه مویت رها نمیگردد
که گیسوان بلند بتان دلاویزست
ز کـوچـه سـار دیـار دلـــم عـبـور نـکــرد
بغیر دوست که این کوچه، کوی پرهیزست
بیـا و بـر دل آلـودهام نـگـاهی کـن
که پیش عفو تو کوه گناه ناچیزست