به گزارش مشرق، روابط ایران و اروپا علیرغم تاریخ طولانی، پرفراز و نشیبی بوده است؛ با این حال توافق هسته ای ایران و گروه1+5 فصل جدیدی در روابط تهران-بروکسل ایجاد کرده که از تابستان امسال شاهد رفت و آمد هیئت های بلند پایه سیاسی و اقتصادی بین ایران و اروپا بوده ایم و به منظور توسعه روابط، سازوکار گفت و گوهای سطح بالا طراحی شده است.
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه هفته گذشته راهی بروکسل شد تا گفت و گویی با مقامات اتحادیه اروپا داشته باشد و قرار است فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، بهار آینده در راس هیئتی بزرگ به تهران سفر کند.
اینکه شرط موفقیت این دور از گفت و گوها چیست و آیا اتحادیه اروپا از استقلال عمل لازم برای تعامل با ایران برخوردار است، سوالاتی است که افکار عمومی به دنبال پاسخ به آنهاست.
فرهاد کلینی کارشناس ارشد مسائل استراتژیک در این خصوص پاسخ می دهد.
بروکسل که طی روزهای اخیر دور نخست آن شروع شده را چطور ارزیابی می کنید این گفت و گوها در چه حوزه هایی می تواند باشد و شرط موفقیت این گفت و گوها چیست؟
مناسبات ایران با اتحادیه اروپا امروزه از' سطح،کیفیت و سرعت ' بیشتری برخوردار شده است و این مجموعه عوامل با توجه به ظرفیت هایی که طرفین از گذشته به ارث برده اند، از یک معنای جدی تری با قابلیت راهبردی برخوردار شده است.
سفرهایی که در چارچوب مناسبات دوجانبه ایران با کشورهای اروپایی از قبیل ایتالیا، اسپانیا، سوئیس، اتریش، آلمان، انگلستان، فرانسه، یونان و یا برخی از کشورهای دیگر از اروپای جوان شاهد بودیم، امروزه به یک محور جدید در مناسبات جدید ایران با اتحادیه اروپا تبدیل شده است.
گفت و گوهای دوجانبه و گفت و گوهای منطقه ای از یک ارزشمندی برخوردار هست و بسیار مهم است که طرفین بتوانند از گفت و گوهای راهبردی خود در موضوعات منطقه ای حداکثر استفاده را برای تحکیم ثبات و همچنین به وجود آوردن زمینه هایی برای رفع خشونت با استقلال عمل و ایجاد امکان برای همکاری چند جانبه استفاده کنند.
آنچه مهم است اینکه طرفین باید مواضع جدی تری مقابل ' حامیان تروریسم ' داشته باشند، کسانی که موضوعاتی را از قبیل سوریه و حمایت از جریان هایی که کارشان فقط وحشت افکنی و تولید هراس در جوامع هست، با صدای جدی تری دنبال می کنند.
درک مشترک ایران با اتحادیه اروپا در مشخص کردن حامیان تروریسم در منطقه ارزش والایی دارد و اروپا و مجموعا غرب هم بایستی به طور روشن در این خصوص مواضع خودش را ' آشکار سازی ' کند.
در خصوص مناسبات ایران با اتحادیه اروپا رایزنی های مختلفی در بخش های صنعتی، مالی و بانکی ، انرژی و مجموعا بخش های زیربنایی از قبیل حمل و نقل هوایی، ریلی ،دریایی و جاده ای انجام می شود.
بسیار مهم است که بنگاه های مالی و اعتباری در اتحادیه اروپا به تامین فاینانس و ری فاینانس و مشارکت سرمایه ای از طریق صندوق های مشترک برای باثبات سازی همکاری ها اقدام کنند . نقش شرکت های بیمه برای کاهش ریسک همکاری ها و پوشش لازم برای بهتر سازی همکاری ها مهم است .
نقشی که بریتانیا در این بخش دارد بسیار مهم است و بایستی همزمان با همکاری هایی که در چارچوب اتحادیه انجام می شود، کلیه زیرساخت هایی که بتواند همکاری های اقتصادی پایداری را چه با ایران و چه درون منطقه به صورت مشترک دنبال کنند، فراهم شود.
