به گزارش مشرق، با توجه به تاكيدات رهبر معظم انقلاب بر شاخصهای مهم اقتصاد مقاومتي و نامگذاري سالي كه در آن قرار داریم مبنی بر همدلی وهمزبانی ملت و دولت، و از سوي ديگر هجوم بي وقفه صنعت مد جهاني به داخل كشور و نشانه گرفتن فرهنگ و اصالت و هنر ايراني اسلامي توسط مدهای غربی،همه و همه در كنار هم نشان از ضرورت توجه ويژه به موضوع بوميسازي مد و لباس و بهطور كلي صنعت توليدات پوشاك داخلي دارد.
اين روزها كه حسابي بازار خريدهاي شب عيد در حال داغ شدن است و عموم شهروندان تمايل زيادي به انجام خريدهاي معمول دارند، جاي خالي يك نگاه بومي در اين عرصه به خوبي احساس میشود.
همان طور كه اشاره شده در اين بين خلأهاي زيادي وجود دارد كه مانع از بومي سازي و رسيدن به اهداف بلند بالا در اين خصوص میشود.
از يك سو دانشگاهها،اساتيد و دانشجويان و طراحان و هنرمندان خبرهاي در اين زمينه در حال كار هستند و از سوي ديگر متاسفانه میبينيم كه در عمل اين طراحيها به توليد عمده نمیرسند و در نتيجه شانس كمتري براي جا گرفتن در سبد خريد خانوارها دارند.
برخی خانوارهايي كه ترجيح میدهند هزينه خريد پوشاكشان صرف برندهاي معروف جهان شود تا مثلا مانتو يا پيراهني كه توليد و طراحي داخل كشور است و از نوعي اصالت و درجه هنري بهرهمند است.از سوي ديگر هم برخي فروشندهها معتقدند كه يكي از دلايلي كه اين نوع از پوشاك شانس زيادي در قبال رقباي خارجي ندارند عدم حمايت و سرمايه گذاري از طراحان آنهاست همان طور كه باز هم میبينيم طي اين سالها برندهايي كه توسط مصرف كنندگان و البته توليد كنندگان انبوه حمايت شدند، با استقبال بسيار زيادي به خوبي به آحاد جامعه معرفي شدند.
در قسمت قبلي این گزارش ضمن اشاره به بيانات مهم مقام معظم رهبري درباره ضرورت توجه به اقتصاد مقاومتي، با برخي از فروشندگان هم در خصوص چرايي استقبال نكردن برخی افراد از طراحيهای ملي و داخلي گفت و گو كرديم، در اين قسمت از گزارش هم به سراغ مسئولان و تعدادی از اساتيد و دانشجويان اين صنعت يعني طراحي لباس رفته ايم.
توليدات داخلي، پاسخگو نيست
بعد از اینکه در سال 85 قانون ساماندهی مد و لباس تصویب شد، هر کدام از دستگاهها مأموریت پیدا کردند وظایفی را برعهده بگیرند.در همين راستا كارگروه ساماندهي مد و لباس نيز در وزارت ارشاد تشكيل شد و ماموريت يافت تا بخشي از خلأهای موجود در حوزه فرهنگي، طراحي و معرفي برندهاي توليد داخل را احيا كند و خوشبختانه در اين مدت هم چه در سطح داخلي و چه بين المللي به واسطه برگزاري نمايشگاههای مختلف و معرفي اين توليدات موفقيتهای زيادي كسب كرده است.
حمید قبادی، دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس به موضوع تهاجم فرهنگی در مد و لباس پرداخته و با توجه به نقش اقتصاد مقاومتي در قدرتمندتر شدن اين صنعت میگويد:« ما در مقوله مد و لباس از یک عقبماندگی بیش از 150 ساله برخوردار بودیم و قبل از انقلاب یک مسیر وابسته در حوزه مد و لباس را شاهد بودیم، بعد از سال 85 این نگاه جدی شد. یکی از وظایف ما در این حوزه بحث الگوسازی بود تا نمونههایی در جامعه ارائه شود که هم به توانمندیهای تولید داخلی پرداخته شوند و هم مردم بتوانند از آنها استفاده کنند.
