به گزارش مشرق، علیرضا جهانبخش دوباره به روزهای اوج برگشته. این نکته را می توان در بازی آلکمار مقابل فاینورد دید. جایی که جهانبخش 90 دقیقه بازی کرد و پاس گل دوم را به زیبایی برای هم تیمی اش فرستاد. با علیرضا درباره مسائل مختلف صحبت کردیم. از آلکمار گرفته تا تیم المپیک. او مثل همیشه منطقی و بی حاشیه پاسخ سوال ها را داد.
یک پاس گل زیبا دادی تا آلکمار 2- یک از فاینورد قدرتمند پیش بیفتد. از حرکت زیبایت بگو. انگار خط کش گذاشتی و پاس دادی.
من باید هر چه زودتر به شرایط گذشته برمی گشتم. مقابل فاینورد انگیزه داشتم. چون تیمی فوق العاده است و در رده دوم لیگ هلند قرار دارد. می خواستم خودی نشان بدهم. خیلی دوست داشتم مثمرثمر باشم. پاس گل 2- یک را دادم. این گل اعتماد به نفس را از فاینوردی ها گرفت و باعث شد گل های بعدی ر ا بزنیم. این 3 امتیاز هم برای تیم مهم بود و هم خودم. از عملکردم راضی بودم و خوشحالم که توانستم برای آلکمار موثر باشم.
فکر می کنم در نیم فصل دوم هم شرایط تو بهتر شده و هم آلکمار. اینطور نیست؟
دقیقا. ما دومین برد متوالی خود را بدست آوردیم. ابتدا مقابل رودا و این هفته برابر فاینورد. قبلا هم گفته بودم که شرایط آلکمار بعد از اردوی اسپانیا بهتر خواهد شد. کادر فنی تیم را تقویت کرد و الان با یک ترکیب ثابت در بازیها به میدان می رویم. نیم فصل اول خیلی تغییر داشتیم اما خدا را شکر حالا بهتر شده و سرمربی تیم اصلی را شناخته.
تو هم در ترکیب اصلی جای خودت را پیدا کرده ای و دیگر یک در میان روی نیمکت نمی نشینی.
چون اردوهای ابتدای فصل را به دلیل آسیب دیدگی از دست دادم نتوانستم آنطور که از من انتظار بود ظاهر شوم اما با حضور در اردوی اسپانیا از نظر بدنی آماده شدم تا به آلکمار کمک کنم. بازی قبل 60 دقیقه در زمین حضور داشتم و این بار 90 دقیقه که فکر می کنم نشان می دهد به روزهای خوبم برگشته ام.
تو برای درخشش مقابل فاینورد انگیزه بالایی داشتی. برخی می گویند به این دلیل بود که اول فصل از این تیم پیشنهاد داشتی و می خواستی آنها را در حسرت نداشتن ات بگذاری.
انگیزه داشتم اما به این دلیل نبود. من هیچ وقت از فاینورد پیشنهاد رسمی نداشتم. فقط در حد حرف و گمانه زنی بود که این تیم مرا می خواهد. چون فاینورد جزو تیمهای قدرتمند و پر افتخار هلند محسوب می شود، انگیزه دو برابر داشتم تا توانایی هایم را در این بازی سخت نشان بدهم. آن هم مقابل یکی از غول های باشگاهی در هلند. بازی رفت را هم باخته بودیم و این هم دلیل دیگری بود که نه تنها من که همه بازیکنان با هدف برد وارد زمین شوند. البته اگر موقعیت هایمان گل می شد می توانستیم با یک نتیجه بهتر فاینورد را ببریم. مثلا 7-2.
در این بازی هواداران آلکمار خیلی تو را تشویق کردند. فکر می کنم حدود 15 دقیقه و مداوم.
بازی مقابل فاینورد در وزرزشگاه خانگی ما، آفاس اشتادیون برگزار می شد و چون حریفمان قدرتمند بود هواداران همه سکوها را اشغال کردند. آنها نه تنها من بلکه بازیکنان موثر آلکمار در این بازی را تشویق کردند. البته زمانش به 15 دقیقه نمی رسید.
لقب خاصی هم برایت درست کرده اند؟
فعلا که نه. اسمم را صدا می زنند و با علیرضا جهانبخش گفتن تشویقم می کنند.
