به گزارش مشرق، حسن رحیم پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست "خون دل" که به همت بسیج دانشجویی و جامعه اسلامی دانشجویان در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد با اشاره به منشور روحانیت امام خمینی (ره)، اظهار داشت: این منشور آخرین مکتوب مفصل امام راحل قبل از رحلتش بود که در واقع میتوان گفت یک جمعبندی در روحانیت و نقاط قوت و ضعف آن بود که به بررسی تهدیدها و فرصتها نسبت به روحانیت پرداخته است.
وی افزود: چیزی که امام بیشترین توجه را در این منشور دارند آن است که در طول تاریخ این جریانهای ضددینی نبودند که مقابل انبیاء میایستادند، بلکه کسانی بودند که با ادعای مسلمانی شعار مذهبی میدادند و با این عبارت تحریکآمیز پیش میرفتند که انبیاء میخواهند اصول و مقدسات شما را از شما بگیرند امام راحل در این منشور از این عده به عنوان ولایتیهای بیدین تعبیر میکند، چرا که این افراد کسانی بودند که در طول تاریخ روحانی در برابر روحانی علم میکردند که بعد از پیامبر نیز این خط ادامه پیدا کرد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه توحید در میان متفکران دینی اسلام به دو وجه تقسیم میشود، گفت: وجه اول توحید مربوط به عدهای میشود که معتقدند وقتی در شناسنامههای ما نوشته شده مسلمانیم پس در بهشت و درجات بالای آن خواهیم بود؛ وجه دوم کسانی هستند که معتقدند توحید یعنی پرستش و خداپرستی، حب خدا و پیامبرانش مُهر و برچسبی نیست که به هر کسی بتوان چسباند تا او مسلمان خوانده شود.
رحیمپور ازغدی در این زمینه یادآور شد: امام با اشرافی که بر تقسیم این دو توحید میان مردم داشت میان آنها مرز میکشد و بین دو نوع روحانیت و تشیع تمیز قائل میشود؛ امام (ره) میگوید «عدهای از روحانیون به اسم توحید و دین و مذهب برای خود دکان باز کردهاند و عدهای دیگر برای سلوک فردی و اجتماعی خود تلاش میکنند». همان طور که امروز خیلی از مردم انواع و اقسام مختلف پرستشها را دارند یکی ثروت میپرستد، یکی خون و نژاد و تبار و دیگری مدرک که همه اینها از انواع پرستشها را در پرستش خدا جمع کردهاند.
وی با اشاره به اینکه امام خمینی(ره) در منشور خود جنبه دیگری از روحانیت را نشان میدهد که هیچ وقت به شاه، صدام و صهیونیسم بله نگفت، تصریح کرد: این دسته از روحانیون به دشمن گفتند زیارت برای ما و حکومت برای شما در واقع شاید بتوان گفت امام کار بسیار خطرناکی کرد و غیر از او هیچ کس جرأت نوشتن این منشور را نداشت.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: نوشتن منشور روحانیت درست دو سه ماه قبل از فوت امام خمینی(ره) نوعی وصیتنامه محتوایی به حوزه و مذهبیها بود، امام راحل در این منشور تمام روحانیت را مورد خطاب قرار میدهد از طلاب جوان تا مراجع چرا که امام احساس خطر میکرد زیرا عدهای در آن زمان میگفتند این حرفها باید مخفیانه و بین خود روحانیون زده شود چرا که اگر علنی گردد روحانیت تضعیف خواهد شد.
رحیم پورازغدی ادامه داد: امام خمینی(ره) معتقد بودند باید به حوزویان تأکید داشت؛ مذهب و دین ملک من و شما نیست که ابزار برتری ما شود، بلکه باید اعتقاد داشت روحانیت حامل امانت وحی و تعهد به آن است اگر فکر میکنید میشود روحانی بود و از زیر یک تعهد سرخ و خونین شانه خالی کرد، سخت در اشتباه هستید چرا که بعضیها در حوزهها روحانی شدند در حالی که هیچ هدف الهی نداشتند.