اگر بگوییم عمده «تهاجم» در قالب «تهاجم فرهنگی» متمرکز شده و محوریت بغض دشمن بر امور فرهنگی بنا نهاده شده حرفی اشتباه نگفته ایم. با این پیشفرض میتوان ترویج سبک زندگی را به عنوان یکی از تکالیف مهم فرهنگی در جامعه تلقی کرد. سبک زندگی دارای شئونات و ویژگیهای مختلفي است که با فرهنگها،روش ها،رفتارها و رویهها شکل گرفته و در قالبهای مختلف و با نام های متفاوت به ویژه در قالب «مد » در جوامع جاری میشود.»
او همچنين تاكيد میكند :«با این مقدمه و برشمردن شکلهای مختلف سبک زندگی و پذیرش تنوع و تغییر در مقاطع و شرایط مختلف با نام «مد» باید پذیرفت که سبک زندگی در اصل و شیوه بکارگیری آن در صورتهای مختلف به خصوص در حوزه مد و لباس همواره در معرض این واقعیت قرار داشته و می تواند در ساختار فرهنگی و اقتصادی و سیاسی کشور نقش جدی ایفا نماید.اقتصاد مقاومتی اقدامی تاکتیکی نیست بلکه ایجاد یک نگاه و نگرش اصولی است که توجه به آن وابستگی را از بین میبرد.حوزه مد و لباس از فاکتورهای بسیار مهم و تأثیرگذار در این مجموعه است.
مقام معظم رهبری با نگاهی اصولی و محوری مد را تأیید کرده و موافقت خود را با آن اعلام فرموده و قیدی اساسی به عنوان داخلی بودن بر آن نهادند که هم اکنون در قالب کلامی دیگر با عنوان اقتصاد مقاومتی متبلور شده است.اقتصاد مقاومتی، مقاومسازی همه امور اعم از سبک زندگی با تمامی زیر شاخههای آن به ویژه مد و لباس با شرط داخلی بودن و پویایی آن در عرصه جهانی است به طوری که از مناسبات طوری استفاده شود که وابستگیهای تهدیدآمیز و خطرساز کاهش یافته و روی دیگری از آن یعنی استقلال و قطع وابستگی نمایان گردد.خوشبختانه مدتی است که با نگاه عمیق و باور ظرفیتهای داخلی و اتکاء به اساتید،دانشگاهیان، هنرمندان، طراحان، تولیدکنندگان، صنعت و سایر دست اندرکاران حوزه مد و لباس و اعتماد مسئولان مختلف کشور شرایط توسعه اقتصاد مقاومتی در مد و لباس فراهم شده و نشانههایی را میتوان به راحتی در جامعه ملاحظه کرد. شاید تا پیش از این دسترسی به طرحهای زیبا و با کیفیت داخلی کمی با سختی روبرو بود.
اما مشارکت دانشگاهیان، خلاقیت طراحان، تلاش تولیدکنندگان و همکاری مسئولان سختیها را کاهش داده و باعث شده نمونههای رنگارنگ، زیبا و با کیفیت و منطبق با ارزشهای ملی و دینی را بطور گسترده کنارمان ببینیم. این اقدامات در حالی شکل میگیرد که توان انتخاب مردم نیز هر روزه افزایش پیدا کرده و با اعتماد به اهالی این حوزه شاهد ارتقاء قدرت انتخاب مردم در پوشش زیبا، داخلی و در عین حال عفیف هستیم.»
خلاقيت بالا، فرصتها محدود
در حال حاضر تعداد دانشگاه هايي كه در كشور رشته طراحي لباس و طراحي پارچه آن هم با تمام گرايشها آن را ارائه میدهند بسيار زياد است.آنقدر كه به جرات میتوان گفت در سال خيل عظيمي از فارغ التحصيلان اين رشتهها روانه بازار كار میشوند اما در كمال تاسف بازار كار مرتبط با این رشته ندارند.
اگر خيلي خوش شانس باشند،در نهايت طراح لباس مزون يا صحنه تئاتر میشوند يا شايد هم در نهايت جذب در كارخانههای پارچه بافي و نساجي اما به دليل شرايط و فضاي خاص اين كارخانهها سهم دختران فارغ التحصيل از اين شغل هم بسيار ناچيز است.بنابراين به ناچار اكثرا در رشتههای غير مرتبط مشغول كار میشوند.آن هم در شرايطي كه برخي از مسئولان معتقدند در صورت استفاده از نيروهاي جوان و خلاق میتوان در صنعت مد گامهای جدي برداشت و مدعي مطرح كردن طرحهای نوين بود.
