کد خبر 537789
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۱

حساب‌کشی عباس عبدی از جریانی که انتخابات مجلس نهم را تحریم کرد و اصلاح‌طلبان قولی برای حل مشکلات اقتصادی نمی‌دهند! از جمله مطالبی است که در بسته امروز گزارش تحلیلی به آنها پرداخته‌ شده است.

به گزارش مشرق، بسته گزارش تحلیلی روزانه به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابه‌لای رسانه‌های کشور می‌پردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیل‌های موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.


***

 

درباره جریانی سیاسی که از یک سال قبل برنده انتخابات شد

جلایی‌پور:اصلاح‌طلبان قولی برای حل مشکلات اقتصادی نمی‌دهند!

حمیدرضا جلایی‌پور، فعال سیاسی اصلاح‌طلب اخیراً در بخشی از یک مصاحبه که روزنامه آرمان امروز آنرا منتشر کرده، گفته است:

«اقتصاد ایران یک اقتصاد رانتی است. اصلاح‌طلبان قولی به منظور حل مشکلات نمی‌دهند. تنها قولی که آنها می‌دهند این است که وضعیت امور با کیفیت بهتری اداره خواهد شد. اگر مجلس میانه‌رو تشکیل شود وضع مردم بهتر خواهد شد»!

این فرد همچنین درباره ترکیب مجلس آینده گفته است: در مجلس آینده قدرت حول سه نفر می‌چرخد؛ نیروهای عارف، لاریجانی و حداد عادل. اصلاح‌طلبان باید تلاش کنند نیروهای لاریجانی و عارف اثرگذار شوند و اگر چنین شود دستاورد بزرگی خواهد بود. اگر هدف حداقلی ما تحقق پیدا کند به این معنی است که مجلسی با ساختار فعلی را شاهد نخواهیم بود.

 

*جلایی‌پور در حالی به نمایندگی از اصلاح‌طلبان بیان می‌کند که آنها حاضر نیستند هیچ قولی را برای حل مشکلات اقتصادی بدهند که این جریان سیاسی صراحتاً بیش از 2 سال است که مشغول کار انتخاباتی آنهم با شعار «حل مشکلات اقتصادی» است.

جریان خاص حتی به تازگی و آنطور که در گفته‌های کسانی مثل رسول منتجب‌نیا، قدرت‌الله علیخانی، محمدصادق خرازی و دیگران نیز متبلور شده، وعده‌های دوران موعود «پسابرجام» را به یکسو نهاده و حل شدن مشاکل اقتصادی فرضی و حتی «ارزانی» را به نتیجه انتخابات آینده گره زده است.

جالب آنکه شعار اعلام شده از سوی اصلاح‌طلبان برای انتخابات هفتم اسفندماه نیز «امید، آرامش و رونق اقتصادی» است اما اکنون و در آستانه انتخابات شنیده می‌شود که جریان خاص زیر بار هیچ قولی نمی‌رود!

البته بایستی اشاره کرد که جلایی‌پور به این دلیل بیان می‌کند که «اصلاح‌طلبان هیچ قولی نمی‌دهند» که جریان سیاسی خاص بنا به ادله مختلف تحلیلی، در صبح فردای انتخابات و اعلام نتایج، صلای پیروزی سر خواهد داد و از این خواهد گفت که ما گام دوم را هم پس از گام اول سال 92 برداشتیم.

(و لذا دلیلی بر این نمی‌بیند که زیر بار قول‌های جدیدی برود که به مثابه یک مارک به نمایه اردوگاهش الصاق شود...)

چه اینکه بخش دوم صحبت‌های جلایی‌پور که در بالا به آنها اشاره شده نیز مؤید همین تحلیل است.

آنها بیان می‌کنند که محوریت مجلس آینده بایستی با «لاریجانی، عارف و حداد عادل» باشد و البته چربش قدرت نیز به سمت «لاریجانی و عارف» باشد!

غیر از جلایی‌پور، سعید شریعتی، دیگر فعال اصلاح‌طلب نیز به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با خبرگزاری ایلنا با بیان اینکه در مجلس آینده یک فراکسیون راست میانه حامی دولت با لیدری آقای لاریجانی تشکیل می‌شود و یک فراکسیون اصلاح طلبان با لیدری آقای دکتر عارف و سومین فراکسیون هم یک اقلیت تندرو و مخالف دولت خواهد بود، اظهار امیدواری کرده است که در مجلس آینده باید شاهد همکاری دو فراکسیون راست میانه و اصلاح‌طلبان در همراهی دولت و در مقولاتی مثل «برجام» باشیم!