شنیدی هم تیمی فصل قبل تو در نایمخن به ایران آمده تا پیراهن سایپا را بپوشد؟ جیووانی چطور بازیکنی است؟
فوتبالیست خوبی است. اوائل در نایمخن فیکس نبود اما با آسیب دیدگی دفاع راست ما، به ترکیب اصلی رسید و در اکثر بازیها به میدان رفت. جیووانی پشت سر من بازی می کرد. او دفاع راست بود و من بال راست. با هم صعود کردیم و او هم در این مسیر نقش پررنگی داشت. فکر می کنم یک رگ او هلندی است و رگ دیگرش پرتغالی.
سایپایی ها در مورد جیووانی از تو نظر نخواستند؟
نه. هیچ کس با من حرفی نزد اما باید ببینیم سایپا چه تیپ بازیکنی می خواهد. جیووانی در نفوذ فوق العاده است و من که از بازی در کنار او راضی بودم.
برسیم به تیم المپیک. تو می توانستی در قطر به میدان بروی اما آلکمار مجوز حضورت را صادر نکرد. با این حال شب قبل از بازی به خاکپور پیغام دادی و برای تیم آرزوی موفقیت کردی. فکر می کنم تو هم مثل اکثر ایرانی ها از باخت ناراحت شدی.
صد در صد. من از صمیم قلب می خواستم که تیم المپیک نتیجه بگیرد. چون خودم یکی از اعضایش بودم و در مرحله مقدماتی برای این تیم بازی کردم. بچه ها در طول 90 دقیقه عالی کار کردند و اگر موقعیت های ما تبدیل به گل می شد دیگر این انتقادها انجام نمی شد . آنوقت ورق برمی گشت و همه چیز به سود کادر فنی، مدیریتی و بازیکنان می شد.
دلیل باخت از نظر تو چه بود؟
در این رده، چون بازیکنان کمتر در بازی های سخت به میدان رفته اند، اگر گل بخوری و تجربه نداشته باشی سخت است که به بازی برگردی. ما بعد از دریافت گل اول، چیزی برای از دست دادن نداشتیم. به همین دلیل تغییر تاکتیک دادیم و در نهایت دو گل دیگر خوردیم. واقعا حیف شد اما همه بچه ها و هم محمد خاکپور زحمت خود را کشیدند.
طی روزهای اخیر خیلی ها از کادر فنی تیم المپیک انتقاد کرده اند. آیا این انتقادها به جا است؟
من نمی خواهم وارد این مسائل بشوم اما ما 40 سال است به المپیک نرفته ایم. آیا همیشه کادر فنی و سرمربی مقصر بوده؟ مگر می شود در تمام دوره ها کادر فنی مشکل داشته باشد؟ ما فقط انتقاد می کنیم اما هیچ گاه راهکار نداده ایم. می توانم مثالی بزنم؟
بگو..
حدود 3 سال قبل در مسابقات جوانان آسیا شرکت کردیم. ژاپن هم آنجا بود. آنها بعد از اتمام کارشان در تورنمنت، در همان هتل ریکاوری خود را انجام دادند. ما هاج و واج مانده بودیم که آنها چه می کنند. همان تیم چند روز قبل مقابل تیم المپیک ما بازی کرد و برد. ژاپنی ها از همان 3 سال قبل روی بازیکنان جوان خود سرمایه گذاری کردند و در نهایت سودش را بردند. بچه های ما همه، این سو و آن سو رها شدند و در نهایت یک سال قبل شروع کردیم به تشکیل تیم المپیک. متاسفانه فقط یاد گرفته ایم انتقاد کنیم. اگر کسی انتقادی می کند باید راهکاری هم بدهد. الان کادر فنی و بازیکنان را سیبل کرده ایم. چند روز دیگر همه چیز تمام می شود و دوباره روز از نو روزی از نو. باز هم سوالی دارم. آیا همه این 40 یا 44 سال ، کادر فنی تیمها مشکل داشته اند که به المپیک نرفته ایم؟
قطعا نه. البته این بار و برخلاف همیشه محمد خاکپور تقصیرات باخت را گردن گرفت و آن را گردن بازیکنان نینداخت.
این نکته مثبتی است. خاکپور خیلی راحت می توانست بهانه بیاورد و اتفاق های مختلف را دلیل باخت بداند. اینکه یک مربی تمام تقصیرات را گردن بگیرد جسارت می خواهد. خاکپور نشان داد که جسارت دارد. به شخصه از نظر فنی، تکنیکی و سبک بازی تیم المپیک به خاکپور تبریک می گویم. من در این تیم تغییر دیدم و بچه ها فوتبال با برنامه ای را به نمایش گذاشتند. خاکپور خیلی زحمت کشید و امیدوارم او را سیبل نکنند و شکست را گردن او نیندازند.
