موفقیت باعظمت نظام را در این انتخابات به ملت ایران و رهبری عزیز تبریک عرض می‌کنم. این موفقیت که از جنبه‌های مختلف موجب ثبات و اعتبار هرچه بیشتر نظام در داخل و خارج از کشور شد، بسیار بزرگتر از این است که ببینیم چه کسی رأی آورده و چه کسی رأی نیاورده.

به گزارش مشرق، پس از اعلام نتایج انتخابات، برخی سوال‌های رسیده به سایت «بیان معنوی» را در مصاحبه‌ای با حجت‌الاسلام پناهیان مطرح کردیم. حاصل این گفتگوی کوتاه را در ادامه می‌خوانید:

پرسش‌های فراوانی در زمینۀ انتخابات به سایت رسیده است که امیدواریم بتوانیم بخشی از آنها را مطرح کنیم و پاسخهای شما را به مخاطبان ارائه نماییم، ولی بیشترین آنها مربوط به شیوۀ رأی دادن به خبرگان تهران است، که ابتدا از شما رأی به غیر مشترکین نقل شد، و بعد نظر دیگری اعلام شد. چرا و چگونه این تغییر نظر صورت گرفت؟ در حالیکه ما الان میبینیم همان نظر اول شما درست بوده است.

 

* حجت الاسلام پناهیان: بسم الله الرحمن الرحیم. اولاً موفقیت باعظمت نظام را در این انتخابات به ملت ایران و رهبری عزیز تبریک عرض می‌کنم. این موفقیت که از جنبه‌های مختلف موجب ثبات و اعتبار هرچه بیشتر نظام در داخل و خارج از کشور شد، بسیار بزرگتر از این است که ببینیم چه کسی رأی آورده و چه کسی رأی نیاورده.

به عنوان نمونه عرض می‌کنم: اگر در انتخابات ریاست جمهوری برخی هنوز بر این باور بودند که نمی‌شود به انتخابات اطمینان کرد، در این نوبت با اطمینان کامل سر صندوق‌های رأی آمدند. نمونۀ دیگر برکات این انتخابات آن بود که اگرچه دخالت دشمنان در انتخابات کار بدی بود و خیلی‌ها آن را محکوم کردند، ولی این حُسن را داشت که بر واقعی بودن این انتخابات اذعان داشتند و آن‌همه دروغ‌پراکنی‌های گذشتۀ خود را بدون عذرخواهی کنار گذاشته بودند. این انتخابات واقعاً برکات زیادی داشت که باید در جای خود به آن پرداخت.

ثانیاً نتیجۀ انتخابات هرچه باشد موجب رشد جامعه خواهد شد. اگر کسانی که انتخاب شده‌اند از تفکر صحیحی برخوردار نباشند، جامعه پس از متقاعد شدن، از آنها عبور خواهد کرد و اگر دارای تفکر صحیحی باشند، این تفکر صحیح، تازه نشر پیدا خواهد کرد و تثبیت خواهد شد و این موجب ثُبات و جا افتادن حقایقی نوین در جامعه خواهد شد. البته انسان و جامعه در مسیر رشد معمولاً هزینه‌هایی را هم متقبل می‌شود که امیدوارم کمترین هزینه باشد.

اما سوال شما، بله ابتدا بنده هم مثل خیلی از افراد به ذهنم رسید که با توجه به لیستی که در «خبرگان مردم» داده بودند که برخی افراد در آن لیست به‌هیچ‌وجه با سرلیست‌شان همفکر نبودند و اصرار داشتند به همۀ افراد لیست رأی داده شود، می‌خواهند افراد خاصی رأی نیاورند. شاید به دلیل اینکه این روش مهندسی آراء تاکنون بی‌سابقه بوده، زیاد شناخته نشد و مؤثر واقع شد.

خب طبیعی بود اگر ما مصرّ بودیم که آن افراد رأی بیاورند، باید به نیمی از لیست رأی می‌دادیم. ولی پس از اینکه صحبتی از بنده پخش شد، بسیاری از آقایان با بنده تماس گرفتند که شما اشتباه می‌کنید و آراء مثبتی که متوجه آن افراد شاخص است، بسیار بیشتر از آن است که قابل مهندسی باشد. البته بنده متقاعد نشدم، ولی برخی از آقایان از بنده ناراحت شدند و فکر کردند که من دارم بازی را بهم می‌زنم. بنده هم کوتاه آمدم، و گفتم طبق «بررسی‌های به عمل آمده نیازی نیست به نیمی از لیست رأی بدهید.»