سخنان ذکر شده در حالی اظهار شده‌اند که حتی در شرایط کنونی هم صورت عینی آنها وجود دارد و فقط به جای عارف کسانی مثل آقایان پزشکیان یا تاج‌گردون در مجلس حاضرند.

به سخن دیگر اینکه اکثریت مجلس فعلی را نیز کسانی تشکیل داده‌اند که یا عضو جبهه اصلاح‌طلبی هستند و یا نامشان در فهرستی دیده می‌شود که ستاد اصلاحات به آنها لقب «اصولگرای معتدل»! داده است.

دلیل دیگر بر اعلام پیروزی حتمی توسط اصلاح‌طلبان آنکه جلایی‌پور در بخش دیگری از گفت‌وگوی اشاره شده اظهار می‌کند که «تندروها قصد گرفتن کل کرسی‌های مجلس آینده را دارند تا بتوانند از این طریق روحانی را تنها رئیس‌جمهور چهار ساله جلوه دهند. ما می‌کوشیم اجازه این کار را به آنها ندهیم و از قانون هم خارج نشویم»!

مخاطبان باید بدانند که منظور جریان خاص از چیزی به نام «تندروها» به صورت عام، تمام اصولگرایان و بصورت فصلی کاندیداها و چهره‌های محترم جبهه پایداری هستند.

جبهه پایداری نیز نه در حال حاضر و نه برای مجلس آینده و مجالس بعدی در اندیشه کسب اکثریت مجلس نیست.

این حقایق نشان می‌دهد که سخنان جلایی‌پور درباره چیزی به نام «کسب اکثریت مجلس توسط تندروها» به هیچ وجه دلایل اثبات کننده‌ای ندارد و رخ هم نخواهد داد.

اکنون افکار عمومی باید قضاوت کند که آیا قصد و نیت اصلاح‌طلبان مبنی بر اعلام پیروزی حتمی در انتخابات آتی با عنایت به حقایق پیش‌گفته در این تحلیل و ایضاً پس گرفتن تمام وعده‌های اقتصادی 3 سال گذشته؛ کاری اخلاقی و ناشی از تقوای جمعی است یا اینکه دودوزه بازی با افکار عمومی، با رقیب و با نیروهای جوان اصلاح‌طلب محسوب می‌شود؟!

 

***

 

حساب‌کشی عباس عبدی از جریانی که انتخابات مجلس نهم را تحریم کرد

عباس عبدی، از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب طی مقاله‌ای در شماره چهارشنبه گذشته روزنامه اعتماد با اشاره به تحریم انتخابات مجلس نهم از سوی اصلاح‌طلبان نوشت:

«چهار سال پیش در این روزها و ماه‌های پیش از آن چالشی اساسی میان اصلاح‌طلبان درگرفت و یک گروه طرفدار مشارکت در انتخابات مجلس نهم بودند. آنان طرفدار معرفی نامزد و رای دادن به آنان بودند. یک گروه دیگر با ادعای اینکه این بر خلاف هویت اصلاح طلبی است و با ادعای اینکه نامزدهای ما را تایید نمی کنند، شرکت نکردند. این چالش کمتر به عرصه عمومی کشیده شد و بیشتر در سطح جلسات خصوصی بود. کسانی که صدای بلندتری داشتند، طرفدار عدم مشارکت بودند...»

او همچنین در بخش دیگری از یادداشت خود افزوده است:

«اکنون وقت حساب کشی از آن رفتار است. آن سرمایه ای را که خرج نکردند و رایی را که نداند، اکنون کجا رفته است؟ چه نفعی از آن حاصل شده است؟ هیچ. ولی ضررهایش را همه می دانیم. مجلسی که با ٤٠ رای متفاوت به سمت اعتدال و اصلاح طلبان تشکیل می شد، بسیاری از مشکلات را ایجاد نمی کرد یا آنها را حل می کرد. چرا شرکت نکردند؟»

 

*اینکه چرا در میان اصلاح‌طلبان فقط یک نفر ترجیح داده درباره رویداد مهم «تحریم انتخابات مجلس نهم توسط اصلاح‌طلبان» سخن بگوید محل تأمل است.

افکار عمومی باید بدانند که جریان سیاسی خاص هیچگاه از این رفتار جمعی خود ابراز توبه و برائت نکرد و حتی درباره انتخابات سال 92 نیز زمزمه عدم حضور در انتخابات را بر زبان آورد.

مردم همچنین بایستی در جریان باشند که جریان سیاسی خاص در ماه‌های اخیر و در اشاره به این رفتار تحریم‌مآب خود به تلویح عنوان کرده است که بحث «تحریم» اساساً نقشه جریان اصولگراست!

حمیدرضا جلایی‌پور، از فعالان اصلاح‌طلب نیز اخیراً عنوان کرد که این، «افراطیون» هستند که طرفدار تحریم‌اند.