از این منظر تشکیل اراده و همچنین استفاده از دیپلماسی رفت و برگشت از هماورد خوبی برخوردار بوده، لیکن بایستی این اراده تابع برنامه های قوی و تضمین های جدی باشد تا یک شرایط هم افزایی را بوجود آورد.
این شرایط می تواند کمک کند که همکاری های ایران در منطقه و همچنین در خیلی از حوزه ها مکمل بیشتری برای خود پیدا کند و بتواند گذشته ای را که طی 10 سال در همکاری های ایران و اتحادیه اروپا مسدود مانده بود، جبران شود.
البته برخی جریان ها تلاش می کنند تا پارازیت هایی در همکاری های ایران و اتحادیه اروپا به وجود بیاورند و این نیازمند یک هوشمندی متقابل است.
بایستی مقامات دو طرف به آن توجه کنند و سناریوهای مخربی که تلاش می شود ذهنیت همکاری دو طرف را به حالت استاتیک و ایستایی بکشاند را کنار بزنند و همکاری دینامیک خود را با جدیت دنبال کنند.
اخیرا ریچارد هویت 55 ساله که سالها است در پارلمان اروپا عضویت دارد و سالیان سال که متعلق به حزب کارگر و دموکرات سوسیال است برای تهیه راهبرد اتحادیه اروپا با ایران انتخاب شده است.
وی بصورت مشخص تمرکز بر جنوب غربی آسیا دارد و همواره علاقمند به تحولات ترکیه بود، البته ایشان در کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا هم عضویت دارد و چندی پیش نیز به ایران قبل از نهایی شدن برجام به تهران سفر داشت .
او نگاه متمایزی نسبت به اهداف اروپا و آمریکا نسبت به ایران دارد و در خصوص سیاست های رفع تحریم نسبت به ایران دیدگاه تقریبا مستقل را داشت .
هویت برخلاف دولت انگلستان گرایش به ماندگاری انگلیس در بافت اتحادیه اروپا دارد. ضروری است دست اندرکاران وزارت امورخارجه نسبت به تعامل مرحله ای بنحوی در تکمیل این سند مشارکت فعال داشته باشند و ضرورت مسیر استقلال مواضع اروپا نسبت به ایران را تقویت و تشویق کنند .
ضمانت اجرایی و پایداری این همکاری ها و گفت و گوهای ایران و اروپا چیست؟
تنظیم نگاه درست به آینده ، تقویت اراده ها، برنامه ای و دینامیک کردن همکاری ها و بزرگتر کردن عرصه همکاری های اقتصادی در منطقه می تواند زمینه ساز پایداری روابط تهران و بروکسل باشد.
اتحادیه اروپا باید از غفلت خود در گذشته ارزیابی درستی داشته باشد و نقش سازنده خود برای اعتماد سازی هرچه بیشتر را پررنگ سازد . تلاش خانم موگرینی و همکار نزدیک وی خانم اشمید مهم است .
بایستی اتاق های کاری و تماس های کمیسیون های مختلف و نمایندگان شرکت های مهم که قصد همکاری سرمایه ای و نیمه سرمایه ای دارند، بیشتر شود. در این بین نقش بیمه های دولتی و بانک های زیر بنایی هم راستا با اهداف مشترک و بر اساس تقویت در حوزه های مشترک نیز حائز اهمیت است.
یکی از مباحثی که در روابط ایران و اتحادیه اروپا مطرح است بحث استقلال اروپا از آمریکا در عرصه تصمیم گیری های بین المللی است. به نظر شما اروپا استقلال عمل لازم را در تصمیم گیری های خود دارد؟
کیفیت منافع اروپا و یا کشورهای برجسته اروپایی در حوزه خاورمیانه طبیعتا با آمریکا متفاوت است. به عنوان مثال ثبات در خاورمیانه برای اروپا بسیار با ارزش تر از دیدگاهی است که آمریکا در دوران معاصر به موضوع خاورمیانه داشته است.
