به گزارش مشرق، منطقه آبستن تحولاتی است که سناریوهای گوناگون آن از سوی آمریکا طراحی شده است. در این میان همراهی سران مرتجع کشورهای عربی منطقه و ترکیه با آمریکا راه را برای اجرای آنها آماده و هموار کرده است.
اگر فتنه 88 را طراحی دشمنان انقلاب اسلامی بدانیم که البته همینطور است، آمریکایی ها بنا داشتند با استفاده از فضایی که ایجاد شد و آنها هم دخالت کردند، انقلاب رنگی باب میل خود را در ایران پیاده کنند.
عواملی که مانع اجرای برنامه های آمریکا در ایران شد، حضور مردم و مدیریت رهبری نظام بر فتنه ای بود که اگر در هر کشوری اتفاق می افتاد، در همان ابتدای فتنه، سرنگون شده بود.
نقش رهبری و ولایت فقیه در مهار اغتشاشات 88 به خوبی آشکار کرد که وجود یک رهبری با ویژگی هایی که نمود و بروز بیشتری پیدا کرد، می تواند انقلابی مانند انقلاب اسلامی ایران را از گزند دشمنان مصون بدارد.
یکی از دلایلی که انقلاب ها و خیزش های اسلامی کشورهای منطقه به نتیجه دلخواه نرسید، نبود همین ویژگی رهبری بود. مردم حضور داشتند اما یک رهبر برای هدایت مردم وجود نداشت تا بتواند انقلاب را هدایت کند.
انقلاب مردم مصر به بیراهه رفت و باردیگر حکومت نظامیان بر این کشور شکل گرفت. انقلابی که می توانست با پیروزی و ماندگاری خود، دیگر کشورهای اسلامی منطقه را تحت تأثیر قرار دهد.
خیزش های اسلامی با دخالت های مستقیم آمریکا به بیراهه کشیده شد و تبدیل به بحرانی گشت که اکنون منطقه دست به گریبان آن است. سوریه در آتش و خون افتاده و به شدت درگیر است، عراق هم وضعیت آنچنان مناسبی ندارد، در یمن ائتلاف ضد یمن با محوریت آل سعود همچنان به کشتار مردم این کشور می پردازد و لیبی هم پس از گذشت 5 سال از سرنگونی قذافی روی خوش به خود ندیده است.
اگر سران کشورهای عربی متوجه درد مشترک جهان اسلام می بودند، اکنون شرایط هم بسیار تفاوت می کرد. اما آنها یا متوجه نیستند یا این که با سیاست های آمریکا برای منطقه همراهی می کنند. نتیجه اتفاقاتی که با اهداف آمریکا در منطقه پیگیری می شود، تفاوتی با نوع همراهی سران کشورهای منطقه ندارد. چه آگاهانه باشد چه ناآگاهانه بحران غرب آسیا تشدید می شود.
هر یک از سران این کشورها هم بر اساس ظرفیت های خود مشغول تیشه زدن به ریشه خود و جهان اسلام هستند. سران سعودی به خاطر پول و ثروت فراوان و توجه ویژه ای که آمریکا به آن دارد، سردمدار ایجاد بحران و شدت بخشیدن به آن است و دیگر سران کشورهای عربی منطقه به ویژه خلیج فارس از آن تبعیت می کنند.
در گوشه ای دیگر ترکیه به نقش آفرینی خود مشغول است. تیغ تیز ترکیه که به روی دولت و ملت سوریه کشیده شده و 5 سال است این کشور درگیر دخالت ها و حمایت های دولتمردان آنکارا از عناصر تروریسم تکفیری است، ترکیه را هم درگیر خود کرده و می رود تا تبعات آن، آتش جنگ را در این کشور شعله ور سازد.
خوابی که آمریکا برای غرب آسیا دیده است تجزیه کشورهای عربی منطقه و حتی ترکیه است. سوریه در فهرست آمریکایی ها در صدر آن قرار دارد. آمریکا می خواهد این کشور را به چند بخش تجزیه کند و حتی بخشی از آن را به سرزمین های اشغالی الحاق کند تا رژیم اسرائیل هم بیشتر بتواند پایش را در سرزمین های اسلامی درازتر کند.