دكتر زهرا كاردان، فارغالتحصيل و مدرس رشته طراحي و دوخت است.
او كه سالها در عرصههای مختلف اين رشته فعاليت داشته است با اشاره به محدوديتهايي كه براي فارغالتحصيلان اين رشته در خصوص جذب بازار كار وجود دارد، میگويد : «خب قبل از هرچيزي اجازه بدهيد توضيح مختصري درباره خود اين رشته و گرايشهای مرتبط آن بدهم. بهطور كلي در حال حاضر دو رشته طراحي و دوخت لباس و طراحي پارچه وجود دارد كه در دانشگاه به صورت آكادميك تدريس میشود. اما گرايش طراحي لباس خودش به دو شاخه اصلی تک دوزی یا مزون و صنعت تقسيم میشود که شاخه تکدوزی به طراحی و دوخت لباس برای افراد مختلف میپردازد و شاخه صنعت که کاربردیتر است به بخشهای مختلفی تقسیم میشود که از آن جمله میتوان به بخشهای پارچه جین، پیراهن بچه، پیراهن زنانه، لباس مردانه و... اشاره کرد.
همين طور گرایش طراحی لباس به آموزش طراحی کاربردی و طراحی مـُد میپردازد که در این میان طراحی کاربردی مثل طراحی لباس مشاغل و گروههای مختلف جامعه مثل ورزشکاران، قوای سه گانه ارتش و مواردی از این قبیل هم شاملش میشود و طراحی مد هم كمي جنبه فانتزی دارد؛ در این بخش، طراح با کار خود، خلاقیتش را نشان میدهد تا افراد دیگر از این طرح جدید ایده بگیرند و کارهای تازهای را به بازار عرضه کنند.»
شکاف بین فارغ التحصیلان و بازار کار
اين مدرس رشته طراحي لباس در ادامه تصريح میكند: «در حال حاضر شكاف نسبتا عميقي بين فارغالتحصيلان اين رشته و بازار كار وجود دارد. توليدكنندگان پوشاك اكثرا به دليل پيروي از صنعت مد جهاني زيربار استفاده از خلاقيتهای اين فارغالتحصيلان نمیروند از طرف ديگر خود دانشجو هم در شروع كار به دليل اينكه ذهنيت قبلي نسبت به صنعت مد دارد،ناخواسته از طرحهای بيگانه در ذهنش الگوبرداري میكند در حالي كه با آموزش صحيح، مطالعه فرهنگ اقوام و كمي چاشني ذوق میتوان طرح هايي را رقم زد كه براي هميشه در اين عرصه ماندگار شود. از سوي ديگر چون به صورت عمده از اين دانشجويان مطالبهگري نمیشود و سازمانهای دستاندركار آنها را وارد عرصههای طراحي لباس مثلا لباس فرم ادارات و بانكها و موسسات مختلف نمیكنند، ناخودآگاه انگيزه كافي براي ارائه طرحهای متفاوت در دانشجو از بين میرود.مثلا اگر قرار باشد يك دانشجو با كلي خلاقيت و تلفيق هنر سنتي ايراني و اسلامي مدلي را طراحي كند اما اين مدل به توليد انبوه نرسد و فقط صرفا در يك نمايشگاه پوشاك خاك بخورد،چرا بايد دوباره اين كار را تكرار كند؟ به نظر من آنچه امروز ضربه بزرگي به توليدات پوشاك داخلي خصوصا براي خانمها وارد كرده است، فقط تهاجم فرهنگي و مد سال غرب نيست، بلكه عدم حمايت از ايدهها و خلاقيتهای خودي است كه همچنان بدون پشتوانه ماندهاند.»
یک کارشناس دیگر طراحی لباس میگوید: «یک دانشجوی طراحی پارچه و لباس باید هنرهای تجسمی را بشناسد و دارای خلاقیت و دید هنری باشد. داوطلبان باید بدانند که رشته طراحی پارچه و لباس، یک رشته کاربردی است؛ یعنی هدف این رشته طراحی اصولی پارچه و لباس با حفظ خلاقیت هنری است و در نهایت باید محصول هنرمند، به صورت تولید انبوه وارد بازار شود. به همین خاطر هنرمندانی که فقط برای حس خودشان طراحی میکنند، در این رشته موفق نمیشوند.
