«جشن تولد» داستان خانواده سوری را روایت میکند که شب جشن تولد فرزندشان به نام «رقیه» است، این شب و جشن آنها با حمله تکفیریها به دمشق و حرم حضرت زینب(س) مصادف و باعث میشود این خانواده شیعه به همراه همسایه اهل سنتشان از خانه به سمت محل امنی فرار کنند و مقصدشان حرم امن حضرت زینب(س) است.
عباس لاجوردی مستندساز این بار در «جشن تولد» در قالب یک درام، قصهای واقعی را روایت کرده است، به بهانه همین موضوع با این کارگردان گفتگویی کردیم که در ادامه می خوانید.
{$sepehr_media_1373732_400_300}
- درباره ایده شکل گیری این کار کمی توضیح دهید.
من در سوریه مستندهایی می ساختم، وقتی میدیدم تکفیری ها به نام اسلام هر جنایتی را مرتکب میشوند بسیار ناراحت شدم؛ به هر حال من مسلمانم و بر روی اسلام تعصب دارم، دیدید که وقتی آن کشیش قرآن را آتش زد به آمریکا رفتم تا از او بپرسم چرا این کار را انجام دادی و خود او متوجه شد که از روی جهلش این کار را انجام داده است و یا آن کاریکاتوریست دانمارکی که کاریکاتور پیامبر(ص) را کشیده بود و من به خانه اش رفتم تا دلیل آن را بپرسم و خود وی تعجب کرد؛ این اتفاقات از نمونه هایی است که نشان می دهد من روی اسلام حساس هستم.
- از پیش تولید این کار بگویید.
رفتن به سوریه خیلی سخت بود و من چندین ماه تلاش کردم که فقط بتوانم به آنجا بروم، وقتی به آنجا رسیدم باز با فاجعه بیشتری مواجه شدم، به همین دلیل تصمیم گرفتم مستندی با عنوان «شمرهای زمان» بسازم که ابتدا قسمتهایی از آن در «ماه عسل» پخش شد و بعد هم به نمایش عمومی در آمد.
- چه شد که تصمیم گرفتید از قالب مستند بیرون بیایید و یک فیلم بلند سینمایی بسازید؟
من با خود گفتم، افرادی که در سوریه زندگی می کنند، هر کدامشان قصه های خاصی دارند که می توانیم برای تک تک آنها یک فیلم بسازیم، چون امکان این کار نبود، افرادی را که دیدم در قالب یک خانواده که نماد همان وطن بود به تصویر کشیدم؛ شخصیت هایی را که در سوریه دیده بودم کنار هم گذاشتم و در نهایت قصه «جشن تولد» شکل گرفت.
- یعنی تمام شخصیت های این فیلم واقعی هستند؟
بله. همه این ها شخصیت ها مثل شهید فجر حقیقی هستند.
- بزرگ ترین دغدغه شما برای ساختن این فیلم چه بود؟
وقتی تصمیم گرفتیم فیلم را بسازیم اولین مشکل مسئله مالی بود، به دلیل اینکه من اولین فیلم سینمایی ام را می ساختم، کسی به من اعتماد نمی کرد، از طرفی هم کسی برای کار فرهنگی و هنری آن طور که باید و شاید سرمایه گذاری نمی کند، اصلا چرا فیلمساز باید به دنبال تهیه کننده برود؟ الان بعضی ها به من می گویند چرا برای ساختن این کار سراغ ما نیامدی؟ مگر نمی توانستند وقتی به سوریه می روم بگویند الان که می روی کاری هم برای ما بساز، تا چه زمانی می خواهند از تصاویر دسته چندم که بعضی هایشان هم تصاویر زوم شده روی فاکس و بی بی سی است استفاده کنند؟ما فقط خبرنگارانی را داریم که در حد بضاعت خود در آنجا کار می کنند ولی کافی نیستند.
- در نهایت چه شد که سرمایه گذاران خصوصی به شما اعتماد کردند؟
نصرت نوری و عباس فاتح باید الگو برای مسئولان فرهنگی ما باشند، زمانی که من این طرح را به آنها دادم، نه نگفتند؛ نه حرفی از سود زدند و نه در کار خود شک کردند، تنها در مقابل فاجعه ای که برای مسلمانان اتفاق می افتد سکوت نکردند و به خدا توکل کردند.
- از نتیجه کار خود راضی هستید؟
چون این فیلم ها تاریخ مصرف خاصی دارند باید سریع آن را می ساختم و به جشنواره فیلم فجر ارائه می دادم اگر چه کار تا حدودی عجله ای شد اما از نتیجه آن راضی هستم.
- برای اکران این کار در خارج از کشور برنامه ریزی کرده اید؟
سینماها و تلویزیون های سوریه و دیگر کشورهای عربی خواهان پخش آن هستند، در کل عرب ها بهتر می توانند این فیلم را درک کنند چون در این فضا بودهاند و آن را تجربه کرده اند، حتی بعضی از بازیگران من در خلوت خود گریه می کردند چون لحظه به لحظه آن را درک می کردند.
- آینده این فیلم را چگونه می بینید.
همین که این فیلم جزء 11 فیلم نگاه نو قرار گرفته است اتفاق بسیار خوبی است و خدا را شکر می کنم، ان شاءالله این فیلم بتواند در آینده موفقیت های بیشتری کسب کند.
- اگر حرفی باقی مانده است بفرمایید.
از همه انسان های دغدغهمند خواهش می کنم در زمینه بیداری اسلامی و معرفی آن تلاش کنند و به این ژانر بهای بیشتری دهند.