سوریه تجزیه شود، تبعات آن به ترکیه هم می رسد و نخستین مکانی که به درد جدایی دچار خواهد شد مناطق کرد نشین این کشور است. کردهای ترکیه به خاطر رفتارهایی که حاکمان این کشور در طول تاریخ با آنها داشته اند، همواره در این اندیشه بودند که خود را از ترکیه جدا کنند. هر چند همین اتفاق هم سیاستی است که آمریکایی ها آن را دنبال می کنند و همراهی و حمایت کاخ سفید از کردهای ترکیه و سوریه به خاطر دلسوزی و همدردی با آنها نیست. هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمیگیرد و آمریکا هم مصداق همین ضرب المثل است.
در این میان بروز یک جنگ تمام عیار در ترکیه حتی وخیم تر از شرایط سوریه، مردم این کشور را تهدید کرده و در وضعیت ناهنجاری قرار خواهد داد که حتی این اجازه را به همسایگان نمی دهد که بتوانند به داد این کشور برسند چرا که از یک سو سوریه خود با بحرانی شدید روبرو است و در حال نبرد با تروریست های تکفیری است از سوی دیگر مشکلاتی که با ارمنستان دارد، ایروان را راضی به کمک نمی کند آمریکا و اروپا هم خود را درگیر بحران و جنگ تمام عیار دراین کشور نخواهند کرد. روسیه هم تکلیفش با روسیه روشن است.
اردوغان رئیس دولت حاکم نرکیه که همپیمان استراتژیک آمریکا در منطقه بود اکنون با سیاست های ایالات متحده مخالفت می کند و راه خود را از آن جدا کرده و اتفاقاً چنین رفتاری باعث می شود روند تحولاتی که قرار است در ترکیه اتفاق بیفتد سرعت بگیرد.
یکی از مخالفت هایی که ترکیه با آمریکا در منطقه انجام داده است، مخالفت با اعزام نیروی زمینی به سوریه است، اردوغان رسماً اعلام کرده که خود را وارد جنگ زمینی در سوریه نخواهد کرد در حالی که طرح آمریکا استفاده از نیروی زمینی ارتش های کشورهای منطقه است و روی نیروی زمینی ارتش ترکیه حساب باز کرده بود. این مخالفت علیرغم میل ترکیه است چون آنکارا تمایل دارد در سرنگونی اسد نقش داشته باشد.
از دیگر سرپیچی هایی که دولت اردوغان در قبال آمریکا انجام داده نافرمانی در اقدامات علیه کردهای ترکیه و سوریه است. آمریکایی ها خواهان پایان دادن به حملات ارتش ترکیه به کردهای ترکیه و سوریه هستند اما پاسخ رئیس جمهوری ترکیه به اوباما این بود؛ آمریکا باید انتخاب کند یا ترکیه یا کردها.
برای آمریکا مهم نیست که ترکیه چه می خواهد، مهم این است که خود برای آینده منطقه چه تدارک دیده است. کاخ سفید می داند که اردوغان، هم ابزاری برای اجرای اهداف آمریکاست و هم خود یکی از اهداف واشنگتن است.
حتی این احتمال هم می رود اگر سیاست آمریکا در قبال سوریه تغییر کند و دیگر تمایلی به انجام عملیات نظامی زمینی در سوریه نداشته باشد، باز هم عربستان و ترکیه سرخود عمل کنند و خود را وارد بحرانی سازند که پایان آن با فروپاشی ترکیه و آل سعود خواهد بود.
آیا واقعاً سران ترکیه ساز مخالف درمقابل آمریکا سر داده و از اوامر او سرپیچی می کنند یا این هم جزئی از سناریویی است که آمریکایی ها برای دامن زدن به آتش فتنه و بحران منطقه نوشته اند؟.
آمریکایی ها برای این که پرده دیگری از سناریوی خود را در سوریه اجرا کنند به کردها نیاز دارند اکنون ارزش کردهای ترکیه و سوریه برای آمریکایی ها بسیار بیشتر از دولت ترکیه است. کاخ سفید سناریوی تجزیه سوریه را با جدایی مناطق کرد نشین این کشور آغاز می کند.سپس مناطق کرد نشین ترکیه را شامل می شود.