ذوق دانشجويان در آخر خط
اما براي پي بردن به خلأهای جدي كه در عرصه طراحي و دوخت وجود دارد، نشستن پاي صحبتهای دانشجويان اين عرصه هم خالي از لطف نيست.
«الهام پرور» يكي ديگر از طراحان جوان و خوشذوق است. او فارغالتحصيل رشته طراحي لباس و پارچه از دانشگاه الزهرا است والآن چند سالي است كه در اين هنر مشغول است.
او نبود حامي مالي و توليدكنندگاني كه اين طرح را خريداري كنند و به خط توليد برسانند را مهمترين دغدغه طراحان وهنرمندان اين رشته میداند و میگويد: «به نظر من هنوز اين رشته براي خيليها جا نيفتاده و تعريف نشده در حالي كه صنعت مد جهاني روي دست هنرمندان طراح پارچه و لباس میچرخد.هنوز هم در خيلي از توليديها به طراح پارچه میگویند گرافيست! چون اينجا همه چيز از لباس گرفته تا طرح و ژورنال همه وارداتياند. وگرنه چرا اين بچهها تا وقتي اينجا هستند نه كسي آنها را میشناسد و نه حمايتي میشوند ولي همين بچهها و طراحها وقتي میروند كشورهاي ديگر ظرف چند سال جزو طراحهای مطرح میشوند .خب اين يعني اينكه هنوز خيليها اين رشته را نمیشناسند. ما در نمايشگاههای زيادي در سال شركت میكنيم فقط به اميد اينكه اين طرحها و مدلهای ايراني و اصيل روزي به برند تبديل شوند اما همه فقط میآيند و بهبه و چهچه میكنند و هيچ كس پيدا نمیشود كه حاضر شود اين طرح را خريداري كند و به خط توليد برساند.
آخرش هم معلوم است ديگر، بچهها بعد ازاينكه فارغ التحصيل میشوند اوايل كه هنوز داغ هستند، چند سال در مزون يا بعضي نمايشگاهها كار میكنند اما وقتي از وضعيت موجود دلسرد شدند يا به كلي میروند سراغ كار ديگري و يا اگر خيلي علاقهمند باشند در همين جمعه بازارها و غرفههای هنري يا بساطهای دست فروشي با همين قيمتهای ناچيز میمانند.»
اين روزها كه حسابي بازار خريدهاي شب عيد در حال داغ شدن است و عموم شهروندان تمايل زيادي به انجام خريدهاي معمول دارند، جاي خالي يك نگاه بومي در اين عرصه به خوبي احساس میشود.
همان طور كه اشاره شده در اين بين خلأهاي زيادي وجود دارد كه مانع از بومي سازي و رسيدن به اهداف بلند بالا در اين خصوص میشود.
از يك سو دانشگاهها،اساتيد و دانشجويان و طراحان و هنرمندان خبرهاي در اين زمينه در حال كار هستند و از سوي ديگر متاسفانه میبينيم كه در عمل اين طراحيها به توليد عمده نمیرسند و در نتيجه شانس كمتري براي جا گرفتن در سبد خريد خانوارها دارند.
برخی خانوارهايي كه ترجيح میدهند هزينه خريد پوشاكشان صرف برندهاي معروف جهان شود تا مثلا مانتو يا پيراهني كه توليد و طراحي داخل كشور است و از نوعي اصالت و درجه هنري بهرهمند است.از سوي ديگر هم برخي فروشندهها معتقدند كه يكي از دلايلي كه اين نوع از پوشاك شانس زيادي در قبال رقباي خارجي ندارند عدم حمايت و سرمايه گذاري از طراحان آنهاست همان طور كه باز هم میبينيم طي اين سالها برندهايي كه توسط مصرف كنندگان و البته توليد كنندگان انبوه حمايت شدند، با استقبال بسيار زيادي به خوبي به آحاد جامعه معرفي شدند.