یک پاس گل زیبا دادی تا آلکمار 2- یک از فاینورد قدرتمند پیش بیفتد. از حرکت زیبایت بگو. انگار خط کش گذاشتی و پاس دادی.
من باید هر چه زودتر به شرایط گذشته برمی گشتم. مقابل فاینورد انگیزه داشتم. چون تیمی فوق العاده است و در رده دوم لیگ هلند قرار دارد. می خواستم خودی نشان بدهم. خیلی دوست داشتم مثمرثمر باشم. پاس گل 2- یک را دادم. این گل اعتماد به نفس را از فاینوردی ها گرفت و باعث شد گل های بعدی ر ا بزنیم. این 3 امتیاز هم برای تیم مهم بود و هم خودم. از عملکردم راضی بودم و خوشحالم که توانستم برای آلکمار موثر باشم.
فکر می کنم در نیم فصل دوم هم شرایط تو بهتر شده و هم آلکمار. اینطور نیست؟
دقیقا. ما دومین برد متوالی خود را بدست آوردیم. ابتدا مقابل رودا و این هفته برابر فاینورد. قبلا هم گفته بودم که شرایط آلکمار بعد از اردوی اسپانیا بهتر خواهد شد. کادر فنی تیم را تقویت کرد و الان با یک ترکیب ثابت در بازیها به میدان می رویم. نیم فصل اول خیلی تغییر داشتیم اما خدا را شکر حالا بهتر شده و سرمربی تیم اصلی را شناخته.
تو هم در ترکیب اصلی جای خودت را پیدا کرده ای و دیگر یک در میان روی نیمکت نمی نشینی.
چون اردوهای ابتدای فصل را به دلیل آسیب دیدگی از دست دادم نتوانستم آنطور که از من انتظار بود ظاهر شوم اما با حضور در اردوی اسپانیا از نظر بدنی آماده شدم تا به آلکمار کمک کنم. بازی قبل 60 دقیقه در زمین حضور داشتم و این بار 90 دقیقه که فکر می کنم نشان می دهد به روزهای خوبم برگشته ام.
تو برای درخشش مقابل فاینورد انگیزه بالایی داشتی. برخی می گویند به این دلیل بود که اول فصل از این تیم پیشنهاد داشتی و می خواستی آنها را در حسرت نداشتن ات بگذاری.
انگیزه داشتم اما به این دلیل نبود. من هیچ وقت از فاینورد پیشنهاد رسمی نداشتم. فقط در حد حرف و گمانه زنی بود که این تیم مرا می خواهد. چون فاینورد جزو تیمهای قدرتمند و پر افتخار هلند محسوب می شود، انگیزه دو برابر داشتم تا توانایی هایم را در این بازی سخت نشان بدهم. آن هم مقابل یکی از غول های باشگاهی در هلند. بازی رفت را هم باخته بودیم و این هم دلیل دیگری بود که نه تنها من که همه بازیکنان با هدف برد وارد زمین شوند. البته اگر موقعیت هایمان گل می شد می توانستیم با یک نتیجه بهتر فاینورد را ببریم. مثلا 7-2.
در این بازی هواداران آلکمار خیلی تو را تشویق کردند. فکر می کنم حدود 15 دقیقه و مداوم.
بازی مقابل فاینورد در وزرزشگاه خانگی ما، آفاس اشتادیون برگزار می شد و چون حریفمان قدرتمند بود هواداران همه سکوها را اشغال کردند. آنها نه تنها من بلکه بازیکنان موثر آلکمار در این بازی را تشویق کردند. البته زمانش به 15 دقیقه نمی رسید.
لقب خاصی هم برایت درست کرده اند؟
فعلا که نه. اسمم را صدا می زنند و با علیرضا جهانبخش گفتن تشویقم می کنند.
شنیدی هم تیمی فصل قبل تو در نایمخن به ایران آمده تا پیراهن سایپا را بپوشد؟ جیووانی چطور بازیکنی است؟
فوتبالیست خوبی است. اوائل در نایمخن فیکس نبود اما با آسیب دیدگی دفاع راست ما، به ترکیب اصلی رسید و در اکثر بازیها به میدان رفت. جیووانی پشت سر من بازی می کرد. او دفاع راست بود و من بال راست. با هم صعود کردیم و او هم در این مسیر نقش پررنگی داشت. فکر می کنم یک رگ او هلندی است و رگ دیگرش پرتغالی.
