کد خبر 536776
تاریخ انتشار: ۲ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۲:۱۶

معاملات نفتی سال‌ها بر اساس پیشنهاد کیسینجر مبتنی بر پایه دلار بود، اما اکنون سه کشور ایران، چین و روسیه در فکر جایگزینی دلار در معامله‌های نفتی خود هستند.

گروه جنگ نرم مشرق- آمریکا سال‌هاست که هژمونی خود را بر دو پایه قدرتمند اراده نظامی و دلار نفتی استوار کرده است. کشورهای مطرح مخالف آمریکا، برای از بین بردن این هژمونی دو کار کردند. اول اتحاد نظامی برقرار کردند و سپس به تدریج از وابستگی خود به دلار کاستند. تحلیلگران مطرح دنیا اکنون معتقدند که اظهارنظر اخیر وزارت نفت ایران نشان‌دهنده آن است که این کشور آماده انتقام سال‌های تحریم و جنگ اقتصادی از آمریکاست. اخیرا وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران، اعلام کرده که فقط پرداخت‌ها را به یورو -و نه به دلار- می‌پذیرد. تحلیلگرانی چون ویلیام انگدال معتقدند که ایران، روسیه، و چین عزم خود را جزم کرده‌اند تا کمر دلار آمریکا را بشکنند.



آمریکا، در نیمه اول قرن بیستم، اساس کار خود را بر کنترل طلای ذخیره در بانک‌های کشورها گذاشت و در طی آن پنجاه سال، صاحب 70 درصد از ذخایر طلای بانک‌های جهان بود. این امر، موجب شد تا انگلیس که دوست قدیمی آمریکا بود منزوی شده و آمریکات نظام مالی «برتون وودز» را در سال  1944 پایه‌گذاری نماید و امپراتوری دلار را اغاز کند.

هنوز ربع قرن نگذشته بود که عدم توانایی این سیستم در بهبود اقتصادی آلمان و ژاپن نشان داده شد. آمریکا هم حاضر نبود که سیستم موزانه طلا-دلار خود را اصلاح نماید. دلار به محاق سقوط افتاد اما به لطف کشورهای ثروتمند نفتی و بخصوص عربستان که با ریچارد نیکسون به پای مذاکره نشست و از آمریکا تسلیحات می‌خرید، بار دیگر نجات یافت. ریچارد نیکسون، در سال 1971 بطور یکطرفه اقدام به لغو برنامه تبدیل دلار به طلا کرد و از سیستم پولی جامائیکایی که نفت را اساس و زیربنای دلار آمریکایی برمی‌شمرد، بهره برد. لذا، نظارت مستمر آمریکا که از آن پس بطور جدی بر تجارت نفت صورت گرفت را نمی‌توان یک همرویدادی اتفاقی دانست. این «شوک نیکسونی» موجب افزایش حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه شد و با حمایت کشورهای عضو اوپک از این امر، دلار نفتی آمریکا در اوج عزت خود قرار گرفت. دیگر، دلار آمریکا حرف اول را می‌زد و کشورها در بازار جهانی مجبور بودند که برای خرید نفت، دلار آمریکایی بخرند.



نیکسون و کیسینجر

امروز، کارشناسان معتقدند که سهم آمریکا در تولید ناخالص داخلی جهانی نباید بیش از 22 درصد باشد اما این در حالی‌ است که 80 درصد از پرداخت‌های نفتی به دلار آمریکا صورت می‌گیرد. از آنجایی که ارزش دلار آمریکا نسبت به دیگر واحدهای ارزی روز به روز در حال افزایش است، مصرف‌کننده در آمریکا، محصول وارداتی را به ارزان‌ترین قیمت ممکن به دست می‌آورد. بنابراین، آمریکا که از درخواست زیاد دلار در جهان، بسیار ذینفع است، با کمترین نرخ بهره بدهی‌های خود را می‌پردازد.