وی درباره حرکت امام خمینی(ره) برای نوشتن منشور روحانیت، خاطرنشان کرد: در تاریخ شیعی هیچکس جز امام چنین حرفهایی نزده بود چرا که امام خود احیاکننده روحانیت بود و هیچ کس نمیتوانست وصلهای به ایشان بچسبانند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: امام خمینی(ره) در منشور خود به روحانیونی که حاملان امانت وحی و تعهد سرخ خونین بودند و چوب دین را خوردند و نان دین را نخوردند، درود می فرستد. همچنین بر حماسهسازان روحانیت که منبر رفتهاند، خطابه کردند و سوختند تا مردم را روشن کنند سلام میفرستد. امام خمینی(ره) همچنین به روحانیون تذکر میدهد که درس بحث حوزه برایشان تبدیل به عادت نشود چرا که همه اینها وسیله است و هدف اصلی خداست. همچنین تذکر میدهد که حوزه و روحانیت برایشان تبدیل به بُت نشود تا وسیلهای برای فاصله افتادن میان خود و خدایشان شود.
رحیم پورازغدی با بیان اینکه امام خمینی(ره) روحانیون را به دو دسته تقسیم میکند، گفت: دسته اول آنهایی هستند که آماده کشتهشدن پای حرفهایشانند و دسته دوم روحانیونی هستند که هرجا خطر را احساس کردند، فرار میکنند. این عده از نظر من در زمان امام به شکلی بودند و حالا نیز به نحو دیگری وجود دارند.
وی درباره دستهبندی روحانیون جوان و بچه مذهبیها نیز تصریح کرد: دسته اول کسانی هستند که شوق شهادت در راه اهدافشان را دارند و دسته دوم کسانی هستند که جز ورق و کتاب که منیت آنها را افزایش میدهد چیز دیگری نمیخوانند که به تعبیر امام آنها در شب یلدای زندگی گرفتار شدند و حقیقتاً روحانی نیستند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: امام همچنین در منشور خود تأکید میکند اگر فداکاری علمای صالح نبود همان بلایی که سر انجیل و تورات آوردند سر قرآن میآوردند و ما امروز چیزی جز یک دین تحریف شده، نداشتیم و معلوم نبود چه چرندیاتی به اسم اسلام به خورد مردم میدادند.
رحیم پورازغدی یادآور شد: حوزهای که تشیع را نگهداشت حوزهای بود که در همه زمینهها فعال بود به این خاطر که بزرگان حوزه گاهی در هفت هشت رشته نظریه پردازی میکردند و در آنها عالم بودند. امام نیز روحانیتی را قبول داشت که منتقم مستضعفین و مدافع فقرا باشد. اما در کنار این اشاره میکند که روحانیت انحرافات زیادی نیز داشته است که از جمله آن شکلگیری روحانیتی بود که وقتی همه اهداف آنها را جمع میکنیم در آخر همه چیز به نفع سرمایهداران و علیه ظالمان میشود در حالی که آنها به اسم همیاری با مستعضفان روی کار آمدهاند.
وی گفت: ما در ایران نهضتی نداریم که اولین شهیدش روحانی نباشد. بیشترین شهید را در جنگ تحمیلی از قشر طلبهها دادیم؛ امام نیز در این خصوص تأکید میکنند. شکارچیان استعمار به دنبال همین دسته از روحانیون هستند و سراغ روحانیون تسلیمطلب و عافیتطلب نمیروند. جای سوال دارد که از آنها بپرسیم چرا در شعار با آخوندهای متحجر مخالف میکنند اما اقدام به ترور عالمان روشنفکر میکنند؟ این عده باید بدانند علمای اصیل اسلام هیچگاه دستشان در کاسه سرمایهداران نرفت.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با طرح این سوال که آیا ما میان روحانیت نفوذی داشتهایم یا خیر؟ بیان کرد: امام در این خصوص صریحاً میگوید آنهایی که فکر میکنند استعمار روی روحانیتی که با نفوذ در میان مردم بهوجود آمدهاست هیچ برنامهای ندارد، ساده اندیشی و حماقت میکنند. امام همچنین میگوید ما از همه روحانیون دفاع نمیکنیم و مردم بدانند که روحانیون مقدس نما و متحجر کم نبوده و نیستند در حوزههای علمیه هستند کسانی که علیه اسلام ناب عمل میکنند.
