کد خبر 533827
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۱

«وارونگی» فیلم سالمی است خیلی تلاش می‌کند خودش باشد، این بهزادی، خیلی دوست‌داشتنی‌تر از بهزادی فیلم قبلی است، جامعه را بهتر شناخته، آدم‌هایش را هم همینطور اما هنوز کمی در همان حال و هوای «قاعده تصادف» به سر می‌برد.

به گزارش مشرق، فیلم جدید بهنام بهزادی درونمایه عام‌تر و داستانی‌تری به نسبت آثار قبلی او دارد. سوژه‌اش امروزی است و خیلی راحت این قابلیت را دارد تا در لوای یک داستان قوی، مخاطب را به راحتی با خود همراه کند. برخلاف فیلم قبلی‌اش که ردپای شعار را در تمام سکانس‌هایش می‌شد دید، ساده است و بی‌ادعا اما همین اثر بی‌ادعای جشنواره امسال، نمی‌تواند داستان خطی خود را عمق دهد.

فیلم یک کاراکتر اصلی دارد و چند تیپ که قرار است داستان‌ساز باشند اما نیستند. داستان‌ساز اصلی، بیماری مادر است نه تصمیمات سطحی خواهر و برادر. تصمیماتی که خیلی هم جدی نمی‌شود. نه تهدید و ارعاب‌ها و نه شرایط بغرنج مالی و خانوادگی، هیچ یک نمی‌توانند مساله‌ساز باشند.

از پوسته بیرون زدن شخصیت بیرونی دختر که قرار است در مخالفت با تصمیم خواهر و برادرش متجلی شود که نمی‌شود و آخر هم مغلوب می‌شود بی‌آنکه جبر خانوادگی استیلای خودش را بر این تصمیم نشانه برود و همین، اشکال بزرگ فیلمنامه است که همه حوادث، از پیش به صورت غیرمنتظره تعیین شده‌اند. فیلم نمی‌تواند تمام این داستانک‌هایی که مطرح می‌کند را در پایان جمع و جور کند بنابراین چاره‌ای جز پایان باز ندارد.

 پایان بازی که ژست روشنفکری به خود نمی‌گیرد و همین یعنی فیلمنامه، خود را از چاله به چاه انداختن حفظ کرده و وضعیتش را بدتر نکرده است.  «وارونگی» با این وجود فیلم سالمی است. خیلی تلاش می‌کند خودش باشد. این بهزادی، خیلی دوست‌داشتنی‌تر از بهزادی فیلم قبلی است. جامعه را بهتر شناخته، آدم‌هایش را هم همینطور اما هنوز کمی در همان حال و هوای «قاعده تصادف» به سر می‌برد.

 در آنجا هم به «تنهایی» می‌پرداخت اینجا اما «تنهایی» مفهوم فردی بیشتری پیدا کرده اما مشکل اصلی در به تصویر کشیدن صحیح‌تر و کاربردی‌تر این حس، نبود شخصیت‌پردازی برای تنها کاراکتر فیلم است. «تنهایی» فیلم فقط با صحنه‌ها نشان داده می‌شود و وارد زمینه‌های احساسی و درونی شخصیتش نمی‌شود. از آن طرف نشانه‌ای هم رو نمی‌کند که این شخصیت را قوی و استوار ببینیم. کاراکتری که می‌خواهد از پوسته قبلی‌اش جدا شود و تصمیمات بزرگی برای خود بگیرد؛ این خمیرمایه در شخصیت‌پردازی او وجود ندارد.

 بهنام بهزادی در «تنها دو بار زندگی می‌کنیم» خیلی از امتحان‌ها را پس داد و گام‌های بلندی با این فیلم برداشت. «قاعده تصادف» خیلی بد بود؛ مسیرش را اشتباهی رفت اما حالا «وارونگی» که لازمه جبری تغییر حالت هوا از غبار به باران را با دگردیسی شخصیتی تنها کاراکترش دارای ایهام می‌بیند، قرار گرفتن او در همان مسیر درست است.  به هر حال هنوز خرده‌های فکری فیلم قبلی با اوست و باید بیشتر خالص شود؛ کارگردانی که فکر بزرگی دارد و از آینده‌داران این سینما محسوب می‌شود.


منبع: تسنیم