از سوی دیگر با توجه به تحولاتی که در منطقه شکل می گیرد، بسیار مهم است که مسیرهای همکاری اروپا در حوزه یورو-آسیا به صورت منظم جلو برود. به همین خاطر بعضی از جریان ها تلاش می کنند تا در مدل یوروآسیایی ایران و اتحادیه اروپا، از طریق تولید و زایش تروریسم در منطقه گرفته تا ترویج نوعی ایران هراسی اغتشاش ایجاد کنند و یا سعی کنند با سیاست های غلط خود، همکاری های اقتصادی جدید بعد از برجام را کند کنند.
دولت آمریکا علی رغم نگاه مثبت آقای اوباما و جان کری در این خصوص، هنوز آن رفتار شایسته را نسبت به شرایط جدید از خود نشان نداده و این وظیفه اتحادیه اروپا است تا آمریکا را در همکاری های بانکی و فعالیت شرکت های بزرگ که خواهان همکاری جدی و قانونی با جمهوری اسلامی هستند، تشویق کند. البته برخی از دیپلمات های ارشد در این خصوص تلاش هایی انجام می دهند.
طی سالهای اخیر و همزمان با رشد افراطی گری و تروریسم در منطقه شاهد عملیاتهای تروریستی در اروپا بوده ایم، به نظر می رسد اروپا نتوانسته در این زمینه رویکرد قدرتمندی داشته باشد. همکاری ایران و اروپا را از این منظر چگونه می بینید؟
میزان همگرایی در اتحادیه اروپا و ثبات و امنیت در این قاره جزو منافع مکمل جمهوری اسلامی است و از این منظر جمهوری اسلامی ایران نسبت به تحولات درون اروپا، نگاه ویژه و حساس خود را دارد.
کشورهای اروپایی هم به خوبی اطلاع دارند که اراده ایران در این خصوص چگونه بوده و همواره تلاش کرده تا حاشیه نزدیک به اتحادیه اروپا به دور از موضوعاتی از قبیل رشد خشونت و تروریسم باشد.
به نظر من دیالوگ مشترک ایران و اروپا در دفع خشونت و تقویت ثبات بایستی از یک هماورد سازی قویتری برخوردار شود و در این خصوص باید ارتباط ها و هم اندیشی های قوی تری بین نخبگان اروپا و ایرانی در همه عرصه ها برقرار شود.
جدا از بحث مواضعی که جمهوری اسلامی در سازمان ملل مطرح کرده است ،این نوع همکاری ها بین ایران و اتحادیه اروپا باید تشویق شود تا اینکه در آینده بتوانیم ارزش افزوده ای برای پیشرفت ثبات و صلح پدیدار کنیم.
تا قبل از جنگ جهانی اول و دوم اروپای مرکزی در دنیا حاکم بود و اروپا قدرت فائقه عرصه بین الملل بود، به نظر می رسد الان این وضعیت تغییر کرده است، آیا اتحادیه اروپا دوباره قدرت و توان پیشین خود را پیدا خواهد کرد؟
بالاخره اروپا در چند جانبه گرایی جدید جایگاه خاص خود را دارد، ما شاهد مجموعه ای مثل بریکس هم هستیم و شدت همگرایی در اتحادیه اروپا را بدقت رصد می کنیم.
اروپا شاید در آینده هم عضو از دست بدهد و هم عضوگیری جدید داشته باشد و معنای اتحادیه از چسبندگی قاره ای به معنای یک قطب با اعضای فرا اروپایی مطرح شود.
تاکنون اتحادیه اروپا در مدل سیاست خارجی خود سعی می کند کماکان سیاست یوروآتلانتیک را حفظ کند و از سمت دیگر تلاش می کند جایگاه خود را در کریدور جهانی یورو آسیا با جدیت دنبال کند.
سرعت پیشروی اتحادیه اروپا در یورو-آسیا نبایستی به گونه ای باشد که باعث تحریک قدرت هایی مثل روسیه شود. 'همسایه نزدیک ' شرایط و قاعده خود را دارد .
به همین خاطر روند و تاکید بر رسیدن به نقطه تعادل در اوکراین بسیار مهم است . دریای سیاه و نقشی که این منطقه در سناریوهای اتحادیه اروپا ایفا می کند باید با در نظر گرفتن ملاحظات مشترک باشد.