اصلاح‌طلبان در قبال تحریم انتخابات مجلس نهم البته مرتکب «انکار» هم شده‌اند چه اینکه فیض‌الله عرب‌سرخی از فعالان این جریان زمانی در یک مصاحبه اظهار کرده بود: جریان اصلاح‌طلب در هیچ دوره‌ای تحریم انتخابات نکرده است. ممکن است حضور پررنگ یا کم‌رنگی داشته باشد یا زمینه‌ای برای حضور نداشته باشد. حضور نه فقط به معنای رای دادن بلکه به معنای لیست دادن، مشارکت گسترده کردن، مردم را دعوت به مشارکت کردن، اینها را عرض می‌کنم!

گفتنیست در جریان انتخابات مجلس نهم، لیدر جریان خاص در حرکتی فردی به یکی از حوزه‌های انتخابیه حاشیه‌ای در شهر تهران رفت و رأی داد اما همین حرکت وی و حضور او در نخستین انتخابات پس از فتنه سال 88، موجی از انتقادات اصلاح‌طلبان غیر ستادی را به دنبال داشت.

افکار عمومی باید بدانند که حتی همین فرد نیز از دعوت عمومی مردم به حضور در انتخابات خودداری ورزید تا به نوعی با حرکت عمومی تحریم! که از جانب اصلاح‌طلبان ستادی شکل گرفته بود همراهی کرده باشد.

کما اینکه حتی کسانی از اصلاح‌طلبان که عباس عبدی ادعا می‌کند مخالف تحریم انتخابات مجلس نهم بوده‌اند نیز حرکت خاصی در این زمینه صورت ندادند و در ذهن عمومی جامعه خاطره‌ای از خیزش آنها برای شکستن تحریم انتخابات از سوی اصلاح‌طلبان وجود ندارد.

در اینجا شاید این سؤال پیش بیاید که اشاره به تحریم انتخابات در چند سال قبل از جانب یک جریان سیاسی چه فایده‌ای دارد و چرا به آن اشاره می‌شود؟!

پاسخ آن است که اولاً افکار عمومی بایستی واقعیت جریان‌ها، شخصیت‌ها و احزاب سیاسی که بعضاً ناصیه کشور به دست آنها می‌افتد را بدون خدشه یا حذف بدانند تا در لحظه انتخابات، توانایی اخذ تصمیم صحیح و رأی مطلوب را داشته باشند.

ثانیاً مسئله «تحریم انتخابات» اگر در کشوری غیر از ایران رخ می‌داد یقیناً تمامی مسببین آن از سوی نظام سیاسی طرد و به جرم «دشمنی» و «خیانت» مجازات می‌شدند.

به همین دلیل است که می‌توان مدعی بود خسارت‌های تحریم انتخابات کمتر از خسارت‌های فتنه نیست و لذا برای حفظ امنیت مردم و کشور، نباید و نمی‌توان عوامل پدیدآورنده‌ی این رفتار را به فراموشی سپرد.

و ثالثاً جریانی سیاسی که حرکتش دارای تلوّن و ریل زیگزاگی است، این قابلیت سوء را دارد که در مقطعی وعده‌ای را به مردم بدهد و در مقطع دیگر منکر همان وعده شود و یا می‌تواند در سطح افکار عمومی سخنانی ناراست را نیز مطرح سازد.

شاهد مثال آنکه همه می‌دانیم، رفتارهایی مثل وعده‌های برجام و سپس انکار آنها، ترویج دروغ «3 هزار بورسیه غیر قانونی»، انتقال وعده‌های اقتصادی پسابرجام به پساانتخابات و همچنین دروغ مشهور «تقلّب»! در سال 88 که جملگی در دامان همین جریان سیاسی خاص شکل گرفتند، بخشی از نتایج همین تلوّن در سیاست‌ورزی و عدم رعایت تقوای جمعی بودند.

 

***

 

مواضع قابل تأمل نامزدهای فهرست ائتلاف دولت و جریان خاص

همه وعده‌های آن 30 نفر؛ برجام دو، آزادی فتنه‌گران و مؤاخذه شورای نگهبان

تعدادی از نامزدهای لیست ائتلاف اصلاح‌طلبان در تهران، اخیراً و در گردهمایی فراگیر اصلاح‌طلبان به نوبت پشت تریبون مراسم رفته و به بیان مواضع خود پرداخته‌اند.

در ادامه به محورهای اشاره شده از سوی چند تن از این کاندیداهای فهرست ائتلاف دولت و اصلاح‌طلبان که برخی از آنها هم نامزدهای خانم هستند، به روایت سایت جماران اشاره می‌کنیم.