هر چیزی که موجب پشت کردن به دلار آمریکایی در تجارت نفت شود، دلار را به پایین کشیده و در نتیجه رفاه شهروند آمریکایی که آسایشش وابسته به تقلیل ارزش ارزهای دیگر در بازار نفت است را دچار خلل می‌کند. لذا، حلقه نخبگان سیاسی و تجاری واشنگتن، تلاش دارند تا به هیچ وجه اجازه شکل‌‌گیری جریان ضد دلار را ندهند. این حلقه، یکی از ضربه شصت‌های خود را براندازی رژیم معمر قدافی می‌دانند که تلاش داشت تا یورو را جایگزین دلار در معامله‌‌های نفتی کرده و سپس آن را به سمت دینار طلا ببرد.
در واقع، در سال‌های اخیر به وضوح نشان داده شده که دلار آمریکا به خاطر سیاست‌های اخیرش که ناراحتی غالب کشورها را به دنبال داشته، آن عزت سابق را ندارد. اکنون، کشورها در پی این هستند که از زیر سایه آمریکا با توسل بر سیاست‌های ضد دلاری بیرون بیایند. سه کشور فعال در این زمینه را می‌توان روسیه، چین، و ایران دانست. این سیاست ضد دلاری آنها در همکاری با شرکت‌های داخلی و بانک‌های اروپایی صورت می‌گیرد.



در بهار 2014، وزیر دارایی دولت روسیه اعلام کرد که کشورش سعی در این دارد تا به زودی ارز حاکم در قراردادهای نفتی خود را از دلار به روبل تبدیل نماید. ماه می گذشته بود که روسیه «قرارداد قرن» را با چین به امضا رساند. قراردادی مبنی بر خرید 30 ساله گاز از سوی چین به ارزش 400 میلیارد دلار. در ماه آگوست بود که یکی از شرکت‌های تحت نظر «گازپروم» اعلام کرد که 80 هزار تن نفت که به روبل پرداخت شده را عازم اروپا کرده و برای انتقال نفت به چین از طریق خط لوله سیبری شرقی-اقیانوس آرام با پرداخت یوآن آمادگی کامل دارد.

تبادل ارزی بین چین و قطر با ارزش 5.7 میلیارد دلار به یوآن، پشت کردن به دلار و نشاندهنده قدرت‌گیری واحد ارز چین در بازارهای خاورمیانه است. کشورهای نفت‌خیز خاورمیانه ترجیح می‌دهند که به جای صادرات نفت با دلار که موجب تورم می‌شود، واحد ارزی چین را انتخاب کنند و این امر در حال سرایت به باقی اعضای اوپک است. چین هم با زیرکی تمام، طی چند سال اخیر، اقدام به ایجاد مرکز تبادل یوآن در سنگاپور کرده که استفاده از یوآن را ممکن‌تر ساخته و حقیقتا گام بزرگی برای حضور این کشور در منطقه است.

ایران، اخیرا اعلام کرد که به تجارت نفتی با دلار علاقه‌ای ندارد. پیش از این، «نورالسلطان نظربایف» -رییس جمهور قزاقستان- به بانک مرکزی این کشور دستوری مبنی بر دلارزدایی از اقتصاد ملی داده بود. در حالی که اکثر کشورهای دنیا خواستار ایجاد یک سیستم بین‌المللی پول هستند، انگلیس در تلاش است تا بدهی‌های به یوآن را تسویه کند اما این امر در زمانی در حال وقوع است که بانک مرکزی اروپا به یوآن به عنوان یک ارز حاکم قریب‌الوقوع در سپرده‌های رسمی خود نگاه می‌کند. خبرسازان غربی به شدت در تلاشند تا در رسانه‌های خود با تبلیغات ضد روسی و ضد چینی، ارزش روبل و یوآن را نادیده بگیرند و این در حالیست که اقتصاد خود آمریکا با تورم درگیر است و وزارت‌ خزانه‌داری آمریکا خبر از رشد روبل در تبادلات خارجی می‌دهد. اتفاق بدتری هم برای آمریکا در پیش است؛ اکثر کشورها در حال خارج کردن سرمایه‌های طلای خود از بانک‌های آمریکا و بخصوص «بانک سپرده فدرال» هستند. در سال 2013، وقتی آمریکا در اوج گستاخی حاضر به خارج کردن سپرده‌های طلای آلمان نشد، هلند در حمایت از آلمان، از آمریکا خواست که سپرده‌های طلای این کشور را هم به او پس بدهد.



