کد خبر 523942
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۴ - ۰۱:۵۰

به نظر می‌رسد در فضای القای مذهبی و طائفی بودن منازعات منطقه‌ای توسط عربستان و متحدانش، باید منتظر تحرکات رسانه‌ای و روانی جدی‌تری از سوی آن‌ها برای بی‌ثبات‌سازی مناطق مرزی ایران از طریق برخی عناصر وابسته بود.

به گزارش مشرق، جنگ سرد، جنگ نیابتی، جنگ طائفی و مذهبی و برخی موارد مشابه، از جمله عناوینی هستند که در روزهای اخیر در بیان روابط ایران و عربستان به کار برده شده است. واقعیت این است که اکنون هیچ نشانه‌ای در دسترس نیست که بتوان از کاهش تنش میان تهران و ریاض سخن گفت. این روابط آشفته که عموما با اظهارات غیردیپلماتیک و رجزخوانی‌های پی‌درپی برخی مقامات سعودی همراه بود، پس از ماجرای شیخ نمر و حمله به سفارت عربستان در تهران، سرانجام به اعلام پایان روابط تهران-ریاض از سوی وزارت خارجه عربستان منجر شد.

اگرچه به نظر می‌رسد اعدام شیخ نمر از سوی سعودی و واکنش ایران و حمله برخی افراد به سفارت عربستان در تهران، همه بهانه‌های ریاض برای پایان رابطه با تهران است، اما فهم پیامدهای این آشفتگی کم‌سابقه در روابط ایران و عربستان می‌تواند موجب اقدامات بازدارنده از سوی ایران و در مرحله‌ای بالاتر، انجام اقدامات کنشی از سوی او باشد.

برخی تحلیل‌گران، یکی از پیامدهای اعدام شیخ نمر و رویدادهای بعد از آن را، افزایش اقدامات سعودی برای تشدید فعالیت‌های بی‌ثبات‌ساز در مناطق مرزی ایرانمی‌دانستند. عربستان همواره سعی کرده تا با استفاده از ویژگی‌های برخی ساکنان مناطق مرزی ایران، زمینه ناامن‌سازی این کشور را فراهم سازد. اگرچه عمده این ساکنان همسو و هم‌گرا با نظام جمهوری اسلامی ایران هستند اما همواره عده‌ای در میان آنان حضور داشته‌اند که با ابزارهای مختلفی از جمله القائات مذهبی و یا کمک‌های مالی، مستعد برای اقدامات تروریستی در این مناطق بوده‌‌اند.

طبیعی است که آشفتگی هرچه بیشتر در روابط ایران و عربستان، منجر می‌شود تا ریاض از گزینه‌های ممکن برای مقابله با تهران، حداکثر استفاده را ببرد. برهمین اساس اعدام شیخ نمر و رویدادهای پس از آن در کنار اختلاف‌نظرهای عمیق میان دو کشور، می‌تواند عربستان را به این سو متمایل سازد تا بیشتر از قبل به ناامن‌سازی مناطق مرزی ایران مبادرت ورزد که قطعا مسئولان امر اقدامات لازم و بازدارنده را در این خصوص در دستور کار قرار داده‌‌اند.

عربستان از طریق رسانه‌های خود همواره سعی کرده تا مباحث قومیتی در ایران را برجسته نشان دهد. به عنوان مثال شبکه العربیه که اصلی‌ترین شبکه ماهواره‌ای سعودی محسوب می‌شود، خط همیشگی اعتراضات گروهی موسوم به احوازیون را دنبال کرده است. اعتراضات آذری زبانان کشورمان پس از حاشیه‌های برنامه فیتیله و موارد مشابه هم با آب‌و‌تاب از سوی این شبکه برجسته می‌شد. علاوه بر این، شبکه العربیه سریع‌تر از همه رسانه‌ها به انتشار اخبار مرتبط با گروه جند الشیطان (جندالله) می‌پرداخت. پدر یکی از قربانیان شرارت‌های عبدالمالک ریگی سرکرده معدوم این گروه در این خصوص گفته است که پس از ربودن فرزندش توسط «جندالله»، ریگی در یک تماس تلفنی به صراحت گفته بود که «سر بریدن پسرت را فردا شب از شبکه العربیه ببین.» این شبکه چندین بار با ریگی گفتگو داشت که گویای روابط معنادار آن‌ها بود.

اما حالا به نظر می‌رسد در فضای القای مذهبی و طائفی بودن منازعات منطقه‌ای توسط عربستان و متحدانش، باید منتظر تحرکات رسانه‌ای و روانی جدی‌تری از سوی آن‌ها برای بی‌ثبات‌سازی مناطق مرزی ایران از طریق برخی عناصر وابسته بود. علاوه بر گزارش‌های شبکه العربیه در خصوص گروهک منافقین، این شبکه در یکی از برنامه‌های خود با رئیس یکی از عناصر تجزیه طلب در خوزستان گفتگو کرده است. شبکه الاخباریه هم به تازگی برنامه‌ای تحت عنوان «همسایه» را به روی آنتن برده است که در آن ادعا می‌کند ایران در سال 1925 با گم‌راه کردن شیخ خزعل رئیس قبیله بنی‌کعب و از حاکمان خوزستان این استان را اشغال کرده است!

عربستان سعودی جنگی تمام عیار را با ایران آغاز کرده است. در حوزه نفت، ماه‌هاست که موجب کاهش قیمت نفت شده تا ایران را تحت فشار قرار دهد و البته خود نیز در این زمینه دچار مشکلاتی از جمله کسری 100 میلیارد دلاری در بودجه شده است. در حوزه سیاسی و دیپلماتیک، روابط نیم‌بندِ خود با ایران را پایان داد و در حوزه منطقه‌‌ای، منافع خود را در مقابل منافع ایران تعریف کرده و در صحنه میدانی سوریه و یمن در مقابل گروه‌های همسو با ایران قرار دارد. و حالا در حوزه فرهنگی-امنیتی و رسانه‌ای، خط ناامن‌سازی ایران از طریق تحریک قومیت‌ها را جدی‌تر از گذشته در دستور کار قرار داده است.

طبیعی است که چنین خطی نمی‌تواند اثرات حداکثری داشته باشد چرا که در ایران، قومیت‌ها ضمن پای‌بندی به ارزش‌های قومی خود، در قالب بزرگ‌تری یعنی ایران قابل تحلیل هستند و بارها و بارها پای‌بندی خود به نظام و منافع ملی را به اثبات رسانده‌اند. اما ریاض درصدد است تا با استفاده از تحریک مذهبی –قومی و کمک‌های مالی، از برخی افراد واگرا از نظام در میان این قومیت‌ها بهره ببرد و بتواند به اهداف خود دست یابد.

منبع: پایگاه رصد