به گزارش مشرق، انتشار نامه کیومرث هاشمی رئیس کمیته ملی المپیک خطاب به معاون اول رئیس جمهور نشان داد که در وزارت ورزش چه میگذرد. طبق آنچه در این نامه آمده، وزارت ورزش طرحی را به هیئت دولت ارائه کرده که بر اساس آن مدیرکل ورزش و جوانان هر استان قرار است ریاست مجمع هیئتهای ورزشی آن استان را بر عهده داشته باشد؛ مسئولیتی که در حال حاضر بر عهده روسای فدراسیونها است و مدیرکل تربیت بدنی هر استان به عنوان نایب رئیس، مجمع استان را اداره میکند و در غیاب رئیس فدراسیون، تمام وظایف بر عهده مدیرکل است.
حال سؤال این است که اساساً وزارت ورزش در سال منتهی به المپیک چگونه به این جمعبندی رسیده که چنین طرحی را به هیئت دولت ارائه کند؟ آیا در سال حساسی که پیشرو داریم، مسائل مهمتری وجود ندارد که وزارت ورزش سراغ این طرح رفته است؟ آیا وزارت ورزش در خصوص عواقب این تصمیم که استقلال هیئتها، فدراسیون و روسای فدراسیونهای ورزشی کشور را زیر سؤال میبرد و همه چیز را دولتی میکند، فکر کرده است؟ آیا این طرح به سود منافع ملی و منافع ورزش کشور است یا اینکه طرحی است به معنای اینکه «همه چیز دست خودمان باشد و هر فردی که باب میلمان بود به عنوان رئیس هیئتها و در نهایت رئیس فدراسیون انتخاب شود»؟ آیا وزارت ورزش میخواهد همه چیز را در اختیار خودش داشته باشد؟
165 روز تا المپیک 2016 ریو مانده و در حالی که تمرکز همه فدراسیونها و نهادها و در رأس آنها وزارت ورزش باید روی این مسابقات باشد، ارائه چنین طرحی جای سؤال و تأمل دارد. اینکه در سکوت خبری چنین کاری انجام شده نیز بر ابهامات اضافه میکند.
«بحرانسازی» چیزی است که میتوان از این طرح برداشت کرد، چرا که این طرح چیزی جز بحران در پی ندارد و باید گفت کلید این بحران را وزارت ورزش زده است. در حال حاضر همه ما باید به فکر المپیک باشیم و هرگونه مانعتراشی در این راه عواقب بدی دارد و آنهایی که امروز به عواقب آن فکر نمیکنند، در آینده باید پاسخگو باشند.
حال سؤال این است که اساساً وزارت ورزش در سال منتهی به المپیک چگونه به این جمعبندی رسیده که چنین طرحی را به هیئت دولت ارائه کند؟ آیا در سال حساسی که پیشرو داریم، مسائل مهمتری وجود ندارد که وزارت ورزش سراغ این طرح رفته است؟ آیا وزارت ورزش در خصوص عواقب این تصمیم که استقلال هیئتها، فدراسیون و روسای فدراسیونهای ورزشی کشور را زیر سؤال میبرد و همه چیز را دولتی میکند، فکر کرده است؟ آیا این طرح به سود منافع ملی و منافع ورزش کشور است یا اینکه طرحی است به معنای اینکه «همه چیز دست خودمان باشد و هر فردی که باب میلمان بود به عنوان رئیس هیئتها و در نهایت رئیس فدراسیون انتخاب شود»؟ آیا وزارت ورزش میخواهد همه چیز را در اختیار خودش داشته باشد؟
165 روز تا المپیک 2016 ریو مانده و در حالی که تمرکز همه فدراسیونها و نهادها و در رأس آنها وزارت ورزش باید روی این مسابقات باشد، ارائه چنین طرحی جای سؤال و تأمل دارد. اینکه در سکوت خبری چنین کاری انجام شده نیز بر ابهامات اضافه میکند.
«بحرانسازی» چیزی است که میتوان از این طرح برداشت کرد، چرا که این طرح چیزی جز بحران در پی ندارد و باید گفت کلید این بحران را وزارت ورزش زده است. در حال حاضر همه ما باید به فکر المپیک باشیم و هرگونه مانعتراشی در این راه عواقب بدی دارد و آنهایی که امروز به عواقب آن فکر نمیکنند، در آینده باید پاسخگو باشند.