از طرف دیگر میزان واگرایی محدود از درون اتحادیه اروپا بصورت چراغ خاموش و روشن هشدار می دهد که این هم تحت تاثیر فاکتورهای متعددی بوده است؛ الان وارد شدن متغیر جدید پناهندگان باعث شد مدل های امنیت کشورها از ارجحیت بیشتری برخوردار باشد،نگاهی که یونان ،مجارستان، اتریش داشتند شاید با رویکرد کلی که در اروپا مد نظر بود برابری نمی کرد.
البته نباید فراموش کرد که برخی بدنبال صادرات بحران برای تقویت نقش خود و فروختن ارزش عضویت خود در اتحادیه اروپا در آینده بودند که آنها هم نباید به ورطه ماجراجویی سقوط کنند ولی این را باید خود درک کنند .
شرایط اقتصادی که درون اتحادیه می بینیم و نگاهی که پوند در معادلات پولی به یورو دارد و یا فرضیه هایی که در چارچوب تقسیم ماموریت میان قدرت های مهم اروپایی مطرح بوده ، همواره مورد توجه بوده است.
بخوبی می دانید که در اتحادیه اروپا نقش امینت را انگلستان و اقتصاد را آلمان و نقش هماهنگی سیاسی را فرانسه بازی می کند. امروزه درون اتحادیه کشورهایی مثل ایتالیا انتظار دارند در بین کشورهای رده اول اروپا تعریف خاص خودشان را پیدا کنند. از این منظر خیلی مهم است اتحادیه اروپا بتواند سرعت متوسط خود را از درون و بیرون بیشتر مشخص کند ،در واقع، انقباض و انبساط درون اتحادیه بر روی بینش ،دانش ، روش و منش آنها در آینده بسیار تاثیر گذار است.
ساختار تصمیم گیری تا کنون از سبد وزنی آرا پیروی کرده و هشدارهای متقابل اعضای قدرتمند نسبت به یکدیگر ادامه دارد .
مثلا فرانسه مخالف حق وتو در اتحادیه است و یا انگلیس بر جایگاه خود اصرار دارد و این موضوع چالش ساختاری را دامن زده است .
از زمان توافق هسته ای در تابستان امسال شاهد حضور مقاماتی از کشورهای غربی در ایران بوده ایم. از سوی دیگر روسای جمهوری چین و روسیه هم به عنوان دو قدرت اصلی شرقی به ایران آمدند، روند همکاری های ایران با شرق و غرب را چگونه ارزیابی می کنید؟
یک ویژگی مهم در قاره اروپا وجود دارد و آن نقش کشورهای غیر عضو اتحادیه همچون سوئد و نروژ است. اینها جزو کشورهای شمال اروپا هستند و همواره در مناسبات خود با ایران از سیاست نسبتا معقولی پیروی و سعی کرده اند دیالوگ مثبت را تقویت کنند. فرض ها مشترک به همین نقطه ختم نمی شود و امکان همکاری بیشتر وجود دارد .
به نظر می رسد سیاست جمهوری اسلامی ایران در قاره اروپا بایستی همزمان هم نسبت به اتحادیه و هم نسبت به کشورهای شمال اروپا با موازنه دقیقی حرکت کند تا بتواند از یک هماورد برخوردار باشد.
از طرف دیگر همکاری چند جانبه با قاره اروپا هیچ موقع در چارچوبی نبوده که مناسبات با دیگران را متاثر کند بلکه تلاش کرده همواره درک مشترکی را با روسیه و اتحادیه اروپا دنبال کند و یا ظرفیت هایی که چین به عنوان پولدارترین کشور جهان دارد.
این کشور می تواند با اتحادیه اروپا همکاری های بسیار خوبی در چارچوب تامین منابع پروژه هایی که در ایران اجرا می شود داشته باشد. از این منظر نوع نگاه و چگونگی جهت گیری به مناسبات با ایران برای همه طرف ها می تواند فرصت آفرین باشد و این به معنای این نیست که منجر به رقابت منفی بین قدرت های مختلف باشد.