رحیم پورازغدی ادامه داد: کسانی که در حوزهها علیه اسلام ناب ژست تقدسنمایی میگیرند تیشه به ریشه دین میزنند و امام در خصوص این افراد میفرمایند «خطر مقدس نماها خطری است که تشیع را تهدید میکند». امام در منشور خود نیز در این باره میگویند« لحظهای از فکر این مارهای خوش خط و خال بیرون نیایید چرا که آنها دشمن رسولالله هستند پس در مقابل با این افعیها اتحادتان را حفظ کنید». امام همچنین متذکر میشود «برای عدهای از مردم روحانیت تا هنگامی قابل احترام بود که حماقت از سر و پایشان می بارید و اگر حوزههای ما با آن شرایط ادامه میباید وضع حوزهها امروز همانند وضع کلیساهای قرون وسطا بود».
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با خطاب به دانشجویان، گفت: امام بارها و بارها تذکر دادهاند که باید مراقب باشید تفکر جدایی دین از سیاست به طلبههای جوان سرایت نکند اما متأسفانه امروز طلبههای جوان ما در حوزهها چه در قم، مشهد، اصفهان و نجف در مدارس ویژهای دارند طبق چنین تفکراتی تربیت میشوند و حتی امام و شهید مطهری را هم لعن میکنند.
رحیم پورازغدی در پایان خاطرنشان کرد: در دوران بعد از انقلاب خیلی از چپها راست و خیلی از راستها چپ شدند، کلاً وضعیت شیر تو شیری است. امام همیشه در این خصوص نگران بودند و تأکید داشتند باید تمام رگهای وابستگیمان را از دنیای وحشتزده غرب قطع کنیم اما عدهای در حکومت ما مقاله مینویسند که وابستگی به غرب توهم است به خاطر همین شرایط است که منشور روحانیت امام بایکوت شده است و امروز هم تعجب کردم که شما دانشجویان برای آن جلسه گذاشتهاید.
وی افزود: چیزی که امام بیشترین توجه را در این منشور دارند آن است که در طول تاریخ این جریانهای ضددینی نبودند که مقابل انبیاء میایستادند، بلکه کسانی بودند که با ادعای مسلمانی شعار مذهبی میدادند و با این عبارت تحریکآمیز پیش میرفتند که انبیاء میخواهند اصول و مقدسات شما را از شما بگیرند امام راحل در این منشور از این عده به عنوان ولایتیهای بیدین تعبیر میکند، چرا که این افراد کسانی بودند که در طول تاریخ روحانی در برابر روحانی علم میکردند که بعد از پیامبر نیز این خط ادامه پیدا کرد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه توحید در میان متفکران دینی اسلام به دو وجه تقسیم میشود، گفت: وجه اول توحید مربوط به عدهای میشود که معتقدند وقتی در شناسنامههای ما نوشته شده مسلمانیم پس در بهشت و درجات بالای آن خواهیم بود؛ وجه دوم کسانی هستند که معتقدند توحید یعنی پرستش و خداپرستی، حب خدا و پیامبرانش مُهر و برچسبی نیست که به هر کسی بتوان چسباند تا او مسلمان خوانده شود.
رحیمپور ازغدی در این زمینه یادآور شد: امام با اشرافی که بر تقسیم این دو توحید میان مردم داشت میان آنها مرز میکشد و بین دو نوع روحانیت و تشیع تمیز قائل میشود؛ امام (ره) میگوید «عدهای از روحانیون به اسم توحید و دین و مذهب برای خود دکان باز کردهاند و عدهای دیگر برای سلوک فردی و اجتماعی خود تلاش میکنند». همان طور که امروز خیلی از مردم انواع و اقسام مختلف پرستشها را دارند یکی ثروت میپرستد، یکی خون و نژاد و تبار و دیگری مدرک که همه اینها از انواع پرستشها را در پرستش خدا جمع کردهاند.
