کد خبر 542850
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۵

پدرم هر بار كه كم مي‌آورد قطعه‌اي از زمين‌هاي پدري را مي‌فروخت تا بخشي از آن را صرف كارهاي خير و بخشي را براي حسينيه رستم‌آباد هزينه كند. او با خدا معامله مي‌كرد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - سبك زندگي و كاسبي حاج ناصر بيشتر شبيه قصه‌هاست و به‌عنوان يك الگوي تمام عيار مورد توجه اهالي رستم‌آباد بوده است.

حاج علي‌اصغر نوريان، پسر ارشد حاج ناصر نوریان، پدر سردار شهید حاج عبدالله نوریان درباره درستكاري و پاكدستي پدرش در كاسبي مي‌گويد: «لابه‌لاي حبوباتي كه پدرم به‌صورت فله‌اي از بازار مي‌خريد پراز سنگريزه بود. او در اوقات بيكاري سنگريزه‌ها را از حبوبات جدا مي‌كرد و جنس خالص تحويل مردم مي‌داد. هنگام جنس فروختن هم معمولاً كفه ترازو را به نفع مشتري سنگين مي‌كرد. گاهي اوقات كه مي‌خواستيم كفه ترازوهاي قديمي را مساوي كنيم مي‌گفت كفه مشتري را سنگين‌تر كنيد. هيچ جنسي را با سود بيش از 10‌درصد عرضه نمي‌كرد و به همين دليل تمام اجناس را ارزان‌تر از مغازه‌هاي ديگر مي‌فروخت.

پدرم به گراني ناگهاني كالاها اعتنايي نداشت و تمام اجناسش را بر اساس قيمتي كه خريده بود به مردم مي‌فروخت. هيچ‌وقت به مشتري كه درخواست جنس نسيه مي‌كرد جواب رد نمي‌داد. گاهي اوقات وقتي بعضي از مشتريان براي تسويه حساب مراجعه مي‌كردند، قيمت اجناس گران شده بود. با اين حساب مشتري هم جنس نسيه مي‌برد هم چند‌درصد سود مي‌كرد. عده‌اي هم اصلاً براي تسويه حساب مراجعه نمي‌كردند اما پدرم اصلاً دنبال دو دو تا چهارتا نبود و به همين دليل سرمايه اصلي‌اش روز به روز تحليل رفت.

پدرم هر بار كه كم مي‌آورد قطعه‌اي از زمين‌هاي پدري را مي‌فروخت تا بخشي از آن را صرف كارهاي خير و بخشي را براي حسينيه رستم‌آباد هزينه كند. او با خدا معامله مي‌كرد.»

مغازه كوچك و قديمي حاج ناصر براي مستمندان محلي به مثابه يك مؤسسه خيريه و خانه اميد آنها بود.


پسر ارشد حاج ناصر ادامه مي‌دهد: «‌شب عيد و در ماه مبارك رمضان، مردم بخشي از اجناس مورد نياز مثل گوشت، روغن، برنج، حبوبات و... را به‌صورت امانت به پدرم مي‌دادند تا بين نيازمندان تقسيم كند. او به هيچ عنوان اجازه نمي‌داد نيازمندان را شناسايي كنيم و اين كار را شخصاً به‌طور كاملاً پنهاني انجام مي‌داد تا آبروي مردم حفظ شود. پدرم به شدت امين مردم بود. حتي كارگران قبل از اينكه چند روزي به شهرستان بروند و به خانواده‌شان سر بزنند تمام پول و وسايل شخصي‌شان را نزد پدرم امانت مي‌گذاشتند و مي‌رفتند. پدرم امانتي‌ها را داخل كيسه بزرگ مي‌گذاشت و اسم آن شخص را روي آن مي‌نوشت تا هنگام تحويل دادن دچار اشتباه نشود. براي همه ما خيلي عجيب بود كه چرا كارگرها پولشان را در بانك نمي‌گذراند. مغازه پدرم براي آنها از بانك هم مطمئن‌تر بود.»

حاج اکبر(ناصر) نوریان پدر بزرگوار سردار شهید حاج عبدالله نوریان فرمانده تخریب و مهندسی رزمی لشکر ده سیدالشهداء (ع) 6 آذرماه 1394 به فرزند شهیدش پیوست.

*همشهری محله