خبر دیگری که منتشر شد بر این اساس بود که شرکت ملی نفت ایران و توتال فرانسه قرارداد جدیدی امضا کرده اند. در جزئیات این خبر آمده است : شرکت ملی نفت ایران و شرکت توتال فرانسه در حضور رؤسای جمهوری ایران و فرانسه در پاریس در محل کاخ الیزه، یادداشت تفاهم امضا کردند. پاتریک پویان مدیرعامل شرکت توتال اعلام کرد: "این شرکت فرانسوی با ایران برای خرید نفت خام یک قرارداد امضا می کند.ما در نظر داریم برای خرید روزانه 150 تا 200 هزار بشکه نفت خام یک قرارداد با ایران امضا کنیم.توتال پیش از این حضور فعالی در ایران داشته است و نسبت به تعهدهای خود وفادار بوده است، واضح است که ما اجرای پروژه های دیگر با ایران را پیش بینی میکنیم اما آنها به گفتوگوهای بیشتری نیاز دارد."
مخاطبان با شنیدن و خواندن چنین خبرهایی، بدون پیش زمینه ذهنی اینگونه تصور می کنند که "گشایشهای اقتصادی وعده داده شده از سوی دولت تدبیر و امید" به ثمر رسیده است و در آیندهای نزدیک وضعیت معیشتی و اقتصادی بهبود خواهد یافت. اما واقعیت چیست؟
در میان همین 2 خبر منتشر شده نکتههایی نهفته است.از طرفی بررسیها نشان می دهد "خرید 118 فروند هواپیمای ایرباس حدود 94 هزار میلیارد تومان بودجه میخواهد". خبرگزاری رویترز نیز با انتشار گزارشی مینویسد: اکثر قراردادهای ایران و فرانسه غیرنهایی و مشروط است؛ بانکهای معتبر فرانسه برای ورود به ایران احتیاط میکنند."
علی طیب نیا در اظهار نظر معروف خود گفته بود: "دولت محدودیتهای زیادی دارد و شب قبل از واریز یارانهها خواب نداریم". ماهانه حدود 3 هزار میلیارد تومان یارانه به حساب خانوارهای ایرانی واریز میشود و با احتساب بودجه 94 هزار میلیاردتومانی برای خرید هواپیما مشخص است که دولت باید معادل 31 ماه یارانه خانوارهای کشور تنها برای خرید هواپیما پرداخت کند.
قرارداد نفتی ایران و شرکت نفتی توتال فرانسه نیز در حالی منعقد شده است که طرف ایرانی آن شرکت ملی نفت ایران و وزیر نفت نیز بیژن نامدار زنگنه است. زنگنه در حالی چنین قراردادی را امضا کرده است که هنوز یک کلمه از سوی رئیس جمهور درباره پرونده کرسنت و خسارت های وارد شده بر کشور صحبتی نکرده است. در قرارداد کرسنت که در دوران وزارت زنگنه بین ایران و امارات متحده عربی برای صدور گاز منعقد شد مشخص شد گاز صادراتی ایران به حدود 1/4 قیمت جهانی قرار است صادر شود. در عین حال که فساد این قرارداد مشخص و اجرای آن متوقف شد زنگنه مدعی شد در عرض 2 هفته رای پرونده شکایت اماراتیها را به سود ایران برخواهد گرداند. عملا چنین اتفاقی نیفتاد و دادگاه لاهه نیز 18 میلیار دلار ایران را محکوم به پرداخت خسارت کرد. در صورتیکه زنگنه سکاندار وزارت نفت نمی شد رای پرونده طور دیگر صادر میشد تا آنجا که استدلال دادگاه لاهه و مجامع حقوقی آن است که وقتی فردی در پرونده فساد نقش داشته چگونه دوباره از سوی دولت یک کشور وزیر می شود؟
به این ترتیب تنها با بررسی 2 قرار منعقد شده و البته شکننده ایران و طرفهای غربی، تناقضها و نگرانیهای زیادی بوجود میآید تا آنجا که باید پرسید دولت چطور بدون در نظر گرفتن واقعیتهای اقتصادی کشور دست به تنظیم و امضای چنین قراردادهایی زده است. برآیند خبرهای منتشر شده آن است که به این ترتیب گفتههای وزیر اقتصاد در مورد خالی بودن جیب دولت برای پرداخت یارانه کذب است و احتمالا زنگنه هم فردی است که هیچ نقشی در پرونده کرسنت نداشته و امروز فردی قابل اطمینان برای رایزنی و بستن قراردادهای نفتی است!