برای ایران امنیت مدیترانه و امنیت دریای سیاه مهم ارزیابی می شود و آن را مکمل امنیت و توانمندی خود در خلیج فارس می داند. تنها با چند جانبه گرایی متوازن می توان با امید به پیشرفت نگاه کرد.
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه هفته گذشته راهی بروکسل شد تا گفت و گویی با مقامات اتحادیه اروپا داشته باشد و قرار است فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، بهار آینده در راس هیئتی بزرگ به تهران سفر کند.
اینکه شرط موفقیت این دور از گفت و گوها چیست و آیا اتحادیه اروپا از استقلال عمل لازم برای تعامل با ایران برخوردار است، سوالاتی است که افکار عمومی به دنبال پاسخ به آنهاست.
فرهاد کلینی کارشناس ارشد مسائل استراتژیک در این خصوص پاسخ می دهد.
بروکسل که طی روزهای اخیر دور نخست آن شروع شده را چطور ارزیابی می کنید این گفت و گوها در چه حوزه هایی می تواند باشد و شرط موفقیت این گفت و گوها چیست؟
مناسبات ایران با اتحادیه اروپا امروزه از' سطح،کیفیت و سرعت ' بیشتری برخوردار شده است و این مجموعه عوامل با توجه به ظرفیت هایی که طرفین از گذشته به ارث برده اند، از یک معنای جدی تری با قابلیت راهبردی برخوردار شده است.
سفرهایی که در چارچوب مناسبات دوجانبه ایران با کشورهای اروپایی از قبیل ایتالیا، اسپانیا، سوئیس، اتریش، آلمان، انگلستان، فرانسه، یونان و یا برخی از کشورهای دیگر از اروپای جوان شاهد بودیم، امروزه به یک محور جدید در مناسبات جدید ایران با اتحادیه اروپا تبدیل شده است.
گفت و گوهای دوجانبه و گفت و گوهای منطقه ای از یک ارزشمندی برخوردار هست و بسیار مهم است که طرفین بتوانند از گفت و گوهای راهبردی خود در موضوعات منطقه ای حداکثر استفاده را برای تحکیم ثبات و همچنین به وجود آوردن زمینه هایی برای رفع خشونت با استقلال عمل و ایجاد امکان برای همکاری چند جانبه استفاده کنند.
آنچه مهم است اینکه طرفین باید مواضع جدی تری مقابل ' حامیان تروریسم ' داشته باشند، کسانی که موضوعاتی را از قبیل سوریه و حمایت از جریان هایی که کارشان فقط وحشت افکنی و تولید هراس در جوامع هست، با صدای جدی تری دنبال می کنند.
درک مشترک ایران با اتحادیه اروپا در مشخص کردن حامیان تروریسم در منطقه ارزش والایی دارد و اروپا و مجموعا غرب هم بایستی به طور روشن در این خصوص مواضع خودش را ' آشکار سازی ' کند.
در خصوص مناسبات ایران با اتحادیه اروپا رایزنی های مختلفی در بخش های صنعتی، مالی و بانکی ، انرژی و مجموعا بخش های زیربنایی از قبیل حمل و نقل هوایی، ریلی ،دریایی و جاده ای انجام می شود.
بسیار مهم است که بنگاه های مالی و اعتباری در اتحادیه اروپا به تامین فاینانس و ری فاینانس و مشارکت سرمایه ای از طریق صندوق های مشترک برای باثبات سازی همکاری ها اقدام کنند . نقش شرکت های بیمه برای کاهش ریسک همکاری ها و پوشش لازم برای بهتر سازی همکاری ها مهم است .
نقشی که بریتانیا در این بخش دارد بسیار مهم است و بایستی همزمان با همکاری هایی که در چارچوب اتحادیه انجام می شود، کلیه زیرساخت هایی که بتواند همکاری های اقتصادی پایداری را چه با ایران و چه درون منطقه به صورت مشترک دنبال کنند، فراهم شود.
از این منظر تشکیل اراده و همچنین استفاده از دیپلماسی رفت و برگشت از هماورد خوبی برخوردار بوده، لیکن بایستی این اراده تابع برنامه های قوی و تضمین های جدی باشد تا یک شرایط هم افزایی را بوجود آورد.