اردوغان رئیس جمهوری یک دولت ناکام است. اگر همینگونه پیش برود، این ناکامی کامل خواهد شد.
اگر فتنه 88 را طراحی دشمنان انقلاب اسلامی بدانیم که البته همینطور است، آمریکایی ها بنا داشتند با استفاده از فضایی که ایجاد شد و آنها هم دخالت کردند، انقلاب رنگی باب میل خود را در ایران پیاده کنند.
عواملی که مانع اجرای برنامه های آمریکا در ایران شد، حضور مردم و مدیریت رهبری نظام بر فتنه ای بود که اگر در هر کشوری اتفاق می افتاد، در همان ابتدای فتنه، سرنگون شده بود.
نقش رهبری و ولایت فقیه در مهار اغتشاشات 88 به خوبی آشکار کرد که وجود یک رهبری با ویژگی هایی که نمود و بروز بیشتری پیدا کرد، می تواند انقلابی مانند انقلاب اسلامی ایران را از گزند دشمنان مصون بدارد.
یکی از دلایلی که انقلاب ها و خیزش های اسلامی کشورهای منطقه به نتیجه دلخواه نرسید، نبود همین ویژگی رهبری بود. مردم حضور داشتند اما یک رهبر برای هدایت مردم وجود نداشت تا بتواند انقلاب را هدایت کند.
انقلاب مردم مصر به بیراهه رفت و باردیگر حکومت نظامیان بر این کشور شکل گرفت. انقلابی که می توانست با پیروزی و ماندگاری خود، دیگر کشورهای اسلامی منطقه را تحت تأثیر قرار دهد.
خیزش های اسلامی با دخالت های مستقیم آمریکا به بیراهه کشیده شد و تبدیل به بحرانی گشت که اکنون منطقه دست به گریبان آن است. سوریه در آتش و خون افتاده و به شدت درگیر است، عراق هم وضعیت آنچنان مناسبی ندارد، در یمن ائتلاف ضد یمن با محوریت آل سعود همچنان به کشتار مردم این کشور می پردازد و لیبی هم پس از گذشت 5 سال از سرنگونی قذافی روی خوش به خود ندیده است.
اگر سران کشورهای عربی متوجه درد مشترک جهان اسلام می بودند، اکنون شرایط هم بسیار تفاوت می کرد. اما آنها یا متوجه نیستند یا این که با سیاست های آمریکا برای منطقه همراهی می کنند. نتیجه اتفاقاتی که با اهداف آمریکا در منطقه پیگیری می شود، تفاوتی با نوع همراهی سران کشورهای منطقه ندارد. چه آگاهانه باشد چه ناآگاهانه بحران غرب آسیا تشدید می شود.
هر یک از سران این کشورها هم بر اساس ظرفیت های خود مشغول تیشه زدن به ریشه خود و جهان اسلام هستند. سران سعودی به خاطر پول و ثروت فراوان و توجه ویژه ای که آمریکا به آن دارد، سردمدار ایجاد بحران و شدت بخشیدن به آن است و دیگر سران کشورهای عربی منطقه به ویژه خلیج فارس از آن تبعیت می کنند.
در گوشه ای دیگر ترکیه به نقش آفرینی خود مشغول است. تیغ تیز ترکیه که به روی دولت و ملت سوریه کشیده شده و 5 سال است این کشور درگیر دخالت ها و حمایت های دولتمردان آنکارا از عناصر تروریسم تکفیری است، ترکیه را هم درگیر خود کرده و می رود تا تبعات آن، آتش جنگ را در این کشور شعله ور سازد.
خوابی که آمریکا برای غرب آسیا دیده است تجزیه کشورهای عربی منطقه و حتی ترکیه است. سوریه در فهرست آمریکایی ها در صدر آن قرار دارد. آمریکا می خواهد این کشور را به چند بخش تجزیه کند و حتی بخشی از آن را به سرزمین های اشغالی الحاق کند تا رژیم اسرائیل هم بیشتر بتواند پایش را در سرزمین های اسلامی درازتر کند.
