پاسخ:
درخواست کمک از غیر خدا دو صورت دارد:
1- مستقل دیدن موجودات غیرخدا
کمکخواهی از غیرخدا خواه انسان باشد خواه عوامل طبیعی، با اعتقاد به اینکه او در فعل و کمکرسانی خود، از خدا بینیاز بوده و از موضع استقلال، انسان را یاری میکند، چنین کمکخواهی، جز «شرک» نام دیگری ندارد زیرا اعتقاد به استقلال موجودی و بینیازی او از خدا، خواه از نظر وجود و هستی و خواه از نظر فعل و کار، اعتقاد به اولوهیت و خدایی اوست. طبعا هر نوع درخواست کمک با این اعتقاد، مایه شرک خواهد بود، حتی اگر کشاورزی، عوامل طبیعی را بدون اذن خدا، پرورش دهنده بذر و به بار آورنده محصول بداند، چنین فردی یا منکر خداست و یا مشرک میباشد.
2- مستقل نبودن موجودات در تاثیرگذاری
استعانت از غیر خدا به قید اینکه این فرد، در کمکرسانی خود، از قدرت و نیروی خدادادی بهره گرفته و انسان را یاری میکند، چنین کمکخواهی نه تنها مایه شرک نیست، بلکه عین توحید است، زیرا جهان آفرینش جهان اسباب و مسببات است و فیض الهی، طبق مشیت خدا از مجاری یک رشته اسباب به انسان میرسد و سبب، در کار خود، استقلال ندارد و به امر الهی کار خود را صورت میدهد.
آیهای که در سوره حمد، شب و روز میخوانیم و استعانت را به خدا منحصر میکند و فرمان میدهد که تنها باید از او کمک خواست، در مقابل کار مشرکان است که از بتهای خود، طلب استعانت کرده و آنها را در فعل و کار خود مستقل میپنداشتند، و گرنه آن بتها نام «اله» و «خدا» به خود نمیگرفتند.
به دیگر سخن، مشرکان هر چند خدایان خود را مخلوق خدا میدانستند، ولی معتقد بودند که اداره امور جهان و بالاخص سرنوشت انسان به آنان سپرده شده و آنان فاعل ما یشاء و کارگزاران مستقل جهان خارج میباشند. مسلما درخواست کمک با این عقیده، نوعی شرک و مظهر اعتقاد به خدائی آن مخلوق خواهد بود.
ولی هرگاه درخواست کمک از فردی از این قید پیراسته شد و او را موجودی ممکن و غیرمستقل دانستیم و کمکرسانی او را منوط به اذن الهی و مشیت او شمردیم، طبعا چنین درخواستی هر چند به ظاهر از غیر خداست، ولی در واقع درخواست کمک از خدا است که به این فرد قدرت و توانایی داده که در مواردی، دیگران را یاری کند.
قرآن در سوره حمد یادآور میشود که فقط از خدا استعانت بجوئیم، ولی در موارد دیگر دستور میدهد که از غیر او نیز استعانت بجوئیم مانند: «استعینوا بالصبر و الصلاهًْ...» (بقره 46) از شکیبایی و نماز کمک بگیرید.
مسلما نماز و شکیبایی، فعل انسان است و با انجام این دو فعل، انسان قوی و نیرومند میشود.
1) «... ما مکنی فیه ربی خیر فاعینونی بقوهًْ...» (کهف / 95)... (ذوالقرنین گفت:) آنچه پروردگار در اختیار من گذارده بهتر است، مرا با نیرویی یاری دهید...
اگر طلب کمک از غیر خدا حرام بود و یا رنگ شرک داشت، چگونه ذوالقرنین که قرآن به ستایش او پرداخته، از غیر خدا استعانت میجست؟
2) »... و ان استنصروکم فی الدین فعلیکم النصر...» (انفال - 72) هرگاه (مؤمنان غیر مهاجر در مکه در حفظ دین خود) از شما طلب یاری کردند، بر شماست که آنها را یاری کنید. ...
این آیات و آیات دیگر و سیره عقلای جهان، حاکی از آن است که استعانت از غیر خدا به نحوی که بیان شد، ارتباطی به شرک و پرستش فرد ندارد، اگر درخواست کمک از غیر خدا را مایه شرک بدانیم، در روی زمین موحدی وجود نخواهد داشت. حتی خود وهابیان در امور فردی و اجتماعی، خود را از کمکخواهی بینیاز نمیدانند.
در واقع همه مسلمانان جهان، میدانند که نصرت واقعی از آن خداست، چنانکه میفرماید: «... و ما النصر الا من عندالله العزیز الحکیم» (آل عمران - 126) پیروزی تنها از جانب خداوند توانای حکیم است.
ولی در عین حال، در کلیه مسائل زندگی از یکدیگر کمک طلبیده و یکدیگر را کمک میکنند و هرگز آن را با «و ایاک نستعین» منافی نمیدانند. نکته در این است که هدف آیه، نقد کمکخواهی مشرکان است که از معبودهای خود کمک میطلبیدند، به تصور اینکه در افعال و اعمال خود، از خدا بینیاز هستند.
ممکن است گفته شود درخواست کمک از انسانهای زنده مفید و سودمند است، ولی درخواست کمک از درگذشتگان و ساکنان جهان دیگر، سودی ندارد.
پاسخ این پرسش روشن است، زیرا مرگ، پایان زندگی انسان نیست، بلکه دروازهای است که انسان را از نقطهای به نقطه دیگر منتقل میکند، از نظر قرآن، ارتباط میان انسان و اولیای خدا در جهان دیگر، برقرار میباشد و درخواست کمک از غیرخدا، به معنی درخواست دعا از آنان است که در حق ما انجام دهند.
بنابراین درخواست کمک از ارواح اولیای الهی، در صورتی که شرایط لازم را داشته باشد، مستجاب و نتیجهبخش خواهد بود.