حقیقت این است که جهان دیگر خواستار اعتماد به دلار آمریکا نیست و آمریکا هم چاره را در بی‌ثبات‌کردن منطقه دیده است. اما شواهد منطقی قضیه به ما می‌گوید که این سکه بی‌رونق، دیگر عزت سابق را ندارد و در آینده حکایت «دل آزاری» را دارد که «نوی بازار» جای آن را گرفته است.

«ویلیام انگدال» -تحلیلگر سرشناس آمریکایی- در مقاله خود در نشریه «نیو ایسترن آتلوک» نوشت: «ژانویه 2016 بود که «سوئیفت» (جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی) اعلام کرد که پس از تایید آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای مبنی بر عمل ایران به تعهدات لازم در خصوص برنامه‌ هسته‌ای، تمامی بانک‌های ایرانی مجاز به ورود به سیستم پرداخت هستند. سپس، اتحادیه اروپا اعلام که از این پس تمامی شرکت‌های اروپایی و بالاخص شرکت‌های نفتی با ایران همکاری خواهند داشت. اما وزارت خزانه‌داری آمریکا موضع دیگری گرفت و اعلام کرد که وضع همچون سابق باقی خواهد ماند چرا که نگرانی‌های جدای از برنامه‌ هسته‌ای ایران وجود دارد. این حرکت واشنگتن، تهران را نگران کرد و رهبر ایران در چندین وهله مقامات آمریکایی را غیر قابل اعتماد خواند. اگرچه اعتراض رهبر ایران بحق بوده و البته براستی قصد تخریب آمریکا را ندارد، اما ابرقدرت همچنان به میل خود می‌تازد».


ویلیام انگدال

وی در ادامه آورد: «به پاس 37 سال اعمال تحریم‌های شدید علیه ایران، در روز 5 فوریه، یکی از مقامات وزارت نفت این کشور به نام صفر علی کرامتی اعلام کرد که ایران دیگر نفت به دلار نمی‌فروشد و به جای آن فقط یورو تحویل گرفته می‌شود. هم‌اکنون ایران همکاری خود با غول‌های نفتی اروپا شامل «توتال» فرانسه، «سپسا»ی اسپانیا ، و «لوکو»ی روسیه را آغاز کرده است».

هم‌اکنون شرکت‌های بزرگ نفتی دنیا میلیادرها دلار بدهی نفتی به ایران دارند که برخی از آنها شامل امارات، ژاپن، هلند، ایتالیا، و یونان می‌شوند که در 2 مورد آخری فقط 4 میلیارد دلار بدهی به ایران دارند.

این کارشناس افزود: «ایران هم پیرو روسیه و چین به نوعی سیگنال بی‌اهمیتی به دلار آمریکا و تحقیر ارز رایج امپراتوری تجارت جهان را داده است. این در حالی است که روسیه کلید تجارت نفتی به روبل که ارز داخلی‌اش محسوب می‌شود را زده است. هژمونی دلار به نظام بازیافت دلار نفتی که در دهه 1970 به تکامل رسید بازمی‌گردد. در سال 1974 بود که جک اف بنت -معاون وزیر خزانه‌داری آمریکا- قراردادی را با «سما» بانک مرکزی عربستان به امضاء رساند که طی آن دولت عربستان موظف به خرید اوراق بهادار بانک پس‌انداز نیویورک با سررسیدهای حداقل یکساله شد و در سال 1975 آمریکا بدهی‌های خود را به لطف دلارهای نفتی‌اش تصفیه کرد. عربستان در آن سال‌ها اوپک را متقاعد کرد که نفت خام خود را به دلارهای آمریکایی بفروشند؛ در عوض، آمریکا هم سلاح‌های پیشرفته نظامی در اختیار عربستان قرار داد و چشمانش را بر روی رفتارهای افراطی آل سعود بست. نتیجه، چیزی جز احیای دوباره دلارهای رو به مرگ آمریکا نبود. آمریکا، به شدت نسبت به علایقش حسود است. به محضی که صدام حسین تصمیم گرفت که یورو را در معاملات نفتی جایگزین دلار نماید، به این کشور حمله نموده و حکومت وی سقوط کرد. این بار هم آمریکا به تداوم بقای دلار نفتی خود کمک کرد. اما با ظهور و قدرت گرفتن بریکس، اکنو دلار آمریکا به گوشه رینگ رانده شده و ضربات سنگین مشت را تحمل می‌کند تا در آخر با یک ناک آوت از پا در آید».