سایپایی ها در مورد جیووانی از تو نظر نخواستند؟
نه. هیچ کس با من حرفی نزد اما باید ببینیم سایپا چه تیپ بازیکنی می خواهد. جیووانی در نفوذ فوق العاده است و من که از بازی در کنار او راضی بودم.
برسیم به تیم المپیک. تو می توانستی در قطر به میدان بروی اما آلکمار مجوز حضورت را صادر نکرد. با این حال شب قبل از بازی به خاکپور پیغام دادی و برای تیم آرزوی موفقیت کردی. فکر می کنم تو هم مثل اکثر ایرانی ها از باخت ناراحت شدی.
صد در صد. من از صمیم قلب می خواستم که تیم المپیک نتیجه بگیرد. چون خودم یکی از اعضایش بودم و در مرحله مقدماتی برای این تیم بازی کردم. بچه ها در طول 90 دقیقه عالی کار کردند و اگر موقعیت های ما تبدیل به گل می شد دیگر این انتقادها انجام نمی شد . آنوقت ورق برمی گشت و همه چیز به سود کادر فنی، مدیریتی و بازیکنان می شد.
دلیل باخت از نظر تو چه بود؟
در این رده، چون بازیکنان کمتر در بازی های سخت به میدان رفته اند، اگر گل بخوری و تجربه نداشته باشی سخت است که به بازی برگردی. ما بعد از دریافت گل اول، چیزی برای از دست دادن نداشتیم. به همین دلیل تغییر تاکتیک دادیم و در نهایت دو گل دیگر خوردیم. واقعا حیف شد اما همه بچه ها و هم محمد خاکپور زحمت خود را کشیدند.
طی روزهای اخیر خیلی ها از کادر فنی تیم المپیک انتقاد کرده اند. آیا این انتقادها به جا است؟
من نمی خواهم وارد این مسائل بشوم اما ما 40 سال است به المپیک نرفته ایم. آیا همیشه کادر فنی و سرمربی مقصر بوده؟ مگر می شود در تمام دوره ها کادر فنی مشکل داشته باشد؟ ما فقط انتقاد می کنیم اما هیچ گاه راهکار نداده ایم. می توانم مثالی بزنم؟
بگو..
حدود 3 سال قبل در مسابقات جوانان آسیا شرکت کردیم. ژاپن هم آنجا بود. آنها بعد از اتمام کارشان در تورنمنت، در همان هتل ریکاوری خود را انجام دادند. ما هاج و واج مانده بودیم که آنها چه می کنند. همان تیم چند روز قبل مقابل تیم المپیک ما بازی کرد و برد. ژاپنی ها از همان 3 سال قبل روی بازیکنان جوان خود سرمایه گذاری کردند و در نهایت سودش را بردند. بچه های ما همه، این سو و آن سو رها شدند و در نهایت یک سال قبل شروع کردیم به تشکیل تیم المپیک. متاسفانه فقط یاد گرفته ایم انتقاد کنیم. اگر کسی انتقادی می کند باید راهکاری هم بدهد. الان کادر فنی و بازیکنان را سیبل کرده ایم. چند روز دیگر همه چیز تمام می شود و دوباره روز از نو روزی از نو. باز هم سوالی دارم. آیا همه این 40 یا 44 سال ، کادر فنی تیمها مشکل داشته اند که به المپیک نرفته ایم؟
قطعا نه. البته این بار و برخلاف همیشه محمد خاکپور تقصیرات باخت را گردن گرفت و آن را گردن بازیکنان نینداخت.
این نکته مثبتی است. خاکپور خیلی راحت می توانست بهانه بیاورد و اتفاق های مختلف را دلیل باخت بداند. اینکه یک مربی تمام تقصیرات را گردن بگیرد جسارت می خواهد. خاکپور نشان داد که جسارت دارد. به شخصه از نظر فنی، تکنیکی و سبک بازی تیم المپیک به خاکپور تبریک می گویم. من در این تیم تغییر دیدم و بچه ها فوتبال با برنامه ای را به نمایش گذاشتند. خاکپور خیلی زحمت کشید و امیدوارم او را سیبل نکنند و شکست را گردن او نیندازند.