مشرق، موضعگیریهای سیاسی اين جريانات نیز طی تاریخ، تأثیر چشمگیری بر جایگاه جامعه شیعه در حکومت گذاشته است. شناخت این جریانها و تحولات درونی آنها به شناخت این جامعه و تحولات اندیشة سیاسی آنها جهت نیل به اهداف و حقوقشان و عوامل مؤثر بر آن کمک شایانی میکند.
در ذیل به جریانهای سیاسی و تحولات رویکردی آنها و نقششان در جایگاه جامعه شیعه اشاره شده است.
تا پیش از انقلاب اسلامی ایران، مخالفت شیعیان با حکومت سعودی بیشتر به شکل مشارکت در جنبشهای چپگرا، مانند حزب غیرقانونی کمونیستی سعودی، یا جنبشهای چپگرای افراطی غیرقانونی دیگر، همچون حزب عمل سوسیالیستی عربی در جزیره عربی انجام میشد، بهگونهای که شیعیان، در جستجوی جنبشی جهانشمول و غیرفرقهای، که آنان را بپذیرد، با جنبش بعثی عراق یا سوریه یا جنبشهای مشابه فعال در خلیج فارس پیوند برقرار کردند.
در ادامه جنبشهایی که شیعیان در عربستان به راه انداختند و چگونگی شکلگیری آنها اشاره شده است.
جنبش مبلغان طلایهدار در قطیف
در دهه 1390ق (1970م) در کویت جنبش مبلغان طلایهدار با حمایت آیتالله محمد شیرازی و متأثر از اندیشههای وی و به ریاست محمدتقی مدرسی، که پایگاه آن مدرسة رسولالاعظم بود، کار خود را آغاز کرد.
مکتب فکری شیرازی درکل تفسیر جدیدی از اعتقادات فقه و تاریخ اسلام ارائه میکرد. افزون بر فعالیتهای نمایندگان جنبش مبلغان طلایهدار در قطیف، در دهة 1390 گروهی از فعالان عضو جنبش، که رهبری آن را شیخ الصفار و شیخ توفیق السیف برعهده داشت، فعالیتهای خود را در قطیف آغاز کردند.
آنها در مباحث خود، موقعیت سیاسی امت اسلامی، نقد سیرمذهبی سنتی در میان شیعیان و اهمیت تحول روشنفکری در جهان اسلام را بازگو میکردند. افزون بر این فعالیتها آنها به پخش کتاب، نشریه و نوارهای صوتی آیتالله شیرازی اقدام مینمودند. سرانجام فعالیتهای اعضای جنبش، که با هدف آگاه ساختن شیعیان از وضعیت اجتماعی، اقتصادی و مذهبی جامعه و ترغیب آنها در نقد انفعالات در عرصة دین و سیاست انجام میشد، زمینة جنبشی سازمانیافته را فراهم کرد.
سازمان انقلاب اسلامی
این سازمان نیز که به تأثیر از عقاید سید محمد شیرازی تأسیس شد به جای حمایت از خشونت، خواستار تعلیم و آگاهیدادن به تودهها بود. شاخة سعودی این سازمان فعالیت خود را در سال 1395ق (1975م) علنی کرد.
رهبران سازمان به سهم جوانان و زنان اعتقاد خاصی داشتند. سازمان بیشتر افرادی از طبقة متوسط و پایین جامعه را به سوی خود جذب کرد و گستره عضویت خود را فقط به عربستان محدود نکرد. با الهام از پیروزی نهضت امام خمینی(ره) و تعالیم نظریهپردازان جنبش مبلغان طلایه دار، رهبران سازمان موفق شدند حمایتهای مردمی را کسب کنند و خشم و نارضایتی شیعیان را علیه رژیم هدایت کنند. چند ماه پیش از انتفاضة منطقه شرقی، الصفار حرکت اصلاح شیعی را سازمانی برای انقلاب اسلامی در شبه جزیره (منظم الثوره الاسلامیه فی جزیره العرب) نامید.
