□به عنوان نخستین سؤال، چه ویژگیهایی در شهید آیت محلاتی وجود داشت که درمیان انقلابیون قدیمی، به ایشان تشخص میبخشید و وی را از دیگران متمایز میکرد؟
بسم الله الرحمن الرحیم.شهیدبزرگوارآیت الله محلاتی،حتی از قبل از آغاز نهضت امام خمینی، در زمینه مبارزه با رژیم ستمشاهی فعال بودند و پس از آن هم در ترویج افکار امام از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. به باور من شخصیت ایشان و زحمات فراوانی که قبل و بعد از پیروزی انقلاب برای قوام بخشیدن به افکار و آرمانهای امام و انقلاب در جامعه کشیدند، همچنان در پرده ابهام است!
یکی از ویژگیهای بارز ایشان این بود که همواره تلاش میکردند اختلافات جناحی و گروهی را حل کنند و از آنجا که هم جناح راست و هم جناح چپ به ایشان اعتماد و اعتقاد داشتند، انصافاً وجودشان نعمت بزرگی بود. در سپاه هم که بودند در ایجاد و تقویت وحدت نقش برجستهای داشتند. شاید این سؤال در ذهن شما مطرح میشود که مگر در سپاه هم جناح چپ و راست وجود داشت؟ پاسخ این است که بله، ولی شرایط جنگ اجازه نمیداد کسی افکاری را مطرح کند که از آن شائبه تفرقه و جدایی احساس شود. به نظر من اتفاقاً این بزرگترین درسی است که برای امروز جامعهمان میتوانیم از دفاع مقدس بگیریم و آن هم این است که بهرغم تفاوت سلیقه و نظر، در یک جهت و با یک هدف تلاش میکردیم و آن هم حفظ حاکمیت ملی و بیرون راندن دشمن از وطن بود که به دلیل حفظ وحدت بین نیروهای مختلف محقق شد. همانطور که عامل اصلی پیروزی انقلاب وحدت بود و شهید محلاتی حقیقتاً در زمینه حفظ وحدت بسیار مؤثر و کارگشا بودند.
□ایجاد وحدت امرنسبتاً دشواری است. روش و عملکرد ایشان در این زمینه چگونه بود؟ازچه شیوه هایی استفاده می کردند؟
شهید آیت الله محلاتی با افراد مختلف در طیفهای گوناگون علایق و ارتباطات مشترک و زیادی داشت و به همین دلیل با همکاری آنها میتوانست اختلافات را رصد کند و در هر جا که وجودش لازم بود، حضور یابد. ایشان با شرح صدر و نفوذ کلامی که داشت در گشودن گرههایی که ظاهراً ناگشودنی به نظر میرسیدند، تخصص بالایی داشت. ایجاد هماهنگی و همفکری در بین جریانات و شخصیتهای مختلف هنر والای ایشان بود. بهشدت به حضرت امام علاقه داشت و لذا نهاد نمایندگی ولیفقیه در دوره ایشان، قوام و استحکام زیادی پیدا کرد. همچنین ایشان برای امور فرهنگی و تبلیغی در سپاه، ایجاد واحدهای تخصصی و جذب نیروهای جدید تلاش فراوانی کرد. ایشان در سپاه حالت پدری و ارشاد فکری و معنوی داشت و همواره تلاش میکرد به نیازهای روحی و معنوی کارکنان نیز پاسخ مناسب بدهد.
□در واقع تفاوت دوران نمایندگی ایشان در سپاه با دیگران هم ،همین امر بود.اینطور نیست؟
همین طور است.یادم هست آیت الله طاهری خرمآبادی زمانی که در سپاه بودند، کمتر به مسائل اجرایی ورود پیدا میکردند و تنها مسائل کلان و جنبههای معنوی مد نظر ایشان بود. آیت الله فاکر برعکس ایشان به مسائل جزئیتر و اجرایی هم توجه میکرد و لذا تنشهای زیادی ایجاد شده بود، چون فرماندهی سپاه معتقد بود نماینده ولیفقیه فقط باید هدایت و نظارت کلی کند و کارهای تبلیغی و فرهنگی به عهده فرماندهی سپاه است. در دوره شهید آیت الله محلاتی، با توجه به نفوذ کلام و رفتاری که ایشان داشت و به دلیل صمیمیت و تواضعی که در روابط با دیگران نشان میداد، تعادل بین این دو وظیفه برقرار شد. بنده مسئول ستاد مرکزی سپاه بودم و یادم هست که بیشتر از هر کسی با شهید محلاتی مأنوس بودم و جلسه داشتم. وجود ایشان وزنهای بود و با شهادتشان هنوز هم جای خالی ایشان کاملاً احساس میشود.