وی با اشاره به اینکه امام خمینی(ره) در منشور خود جنبه دیگری از روحانیت را نشان میدهد که هیچ وقت به شاه، صدام و صهیونیسم بله نگفت، تصریح کرد: این دسته از روحانیون به دشمن گفتند زیارت برای ما و حکومت برای شما در واقع شاید بتوان گفت امام کار بسیار خطرناکی کرد و غیر از او هیچ کس جرأت نوشتن این منشور را نداشت.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: نوشتن منشور روحانیت درست دو سه ماه قبل از فوت امام خمینی(ره) نوعی وصیتنامه محتوایی به حوزه و مذهبیها بود، امام راحل در این منشور تمام روحانیت را مورد خطاب قرار میدهد از طلاب جوان تا مراجع چرا که امام احساس خطر میکرد زیرا عدهای در آن زمان میگفتند این حرفها باید مخفیانه و بین خود روحانیون زده شود چرا که اگر علنی گردد روحانیت تضعیف خواهد شد.
رحیم پورازغدی ادامه داد: امام خمینی(ره) معتقد بودند باید به حوزویان تأکید داشت؛ مذهب و دین ملک من و شما نیست که ابزار برتری ما شود، بلکه باید اعتقاد داشت روحانیت حامل امانت وحی و تعهد به آن است اگر فکر میکنید میشود روحانی بود و از زیر یک تعهد سرخ و خونین شانه خالی کرد، سخت در اشتباه هستید چرا که بعضیها در حوزهها روحانی شدند در حالی که هیچ هدف الهی نداشتند.
وی درباره حرکت امام خمینی(ره) برای نوشتن منشور روحانیت، خاطرنشان کرد: در تاریخ شیعی هیچکس جز امام چنین حرفهایی نزده بود چرا که امام خود احیاکننده روحانیت بود و هیچ کس نمیتوانست وصلهای به ایشان بچسبانند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: امام خمینی(ره) در منشور خود به روحانیونی که حاملان امانت وحی و تعهد سرخ خونین بودند و چوب دین را خوردند و نان دین را نخوردند، درود می فرستد. همچنین بر حماسهسازان روحانیت که منبر رفتهاند، خطابه کردند و سوختند تا مردم را روشن کنند سلام میفرستد. امام خمینی(ره) همچنین به روحانیون تذکر میدهد که درس بحث حوزه برایشان تبدیل به عادت نشود چرا که همه اینها وسیله است و هدف اصلی خداست. همچنین تذکر میدهد که حوزه و روحانیت برایشان تبدیل به بُت نشود تا وسیلهای برای فاصله افتادن میان خود و خدایشان شود.
رحیم پورازغدی با بیان اینکه امام خمینی(ره) روحانیون را به دو دسته تقسیم میکند، گفت: دسته اول آنهایی هستند که آماده کشتهشدن پای حرفهایشانند و دسته دوم روحانیونی هستند که هرجا خطر را احساس کردند، فرار میکنند. این عده از نظر من در زمان امام به شکلی بودند و حالا نیز به نحو دیگری وجود دارند.
وی درباره دستهبندی روحانیون جوان و بچه مذهبیها نیز تصریح کرد: دسته اول کسانی هستند که شوق شهادت در راه اهدافشان را دارند و دسته دوم کسانی هستند که جز ورق و کتاب که منیت آنها را افزایش میدهد چیز دیگری نمیخوانند که به تعبیر امام آنها در شب یلدای زندگی گرفتار شدند و حقیقتاً روحانی نیستند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: امام همچنین در منشور خود تأکید میکند اگر فداکاری علمای صالح نبود همان بلایی که سر انجیل و تورات آوردند سر قرآن میآوردند و ما امروز چیزی جز یک دین تحریف شده، نداشتیم و معلوم نبود چه چرندیاتی به اسم اسلام به خورد مردم میدادند.