بررسی دستاوردهای سفر 5 روزه هیئت بزرگ سیاسی و اقتصادی ایران به رم و پاریس در کنار بیش از 2 سال روی کار آمدن دولت یازدهم و سخنان مختلف رئیس جمهور درباره برون رفت کشور از رکود ( درحالیکه مشاور اقتصادی رئیس جمهور بعدها این سخن روحانی مبنی بر اینکه کشور از رکود خارج شده را تکذیب کرد!) و فضاسازی رسانه ای آن نشان می دهد، رئیس دولت یازدهم همچنان قبل و بعد از عهده دار شدن مسئولیت اجرایی کشور بصورت مداوم از تکنیکهای ارتباطی " برجسته سازی و تبلیغات سیاسی" استفاده میکند. نکته قابل توجه حضور حسام الدین آشنا از قبل از روی کار آمدن دولت یازدهم به عنوان مشاور در کنار رئیس جمهور است که بدون شک با توجه به سوابق رسانهای و دانشگاهی میتواند نقش قابل توجهی در تنظیم نطقهای رئیس جمهور داشته و زمانیکه روحانی اظهار نظر میکند از مشورتهای تیم رسانه ای کنار خود استفاده میکند.
اما دولت یازدهم از چه تکنیکهایی برای تاثیرگذاری بر ذهن مخاطبان استفاده میکند؟
1-دولت یازدهم و استفاده از برجسته سازی یا Agenda Setting :
نظریه برجستهسازی اشاره به تأثیر رسانهها بر شناخت و نگرش ما و تعیین اولویت های ذهنی با بزرگ کردن بعضی از رویدادها در قالب خبر و گزارش است. رسانهها (چه صوتی و تصویری از نوع رادیو و تلویزیون و چه نوشتاری مثل روزنامهها و سایتهای اینترنتی ) با تمرکز روی بعضی از رویدادها، تلاش میکنند بر آگاهی و اطلاعات مردم تأثیر دلخواه بگذارند.
رسانه ها البته نمیتوانند "چگونه" فکرکردن را تحمیل کنند، مخاطبان هشیار از این توان برخوردارند که بر مبنای منطق و دیدگاه انتقادی خود دست به انتخاب بزنند اما میتوانند (و توانسته اند) تعیین کنند که مردم "درباره ی چه موضوعی" فکرشان مشغول باشد و چه چیز مسئله ما بشود. توجه داشته باشیم که اولویتها، همیشه توسط زمینه ها و موقعیت های اجتماعی تعیین نمیشود.
با برجستهسازی و تکرار و تکرار اخباری که تنها بخشی از واقعیت را دارد و نیمه پنهانش از نظرها محو ، "افکار عمومی مهندسی میشود". به مسائل و موضوعات دیگر اصلاً توجه نمیشود و گویی غیر از روایت مورد اشاره، هیچ واقعه دیگری که به سرنوشت ما مربوط باشد وجود نداشته و ندارد.
"دونالد شاو" و "مککومبز مکسول" که مطرح کننده نظریه برجستهسازی هستند در مقاله "کارکرد برجستهسازی مطبوعات" مهندسی افکار عمومی توسط رسانهها را تشریح کرده و نشان دادهاند رسانه ها در قالب گزارشهای خبری، خط خودشان را پیش میبرند.
در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری و رقابت بین جیمی کارتر و رونالد ریگان در سال 1980، مطبوعات چند روز قبل از انتخابات، توانستند با برجستهسازی موضوع گروگانهای امریکایی در ایران، آن را به اولویت ذهنی مردم امریکا و نمونه ای از بیعرضگی کارتر تبدیل کنند و باعث شکست وی و پیروزی ریگان در انتخابات شوند .گزارش مزبور با برجسته سازی و تکرار و تکرار جا افتاد.
به این ترتیب اولین گفتمان غالب رسانه ای رئیس جمهور و تیم رسانه ای وی بر مبنای نظریه برجستهسازی شکل میگیرد. درست در همانجایی می توان استفاده از تکنیک برجستهسازی را دانست که اصولا مشخص نیست خرید 118 فروند هواپیما چگونه انجام خواهد شد؟ و درستتر اینکه تیم رسانه ای رئیس جمهور تنها به این موضوع میپردازند که پس از سال ها خطوط هوایی ایران صاحب هواپیمای نو می شوند و امنیت جانی مردم حفظ خواهد شد و طبعا مردم خوشحال خواهند شد!
انتشار تمام این اخبار در حالی صورت میگیرد و برای مخاطبان جالب و امیدوار کننده است که جزئیات و واقعیت موضوع نادیده گرفته شده است.
2- دولت یازدهم و تبلیغات سیاسی یا propaganda:
واژه تبیلغات سیاسی propaganda از ریشه لاتینی propagaree به معنای برانگیختن یا به حرکت واداشتن اندیشه های ویژه است. هارولد لاسول اندیشمند سرشناس حوزه علوم ارتباطات تبلیغات را چنین تعریف میکند: تبلیغات، عبارت است از مدیریت نگرشهای جمعی از طریق دستکاری نمادهای مهم. تبلیغات کوشش کم و بیش، عمدی و سنجیده ای است که هدف نهایی آن نفوذ بر عقاید یا رفتار از طریق مقاصد از پیش تعیین شده است.