در قسمت قبلي این گزارش ضمن اشاره به بيانات مهم مقام معظم رهبري درباره ضرورت توجه به اقتصاد مقاومتي، با برخي از فروشندگان هم در خصوص چرايي استقبال نكردن برخی افراد از طراحيهای ملي و داخلي گفت و گو كرديم، در اين قسمت از گزارش هم به سراغ مسئولان و تعدادی از اساتيد و دانشجويان اين صنعت يعني طراحي لباس رفته ايم.
توليدات داخلي، پاسخگو نيست
بعد از اینکه در سال 85 قانون ساماندهی مد و لباس تصویب شد، هر کدام از دستگاهها مأموریت پیدا کردند وظایفی را برعهده بگیرند.در همين راستا كارگروه ساماندهي مد و لباس نيز در وزارت ارشاد تشكيل شد و ماموريت يافت تا بخشي از خلأهای موجود در حوزه فرهنگي، طراحي و معرفي برندهاي توليد داخل را احيا كند و خوشبختانه در اين مدت هم چه در سطح داخلي و چه بين المللي به واسطه برگزاري نمايشگاههای مختلف و معرفي اين توليدات موفقيتهای زيادي كسب كرده است.
حمید قبادی، دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس به موضوع تهاجم فرهنگی در مد و لباس پرداخته و با توجه به نقش اقتصاد مقاومتي در قدرتمندتر شدن اين صنعت میگويد:« ما در مقوله مد و لباس از یک عقبماندگی بیش از 150 ساله برخوردار بودیم و قبل از انقلاب یک مسیر وابسته در حوزه مد و لباس را شاهد بودیم، بعد از سال 85 این نگاه جدی شد. یکی از وظایف ما در این حوزه بحث الگوسازی بود تا نمونههایی در جامعه ارائه شود که هم به توانمندیهای تولید داخلی پرداخته شوند و هم مردم بتوانند از آنها استفاده کنند.
اگر بگوییم عمده «تهاجم» در قالب «تهاجم فرهنگی» متمرکز شده و محوریت بغض دشمن بر امور فرهنگی بنا نهاده شده حرفی اشتباه نگفته ایم. با این پیشفرض میتوان ترویج سبک زندگی را به عنوان یکی از تکالیف مهم فرهنگی در جامعه تلقی کرد. سبک زندگی دارای شئونات و ویژگیهای مختلفي است که با فرهنگها،روش ها،رفتارها و رویهها شکل گرفته و در قالبهای مختلف و با نام های متفاوت به ویژه در قالب «مد » در جوامع جاری میشود.»
او همچنين تاكيد میكند :«با این مقدمه و برشمردن شکلهای مختلف سبک زندگی و پذیرش تنوع و تغییر در مقاطع و شرایط مختلف با نام «مد» باید پذیرفت که سبک زندگی در اصل و شیوه بکارگیری آن در صورتهای مختلف به خصوص در حوزه مد و لباس همواره در معرض این واقعیت قرار داشته و می تواند در ساختار فرهنگی و اقتصادی و سیاسی کشور نقش جدی ایفا نماید.اقتصاد مقاومتی اقدامی تاکتیکی نیست بلکه ایجاد یک نگاه و نگرش اصولی است که توجه به آن وابستگی را از بین میبرد.حوزه مد و لباس از فاکتورهای بسیار مهم و تأثیرگذار در این مجموعه است.
مقام معظم رهبری با نگاهی اصولی و محوری مد را تأیید کرده و موافقت خود را با آن اعلام فرموده و قیدی اساسی به عنوان داخلی بودن بر آن نهادند که هم اکنون در قالب کلامی دیگر با عنوان اقتصاد مقاومتی متبلور شده است.اقتصاد مقاومتی، مقاومسازی همه امور اعم از سبک زندگی با تمامی زیر شاخههای آن به ویژه مد و لباس با شرط داخلی بودن و پویایی آن در عرصه جهانی است به طوری که از مناسبات طوری استفاده شود که وابستگیهای تهدیدآمیز و خطرساز کاهش یافته و روی دیگری از آن یعنی استقلال و قطع وابستگی نمایان گردد.خوشبختانه مدتی است که با نگاه عمیق و باور ظرفیتهای داخلی و اتکاء به اساتید،دانشگاهیان، هنرمندان، طراحان، تولیدکنندگان، صنعت و سایر دست اندرکاران حوزه مد و لباس و اعتماد مسئولان مختلف کشور شرایط توسعه اقتصاد مقاومتی در مد و لباس فراهم شده و نشانههایی را میتوان به راحتی در جامعه ملاحظه کرد. شاید تا پیش از این دسترسی به طرحهای زیبا و با کیفیت داخلی کمی با سختی روبرو بود.