این شرایط می تواند کمک کند که همکاری های ایران در منطقه و همچنین در خیلی از حوزه ها مکمل بیشتری برای خود پیدا کند و بتواند گذشته ای را که طی 10 سال در همکاری های ایران و اتحادیه اروپا مسدود مانده بود، جبران شود.
البته برخی جریان ها تلاش می کنند تا پارازیت هایی در همکاری های ایران و اتحادیه اروپا به وجود بیاورند و این نیازمند یک هوشمندی متقابل است.
بایستی مقامات دو طرف به آن توجه کنند و سناریوهای مخربی که تلاش می شود ذهنیت همکاری دو طرف را به حالت استاتیک و ایستایی بکشاند را کنار بزنند و همکاری دینامیک خود را با جدیت دنبال کنند.
اخیرا ریچارد هویت 55 ساله که سالها است در پارلمان اروپا عضویت دارد و سالیان سال که متعلق به حزب کارگر و دموکرات سوسیال است برای تهیه راهبرد اتحادیه اروپا با ایران انتخاب شده است.
وی بصورت مشخص تمرکز بر جنوب غربی آسیا دارد و همواره علاقمند به تحولات ترکیه بود، البته ایشان در کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا هم عضویت دارد و چندی پیش نیز به ایران قبل از نهایی شدن برجام به تهران سفر داشت .
او نگاه متمایزی نسبت به اهداف اروپا و آمریکا نسبت به ایران دارد و در خصوص سیاست های رفع تحریم نسبت به ایران دیدگاه تقریبا مستقل را داشت .
هویت برخلاف دولت انگلستان گرایش به ماندگاری انگلیس در بافت اتحادیه اروپا دارد. ضروری است دست اندرکاران وزارت امورخارجه نسبت به تعامل مرحله ای بنحوی در تکمیل این سند مشارکت فعال داشته باشند و ضرورت مسیر استقلال مواضع اروپا نسبت به ایران را تقویت و تشویق کنند .
ضمانت اجرایی و پایداری این همکاری ها و گفت و گوهای ایران و اروپا چیست؟
تنظیم نگاه درست به آینده ، تقویت اراده ها، برنامه ای و دینامیک کردن همکاری ها و بزرگتر کردن عرصه همکاری های اقتصادی در منطقه می تواند زمینه ساز پایداری روابط تهران و بروکسل باشد.
اتحادیه اروپا باید از غفلت خود در گذشته ارزیابی درستی داشته باشد و نقش سازنده خود برای اعتماد سازی هرچه بیشتر را پررنگ سازد . تلاش خانم موگرینی و همکار نزدیک وی خانم اشمید مهم است .
بایستی اتاق های کاری و تماس های کمیسیون های مختلف و نمایندگان شرکت های مهم که قصد همکاری سرمایه ای و نیمه سرمایه ای دارند، بیشتر شود. در این بین نقش بیمه های دولتی و بانک های زیر بنایی هم راستا با اهداف مشترک و بر اساس تقویت در حوزه های مشترک نیز حائز اهمیت است.
یکی از مباحثی که در روابط ایران و اتحادیه اروپا مطرح است بحث استقلال اروپا از آمریکا در عرصه تصمیم گیری های بین المللی است. به نظر شما اروپا استقلال عمل لازم را در تصمیم گیری های خود دارد؟
کیفیت منافع اروپا و یا کشورهای برجسته اروپایی در حوزه خاورمیانه طبیعتا با آمریکا متفاوت است. به عنوان مثال ثبات در خاورمیانه برای اروپا بسیار با ارزش تر از دیدگاهی است که آمریکا در دوران معاصر به موضوع خاورمیانه داشته است.
از سوی دیگر با توجه به تحولاتی که در منطقه شکل می گیرد، بسیار مهم است که مسیرهای همکاری اروپا در حوزه یورو-آسیا به صورت منظم جلو برود. به همین خاطر بعضی از جریان ها تلاش می کنند تا در مدل یوروآسیایی ایران و اتحادیه اروپا، از طریق تولید و زایش تروریسم در منطقه گرفته تا ترویج نوعی ایران هراسی اغتشاش ایجاد کنند و یا سعی کنند با سیاست های غلط خود، همکاری های اقتصادی جدید بعد از برجام را کند کنند.