 

* آیا شما نمی‌توانستید فعالیت بیشتری برای متقاعد کردن دست‌اندرکاران انجام دهید؟ چون ما اینجا با مخاطبانی مواجه هستیم، که به شدت به شما هم معترض هستند که چرا کوتاه آمدید؟

* اساساً باید به عرض همۀ دوستان و حتی غیردوستان برسانم که بنده یک فعال سیاسی به معنایی که تصور می‌کنند نیستم. بنده فقط سعی دارم به تبیین مفاهیم پردازم و رسالت خود را بیشتر تبلیغ و تبیین این می‌دانم. این‌گونه نیست که بنده در اتاق فکرها و اتاق تصمیم‌گیریهای جریان‌های سیاسی حضور داشته باشم و حتی بسیاری از اوقات از تصمیماتشان هم خبر ندارم، و نوعاً مورد مشورت هم نیستم. پس بنده در جزئیات مسائل سیاسی دخالتی ندارم، اگر هم گاهی به جزئیات می‌پردازم، غالباً از باب نقد است؛ آن‌هم نقد آنچه در عمل دیده می‌شود. خب نمی‌شود انسان در امور سیاسی جامعه بی‌تفاوت باشد، ولی فعال سیاسی به معنایی که در احزاب و جریان‌های سیاسی رایج است نیستم.

 

ممکن است که این سوال پیش بیاید که قرارگاه عمار که شما عضو آن بودید چه بود؟

* قرارگاه عمار برای دفاع از کیان انقلاب در برابر یک فتنۀ بزرگ علیه اصل نظام شکل گرفت، بعدها هم به فعالیت سیاسی نپرداخت. افرادی که در این مجموعه دور هم جمع شدند هم اختلاف‌سلیقه‌هایی با هم داشتند، ولی اتفاقشان بر اصول انقلاب موجب تجمع‌شان شده بود. بنا بود اگر ادامه پیدا کند، کار فرهنگی کند و یا به تولید راهبرد برای دفاع از انقلاب بپردازد. مدتی دوستان در برخی جلسات به همفکری می‌پرداختند و ثمراتی هم داشت، ولی ادامه پیدا نکرد. چون غالباً افرادی بودند که مشغله‌های فراوان مانع کار تشکیلاتی آنها می‌شد.

چند ماه پیش در خبرها بود که شما عضو موسسین مجموعه‌ای هستید که جانبازان تشکیل داده اند.

* بله، آن دوستان هم به بنده لطف داشتند، ولی از ایشان عذرخواهی کردم. چون اساساً اشتغالات حوزۀ فعالیت‌های علمی و تبلیغی، مانع این‌گونه فعالیت‌ها برای بنده است و زیاد مایل نیستم مستقیماً در فعالیت‌های سیاسی حضور پیدا کنم.

 

سوالهایی از این قبیل دربارۀ برخی از مواضع سابق سیاسی قبلی شما هم هست، مانند اینکه در انتخابات ریاست جمهوری 92 ابتدا با ستاد آقای قالیباف همکاری داشتید، بعد به آقای جلیلی رای دادید؟

* بنده هیچ ارتباط یا همکاری با ستاد آقای قالیباف نداشتم. اگرچه ایشان را یکی از نیروهای شایسته نظام می‌دانم. ولی به دلائلی رأی به آقای جلیلی را ترجیح دادم. که توضیحش مفصل است. یکی از گروههای فعال در ستاد آقای قالیباف به بنده گفتند «بعضی از حزب‌اللهی‌ها ما را محکوم می‌کنند، شما بیایید بچه‌های ما را تأیید و تقویت کنید» بنده هم به شرط عدم انعکاس خبری، به مسجدشان رفتم و ایشان را در جهت کارشان تقویت کردم. اما همانجا گفتم که «رأی بنده جلیلی است، ولی اشکالی ندارد اگر شما از آقای قالیباف حمایت و تبلیغ کنید.» بعداً وقتی قسمتی از بحث بنده که دربارۀ ایشان بود را پخش کردند و ادامه‌اش را حذف کردند، برای بسیاری دو موضع تلقی شد.

 

در انتخابات مجلس هم که شما در دو گروه «پایداری» و «ائتلاف جبهۀ متحد» صحبت کردید، تلقی به مردد بودن شما شد. علت چه بود؟

* بله، بنده هم با حضور آیه الله مهدوی کنی(ره) برای جلسه ائتلاف سخنرانی کردم و هم با حضور آیه الله مصباح برای پایداری صحبت کردم. با اینکه هیچ‌گونه عضویت یا همکاری نزدیکی با هر دو گروه نداشتم. خُب اساساً سیاه و سفید کردن و مطلق‌نگری در این سطوح را کار خوبی نمی‌دانم. اما نمی‌دانم چرا برخی تعجب می‌کنند، یا حتی کار را به توهین هم می‌رسانند.

منبع: بیان معنوی