اما مشارکت دانشگاهیان، خلاقیت طراحان، تلاش تولیدکنندگان و همکاری مسئولان سختیها را کاهش داده و باعث شده نمونههای رنگارنگ، زیبا و با کیفیت و منطبق با ارزشهای ملی و دینی را بطور گسترده کنارمان ببینیم. این اقدامات در حالی شکل میگیرد که توان انتخاب مردم نیز هر روزه افزایش پیدا کرده و با اعتماد به اهالی این حوزه شاهد ارتقاء قدرت انتخاب مردم در پوشش زیبا، داخلی و در عین حال عفیف هستیم.»
خلاقيت بالا، فرصتها محدود
در حال حاضر تعداد دانشگاه هايي كه در كشور رشته طراحي لباس و طراحي پارچه آن هم با تمام گرايشها آن را ارائه میدهند بسيار زياد است.آنقدر كه به جرات میتوان گفت در سال خيل عظيمي از فارغ التحصيلان اين رشتهها روانه بازار كار میشوند اما در كمال تاسف بازار كار مرتبط با این رشته ندارند.
اگر خيلي خوش شانس باشند،در نهايت طراح لباس مزون يا صحنه تئاتر میشوند يا شايد هم در نهايت جذب در كارخانههای پارچه بافي و نساجي اما به دليل شرايط و فضاي خاص اين كارخانهها سهم دختران فارغ التحصيل از اين شغل هم بسيار ناچيز است.بنابراين به ناچار اكثرا در رشتههای غير مرتبط مشغول كار میشوند.آن هم در شرايطي كه برخي از مسئولان معتقدند در صورت استفاده از نيروهاي جوان و خلاق میتوان در صنعت مد گامهای جدي برداشت و مدعي مطرح كردن طرحهای نوين بود.
دكتر زهرا كاردان، فارغالتحصيل و مدرس رشته طراحي و دوخت است.
او كه سالها در عرصههای مختلف اين رشته فعاليت داشته است با اشاره به محدوديتهايي كه براي فارغالتحصيلان اين رشته در خصوص جذب بازار كار وجود دارد، میگويد : «خب قبل از هرچيزي اجازه بدهيد توضيح مختصري درباره خود اين رشته و گرايشهای مرتبط آن بدهم. بهطور كلي در حال حاضر دو رشته طراحي و دوخت لباس و طراحي پارچه وجود دارد كه در دانشگاه به صورت آكادميك تدريس میشود. اما گرايش طراحي لباس خودش به دو شاخه اصلی تک دوزی یا مزون و صنعت تقسيم میشود که شاخه تکدوزی به طراحی و دوخت لباس برای افراد مختلف میپردازد و شاخه صنعت که کاربردیتر است به بخشهای مختلفی تقسیم میشود که از آن جمله میتوان به بخشهای پارچه جین، پیراهن بچه، پیراهن زنانه، لباس مردانه و... اشاره کرد.
همين طور گرایش طراحی لباس به آموزش طراحی کاربردی و طراحی مـُد میپردازد که در این میان طراحی کاربردی مثل طراحی لباس مشاغل و گروههای مختلف جامعه مثل ورزشکاران، قوای سه گانه ارتش و مواردی از این قبیل هم شاملش میشود و طراحی مد هم كمي جنبه فانتزی دارد؛ در این بخش، طراح با کار خود، خلاقیتش را نشان میدهد تا افراد دیگر از این طرح جدید ایده بگیرند و کارهای تازهای را به بازار عرضه کنند.»