دولت آمریکا علی رغم نگاه مثبت آقای اوباما و جان کری در این خصوص، هنوز آن رفتار شایسته را نسبت به شرایط جدید از خود نشان نداده و این وظیفه اتحادیه اروپا است تا آمریکا را در همکاری های بانکی و فعالیت شرکت های بزرگ که خواهان همکاری جدی و قانونی با جمهوری اسلامی هستند، تشویق کند. البته برخی از دیپلمات های ارشد در این خصوص تلاش هایی انجام می دهند.
طی سالهای اخیر و همزمان با رشد افراطی گری و تروریسم در منطقه شاهد عملیاتهای تروریستی در اروپا بوده ایم، به نظر می رسد اروپا نتوانسته در این زمینه رویکرد قدرتمندی داشته باشد. همکاری ایران و اروپا را از این منظر چگونه می بینید؟
میزان همگرایی در اتحادیه اروپا و ثبات و امنیت در این قاره جزو منافع مکمل جمهوری اسلامی است و از این منظر جمهوری اسلامی ایران نسبت به تحولات درون اروپا، نگاه ویژه و حساس خود را دارد.
کشورهای اروپایی هم به خوبی اطلاع دارند که اراده ایران در این خصوص چگونه بوده و همواره تلاش کرده تا حاشیه نزدیک به اتحادیه اروپا به دور از موضوعاتی از قبیل رشد خشونت و تروریسم باشد.
به نظر من دیالوگ مشترک ایران و اروپا در دفع خشونت و تقویت ثبات بایستی از یک هماورد سازی قویتری برخوردار شود و در این خصوص باید ارتباط ها و هم اندیشی های قوی تری بین نخبگان اروپا و ایرانی در همه عرصه ها برقرار شود.
جدا از بحث مواضعی که جمهوری اسلامی در سازمان ملل مطرح کرده است ،این نوع همکاری ها بین ایران و اتحادیه اروپا باید تشویق شود تا اینکه در آینده بتوانیم ارزش افزوده ای برای پیشرفت ثبات و صلح پدیدار کنیم.
تا قبل از جنگ جهانی اول و دوم اروپای مرکزی در دنیا حاکم بود و اروپا قدرت فائقه عرصه بین الملل بود، به نظر می رسد الان این وضعیت تغییر کرده است، آیا اتحادیه اروپا دوباره قدرت و توان پیشین خود را پیدا خواهد کرد؟
بالاخره اروپا در چند جانبه گرایی جدید جایگاه خاص خود را دارد، ما شاهد مجموعه ای مثل بریکس هم هستیم و شدت همگرایی در اتحادیه اروپا را بدقت رصد می کنیم.
اروپا شاید در آینده هم عضو از دست بدهد و هم عضوگیری جدید داشته باشد و معنای اتحادیه از چسبندگی قاره ای به معنای یک قطب با اعضای فرا اروپایی مطرح شود.
تاکنون اتحادیه اروپا در مدل سیاست خارجی خود سعی می کند کماکان سیاست یوروآتلانتیک را حفظ کند و از سمت دیگر تلاش می کند جایگاه خود را در کریدور جهانی یورو آسیا با جدیت دنبال کند.
سرعت پیشروی اتحادیه اروپا در یورو-آسیا نبایستی به گونه ای باشد که باعث تحریک قدرت هایی مثل روسیه شود. 'همسایه نزدیک ' شرایط و قاعده خود را دارد .
به همین خاطر روند و تاکید بر رسیدن به نقطه تعادل در اوکراین بسیار مهم است . دریای سیاه و نقشی که این منطقه در سناریوهای اتحادیه اروپا ایفا می کند باید با در نظر گرفتن ملاحظات مشترک باشد.