ایشان بسیار اهل حل و عقل بود و در مسائل اعتقادی و سیاسی هم نگاه کارشناسانه ارزشمندی داشت. با وجود مسئولیتهای سنگین و در سطوح بالا، هرگز از حل مشکلات کوچک غافل نمیماند و یادم هست که حتی اگر کسی مشکل خانوادگی یا مالی هم داشت، میتوانست از ایشان کمک بگیرد! ایجاد صندوق تعاون هم برای پاسخ دادن همین مشکل بود.
شهید محلاتی در مقابل هیچ مشکل و مسئلهای بیتفاوت نبود و همواره تلاش میکرد در باره مسائل تحقیق و آنها را حل کند. چندان هم اهل تبلیغ و نمایش دادن کارهایش نبود، به همین دلیل قدرش آنگونه که باید و شاید شناخته نشد. با اینکه بسیار مورد اعتماد و علاقه امام و در سطوح بالای حاکمیتی و در ردیف مسئولان عالی نظام بود، اما هرگز خود را مطرح نمیکرد و بسیار متواضع بود.
از مهمترین کارهایی که شهید محلاتی انجام میداد، وارد کردن افراد خوبی چون شهید عبدالله میثمی در سپاه بود. بسیار سادهزیست بود و افراد زاهد، مؤثر و سادهزیست را نیز به کار میگرفت.
□شهید آیت الله محلاتی نهادها و معاونتهای اساسی و مؤثری را در سپاه ایجاد کردند.از این فرآیند چه خاطراتی دارید؟
نمایندگی ولیفقیه ( ودر آن زمان نمایندگی حضرت امام) در سپاه، همچنان یکی از اصیلترین، مطمئنترین و هوشمندترین تشکیلات در بین گروههای دیگر است که به همت ایشان پیشنهاد شد.
دیگر معاونت آموزشی عقیدتی است شامل برگزاری کلاسهای آموزشهای عقیدتی، احکام، قرآن و امثال آنها. در زمان جنگ یک جریان تبلیغی مسئولیت اعزام مبلّغ به جبههها را به عهده داشت که پایه آن را شهید محلاتی گذاشت. البته مدیر قسمت اعزام مبلّغ آقای مرادی بود که در دفتر منطقه عملیاتی در اهواز کار میکرد، ولی هماهنگی با حوزههای علمیه و برنامهریزی برای اعزام مبلّغ به شهرها کار شهید محلاتی بود و سازمان خوبی برایش درست کرده بود.
شهید محلاتی در هر میدانی همواره خودش در جلو حرکت میکرد و حتی اگر موضوعی در حیطه مسئولیتش هم نبود، حضور داشت. در عملیاتها، قرارگاه و خط مقدم حاضر بود و رمز عملیاتها را اعلام میکرد و در تمام استانها و خطوط عملیاتی حضورش احساس میشد.هرگز نمینشست تا کاری به او ارجاع شود، بلکه در تمام صحنهها حضور قدرتمندی داشت.