مهمترین تحولی که پس از انتفاضه روی داد ظهور سازمان انقلاب اسلامی در محرم 1400ق (دسامبر 1979م) بود که فصلی نوین را در روابط میان شیعیان و حکومت رقم زد.
در سال 1408ق (1987م) کمیتة مرکزی جنبش تصمیم گرفت تا پس از صدور فرمان عفو عمومی بهوسیلهپادشاه عربستان، بتدریج به کاهش تنش با رژیم سعودی اقدام کند. بدین ترتیب سازمان از یک گزینة افراطی و تهاجمی به دیدگاهی متعادل و مدرن تغییر جهت داد و علل آن نیز افزون بر پایان یافتن جنگ اول خلیج فارس، این بود که رهبران سازمان از پیامها و تاکتیکهای تهاجمی خسته شده و دریافته بودند که براساس واقعیت جمعیتی _ شیعیان نمیتوانند انقلابی موفق را به راه اندازند و افزون بر آن الگوگیری از نمونة ایران نیز با واقعیت جامعة شیعی عربستان تناسب چندانی ندارد و با خشونت نمیتوان به سازش بر سر مسائل مذهبی و سیاسی و اجتماعی رسید.
به گفتة شیخ حسن الصفار، که از رهبران این حرکت بود، آنها بعد از قیام حج توسط ایرانیان در سال 1408ق، به این جهت که به ابزاری در درگیریها تبدیل نشوند و جانبدار حکومت ایران علیه دولت سعودی نگردند، تصمیم گرفتند از ایران خارج شوند.
در اوایل سال1412ق (1991م) سازمان انقلاب اسلامی برای حذف لحن انقلابی و مذهبیاش به «الحرکه الاصلاحیه» تغییر نام داد.
حرکت اصلاحیه
همانگونه که ذکر شد، سازمان انقلاب اسلامی در اوایل سال(1991م) به «الحرکه الاصلاحیه» تغییر نام داد و اعلام کرد که خود را جنبشی وطنپرست میداند.
اعضای جنبش، فعالیت رسانهای بارزی را در لندن و واشنگتن سامان دادند و کتابها و نشریاتی منتشر کردند. افزون بر این آنها کمیتة بینالمللی حقوق بشر را تأسیس، و با سازمان عفو بینالمللی ارتباط برقرار کردند.
سرانجام دولت سعودی به چند دلیل، که از جملة آنها تحولات ایدئولوژیکی جنبش اصلاحیه از حالتی انقلابی به اصلاحی بود، حاضر شد با نمایندگان جنبش گفتوگو و مذاکره کند.
خواستههایی که جنبش از دولت مطالبه کرد عبارت بودند از:
1. به رسمیت شناختن مذهب تشیع در کنار مذاهب اهل سنت؛
2. اجازه دادن به شیعیان برای بازسازی مرقد ائمة بقیع(ع) و ساخت مساجد؛
3. آموزش دینی شیعی در مناطق شیعهنشین؛
4. اجازة انتشار مجلات و جراید شیعی؛
5. تأسیس دادگاه مستقل شیعی برای رسیدگی به دعاوی آنان براساس مذهب جعفری و... . در سال1414ق (سپتامبر 1993م) هیئتی از جنبش اصلاحیه شامل توفیق السیف، جعفر الشایب، صدیق الجبران و عیسی مزعل وارد جده شدند و با ملک فهد دیدار کردند.
در پی گفتوگوها عکسالعمل اعضای دولت به بسیاری از خواستهها مثبت بود و قولهایی مبنی بر آزادی زندانیان سیاسی و رفع ممنوعیت ورود و خروج شیعیان به کشور داده شد. در میان اعضای این جنبش نسبت به عملکرد دولت دیدگاه ها و مواضع گوناگونی وجود داشت. عده ای بر بازگشت به کشور و فشار از داخل به کشور دم می زدند، درحالیکه عده ای دیگر، که اکثریت اعضای کمیتة مرکزی جنبش بودند، استدلال میکردند که بازگشت به کشور به خودی خود کافی نیست و جنبش برای فشار آوردن بر دولت برای سرعت بخشیدن به خواسته های بنیادین جامعهشیعیان کشور را ترک کرده است. بااینحال پس از فرمان عفو عمومی در سال1414ق (1993م) بیشتر اعضای جنبش به کشور بازگشتند و از راه گفتوگو کوشیدند مطالبات و خواستههای شیعیان را پیگیری کنند.