رحیم پورازغدی یادآور شد: حوزهای که تشیع را نگهداشت حوزهای بود که در همه زمینهها فعال بود به این خاطر که بزرگان حوزه گاهی در هفت هشت رشته نظریه پردازی میکردند و در آنها عالم بودند. امام نیز روحانیتی را قبول داشت که منتقم مستضعفین و مدافع فقرا باشد. اما در کنار این اشاره میکند که روحانیت انحرافات زیادی نیز داشته است که از جمله آن شکلگیری روحانیتی بود که وقتی همه اهداف آنها را جمع میکنیم در آخر همه چیز به نفع سرمایهداران و علیه ظالمان میشود در حالی که آنها به اسم همیاری با مستعضفان روی کار آمدهاند.
وی گفت: ما در ایران نهضتی نداریم که اولین شهیدش روحانی نباشد. بیشترین شهید را در جنگ تحمیلی از قشر طلبهها دادیم؛ امام نیز در این خصوص تأکید میکنند. شکارچیان استعمار به دنبال همین دسته از روحانیون هستند و سراغ روحانیون تسلیمطلب و عافیتطلب نمیروند. جای سوال دارد که از آنها بپرسیم چرا در شعار با آخوندهای متحجر مخالف میکنند اما اقدام به ترور عالمان روشنفکر میکنند؟ این عده باید بدانند علمای اصیل اسلام هیچگاه دستشان در کاسه سرمایهداران نرفت.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با طرح این سوال که آیا ما میان روحانیت نفوذی داشتهایم یا خیر؟ بیان کرد: امام در این خصوص صریحاً میگوید آنهایی که فکر میکنند استعمار روی روحانیتی که با نفوذ در میان مردم بهوجود آمدهاست هیچ برنامهای ندارد، ساده اندیشی و حماقت میکنند. امام همچنین میگوید ما از همه روحانیون دفاع نمیکنیم و مردم بدانند که روحانیون مقدس نما و متحجر کم نبوده و نیستند در حوزههای علمیه هستند کسانی که علیه اسلام ناب عمل میکنند.
رحیم پورازغدی ادامه داد: کسانی که در حوزهها علیه اسلام ناب ژست تقدسنمایی میگیرند تیشه به ریشه دین میزنند و امام در خصوص این افراد میفرمایند «خطر مقدس نماها خطری است که تشیع را تهدید میکند». امام در منشور خود نیز در این باره میگویند« لحظهای از فکر این مارهای خوش خط و خال بیرون نیایید چرا که آنها دشمن رسولالله هستند پس در مقابل با این افعیها اتحادتان را حفظ کنید». امام همچنین متذکر میشود «برای عدهای از مردم روحانیت تا هنگامی قابل احترام بود که حماقت از سر و پایشان می بارید و اگر حوزههای ما با آن شرایط ادامه میباید وضع حوزهها امروز همانند وضع کلیساهای قرون وسطا بود».
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با خطاب به دانشجویان، گفت: امام بارها و بارها تذکر دادهاند که باید مراقب باشید تفکر جدایی دین از سیاست به طلبههای جوان سرایت نکند اما متأسفانه امروز طلبههای جوان ما در حوزهها چه در قم، مشهد، اصفهان و نجف در مدارس ویژهای دارند طبق چنین تفکراتی تربیت میشوند و حتی امام و شهید مطهری را هم لعن میکنند.
رحیم پورازغدی در پایان خاطرنشان کرد: در دوران بعد از انقلاب خیلی از چپها راست و خیلی از راستها چپ شدند، کلاً وضعیت شیر تو شیری است. امام همیشه در این خصوص نگران بودند و تأکید داشتند باید تمام رگهای وابستگیمان را از دنیای وحشتزده غرب قطع کنیم اما عدهای در حکومت ما مقاله مینویسند که وابستگی به غرب توهم است به خاطر همین شرایط است که منشور روحانیت امام بایکوت شده است و امروز هم تعجب کردم که شما دانشجویان برای آن جلسه گذاشتهاید.