انگدال نوشت: «در تابستان 2015 بود که آمریکا موافقت خود را با رفع تحریم‌های ایران در صورت همکاری کشور ما با آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای اعلام کرد. در این راستا، مقرر شد که بانک‌های ایرانی دوباره به سیستم تبادلات بین‌بانکی سوئویفت وصل شوند. اخراج یک کشور از سوئیفت برای اولین بار بود که در تاریخ 39 ساله این سیستم رخ می‌داد. دیوید کوهن -معاون وزیر خزانه‌داری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات اقتصادی- به کمک «مارک دوبوویتز» -جنگ‌‌طلب متخصص تحریم- به نوعی حمله هسته‌ای مالی علیه ایران شکل داد. بلافاصله پس از امضای توافق هسته‌ای و اعلام سلامت هسته‌ای ایران در 16 ژانویه 2016 از سوی آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای، اروپا اعلام کرد که ورود ایران به سوئیفت را خوش آمد می‌گوید و تمامی شرکت‌های اروپایی آماده همکاری با ایران هستند. این در حالی بود که آمریکا این صداقت را از خود نشان نداد و در کمال تعجب همگان اعلام کرد که بخشی از تحریم‌ها به دلیل حمایت ایران از تروریسم، مسائل حقوق بشری، و آزمایش‌های موشکی باقی می‌ماند. اگر امروز ایران قصد تلافی سال‌ها تحریم و دشمنی اقتصادی از سوی آمریکا را دارد، پر بیراه نیست. ممکن است آمریکا و متحدینش در عربستان و اسراییل دلارستیزی اخیر ایران را ناسپاسی بخوانند اما من آن را «استقلال منافع ملی» می‌خوانم.



شرکت ملی نفت ایران، اخیرا علاوه بر اعلام اینکه از این پس تجارت نفتی خود را یورو صورت می‌دهد، اعلام کرده که تمامی کشورهایی (مثل هند) که در دوران اخراج از سوئیفت از آن فرصت نهایت بهره را برد و از ایران نفت نسیه خریده‌اند و پرداخت نقد نداشته‌اند، حالا باید حساب‌های خود را به یورو تسویه کنند. حرکت ایران، در موازات با حرکت روسیه و چین که اقدام به معامله نفتی و گازی به روبل و یوآن کرده‌اند، معنای واقعی پیدا می‌کند. ادامه خط حرکت روبل روسیه که سر از بازار سهام لندن درآورد را ایران با حرکت دلارستیزانه خود طی می‌کند و عملا ضربه محکمی به پدیده‌ای که «هنری کیسینجر» -وزیر خارجه وفت آمریکا- پس از شوک نفتی 74-1973 به عنوان «دلار نفتی» ابداع کرد، وارد می‌آورد».