سوریه تجزیه شود، تبعات آن به ترکیه هم می رسد و نخستین مکانی که به درد جدایی دچار خواهد شد مناطق کرد نشین این کشور است. کردهای ترکیه به خاطر رفتارهایی که حاکمان این کشور در طول تاریخ با آنها داشته اند، همواره در این اندیشه بودند که خود را از ترکیه جدا کنند. هر چند همین اتفاق هم سیاستی است که آمریکایی ها آن را دنبال می کنند و همراهی و حمایت کاخ سفید از کردهای ترکیه و سوریه به خاطر دلسوزی و همدردی با آنها نیست. هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمیگیرد و آمریکا هم مصداق همین ضرب المثل است.
در این میان بروز یک جنگ تمام عیار در ترکیه حتی وخیم تر از شرایط سوریه، مردم این کشور را تهدید کرده و در وضعیت ناهنجاری قرار خواهد داد که حتی این اجازه را به همسایگان نمی دهد که بتوانند به داد این کشور برسند چرا که از یک سو سوریه خود با بحرانی شدید روبرو است و در حال نبرد با تروریست های تکفیری است از سوی دیگر مشکلاتی که با ارمنستان دارد، ایروان را راضی به کمک نمی کند آمریکا و اروپا هم خود را درگیر بحران و جنگ تمام عیار دراین کشور نخواهند کرد. روسیه هم تکلیفش با روسیه روشن است.
اردوغان رئیس دولت حاکم نرکیه که همپیمان استراتژیک آمریکا در منطقه بود اکنون با سیاست های ایالات متحده مخالفت می کند و راه خود را از آن جدا کرده و اتفاقاً چنین رفتاری باعث می شود روند تحولاتی که قرار است در ترکیه اتفاق بیفتد سرعت بگیرد.
یکی از مخالفت هایی که ترکیه با آمریکا در منطقه انجام داده است، مخالفت با اعزام نیروی زمینی به سوریه است، اردوغان رسماً اعلام کرده که خود را وارد جنگ زمینی در سوریه نخواهد کرد در حالی که طرح آمریکا استفاده از نیروی زمینی ارتش های کشورهای منطقه است و روی نیروی زمینی ارتش ترکیه حساب باز کرده بود. این مخالفت علیرغم میل ترکیه است چون آنکارا تمایل دارد در سرنگونی اسد نقش داشته باشد.
از دیگر سرپیچی هایی که دولت اردوغان در قبال آمریکا انجام داده نافرمانی در اقدامات علیه کردهای ترکیه و سوریه است. آمریکایی ها خواهان پایان دادن به حملات ارتش ترکیه به کردهای ترکیه و سوریه هستند اما پاسخ رئیس جمهوری ترکیه به اوباما این بود؛ آمریکا باید انتخاب کند یا ترکیه یا کردها.
برای آمریکا مهم نیست که ترکیه چه می خواهد، مهم این است که خود برای آینده منطقه چه تدارک دیده است. کاخ سفید می داند که اردوغان، هم ابزاری برای اجرای اهداف آمریکاست و هم خود یکی از اهداف واشنگتن است.
حتی این احتمال هم می رود اگر سیاست آمریکا در قبال سوریه تغییر کند و دیگر تمایلی به انجام عملیات نظامی زمینی در سوریه نداشته باشد، باز هم عربستان و ترکیه سرخود عمل کنند و خود را وارد بحرانی سازند که پایان آن با فروپاشی ترکیه و آل سعود خواهد بود.
آیا واقعاً سران ترکیه ساز مخالف درمقابل آمریکا سر داده و از اوامر او سرپیچی می کنند یا این هم جزئی از سناریویی است که آمریکایی ها برای دامن زدن به آتش فتنه و بحران منطقه نوشته اند؟.
آمریکایی ها برای این که پرده دیگری از سناریوی خود را در سوریه اجرا کنند به کردها نیاز دارند اکنون ارزش کردهای ترکیه و سوریه برای آمریکایی ها بسیار بیشتر از دولت ترکیه است. کاخ سفید سناریوی تجزیه سوریه را با جدایی مناطق کرد نشین این کشور آغاز می کند.سپس مناطق کرد نشین ترکیه را شامل می شود.
اردوغان رئیس جمهوری یک دولت ناکام است. اگر همینگونه پیش برود، این ناکامی کامل خواهد شد.