در فاصله میان دو جنگ جهانی فرصت مناسبی برای بهرهگیری از روش های تبلیغاتی پدید آمد. در این ایام اتحاد جماهیر شوری از هر فرصتی برای تبلیغ اصول مارکسیسم در سطح ملی و بین المللی استفاده کرد؛ موسولینی از دیدگاه کژگرای اجتماعی خود به تبلیغ فاشیسم مشغول بود و حزب نازی در آلمان، مقدمات استیلای حکومت یک حزبی را فراهم می کرد. در سال 1933 هیتلر با استفاده از دستگاه تبلیغاتی گوبلز روی کار آمد و به این ترتیب در ادبیات سیاسی، همواره تبلیغات جزئی جدایی ناپذیر بوده است.
اما دولت یازدهم و تیم رسانه ای آن چگونه از این تکنیک استفاده کرده و میکند؟
در شرایطی که رییس جمهور در سفر شهریور ماه سال گذشته خود به مشهد رسما اعلام کرد اقتصاد ایران از رکود خارج شده است! یک سال بعد در شهریور 94 وزرای اقتصاد، صنعت، کار و دفاع دولت یازدهم در نامهای مشترک به رئیس جمهور با انتقاد از برخی تصمیمات و سیاستهای ناهماهنگ دستگاهها، هشدار دادند اگر تصمیم ضربالاجل اقتصادی گرفته نشود، رکود تبدیل به بحران خواهد شد.
در نامه وزاری دولت یازدهم آمده بود: "همانطور که مستحضرید از دی ماه 1392 تاکنون بازار سرمایه متاثر از تحولات و متغیرهای کلان بین المللی و داخلی از جمله کاهش بهای نفت و کالای اساسی از جمله فلزات و همچنین تحریمها و برخی تصمیمات و سیاستهای ناهماهنگ دستگاهها در داخل کشور شاهد افتی کم سابقه گردیده است به نحوی که از دی ماه سال 1392 تاکنون ظرف مدت 19 ماه ارزش بازار بر اساس شاخص قیمت 42 درصد کاهش یافته و به لحاظ افت ارزش، بازار کاهشی معادل 180 هزار میلیارد تومان را شاهد است. (ارزش بازار از 511 هزار میلیارد تومان در دی ماه 1392 امروز به عدد 330 هزار میلیارد تومان رسیده است) و امروز در پی دستاورد بسیار ارزشمند و بزرگ هسته ای ملت ایران و در عین وجود پی آمدهای مثبت اقتصادی فراوان آن ابهاماتی نیز در بازار ایجاد شده که باید سریعا واکنش نشان داد."
در این نامه میخوانیم: "براساس پیش بینی های بودجه ای شرکتها که در بازار سرمایه موجود است و واقعیتهای موجود در عملیات صنایع مختلف بورسی در برهه کنونی اگر به صورت ضرب الاجل و براساس قواعد حاکم در شرایط بحران اتخاذ تصمیم نگردد، بیم آن می رود که این رکود تبدیل به بحران و آنگاه بی اعتمادی شود که برای زدودن آثار آن شاید مدتها وقت لازم باشد."
تا اینجای کار مشخص است که دستگاه رسانهای دولت آنقدر آش را شور کرده است که صدای وزیران خود دولت نیز درآمده است! گوبلز مشاور رسانه ای هیتلر نیز در میانه جنگ جهانی فضایی برای هیتلر ساخته بود که دیکتاتور آلمانی تصور می کرد از غرب تا شرق و از قطب شمال تا جنوب را تحت فرماندهی خود دارد و تمام کشورها مغلوب قدرت او هستند اما بعد از مدت اندکی هیتلر متوجه شد تمام بافتههای او سراب بوده است. البته در این نوشتار قیاس حسن روحانی که آرای مردم را داشته و برخاسته از نظام جمهوری اسلامی است با حکومت هیلتر مع الفارق است اما عملا دولت و شخص رئیس جمهور از همان تکنیکهای رسانه ای استفاده میکنند.
شاید امروز خبرهای منتشر شده و امیدواری های ایجاد شده مصنوعی بدون پشتوانه از سوی دولت بتواند در کوتاه مدت برخی مقاصد را تامین کند اما دولت با بحران اعتماد عمومی جامعه در آینده نزدیک چه خواهد کرد؟ وزرای دولت با صراحت مینویسند: بیم آن میرود که این رکود تبدیل به بحران و آنگاه بی اعتمادی شود که برای زدودن آثار آن شاید مدتها وقت لازم باشد. با این وجود ادامه و اصرار رئیس جمهور و تیم رسانه ای وی برای استفاده از روشهای تبیغاتی-ارتباطی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
منابع:
خبرگزاری رویترز
پایگاه اطلاع رسانی دولت
پایگاه خبری رجانیوز
رسانه و خبر تالیف دکتر علی اکبر فرهنگی و دکتر داود نعمتی انارکی
مبانی ارتباطات جمعی تالیف سید محمد دادگران
نظریه ها و مفاهیم ارتباطات تالیف علیرضا دهقان