هنری کیسینجر

وی افزود: «شوک نفتی 1973، منجر به تشکیل جلسه 48 ساعته پشت درهای بسته هتل بزرگ «سلخوبادن» سوئد از سوی آمریکا و کشورهای دیگر که مجموعا 84 مقام سیاسی و کارشناس و تاجر را تشکیل می‌داد، شد. سرمایه‌گذار این نشست که یکی از نشست‌های مهم بیلدربرگ محسوب می‌گردید، خانواده ثروتمند والنبرگ سوئد بود. کله‌گنده‌ها و غول‌های نفتی و صنعتی جهان گرد هم آمده بودند: دیوید راکفلر از بانک چیس منهتن، بارون ادموند دو راچیلد از فرانسه، رابرت اندرسون از شرکت نفت آرکو، لرد گرینهیلد از شرکت ملی نفت بریتانیا، رنه گرانیر دو لیلیاک از شرکت ملی نفت فرانسه (توتال کنونی)، سر اریک رول از شرکت اس جی واربورگ، جورج بال از شرکت لمن برادرز، اوتو ولف فون آمرونگن سرمایه‌دار آلمانی، و جیانی آگنلی از شرکت فیات. این افراد، در پشت همان درهای بسته که کوچکترین حضوری از خبرنگاران نبود، تصمیم گرفتند که راهی برای مقابله با افزایش 400 درصدی قیمت نفت و سر جای نشاندن ایران، عربستان و بقیه نفت‌خیزها  پیدا کنند. تا آنجا که من از فحوای لو رفته آن جلسه بیلدربرگ خبر دارم، نظر بر این بود که در صورت تداوم این روند، کشورهای قدرتمند اوپک با تقویت مالی پس از افزایش قیمت، نظام اقتصادی بین‌المللی را دچار خدشه خواهند کرد. این بود که آمریکا و انگلیس در کنار هم به همت مغزهای متفکر پشت پرده همچون کیسینجر و صاحبنظران وال استریت و لندن، پدیده‌ای به نام «دلار نفتی» را خلق کردند تا کشورهای صاحب نفت، دلارهای آمریکایی را در بانک‌های آمریکا و انگلیس خرج کنند و همواره ضمن دارا بودن ثروت غنی و عظیمی به نام نفت تحت سیطره قدرتهای بزرگ باشند».

این تحلیل‌گر برجسته در ادامه آورد: «درست پس از جنگ «یوم کیپور» که در آن اسراییل (رژیم صهیونیستی) در یک طرف و مصر و سوریه و عربستان در طرف دیگر بودند، ملک فیصل -پادشاه وقت عربستان- اعلام کرد که جهت مقابله با آمریکا و اروپا که اسراییل را تجهیز می‌کنند، از این پس اوپک اقدام به تحریم نفتی آنها خواهد کرد. چندی بعد «ویلی برانت» -صدر اعظم وقت آلمان- به «ریچارد نیکسون» -رییس جمهور وقت امریکا- پیغام داد که دیگر اجازه استفاده از پایگاه‌های آلمانی برای تجهیز اسراییل را نمی‌دهد و عملا تصمیم دارد که در کارزار بین اسراییل و کشورهای عربی بیطرف باشد. پاسخ نیکسون اما یک پیام تند به وی بود: «می‌دانیم که اروپایی‌ها بیش از ما به نفت کشورهای عربی نیاز دارند اما آسیب‌پذیری شما با جدایی از ما کمتر نمی‌شود. چطور است که در هدف تامین و تجهیز نظامی اسراییل متحد بودیم و حالا در زمان بحران، دیگر خبری از اتحاد نیست؟ چنین برائتی از سوی شما در باورم نمی‌گنجد». آمریکا اجازه کناره‌گیری آلمان را نداد اما به انگلیس این اجازه را داد و همین امر بر تحریم نفتی تاثیر گذاشت».



وی افزود: «تجربه شکست ائتلاف تحریم نفتی اوپک در سال 1974 و تنبیه صدام حسین پس از اعلام تجارت نفتی با یورو طی حمله به عراق در سال 2003، موجب شد که اعضای اوپک جرات نکنند که با ارز دیگری به غیر از دلار کار کنند. اما اکنون این ایران است که تابو را شکانده و دلار آمریکا را به چالش فراخوانده است. در ضمن آیا قوانین بین‌المللی کشورها را مجبور کرده‌اند که فقط با دلار آمریکا کار کنند؟ اگر ایران موفق شود که دلار آمریکا را در معامله‌های نفتی به زیر بکشد، شاهد دنیایی چشمگیر و زیبا خواهیم بود».




منابع:


http://sputniknews.com/politics/20160210/1034526032/iran-state-oil-company-dumps-dollar.html

http://journal-neo.org/2016/02/10/washington-again-underestimated-the-iranian-mind/

http://journal-neo.org/2015/02/02/rus-dedollarizatsiya-i-ssha/