کد خبر 524654
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۸

برخی از شگردهای عوام‌فریبی از منظر قرآن عبارتند از: امکانات خود را به رخ کشیدن- با جلوه‌گری و زینت- با گریه- با سوگند- با سخنرانی‌های جذاب- با مسئولیت به عهده گرفتن- با وعده دادن- با ترساندن و زهرچشم گرفتن- با پول خرج کردن- با عناوین و القاب منتسب به خود و با ستایش نابه‌جا درمورد خودشان.

به گزارش مشرق، سئوال این است که از منظر قرآن چه شگردها و ترفندهایی درباره عوام‌فریبی مردم وجود دارد؟

در پاسخ به این سؤال می توان به شگردهای همچون: «امکانات خود را به رخ کشیدن- با جلوه‌گری و زینت- با گریه- با سوگند- با سخنرانی‌های جذاب- با مسئولیت به عهده گرفتن- با وعده دادن- با ترساندن و زهرچشم گرفتن- با پول خرج کردن- با عناوین و القاب منتسب به خود و با ستایش نابه‌جا درمورد خودشان» اشاره کرد.

ولی در اینجا به تعداد دیگری از این عوام فریبی ها اشاره می کنیم:


1. گاهى با به رخ كشيدن خانه و ساختمان: «اتبنون بكل ريعٍ آيهًْ تعبثون» آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه‌ای از روی هوا و هوس می‌سازید؟! (شعراء ـ 128)

2. گاهى با كنفرانس: «يأتوك بكلّ سحّار عليم» تا هر ساحر ماهر و دانایی را نزد تو آورند!» (شعراء ـ 37)

3. گاهى با رفت و آمدها و سفرها: «لايغرّنّك تقلب الذين كفروا فى البلاد» رفت و آمد (پیروزمندانه) کافران در شهرها، تو را نفریبد! (آل عمران ـ 196)

4. گاهى با بيان آرزوها: «غرتكم الامانى» آرزوهای دور و دراز شما را فریب داد (حديد ـ 14)

5. گاهى با جدال: «انا أحيى و أميت» من نیز زنده می‌کنم و می‌میرانم! (بقره ـ 258)

6. گاهى با علم خود: «انّما أوتيته على علم عندى» ( قارون ) گفت: «این ثروت را بوسیله دانشی که نزد من است به دست آورده‌ام!» (قصص ـ 78)

7. گاهى با مطرح كردن موقعيت اجتماعى: «على رجل من القريتين عظيم» و گفتند: «چرا این قرآن بر مرد بزرگ ( و ثروتمندی ) از این دو شهر ( مکه و طائف ) نازل نشده است؟!» (زخرف ـ 31) چرا وحى بر افراد سرشناس نازل نشد.

8. گاهى نياكان را به رخ مى‏كشند: «انا وجدنا آبائنا» بلکه آنها می‌گویند: «ما نیاکان خود را بر آئینی یافتیم» (زخرف ـ 22)

9. گاهى سوابق خود را مطرح مى‏كند: «ما سمعنا بهذا فى آبائنا الأولين» «ما هرگز چنین چیزی را در نیاکان خود نشنیده‌ایم!» (قصص ـ 36)

10. گاهى اطرافيان با تملق عوام فريبى مى‏كنند: «زيّن لفرعون» اعمال بد فرعون در نظرش آراسته جلوه کرد (غافر ـ 37)

11. گاهى با عبادت: «ان الحُكم الّا لله» حکم تنها از آن خداست (یوسف ـ 40)

12. گاهى صحنه سازى مى‏كنند: مثل خون‌آلود كردن پيراهن يوسف: «بدمٍ كذب» و پیراهن او را با خونی دروغین ( آغشته ساخته، نزد پدر) آوردند (یوسف ـ 18)، يا قرآن سرنيزه كردن.

13. تظاهر به مكتب: «و اذا لقوا الّذين آمنوا قالوا آمنّا ...» و هنگامی که افراد باایمان را ملاقات می‌کنند، و می‌گویند: «ما ایمان آورده‌ایم!» (بقره ـ 14)

14. معرفى بد و كج نشان دادن اسلام: «يبغونها عوجا» می‌خواهند راه حق را منحرف سازند (ابراهیم ـ 3)

15. ايمان آوردن تاكتيكى: گروهى صبح ايمان مى‏آوردند و غروب كافر مى‏شدند: «آمنوا وجه النهار و اكفروا آخره»  جمعی از اهل کتاب (از یهود ) گفتند: «(بروید در ظاهر ) به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز، کافر شوید ( و باز گردید )! «(آل عمران ـ 72)

16. استفاده‏هاى نادرست از چهره‏ها و پوشاندن حق در لباس باطل: «تلبسون الحق بالباطل» حق را با باطل به هم آمیخته مشتبه می‌کنید (آل عمران ـ 71)

17. ادعاى خيرخواهى و دلسوزى: «انّا له لناصحون» در حالی که ما خیرخواه او هستیم! (یوسف ـ 11) «انّا له لحافظون» حتما ما نگهبان او هستیم (یوسف ـ 63)

18. استفاده نادرست از هنر: ماجراى مجسمه سامرى؛  گفت: «من چیزی دیدم که آنها ندیدند من قسمتی از آثار رسول ( و فرستاده خدا ) را گرفتم، سپس آن را افکندم، و اینچنین ( هوای) نفس من این کار را در نظرم جلوه داد!» (طه ـ 96)

19. استمداد از شعارهاى غلط: مثل: عبادت به جز خدمت خلق نيست! خواهى نشوى رسوا همرنگ جماعت شو! «قالوا انّما نحن مصلحون» می‌گویند: «ما فقط اصلاح‌کننده ایم!» (بقره ـ 11)

منبع: کیهان