_غلامرضا حیدری: اجرایی کردن برجام.

_ فریده اولاد قباد: فکّ حصر زندانیان سیاسی.

_ فاطمه سعیدی: همین جا به دولت و مجلس اصلاحات اعلام می‌کنم که همه ما خواستار شکستن حصر هستیم _ من آمده‌ام تا بیرق افتاده خانواده شهیدی را که رد صلاحیت شده است، به دست گیرم.

_ سهیلا جلودارزاده: آمده‌ام تا حقوق کارگران را ارتقا ببخشم.

_ ابوالفضل سروش: همراهی با دولت جهت اجرای برجام دو.

_ پروانه مافی: ریشه‌کردن فقر و بیکاری!

_ فاطمه حسینی: می‌خواهیم صدای کسانی باشیم که با بی‌مهری رد صلاحیت شدند.

_ محمدجواد فتحی: آمده‌ایم تا حیثیت از دست رفته مجلس را به خانه ملت بازگردانیم.

_ محسن علیجانی: امیدوارم با توجه به در پیش بودن ایام فاطمیه بتوانیم با رمز یا زهرا مجلس دهم را در اختیار بگیریم! _ ما مجلسی می‌خواهیم که بتواند قفل مشکلات اقتصادی کشور را باز کند ما مجلسی می‌خواهیم که به دنبال تحریم نباشد.

 

*غیر از محورهای اشاره شده، دو نامزد دیگر لیست ائتلاف اصلاح‌طلبان و دولت نیز پشت تریبون رفته و یکی از آنها (الیاس حضرتی) اینطور گفته است که شور حاضر در جلسه اصلاح‌طلبان او را به یاد شور انتخاباتی سال 88 می‌اندازد! و دیگری (احمد مازنی) هم گفته است: من افتخار می‌کنم که شاگرد شیخ اصلاحات بودم من در سال 57 به زندان رفتم که دیگر زندانی سیاسی نداشته باشیم!

یکی دیگر از این نامزدها (بهروز نعمتی) نیز به بیان علل چرایی چشمک زدن خود به ظریف در جلسه کمیسیون بررسی برجام پرداخته است.

همانگونه که محرز است؛ حمایت از فتنه‌گران و لیدرهای در حصر شده‌ی فتنه، کنایه به شورای نگهبان، دستاوردسازی برای بی‌دستاوردهای برجام و دادن وعده‌هایی که اساساً در اختیار یک نماینده و یا حتی در اختیار کلیّت مجلس هم نیستند در کنار مشتی سخنان کلی و غیر قابل محاسبه؛ محور عمومی این صحبت‌ها را تشکیل داده‌اند.

جالب آنکه کاندیداهای ائتلاف اصلاح‌طلبان و دولت حتی شعارها و مواضعی را مطرح کرده‌اند که برخی دولت‌ها هم نتوانسته‌اند آنها را اجرا کنند!

در کنار این حقایق آشکار، این جای سؤال نیز وجود دارد که در مواضع ابراز شده مثلاً هیچ ردّی از مبارزه با «فساد» دیده نمی‌شود. و ایضاً گویا نامزدهای موصوف، اساساً هیچ انتقادی هم به برجام ندارند، تمام رفتارهای دولت فعلی را می‌پسندند و گویا فقط به مطالبات بر زمین مانده خود از سال 88 می‌اندیشند...

این حقایق می‌تواند برای افکار عمومی جای تأمل بسیاری داشته باشد.

گفتنیست جریان سیاسی خاص به این دلیل در ایام یک هفته مانده به انتخابات اقدام به دادن وعده‌های کلی، غیر قابل محاسبه و وعده‌های سیاسی جناحی کرده و حتی عنوان کرده است «هیچ قولی را در زمینه حل مشکلات اقتصادی به مردم نمی‌دهد»! که خود می‌داند در انتخابات آتی هم همچون 14 سال گذشته نمی‌تواند حائز رأی اکثریتی مردم شود و برای همین قصد کرده است همانند سال 92 خود را به هر قیمتی پیروز انتخابات بنامد.

این جریان از هم‌اکنون با برآورد اینکه اصولگرایان اکثریت مجلس دهم را نیز به دست خواهند گرفت؛ تلاش کرده است تا با ایجاد تفارق و تمایز میان اصولگرایان با استفاده از برچسب‌هایی مثل «معتدل» و «تندرو» و همچنین اظهار ارادت مقطعی به برخی اصولگرایان شاخص، خود را هم‌طیف فراکسیون اکثریت مجلس فعلی جلوه داده و با استفاده از همین راهبرد، خود را پیروز انتخابات اسفند 94 نیز بنامد.

منبع: فارس