از طرف دیگر میزان واگرایی محدود از درون اتحادیه اروپا بصورت چراغ خاموش و روشن هشدار می دهد که این هم تحت تاثیر فاکتورهای متعددی بوده است؛ الان وارد شدن متغیر جدید پناهندگان باعث شد مدل های امنیت کشورها از ارجحیت بیشتری برخوردار باشد،نگاهی که یونان ،مجارستان، اتریش داشتند شاید با رویکرد کلی که در اروپا مد نظر بود برابری نمی کرد.
البته نباید فراموش کرد که برخی بدنبال صادرات بحران برای تقویت نقش خود و فروختن ارزش عضویت خود در اتحادیه اروپا در آینده بودند که آنها هم نباید به ورطه ماجراجویی سقوط کنند ولی این را باید خود درک کنند .
شرایط اقتصادی که درون اتحادیه می بینیم و نگاهی که پوند در معادلات پولی به یورو دارد و یا فرضیه هایی که در چارچوب تقسیم ماموریت میان قدرت های مهم اروپایی مطرح بوده ، همواره مورد توجه بوده است.
بخوبی می دانید که در اتحادیه اروپا نقش امینت را انگلستان و اقتصاد را آلمان و نقش هماهنگی سیاسی را فرانسه بازی می کند. امروزه درون اتحادیه کشورهایی مثل ایتالیا انتظار دارند در بین کشورهای رده اول اروپا تعریف خاص خودشان را پیدا کنند. از این منظر خیلی مهم است اتحادیه اروپا بتواند سرعت متوسط خود را از درون و بیرون بیشتر مشخص کند ،در واقع، انقباض و انبساط درون اتحادیه بر روی بینش ،دانش ، روش و منش آنها در آینده بسیار تاثیر گذار است.
ساختار تصمیم گیری تا کنون از سبد وزنی آرا پیروی کرده و هشدارهای متقابل اعضای قدرتمند نسبت به یکدیگر ادامه دارد .
مثلا فرانسه مخالف حق وتو در اتحادیه است و یا انگلیس بر جایگاه خود اصرار دارد و این موضوع چالش ساختاری را دامن زده است .
از زمان توافق هسته ای در تابستان امسال شاهد حضور مقاماتی از کشورهای غربی در ایران بوده ایم. از سوی دیگر روسای جمهوری چین و روسیه هم به عنوان دو قدرت اصلی شرقی به ایران آمدند، روند همکاری های ایران با شرق و غرب را چگونه ارزیابی می کنید؟
یک ویژگی مهم در قاره اروپا وجود دارد و آن نقش کشورهای غیر عضو اتحادیه همچون سوئد و نروژ است. اینها جزو کشورهای شمال اروپا هستند و همواره در مناسبات خود با ایران از سیاست نسبتا معقولی پیروی و سعی کرده اند دیالوگ مثبت را تقویت کنند. فرض ها مشترک به همین نقطه ختم نمی شود و امکان همکاری بیشتر وجود دارد .
به نظر می رسد سیاست جمهوری اسلامی ایران در قاره اروپا بایستی همزمان هم نسبت به اتحادیه و هم نسبت به کشورهای شمال اروپا با موازنه دقیقی حرکت کند تا بتواند از یک هماورد برخوردار باشد.
از طرف دیگر همکاری چند جانبه با قاره اروپا هیچ موقع در چارچوبی نبوده که مناسبات با دیگران را متاثر کند بلکه تلاش کرده همواره درک مشترکی را با روسیه و اتحادیه اروپا دنبال کند و یا ظرفیت هایی که چین به عنوان پولدارترین کشور جهان دارد.
این کشور می تواند با اتحادیه اروپا همکاری های بسیار خوبی در چارچوب تامین منابع پروژه هایی که در ایران اجرا می شود داشته باشد. از این منظر نوع نگاه و چگونگی جهت گیری به مناسبات با ایران برای همه طرف ها می تواند فرصت آفرین باشد و این به معنای این نیست که منجر به رقابت منفی بین قدرت های مختلف باشد.
برای ایران امنیت مدیترانه و امنیت دریای سیاه مهم ارزیابی می شود و آن را مکمل امنیت و توانمندی خود در خلیج فارس می داند. تنها با چند جانبه گرایی متوازن می توان با امید به پیشرفت نگاه کرد.