شکاف بین فارغ التحصیلان و بازار کار
اين مدرس رشته طراحي لباس در ادامه تصريح میكند: «در حال حاضر شكاف نسبتا عميقي بين فارغالتحصيلان اين رشته و بازار كار وجود دارد. توليدكنندگان پوشاك اكثرا به دليل پيروي از صنعت مد جهاني زيربار استفاده از خلاقيتهای اين فارغالتحصيلان نمیروند از طرف ديگر خود دانشجو هم در شروع كار به دليل اينكه ذهنيت قبلي نسبت به صنعت مد دارد،ناخواسته از طرحهای بيگانه در ذهنش الگوبرداري میكند در حالي كه با آموزش صحيح، مطالعه فرهنگ اقوام و كمي چاشني ذوق میتوان طرح هايي را رقم زد كه براي هميشه در اين عرصه ماندگار شود. از سوي ديگر چون به صورت عمده از اين دانشجويان مطالبهگري نمیشود و سازمانهای دستاندركار آنها را وارد عرصههای طراحي لباس مثلا لباس فرم ادارات و بانكها و موسسات مختلف نمیكنند، ناخودآگاه انگيزه كافي براي ارائه طرحهای متفاوت در دانشجو از بين میرود.مثلا اگر قرار باشد يك دانشجو با كلي خلاقيت و تلفيق هنر سنتي ايراني و اسلامي مدلي را طراحي كند اما اين مدل به توليد انبوه نرسد و فقط صرفا در يك نمايشگاه پوشاك خاك بخورد،چرا بايد دوباره اين كار را تكرار كند؟ به نظر من آنچه امروز ضربه بزرگي به توليدات پوشاك داخلي خصوصا براي خانمها وارد كرده است، فقط تهاجم فرهنگي و مد سال غرب نيست، بلكه عدم حمايت از ايدهها و خلاقيتهای خودي است كه همچنان بدون پشتوانه ماندهاند.»
یک کارشناس دیگر طراحی لباس میگوید: «یک دانشجوی طراحی پارچه و لباس باید هنرهای تجسمی را بشناسد و دارای خلاقیت و دید هنری باشد. داوطلبان باید بدانند که رشته طراحی پارچه و لباس، یک رشته کاربردی است؛ یعنی هدف این رشته طراحی اصولی پارچه و لباس با حفظ خلاقیت هنری است و در نهایت باید محصول هنرمند، به صورت تولید انبوه وارد بازار شود. به همین خاطر هنرمندانی که فقط برای حس خودشان طراحی میکنند، در این رشته موفق نمیشوند.
ذوق دانشجويان در آخر خط
اما براي پي بردن به خلأهای جدي كه در عرصه طراحي و دوخت وجود دارد، نشستن پاي صحبتهای دانشجويان اين عرصه هم خالي از لطف نيست.
«الهام پرور» يكي ديگر از طراحان جوان و خوشذوق است. او فارغالتحصيل رشته طراحي لباس و پارچه از دانشگاه الزهرا است والآن چند سالي است كه در اين هنر مشغول است.
او نبود حامي مالي و توليدكنندگاني كه اين طرح را خريداري كنند و به خط توليد برسانند را مهمترين دغدغه طراحان وهنرمندان اين رشته میداند و میگويد: «به نظر من هنوز اين رشته براي خيليها جا نيفتاده و تعريف نشده در حالي كه صنعت مد جهاني روي دست هنرمندان طراح پارچه و لباس میچرخد.هنوز هم در خيلي از توليديها به طراح پارچه میگویند گرافيست! چون اينجا همه چيز از لباس گرفته تا طرح و ژورنال همه وارداتياند. وگرنه چرا اين بچهها تا وقتي اينجا هستند نه كسي آنها را میشناسد و نه حمايتي میشوند ولي همين بچهها و طراحها وقتي میروند كشورهاي ديگر ظرف چند سال جزو طراحهای مطرح میشوند .خب اين يعني اينكه هنوز خيليها اين رشته را نمیشناسند. ما در نمايشگاههای زيادي در سال شركت میكنيم فقط به اميد اينكه اين طرحها و مدلهای ايراني و اصيل روزي به برند تبديل شوند اما همه فقط میآيند و بهبه و چهچه میكنند و هيچ كس پيدا نمیشود كه حاضر شود اين طرح را خريداري كند و به خط توليد برساند.
آخرش هم معلوم است ديگر، بچهها بعد ازاينكه فارغ التحصيل میشوند اوايل كه هنوز داغ هستند، چند سال در مزون يا بعضي نمايشگاهها كار میكنند اما وقتي از وضعيت موجود دلسرد شدند يا به كلي میروند سراغ كار ديگري و يا اگر خيلي علاقهمند باشند در همين جمعه بازارها و غرفههای هنري يا بساطهای دست فروشي با همين قيمتهای ناچيز میمانند.»