این جنبش اصلاحطلب اسلامی شیعی، که بارزترین جنبش شیعی است، با مصالحه و تسامح در برابر نظام، تأکید بر تحکیم موقعیت شهروندی شیعه در حکومت و مبارزه صلحآمیز و سیاسی با هدف دستیابی به حقوق خود همانند شهروندان دیگر و مشارکت در ایجاد دموکراسی و اصلاح در کشور شناخته میشود. کاندیداهای غیررسمی این شبکه در انتخابات شورای شهر در سال 1426ق (2005 م) در شهرهای شیعهنشین تقریباً همة آرا را به دست آوردند.
حزبالله عربستان
از سازمانهای شیعی دیگر در عربستان میتوان به جمعیت حزبالله حجاز اشاره کرد که در منطقه به انصار خط امام خمینی(س) معروف است.
این گروه در سال 1407ق (1987م) به دست تنی چند از روحانیان مشهور، از جمله شیخ هاشم الشکوس، شیخ عبدالرحمن الجُبیل و عبدالجلیل الما، تأسیس شد. حزبالله نسبت به مذاکرات با دولت سعودی مخالفت شدیدی نشان داد و تأکید کرد که باورهای اصلی حزب در وهله اول آن است که حکومت سعودی نمایندة همة جمعیت عربستان نیست؛ دوم، این حکومت واجد شرایط حکومت بر این کشور نیست؛ سوم دولت سعودی فاسد و دروغگوست و چهارم اینکه کل جمعیت عربستان، بهویژه شیعیان، باید با یکدیگر همکاری، و روابط خود را تقویت کنند و هوشیارانه برنامههای رژیم را زیر نظر بگیرند.
به اعتقاد گروه حزبالله حکومت به تعهداتش پایبند نخواهد بود و پیش از آنکه مخالفان از فشار خود بکاهند دولت باید حسن نیت خود را اثبات کند. سنتگرایان این گروه کوچک ترین گروه بندی سیاسی اسلامی شیعیان عربستان است. آنها متشکل از تعداد معدودی از روحانیان مستقل هستند که فاقد هرگونه سازمان دهی اصولیاند.
جناح محافظه کار درواقع مجموعه ای از فتاوای مذهبی صادر شده از سوی سیدابوالقاسم خویی، مرجع عالیقدر شیعه در نجف، را دستاویز خود قرار داده بودند، اینها معتقدند که جامعة شیعی در کل باید از سیاست ملی دوری کند و فقط بر امور جامعة شیعی متمرکز گردد. یکی از این روحانیان معترض شیخ نمر النمر، امام مسجدی در روستای عوامیه در شمال قطیف، است.
شیعیان لیبرال
شیعیان لیبرال سکولار، به همان میزان همتایان سنی خود، اقلیتی تقریباً کوچک در جامعة شیعی هستند. گرچه از میان آنها برخی همچون نبیل الخنیزی توجههای ملی و بینالمللی را به خود جلب کردهاند، بهطور کلی از نفوذ حاشیهای برخوردارند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع
ابراهیم فؤاد. شیعیان عربستان، ترجمة سلیمه دارمی و فیروزه میررضوی، تهران مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر، 1386.
بحرانی، علی بن حسن. انوار البدرین فی تراجم علما القطیف و الاحساء و البحرین، بیروت: دارالاعلمی، 1414.
الصفار، حسن. المذهب الوطن، بیروت: المؤسسه العربیه للدراسات و النشر، 2006. crisis group, Middle East Report, 2005, N45
*رضا صفری