□یکی از معضلات بزرگ کشور در آن دوران موضوع منافقین بود. ایشان با این مسئله چه برخوردی داشتند؟
بسیار به موضوع منافقین حساس و با آنان مخالف بود.البته من آن موقع در سپاه نبودم و در جهاد سازندگی کار میکردم و از سال 1361 وارد سپاه شدم، اما میدانم ایشان در خاموش کردن فتنه منافقین نقش مهمی داشت. بسیار هم تلاش کرد با هدایت و ارشاد افرادی را که تخلفی کرده بودند، برگرداند و بسیار تأکید میکرد آبروی کسی نرود و درهای پشت سر کسی بسته نشود. بسیار شرح صدر، حوصله و صبر داشت و برای بازگرداندن افراد به مسیر اصلی و باز نگهداشتن باب توبه و اصلاح برای منحرفین تلاش طاقتفرسایی میکرد.
□ایشان این همه کار را چگونه انجام میدادند؟قاعدتاً باید برنامه ریزی دقیقی پشت این فعالیت گسترده وجود داشته باشد؟
ایشان یاران و همکاران همدل بسیار داشت و از روحیه تشکیلاتی بالایی برخوردار بود و کاملاً نظاممند عمل میکرد. افراد کارآمد، مسئول و متدین بسیاری را هم جذب کرده بود که در سراسر کشور کارها را مدیریت میکردند و پیش میبردند.
□تبلیغات، بهخصوص در دوران دفاع مقدس و زیر هجوم سنگین رسانههای دشمن کار طاقتفرسایی بوده است. به عملکرد ایشان در این حوزه هم اشارهای داشته باشید.
جبههها واقعاً در برابر تبلیغات سنگین دشمن که از سوی رسانههای بینالمللی حمایت میشد، بسیار مظلوم واقع شده بودند و لذا فعالیت در این حوزه کار بسیار دشواری بود. غربیها و صهیونیستها کاملاً به نفع صدام کار میکردند و ایران را جنگطلب و او را طرفدار صلح نشان میدادند. تلاش در این حوزه و اقناع افکار عمومی در داخل و تقویت روحیه شهادتطلبی در بین جامعه، بهخصوص که صدا و سیما هم چندان با این روند هماهنگ نبود، بسیار کار شاقی بود و شهید محلاتی در این میان که استراتژی مشخصی هم وجود نداشت، از هر امکانی برای مقابله با عملکرد رسانههای بیگانه و تقویت روحیه رزمندگان استفاده میکرد که مهمترین آنها همان اعزام مبلّغ و تقویت دانش و آگاهی آنها بود.
□از حال و هوای ایشان در شبهای عملیات بگویید. ایشان را در اینگونه شبها چگونه دیدید؟
ایشان هر وقت برایش میسر میشد، به قرارگاه فرماندهی در منطقه عملیاتی میآمد. معمولاً همه یکی دو ساعت مانده به عملیات در اتاقی جمع میشدند که در کنار آن هم اتاق مخصوص بیسیم و ارتباطات با لشکرها قرار داشت. ایشان در حضور پیدا کردن شخصیتهای روحانی و علمی کشور در شبهای عملیات در منطقه هم نقش بسزایی داشت و از آنجا که با مجلس تعامل بسیار قوی داشت، نمایندگان مجلس را هم به آنجا میکشاند. حال معنوی ایشان در همه تأثیر بسیار داشت. بسیار اجتماعی بود و هرگز بین خود و دیگران فاصلهای را قایل نبود. با همه تواضع به خرج میداد و همه ایشان را از خود میدانستند.
□و در پایان اشارهای هم به ماجرای شهادت ایشان داشته باشید.
دشمن برای ردههای خیلی پایینتر از شهید محلاتی هم برنامه و تحلیل داشت، بنابراین طبیعی است برای از بین بردن عنصری که در هماهنگی و وحدت سپاه، ارتش و ارتقای فضای معنوی در بین رزمندگان چنین نقش بارزی داشت، برنامه دقیقی را طراحی کرده بود. ایشان با هواپیمای مسافربری سفر کرد و دشمن آن را مورد اصابت قرار داد. بیتردید خلأ وجود بزرگانی چون شهید محلاتی ضربات جبرانناپذیری به نظام ما وارد کرده است، اما معتقدیم خون شهید حرکتآفرین است و شهدا زندهاند و همچنان تأثیرگذار. خون شهید محلاتی هم سپاه را متحول کرد و بسیار تحرکآفرین و بصیرتافزا بود.